(مدیر گروه جامعهشناسی صلح انجمن جامعهشناسي ايران)
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند که در گروهها بیشتر احساس امنیت میکنند اما به نظر میرسد ویروس کرونا این ارتباطات روتین اجتماعی را بهطور جدی مورد تهدید قرار داده و گروههای انسانی را مجبور به ترک اجتماعات و کاهش اتصالات اجتماعی نموده است.
این بحران فرا گیر با تحمیل وضعیت اضطراری به جوامع انسانی شکنندگی این جوامع را آشکار نمود و نشان داد آسیبهای این اپیدمی محدود به شوکهای مرگ و میر و زیانهای اقتصادی نیست بلکه باید به سایر ابعاد اختلالات اجتماعی و سیاسی نیز توجه داشت. شواهد نشان میدهد که همهگیریها میتوانند عواقب اجتماعی و سیاسی مهمی به همراه داشته باشند. فرسایش ظرفیتهای دولت، افزایش تنشها، ایجاد درگیری بین شهرها، کشورها و بین شهروندان و از همه دردناک تر با محدود شدن ارتباطات و اجبار در خانه ماندن، تجربه دورهای از انزوا و افزایش تنشها را در خانواده پیش روی ما قرار داده است.
روانشناسان اجتماعی میگویند ما واقعاً نمیدانیم که منحنی پاسخ دوز تنهایی و انزوا و حذف برنامههای جمعی برای افراد چیست، اما هرچه استمرار شرایط قرنطینه طولانیتر باشد تاثیر بیشتری خواهد داشت و برقراری مجدد اتصالات نیز سختتر خواهد بود اما سختترین ضربه انزوای اجتماعی برای آنهایی خواهد بود که شبکههای قدرتمند خانواده و دوستان را ندارند. باید توجه داشت انزوای اجتماعی و تنهایی در میان افراد مسن و مسنتر، چیزی نیست که ناشی از ویروس کرونا باشد اما تحت تاثیر اپیدمی وخیمترمیشود. کارشناسان پیش بینی کردهاند که افزایش فشارها و تنشها در طی یک بیماری همهگیر شدید، احتمالاً منجر به خشونت و حوادث دردناک خواهد شد و قربانیان خشونت در خانهها (کودکان، زنان و سالمندان) با سطوح مختلف خشونت خانگی درگیر میشوند.
به نظر میرسد همانطور که اریک کلینبرگ جامعهشناس دانشگاه نیویورک میگوید ما وارد دورۀ جدیدی از درد اجتماعی شدهایم، از این رو باید بهصورت جدی نگران پیامدهای وسیع اختلالات اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی و سایر آثار این بحران همهگیری برای انجام اقدامات ترمیمی و تقویتی باشیم.
یک سطح از رنجهای اجتماعی مربوط به انزوای اجتماعی و در خانه ماندن، ترس، اضطراب، افسردگی، ایده خودکشی، افزایش تنشها و خشونتهای خانگی است. افزایش میزان خشونت خانگی در پی بروز بلایای طبیعی، رکود اقتصادی و حتی رویدادهای ورزشی یک الگوی قدیمی است. خشونتهای خانگی در میان خانوادهها رخ میدهند اما بهصورت مستقیم و غیرمستقیم زندگی آحاد مردم و نهادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد تا آنجا که خشونت خانگی در عین خانگی بودن، امری خصوصی نیست بلکه امری عمومی است.
تجارب تاریخی بحرانها نشان میدهد در شرایط بحرانی مردم بهطور معمول در اطراف یکدیگر گرد هم میآیند و آنها شجاعانه از یکدیگر پشتیبانی میکنند ولی اگر مردم در شرایط بحران کرونا در قرنطینه باشند و نتوانند از یکدیگر حمایت کنند ممکن است نوعی اختلال اجتماعی ایجاد شود. تقریباً همه ارزیابیهای بعد از قرنطینههای طولانی مدت، تاکید دارند که افزایش دامنه اختلالات و شرایط اضطراری اضطرابآور آشفتگیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اپیدمی و در خانه ماندن طولانی مدت اعضای خانوا دهها میتواند پنج عامل خشونتهای خانگی را؛
و چهارسازهۀ مهم صلح و آرامش خانواده شامل؛
خشونتهای خانگی در هر سطحی بر سلامت خانواده و روابط آن با ساختارهای جامعه اثر خواهند داشت و تهدیدی بالقوه مخرب برای بقای خانواده میباشد. گرچه خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی هم میتواند پدیدهای مقاوم باشد و هم انطباق پذیر و آن را «یاخته بنیادین» یا «دژ نهایی» در برابر پدیدههای آسیبزا و ویرانگر تعریف نمودهاند (سگالین، 1370) .
اما با توجه به اینکه کارشناسان پیشبینی میکنند که در طی یک بیماری همهگیر شدید با طولانیتر شدن قرنطینه و ماندن در خانه ضمن افزایش تنشها، درگیریها بیشتر و احتمالاً منجر به خشونت و حوادث دردناک خواهد شد. چنانچه گزارشهای متعدد از سراسر جهان نیز از افزایش هشداردهنده 300 درصدی موارد خشونت خانگی از زمان شروع قرنطینه خبر میدهد از این رو این تحولات برای نظام اجتماعی ایران بسیار نامطلوب است و میتواند استحکام، سلامت و امنیت خانواده ایرانی را بهطور جدی تهدید کند زیرا در ایران به دلیل مرکزیت نهاد خانواده در نظام اجتماعی، خانواده در مقایسه با سایر تاسیسات اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است (آزاد ارمکی) .
اما با توجه به فقدان پروتکلهای استاندارد و بودجههای مناسب برای حمایت از بخشهای آسیب پذیرتر جامعه مانند قربانیان خشونت خانگی و عدم وجود سازمانهای نیرومند برای حمایت از حقوق کودکان، زنان و سالمندان که قربانیان اصلی خشونت خانگی میباشند، نیاز است دستورالعملهای اضطراری در این زمینه تهیه شود تا بخشهای آسیبپذیر و از همه مهمتر خانواده بیش از این در معرض تهدیدات خشونت خانگی قرار نگیرد. زیرا برای بسیاری از قربانیان خشونت خانگی ماندن در خانه ممکن است خطرناکتر از خطرات ویروس کرونا باشد. قربانیان خشونت خانگی به اندازۀ کافی در خانه احساس امنیت نمیکنند و ماندن در خانه را فرصتی برای سوء استفاده برای کنترل بیشتر خود و روابط و تعاملات خود عنوان میکنند و خانه برایشان بسان تلهای آسیبزا اسباب نگرانی بیشتر آنان را مهیا میسازد بهطوری که هیچ امکانی برای فرار از دست سوء استفاده کنندگان را نیز ندارند.
به نظر میرسد پاسخ مناسب به بحران ویروس كرونا، به سطح همبستگی اجتماعی که احساس میکنیم بستگی دارد و میزان رغبتی که مایل به مراقبت از یکدیگر هستیم. ما باید واقعاً مراقبت از جامعه را در دستور کار قرار دهیم لذا انجام این اقدامات ضروری میباشد.
1-تهیه و تصویب قوانین سخت و سنگین بازدارنده جهت پیشگیری از ارتکاب به خشونت و حفاظت و حمایت از قربانیان خشونتهای خانگی.
2- هم چنین نیاز است خطوط تلفنی ویژهای برای گزارش پدیده خشونت خانگی دایر شود.
3-تیمهای متخصص پلیس اجتماعی برای دخالت و حفظ امنیت قریانیان ایجاد شود.
4- قوه قضاییه باید به طور جدی دوایری خاص را برای رسیدگی سریع و حمایت از قربانیان بهصورت شبانه روزی راهاندازی نماید.
5- بیکاری از مهمترین عوامل خطر افزایش خشونتهای خانگی است. حمایتهای اجتماعی و تامین اجتماعی خانوادهها تا حدودی میتواند بهطور موقت راهگشا باشد.
6- آموزش فرهنگ صلح، شامل کسب مهارت و توانایی حل مسالمتآمیز مسائل و منازعات بهجای استفاده از خشونت برای حل مشکلات .