سردار فتوحی2(دکتری جامعه شناسی)

آقا مردم نمی‌فهمند...

به مردم آگاهی ببخشیم...

مردم بی‌ملاحظه هستند...

مردم رعایت نمی‌کنند...

این گروه طوری سخن می‌گویند که سرریز از آگاهی هستند، آگاهی‌های‌شان را سخاوتمندانه به مردم می‌بخشند. زمانی با آنان وارد بحث و گفتگو می­‌شوید با تجربه‌­ها و مشاهدات زندگی روزمرۀ خود در پی بررسی هستند و مدام تکرار می‌کنند:

«من امروز با چشمان خود دیده‌ام»

«من خودم واقعیت را تجربه کرده‌ام» و ...

ولی باید اذعان داشت تجربیات و مشاهدات روزمرۀ زوایای پنهان را نمی­‌بیند چنانچه هزاران سال سیب بر سر انسان افتاد و انسان افتادن سیب‌ها را دید ولی ذهنش قادر به دیدن نیروی جاذبه نبود، این نیوتون بود که نیروی جاذبه را دید.

در بررسی مسائل اجتماعی این نکته را باید متذکر شد که مسائل اجتماعی را نمی‌توان مبتنی بر افراد تحلیل کرد، نمی‌توان مسائل را به افراد تقلیل داد، جامعه و اجتماع متشکل از افراد مجزا و تکینه نیستند. بلکه متشکل از ناخودآگاه تاریخی، اقتصاد، سیاست، محیط و ... است. در واقع شرط لازم برای شناخت مسائل اجتماعی (مثل رعایت نکردن در برابر کرونا و ...)، رفتار و نگرش‌های افراد و همچنین شناخت وضعیتی است که امکانپذیر شده است. در ادامه به ذکر چند مورد از این وضعیت اشاره می‌شود:

1)ناخودآگاه تاریخی: مردم هر جامعه‌ای که در گذشته با سرکوب میل، محدودیت‌ها و فرصت‌هایی روبرو شده‌اند در رفتار امروز آنان نیز تأثیرگذار است. مثلاً جامعه‌ای که قحطی را تجربه کرده است و در آن با مرگ و میر عزیزان‌شان همراه بوده است در ناخودآگاه آنان باقی خواهد ماند و نسل به نسل این ناخوداگاه منتقل می‌شود و امروزه در زمان گرانی و قحطی به جای نخریدن، به صف می‌ایستند تا بیشتر خرید کنند. مثال دیگر در سطح فردی می‌توان به یکی از شرورهای تهران اشاره داشت که به دختران چشم آبی تجاوز می‌کرد و آنان را به قتل می‌رساند بدون آنکه خود مطلع باشد که دختران چشم آبی طعمه‌های وی هستند و بدون آنکه مطلع باشد چرا دختران چشم آبی ... ولی روانشناسان پی بردند که در زمان بچگی چندین بار توسط پرستار چشم آبی‌اش به شدت شکنجه و سرکوب شده بود. آیا این جوان نمی‌فهمید که قتل کار خوبی نیست؟ یا آیا مردم نمی‌فهمند که صف ایستادن خوب نیست؟ ولی چرا قتل می‌کنند و یا در صف می‌ایستند؟ ایا مردم نمی‌فهمند که آنان در کمین کرونا هستند ولی چرا حاضر نیستند خانه نشین شوند؟

2) وضعیت فرهنگی: برای موضوعی مانند کرونا باید تعریف خانه و خانواده مشخص شود، چرا مردان بعد از اینکه بازار تعطیل شد در خانه ماندگار نشدند و به کوه پناه آوردند، تا نفهمیم که خانه چه تفریحی برای آنان دارد، چرا کوه نماد آزادی و خانه نماد اسارت شده است؟ ایا تعریف خانه برای خانواده‌ای که اتاق‌های مجلل و انواع وسایل تفریحی و سرگرمی وجود دارد متفاوت با خانواده‌های فقیر نیست؟ خانه‌های دوم (خانه باغی­) برون شهری همواره مکان امنی برای دوری از فاجعه دورن شهری و فرار از دغدغه­‎های شهر بوده است.

3) وضعیت اقتصادی: نابرابری‌ها، فقر، از دست دادن شغل و ... را نمی‌توان نادیده گرفت. چه بخواهیم و چه نخواهیم قشر بسیار مستضعف جامعه در هر صورت گرفتار مرگ هستند، حال کرونا ممکن است جان 4 درصد آنان را بگیرد ولی خانواده‌ای که به نان شب محتاج است ده روز بدون نان، مرگشان قطعی(100 درصد) است.

4)وضعیت مدیریتی: وقتی ناهماهنگی بین سازمان‌ها ایجاد می‌شود مردم تحت تأثیر آنان قرار می‌گیرد، دادگاه تعطیل نمی‌شود ولی دانشگاه تعطیل است، تلویزیون در اخبارش اعلام می‌کند بیرون نیایید ولی 5 دقیقه بعد تبلیغات مردم را به بیرون فرا می‌خواند.

بسیار از موارد دیگر را می‌توان برشمارد که مجال موشکافی نیست. بنابراین تحلیلگران آگاهی بخش (غفلت از بستر اجتماعی) نسبت به جامعه و مردم را تفهم نمی­‌کنند؛ و فکر می‌کنند که این مردم هستند که نا آگاهند یا نمی‌فهمند.

در نهایت نباید از مردم جامعه توقع داشت که همه فیلسوف و متفکر باشند، باید وضعیتی فراهم شود که این افراد خود خانه نشینی را انتخاب کنند و آگاهی‌بخشی در صورت حائز اهمیت است که وضعیت برای آنان فراهم شده است.