جامعۀ ایران را با کدامین صفات می‌­توان وصف کرد و فهمید؟ ما چه بوده‌­ایم، چیستیم و چه می‌­شویم؟

اسمعیل خلیلی (دبیر پنجمین همایش کنکاش‌­های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران)

اسمعیل خلیلی 23بهمن1400برخی ناظران شرایط کنونی ایران را با صفتِ «تعلیق» وصف می­‌کنند. این صفت علی‌­القاعده می‌­تواند دالّ بر شرایطی باشد که یا اصلاً نمی‌­توانیم جهت و سرنوشت وقایع را حدس بزنیم و یا امر اجتماعی را میان دو امرِ ممکن می‌­دانیم امّا خود آن شرایط (تعلیق)، یک وضعیّت اجتماعی نیست؛ یعنی واجد موضعی، سویه و راستای تغییری، یا احتمالی برای استقرار امر اجتماعی نسب به پیش و پس از خود تلقّی نمی‌شود. مثلاً «هویّت» یا «همبستگی» یا «طبقه» در شرایط تعلیق، در وضعیّتِ ثبات یا در حالِ تقویت و تحکیم و حتّا در حالِ تضعیف دانسته نمی­‌شوند؛ زیرا واجد و موجد تعلّق (رابطۀ اجتماعی) نیستند، بل­که همچون اموری سیّال تلقّی می­‌گردند که گویا انتظار است بالاخره به وضعیّتی نائل شوند، امّا چنین نمی­‌شود؛ آنها همچنان در تعلیق، و ناظران –که تمامی آحاد مردم‌­اند- کماکان در انتظار می‌­ماننَد؛ انتظاری که معلوم نیست سرانجام کِی به پایان برسد. مفاهیمی مانند «دوران گذار»، «بُحران» یا «آنومی» نیز، هنگامی که چشم‌­اندازی برای پایان‌­شان هویدا نباشد، می­‌توانند به چنین شرایطی دلالت بَرَند، گرچه البتّه هر کدام از منظریِ متفاوت. امّا از آن مهم­تر همین است که وقتی ایده یا طرحی برای «چگونگی» رسیدن به «لحظۀ پایانِ دوران گذار، بُحران و آنومی» در اختیار نباشد، اینگونه صفات نیز مُستلزم «شرایط تعلیق» خواهند بود و جامعه را امری مُعلّق می­‌شمرند.

گروهی دیگر جامعۀ ما را با صفاتی وصف می­‌کنند که سویۀ تغییرِ آن مُشخّص است. این گروه به استنادِ برخی شواهد تجربی و طیّ تفسیری از روند تغییرات، از آینده­‌ای می­گویند که از هم‌­اکنون قابل تشخیص است. هنگام نوشتنِ متنِ حاضر، از این جمع می­‌توان بسیاری کسان را یافت که آینده را با صفاتی دالّ بر بهبودِ احوال وصف نمی­‌کنند. انبوهی از سخنان در سیّالیّتِ فضای فکری و در گفتمان جاری حوزۀ عمومی ایران، از آینده با نگرانی سخن می­‌گویند.

البتّه میان دو نحله، یعنی میان ایده‌­هایی که دالّ بر بلاتکلیفی و مُعلّق­‌بودنِ شرایط جامعوی (از جمله فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) و بالمآل معلّق‌بودنِ شرایط وجودیِ انسان­ها هستند، با ایده­‌هایی که دالّ بر قرارداشتن جامعه در یک نشیبِ بُحران­‌افزا هستند، یک امر مُشترک است و آن این‌که، مجموعه تغییراتی رُخ داده‌­اند و این تغییرات بوده‌­اند که ما را دچار تعلیق یا نشیب کنونی ساخته‌­اند.

پنجمین همایش کنکاش‌­های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران، به همین تغییرات می‌­پردازد؛ به وقایع و روندهایی که شرایط کنونیْ معلول آنهاست. هر تئوری یا ایده‌­ای که به وصف شرایط موجود می­‌پردازد، ناچار است «چگونگیِ» رسیدن به این شرایط را توضیح دهد. به زبانی دیگر «چه شد که چنین شد؟». سپس در قفای این پرسش است که بخواهیم یا نخواهیم پرسش بعدی نمودار می­‌شود: «پس از این چه خواهد شد؟». به یک معنی می­‌توان گفت این پرسش است که همچون باری گران بر ذهن و روان و جان انسانها سنگینی می­‌کند، اضطراب می‌آفرینَد، در هیبتی سهمگین «حال» را به «لحظۀ عذاب» مُبدّل می‌­سازَد و «آینده» را به «دوران مخاطره». مخاطره­‌ای که یا ناشی از ابهام مُطلقِ آینده است یا ناشی از تسرّی و تداوم عذابِ حال.

در حالی که خودِ «حال» یک لحظۀ بس طویلِ مُذاب در احساس اضطراب و عذاب است، «آینده» نمایی است از جهانی که یا بر همین بُردارِ تغییرات رُخ خواهد داد و بر طول لحظۀ اکنون خواهد افزود، یا نمایی از جهانی که از فرط ابهام بر عذابِ حال می‌­افزاید.

در این شرایط، ما ناگزیر از طرح پرسشِ جدّی یا جدّی‌­ترین پرسشها دربارۀ مسیری هستیم که میان هر سه زمانِ گذشته، حال و آینده، ما را دچار این «حالِ مُعلّق» ساخته است. پس می­توان گفت «پرسش از دگرگونی‌ها و پایداری‌های جامعۀ ایران» نه ابداع هیأت مُدیرۀ انجمن جامعه‌­شناسی ایران که «ضرورتِ اندیشه‌ایی است که در این شرایط می­‌زیَد». به یاد داشته باشیم که آنچه موضوع سخن ماست، از سویی جامعه، لذا از دیگر سو، هست و نیست انسان­‌هاست.

با استعانت از «سایه»: دردا و دریغا که در این بازیِ خونین، بازیچۀ ایّامْ دلِ آدمیان است.

ما چه خواهیم شد؟ در تعلیق می­‌مانیم، تعلیق تشدید می­‌شود، یا ازآن عبور کرده و به نوعی تعلُّق خواهیم رسید؟ مسأله این است.

در این یادداشت، از یکی از معابرِ فهمیدنِ دگرگونی‌های جامعۀ ایران بدان راه جُستم. در یادداشت‌های بعدی به دیگر وجوه، از جمله به اُستواری‌های جامعه، به نظریّات حاکی از پیش‌بینی­‌پذیریِ روندِ مُثبتِ تغییرات و به­ویژه به دیدگاه­‌های حاکی از اُمیدواری نیز خواهم پرداخت. آن که محلّ تلاقی همۀ اینهاست، ایران است.

آری، ایران و منظومۀ پیچیدۀ همۀ قرارها و بی­قراری‌­ها، پایداری‌ها و دگرگونی‌ها، و اُمیدها و بیم‌های اکنون و آیندۀ وی. این منظومهْ موضوعِ پنجمین همایش کنکاش­‌های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران است، که همۀ صاحب­نظران، پژوهشگران و علاقه‌­مندان، به‌­ویژه اصحاب ایده­‌ها و نظریّه‌­های تعلیق را به مُشارکت در آن فرا می­‌خوانم.

                                                         بیستم بهمن‌­ماه 1400

 


اخبار مرتبط:


همایش‌های مرتبط:

چهارمین همایش ملی کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران

سومین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران

دومین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران

اولین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران