آیا انجمن با یک سازمان و حزب سیاسی و با مدیران سیاسی صاحب قدرت اجرایی مشابه پنداشته شده است که باید مرتب نقد شوند و صفحهای برای نقد داشته باشد؟
پاسخ: تجربه قبل و بعد از انقلاب در ایران چندان این را نشان نمی دهد. کمتر حزب و سازمان سیاسی نقد از خودش و نقدِ نقد خود را در همان زمان به عرصۀ عمومی عرضه کرده است. هم نقدها و پاسخهای احتمالی در پشت درهای بسته بوده است. به نظر من این امر بیشتر یک سنت دانشگاهی است که در درون انجمنهای علمی و یا در آکادمی در فضای عمومی آن: پیشفرضها، گزارههای شرطی، استنتاجها و پیامدهای نظری و سیاسی احتمالی هر ایده، نقد و انتشار عمومی میشده است. همان چیزی که پارادایمهای علمی را میسازد، قوام میدهد و برخی را به محاق میبرد.
چرا در همه انجمنهای علمی دنیا در حالی که نقد و گفتگو هم در جریان است، ولی صفحهای برای نقد وگفتگو در سایتشان ایجاد نکردهاند؟
پاسخ: زیرا که در ایران به دلیل ساختار حکومت و بینش فقاهتی عقوبتی مسلط بر دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی، تنها جایی که جامعهشناسی خواندهها میتوانند در عرصه بینش، دانش و مهارتهای جامعهشناسی و به ویژه در عرصه نقد و نقدِ نقد فعال شوند، انجمن جامعهشناسی ایران است. به قول یاسپرس دانشگاهها از سه پایه تشکیل شدهاند: آموزش، پژوهش و نقد. در ایران دهههاست که آکادمی درعمل نقد را در عرصه اجتماعی به درجه زیادی کنار گذاشته است.
از طرف دیگر، از آنجا که انجمن هم به عنوان یک سازمان اجتماع علمی، با گروه های ذینفع و ذی مدخل گوناگونی مواجه است. خود به نوعی میدان قدرتی است . وطبیعتاً نقد این قدرت و درخواست پاسخگو کردنش برای سلامت و پایداری اش ضروری است.
البته درست است که فرایند پاسخ به نقدها، وقتگیر است.احتمالاً یکی از راهحلهایش این است که همه اعضاء هیأت مدیره داوطلب ادواری را به کمک خواست که این خودش سطح ارتباطات را در انجمن افزایش میدهد، و خرد جمعی را عینیت میبخشد و در مقابل انجمن و وبسایت آن به مرجع ترویج بینش جامعهشناسانه در عمل تبدیل میشود که در نوع خود ضرورت امروز جامعه ایرانی است.
آیا هر نقدی، حتی اگر بی مبنا و آشکارا مغرضانه، سیاسی و بی ارتباط با واقعیت باشد باید بازنشر دهیم؟
پاسخ: بله، هرنقدی وجودش در آرشیو صفحه نقد و گفت و گو لازم است.
عدهای در اجتماع علمی ایدههای این منتقدان را دنبال میکنند و مطالبشان درباره انجمن را بازنشر میدهند بنابراین سکوت ما به عنوان انجمن علمی رشته جامعهشناسی نمیتواند همیشگی باشد. ما نمیتوانیم همانند قدرتهای غیر پاسخگو، نقدها را زیر عناوین: مغرضانه، سیاسی، بیارتباط با واقعیت کنار بگذاریم و از آنها عبور کنیم. ما فقط میتوانیم نقد را با نقد نقد روشن و مستدل جواب دهیم. ارزش اقناع اجتماع علمی و خرد جمعی و مهمتر، فرصت آموزش غیرمستقیم، همه آن کسانی که به قول دوستی، احتمالاً در دهههای اخیر فقط مدرک گرفته و با بینش جامعهشناسانه بیگانهاند و به استناد مدرکشان عضو انجمن جامعهشناسی شدهاند که در آموزش غیرمستقیم آنان باید به بهترین شکل از «نقدِ نقد» بهره ببریم.
آیا خدمتی بزرگتر از این آموزش غیرمستقیم به واسطه درج نقد و نقدِ نقد یک منتقد را برای یک انجمن، در شرایط امروز ایران میتوان تجسم کرد؟
پاسخ: البته که کار پر زحمت است برنامه خواب و بیداری را بر هم میزند و فشارکاری طاقتفرسا را تحمیل میکند. راهحل آن کمک گرفتن از بهترین، فهمیدهترین، خوب درس خواندهترین و عاشقترین جامعهشناسان نسلهای گذشته است که عموماً داوطلب انجام نقدِ نقد و جدی و بدون تخفیف تا پایان آن هستند.
آیا نقدهای درون انجمنی لازم است که به صورت عمومی منتشر شوند.؟مثلاً نقدهای در گروه مدیران و یا در گروه هیأت مدیره؟
پاسخ: درصورتی که منتقد پس از طرح رسمی در درون ارکان و اجزاء انجمن، احساس کند سخنش شنیده نمیشود و به این کار مایل باشد، در بخش نقدِ صفحۀ نقد و گفتگو عرضه خواهد شد.
آیا بین نقدها و پاسخ ها از نظر تعداد باید تناسبی داشته باشند؟
پاسخ: بله حتما، از آنجا که در عمل همه چیز در فواصل زمانی معین، در دسترس همگان است گمان میکنم این کفایت زود حاصل میشود اگر نشد دبیر صفحه با طرفین صحبت و آنان را به نشست گفتگویی ترغیب خواهد کرد.
با بازگشت به موضوعی در گذشته، (مثلاً نامه انجمن با درخواست رفع تحریم ها علیه ایران) چه هدفی دنبال میشود؟
پاسخ: تاریخ تصویب کار صفحه در هیئت مدیره مورخ 14 اردیبهشت 99 است. طرح موضوع ایجاد صفحۀ نقد و گفتگو در سایت انجمن، مقارن با گفتگو حول این نامه در مقیاس اجتماعی بوده است و کار از همان نقطه آغاز شده است و مطالب مربوطه با آن در آرشیو صفحه در دسترس است.