tosee 1گروه علمی- تخصصی مطالعات توسعه با همکاری اداره کل مطالعات فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران نشستی با عنوان معرفی ونقد کتاب "شهرداری به منزله نهاد اجتماعی" (تالیف دکتر محمد عبداللهی) را در روز یکشنبه یکم بهمن ماه سال نود و یک برگزار کرد که در آن دکتر محمدجواد زاهدی، دکتر غلامرضا غفاری و دکتر حسین ایمانی جاجرمی حضور داشتند.

در ابتدای جلسه، دکتر غفاری با خیر مقدم و تشکر از حاضران در جلسه نقد و بررسی کتاب "شهرداری به منزله نهاد اجتماعی" اثر مرحوم دکتر محمد عبداللهی در بیانات کوتاهی از مقام علمی، آموزشی و پژوهشی دکتر عبداللهی تجلیل کرد و یادآوری کرد: دکتر عبداللهی به گواهی کارنامه فکری و عملی‌اش، در طول زندگی فکری خود در دو نقش مکمل ظاهر شد یکی به عنوان جامعه‌شناس سیاستی که در پیوند با مراکز سیاستگذار و مدیریتی کشور بررسی مسائل و امور عرصه اجتماعی را از حیث کمک به حل مسائل و مشکلات در دستور کار خود قرار داده و دیگر به عنوان جامعه‌شناس حرفه‌ای و آکادمیک که آموزش و پژوهش را در مراکز آموزش عالی کشور وجهه همت خود را قرار می دهد.

او اضافه کرد: دکتر عبداللهی به‌عنوان یکی از اساتید برجسته جامعه‌شناسی و یکی از موسسان انجمن جامعه‌شناسی است که هم از حیث جامعه‌شناسی محض و آکادمیک و هم از جنبه جامعه‌شناسی پژوهشی و کاربردی، اندیشمند توانایی محسوب می‌شود و اثری که قراراست نقد ومعرفی شود، شاید اولین اثری باشد که با نگاه جامعه‌شناختی برای شهرداری نوشته شده است، هرچند که دکتر عبداللهی در زمینه مطالعات توسعه اجتماعی کارهای دیگری هم انجام داده است. از آنجایی که نقد و بررسی آثار علمی از اهداف و کار ویژه‌هایی است که انجمن‌ها و اجتماعات علمی معمولا در کارنامه فعالیتی خود دارند، انجمن جامعه‌شناسی در قالب گروه‌های تخصصی خود بنا به توانایی و قابلیت‌هایی که اعضای این گروه‌ها در اختیار و توان خود دارند نقد آثار مربوط به حوزه کاری هر گروه تخصصی را به عنوان یکی از وظایف علمی خود تعریف کرده است و بر این مبنا با تعاطی فکری انجام شده مقرر شد که گروه تخصصی مطالعات توسعه انجمن جامعه‌شناسی با دعوت از خبرگان این حوزه و نیز مسئولین محترم حوزه معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری که در جریان تولید و تدوین کتاب شهرداری به منزله نهاد اجتماعی بودند این اثر را مورد نقد و بررسی قراردهند که برای انجام این مهم در خدمت اساتید و علاقمندان محترم هستیم.

پس از اتمام صحبت دکتر غفاری، دکتر محمد جواد زاهدی مازندرانی با خوشامدگویی به حضار گفت: این جلسه هم نقد و ومعرفی کتاب دکتر عبداللهی و هم یادبود و بزرگداشتی از مقام علمی آن بزرگوار است. وی افزود: زنده یاد دکتر عبداللهی حق بزرگی بر گردن جامعه‌شناسی و انجمن جامعه‌شناسی دارد زیرا ایشان در شکل گیری گروه‌های تخصصی در انجمن جامعه‌شناسی نقش برجسته‌ای داشت. کتابی که قرار است معرفی و نقد شود یعنی «شهرداری به منزله نهاد اجتماعی» نتیجه یک کار تحقیقاتی است که مرحوم دکتر عبداللهی درباره شهرداری و رهنمود دادن به آن سازمان انجام داد.

دکتر زاهدی در رابطه با نقد و معرفی کتاب «شهرداری به منزله نهاد اجتماعی» چند سوال اساسی به شرح زیر مطرح نمود:

1. آیا از منظر جامعه‌شناسی، ما می‌توانیم شهرداری را به منزله یک نهاد اجتماعی در نظر بگیریم؟

2. نویسنده کتاب در نام گذاری این اثر و تدوین مباحث آن چه هدفی داشته است؟

3. با توجه به الزامات رشته‌ای جامعه‌شناسی از این کتاب چه درسی می‌توان گرفت؟

4. این کتاب به چه نیازهایی پاسخ می‌دهد و چه افراد یا گروه‌هایی مخاطبان آن محسوب می‌شوند؟

سخنران این نشست ادامه داد: اولین نکته این است که عنوان "شهرداری به منزله نهاد اجتماعی" شبهه برانگیز است. در واقع مرحوم دکتر عبداللهی تمایز سازمان و نهاد را در نظر نگرفته و این دو مفهوم را در هم آمیخته است. درست است که سازمان و نهاد ارتباط نزدیکی با هم دارند و گاهی اوقات به جای هم به کار می‌روند ولی ضمنا تفاوت‌هایی با هم دارند که جامعه‌شناسان نسبت به این تفاوت‌ها بسیار حساسند. دو عنصر مهم در سازمان عبارتند از: 1) سازمان با طرح و نقشه قبلی ایجاد می‌شود. 2) سازمان سلسله مراتب خاص خود را دارد ولی نهاد برای پاسخگویی به یک رشته پرسش‌ها و نیازهای معینی تاسیس می‌شود و هنجارها و قواعد خاصی بر آن حکمفرما است. در عین حال باید معترف بود که این مطلبی نیست که دکتر عبداللهی از منظر جامعه‌شناسی به آن واقف نباشد. شاید و به احتمال زیاد ایشان با یک هدف خاص این کار را کرده واین تمایز را نادیده گرفته است. نکته دوم اینکه تاریخ انتشار کتاب سال 1390 است در حالی که دکتر عبداللهی درسال 89 از میان ما رفته بود. یعنی در سال انتشار کتاب مذکور حضور نداشت در حالی که همه می‌دانند باید خود نویسنده فرصت بازبینی اثررا داشته واصلاحات لازم را روی کتاب انجام دهد و اگردر سال انتشار کتاب دکتر عبداللهی حضور داشت این نارسایی‌ها را احتمالا در این اثر نبود. سومین نکته این است که فرمت کتاب به شکل پایان نامه‌ای است و این باعث شده یک وضعیت خاصی به وجود بیاید که برای کتاب چندان مقبول نباشد و مشکل دیگر کثرت جدول‌های کمی و غیرکمی است که برای کلاس درس این جداول بسیار مفیداند ولی درکتاب نمی‌توان آنها را آورد و تفسیر و تحلیل آنها را به خواننده واگذار کرد. چهارمین نکته اینکه دکتر عبداللهی می‌خواست شهرداری را از یک سازمان خدماتی به یک نهاد اجتماعی تبدیل کند. حذف این آرمان بسیار قابل تقدیر است. البته از موضع کسی چون آقای شهردار که در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته این آرمان را بازگو کرده و از منظر یک سیاستمدار غیرمتخصص در جامعه‌شناسی، آرمان بسیار محترمی است و در ورای آن معنای مهمی است ولی از منظر جامعه‌شناسی نمی‌توان چنین ترکیبی را به کار گرفت.

دکتر زاهدی در ادامه به بیان یک رشته نارسایی‌ها و محاسن دیگری که این اثر دارد پرداخت و آنها را به شرح ذیل برشمرد:

1. استفاده مغشوش از اصطلاح سازمان‌های غیردولتی و سازمان‌های مردم نهاد: این استفاده جابه‌جا و متناوب بدون ارائه هیچ توضیح و دلیل است. در صفحه 55 کتاب دکتر عبداللهی ده سازمان غیردولتی و مردمی از جمله سازمان غیرانتفاعی، خودجوش، غیردولتی، اجتماع محور، مردم نهاد، مستقل، داوطلبانه و... را معرفی کرده است و تلویحا اشاره می‌کند که اینها عناوین متعددی است که برای عنوان واحدی به کار می‌رود ولی در واقع این طور نیست، زیرا هرکدام از اینها برای جای خاصی به کار می‌روند و دلالت معنایی خاصی دارند. دکتر عبداللهیN.G.O را به سازمان مردم نهاد تبدیل کرده که در حقیقت امر تفاوت فاحشی با هم دارند. مثلا هیئت‌های مذهبی که در دهه اول محرم تشکیل می‌شود از زمره سازمان‌های مردم نهاد است که اصطلاحا people based organization خوانده می‌شود و مثل همه سازمان‌های دیگرسلسله مراتب هم دارند اما یک سازمان موقتی و با عمرکوتاه است. این با سازمان غیردولتی که تعیین خود را از خصلت دولتی نبودن خود می‌گیرد تفاوت زیادی دارد. نکته مهم این است که ادبیات نظری که دکتر عبداللهی در قسمت مبانی نظری آورده همه مربوط به سازمان‌های غیردولتی(N.G.O) است ولی ایشان این اصطلاح را در ترجمه تغییر ماهیت داده و به جای معادل درست سازمان غیردولتی معادل نادرست سازمان مردم نهاد را آورده است. باید همواره این نکته را به خاطر داشته باشیم که نمی‌توانیم ادبیات سازمان‌های غیردولتی را برای سازمان‌هایی که از طرف مردم ایجاد می‌شوند به کار ببریم با این گمان و تصور که این کار ما برای آن سازمان‌ها مشروعیت ایجاد می‌کند.  

2. مشکل مهم دیگر در این اثر کم توجهی به تمایز سازمان و نهاد از منظر جامعه‌شناسانه است.

3. استفاده ازاصطلاحات نامناسب: مثلا اصطلاح حکمروایی که ترکیب ناجور و بی معنایی است به جای لغت جا افتاده‌ای نظیر حکمفرمایی یا حکمرانی.

4. عدم ارائه توجیه و استدلال کافی: در مورد ضرورت بحث‌ها و مفاهیم مطرح شده در کتاب و تلگرافی بودن اغلب بحث‌های اساسی و نیازمند به استدلال در کتاب.

5. و بالاخره به رغم همه دقت‌های علمی دکتر عبداالهی، جای یک جمع بندی و ارزیابی کلی در کتاب خالی است.

اما کتاب به رغم این نارسایی‌ها محسناتی هم دارد که از این قراراند:

1. نخستین حسن بزرگ این کتاب غلبه یک نگاه جامعه‌شناسانه به آن است. نویسنده در این اثر توانایی خود را در به کار بردن ترمینولوژی جامعه‌شناسی نشان داده است.

2. نکته برجسته دیگر، بیان و طرح مسئله دقیق در این اثر است.دکتر عبداللهی، مشکلات موجود در شهر را به صورت دقیق و موجز و عالمانه در این کتاب طرح مسئله کرده است.علاوه براین تعریف مساله خوب و کامل از مسایل شهری در تهران، هدف‌ها و ماموریت‌های شهرداری، غلبه نگاه سخت افزاری بر نگاه نرم افزاری در مدیریت شهری در تهران و مشکلات مرتبط با ناهمسویی تعاملات درون سازمانی و برون سازمانی در حوزه مدیریت و فعالیت شهری از اشارات ارزشمندی است که در این کتاب آورده شده است.

3. طرح بحث‌های درخشان: مثلا درباره مناطق گرم (خانواده و قومیت) و سرد (کارخانه و دولت) و معتدل (حوزه عمومی و جامعه مدنی) در جهان اجتماعی در جوامع مدرن، یا درباره بخش‌های نرم افزاری (خرده نظام‌های اقتصادی و سیاسی) نظام اجتماعی این بحث‌ها، تفسیرهای خلاقانه و روزآمدی از ایده‌های پارسونز است و امید می‌رود که شاگردان دکتر عبداللهی که محضر او را درک کرده‌اند دنباله این بحث‌های نظری را بگیرند و آن را به یک نظریه کارآمد درباره جامعه ایران تبدیل کنند.

4. بحث مبانی نظری کتاب به رغم مختصر بودن بسیار خوب سازماندهی شده است .

5. بحث درباره فضای شهر تهران بسیار هوشمندانه، مختصر و قابل تقدیر است.

6. و بالاخره از این اثر می‌شود به عنوان یک الگوی بسیار خوب برای تهیه پایان نامه‌های دانشجویی استفاده کرد.

سخنران بعدی این جلسه، دکتر حسین ایمانی جاجرمی بود که با ذکر این نکته که دکتر عبداللهی ارزش‌های اخلاقی والایی داشت و فراتر از بحث‌های دانشگاهی فعالیت می‌کرد، سخنان خود را آغاز کرد و ادامه داد که قصد دارد از منظری دیگر یعنی مدیریت شهری به این کتاب نگاه کند.

دکتر ایمانی جاجرمی همسو با نقد دکتر زاهدی گفت: مرحوم دکتر عبداللهی تمایزات نهاد و سازمان را در نظر نگرفته و آنها را به هم آمیخته است.

او افزود : دو خصلت در نهاد اجتماعی است که در سازمان نیست:

1.نهاد دربردارنده سازمان است، برای مثال نهاد حکومت دربردارنده سازمان‌های مختلفی از قبیل:دولت، مجلس، دادگستری، شهرداری و ...است.

2.عمر نهادها فراتر از سازمان‌ها است و حتی ممکن است چند صد سال باشد. به عنوان مثال نهاد حکومت قدمت چند هزار ساله دارد اما عمر سازمان شهرداری در ایران 106سال است.

سخنران در ادامه بحث خود گفت: سه پارادایم یا الگوی تبیینی درباره مدیریت شهری تهران وجود داشته است:

1. پارادایم شهرداری به مثابه یک سازمان اداری) (urban administration که نماد آن بوذر جهری است.

2. پارادایم شهرداری به مثابه مدیر شهر(urban management) که سمبل آن غلامحسین کرباسچی است.

3. پارادایم شهرداری به مثابه حکمرانی شهری (urban governance) که شاخص آن محمد باقر قالیباف است.

این پارادایم‌ها ترتیبی تاریخی دارند و هریک در دوره‌ای نگاه غالب به اداره کردن شهر را تشکیل داده یا می‌دهند. در حال حاضر پارادایم جاری «حکمرانی شهری» باید در کنار دو بازیگر مهم دیگر یعنی «بخش خصوصی» و «سازمان‌های جامعه مدنی» با اشتراک وهمکاری شهر را اداره کنند. هریک ازاین بازیگران سرمایه‌ها ومنابعی دارند که خاص آن است و در صورت به اشتراک گذاشتن آنها، شهرها در دستیابی به اهداف توسعه‌ای خویش موفق‌تر خواهند بود. برای مثال جامعه مدنی سرمایه اجتماعی دارد، بخش خصوصی سرمایه اقتصادی و کارآفرینی و شهرداری هم سرمایه سیاسی و مدیریتی.

دکتر ایمانی جاجرمی در ادامه سخنان خود خاطر نشان کرد: طرح بحث تبدیل شهرداری از سازمان خدماتی به نهادی اجتماعی با وجود ایراد نظری و روش شناختی که ذکر شد، در چارچوب همین بحث قرار می‌گیرد. در کتاب دکتر عبداللهی می‌توان پارادایم‌های سه گانه را با عباراتی دیگر مشاهده کرد. ایشان در اثر خود از سه گونه شهرداری سخن می‌گوید و برای هر یک رسالتی در نظر می‌گیرد. این سه گونه عبارت است از:

1. شهرداری به عنوان بلدیه، سازمان کوچک و وابسته: در این گونه آن چه اهمیت دارد تحمیل قواعد بر اراده و خواست مردم است.

2. شهرداری به عنوان سازمان خدماتی :آن چه این گونه را متفاوت می کند، توجه به خواست مردم است.

3. شهرداری به عنوان نهادی خدماتی- اجتماعی: در این گونه مشارکت مبنایی برای تحقق خواست مردم می‌شود.

این سخنران اضافه کرد: در مدل دکتر عبداللهی برای شهرداری همنوا با بحث‌های نوین درمورد حکومت محلی رکن قضایی یا دیوان عالی وجود دارد که نظارت بر حسن اجرای قوانین می‌کند. می‌توان گفت در مدل شهرداری هم در ارتباط با پارادایم‌های اداره شهر تغییراتی صورت گرفته است و در آخرین مدل رکن سومی به نام رکن نظارت مالی-اداری اضافه شده است.

دکتر ایمانی جاجرمی در ادامه گفت: مساله محوری دیگری که دکتر عبداللهی به عنوان یک جامعه‌شناس مطرح کرد، موضوع توسعه نابرابر و نامتوازن است که در کشور حکمفرما بوده است و بنا به نظر دکتر عبداللهی این شکل از توسعه به ابعاد مادی و سخت افزاری توجه بیشتری کرده تا ابعاد فرهنگی و اجتماعی. به این سبب سیستم بر جهان حیاتی غلبه کرده است. نویسنده در کتاب "شهرداری به منزله نهاد اجتماعی" چند مساله اساسی شهر و مدیریت آن را تشخیص می‌دهد که عبارتند از:

1.مساله دولت بزرگ و فراگیر «در ایران دولت با گسترش قلمرو تصدی‌گری خود نه تنها حیطه عملکرد شهرداری، بلکه فعالیت بخش‌های خصوصی و مدنی را محدود کرده است و هنوز بین سه بخش مکمل دولتی، خصوصی و مدنی تفکیک و تقسیم وظایف به صورتی مناسب و مورد توافق هر سه بخش صورت نگرفته است.

2.مساله وابستگی سیاسی و مالی شهرداری به دولت و نبود استقلال و خودمختاری لازم برای حکمرانی محلی.

3. نبود استقلال مالی و نبود شراکت از سوی دولت در تامین هزینه‌های اداره شهر یا مساله بحران مالی شهرداری.

4. مساله گسترش فقر و شکاف طبقاتی در تهران.

5. مسائل اجتماعی تهران مانند بحران اختلالات روانی: «شیوع اختلالات روانی در شهر تهران نشان می‌دهد که میزان این نوع اختلالات ده درصد بیش از متوسط آمارهای جهانی است».

دکتر جاجرمی اضافه کرد که: کتاب مرحوم عبداللهی چند حسن دیگر هم دارد:

1. وفادار بودن نویسنده به حوزه تخصصی خویش

2. دید تاریخی که در اثر وجود دارد و آن را از بسیاری از کارهای دیگر جامعه‌شناختی متفاوت می‌کند.

3. نثر روشن و قابل فهم اثر است که نشانه بارز آثار دکتر عبداللهی است.

4. تحلیل‌های تئوریک از جامعه که در قسمت‌هایی مانند تقسیم جامعه به سه بخش سرد، گرم و معتدل خواندنی و آموختنی است.

در انتها دکتر حسین ایمانی جاجرمی برخی از نکات اصلاحی اثر مذکور را برشمرد که عبارتند از:

1. اداره شهر در قالب حکمرانی شهری بطور حتم نیازمند توجه به مسائلی است که در نگاه قالب اثباتی به آنها بی‌توجهی می‌شود. برای مثال مساله حضور زنان در مدیریت شهر.

2. سهم گروه‌های اقلیت و گروه‌های نادیده گرفته شده در ادره شهر از محورهای مهم نگاه نوین به مدیریت شهری است. به عبارت دیگر دادن صدا به کسانی که صدایی نداشته اند یا صدای آنها نشنیده مانده است. شهر پایدار شهری است که همگان صرف نظر از معیارهای تبعیض آمیز اجتماعی و فرهنگی در ساختن آن مشارکت دارند.

3. لزوم توضیح بیشتر در مورد روش‌شناسی پژوهش با توجه به آن که در دسته پژوهش‌های کیفی قرار می‌گیرد و برای آنها مساله اطمینان از صحت یافته‌ها و اعتماد به تحلیل‌ها اهمیت زیادی دارد.

سپس آقای دکتر غفاری به مباحث مطرح شده در کتاب "شهرداری به منزله نهاد اجتماعی" اشاره کرد و ضمن تایید نظرات سخنرانان قبلی گفت: کوشش شهرداری برای انجام چنین مطالعه و تولید این اثر را باید محترم و مغتنم شمرد و آن را نشانه‌ای از جهت گیری‌های مثبت شهرداری در نگاه به شهر از حیث جامعه‌شناختی قلمداد کرد. منتها مسئله این است که این مطالعه به نظر می‌رسد که به صورت ناتمام رها شده و و باید بیشتر به مثابه طرحی تفصیلی دید که در مرحله شروع آن قرار دارد چرا که کتاب متضمن اهدافی است که تحقق آنها نیازمند کار وسیع و گسترده‌ای است. از حیث روش بنا به موضوع و اقتضای تقاضای کارفرما شیوه سیاست پژوهی اختیار شده هرچند که در کار سنت مرسوم پژوهش اثباتی و فرا اثباتی نیز از غلبه قابل اعتنایی بر خوردار است که البته این بی تاثیر از شیوه پژوهشی غالبی که مرحوم دکتر عبداللهی در دیگر کارهای پژوهشی و سنت آموزشی خود داشتند نیست.

دکتر غفاری افزود: دکتر عبداللهی در این اثر از سویی تحت تاثیر اندیشه‌های جامعه‌شناسان اعم از کلاسیک‌ها و جامعه‌شناسان مدرن است که تلاش خود را مصروف معرفی ویژگی‌های جامعه و شهر مدرن مدنی نموده‌اند و با بهره‌گیری از چارچوب‌های مفهومی آنها درصدد بیان توسعه اجتماعی شهری است و از طرفی بی‌توجه به ساختار تاریخی جامعه ایران و و ضعیت اقتدار و سهم دولت در عرصه‌های اجتماعی و سیاستی شهر هم نیست. او تلاش می‌کند که هم در مقام یک پژوهشگر آکادمیک مسائل مربوط به کلان شهر تهران را ببیند و هم برنامه و راهبردهای لازم را برای خروج از وضعیت موجود و گذار به مدیریت دموکراتیک و مشارکتی را معرفی کند چرا که عنوان فرعی کتاب "راهبردهای تبدیل شهرداری از سازمان خدماتی به نهاد اجتماعی" است. به هرحال کار انجام شده شروع مبارکی است که همت زنده یاد دکتر عبداللهی و اقبال و فرصتی که معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری برای این نوع کارها فراهم ساخته را باید قدر نهاد. لیکن این اثر نیز به سان دیگر نوشته‌ها به رغم همه قوت‌هایی که دارد از کاستی‌ها و ضعف‌هایی نیز برخوردار است بخش‌هایی از بحث‌های نظری کتاب مربوط به سازمان‌های مردم نهاد و سازمان‌های غیردولتی است و بحث‌ها معطوف به شکل گیری این سازمان‌ها است در حالیکه شهرداری یک سازمان بروکراتیک است و برخوردار از مختصاتی است که در مواردی بسیار سخت جان هستند و تغییر آنها چندان ساده و آسان هم نیست.

دکتر غفاری در پایان سخنان خود گفت: انجمن جامعه‌شناسی و گروه‌های علمی ذی‌ربط آمادگی دارند که نسبت به تکمیل این مطالعه و اجرای مطالعات مکمل بعدی در این زمینه اقدام کنند.

tajlil 0لازم به ذکر است که در این جلسه دکتر مصطفوی، مدیر کل سابق مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری، نیز حضور داشت. با توجه به اینکه ایشان در جریان فعالیت‌های پژوهشی و تدوین کتاب "شهرداری به منزله یک نهاد اجتماعی" بود، از وی درخواست شد که در مورد کتاب نقطه نظرات خود را مطرح نمایند. دکتر مصطفوی نیز با بیان سهم و نقش مهم دکتر عبداللهی و تاکید بر این مطلب که به نظر دکتر عبداللهی سه عنصر شهر، مردم و مسئولین شهری توامان باید دیده شوند، گفت: رویکرد جدیدی که شهرداری برای مدیریت کارآمدتر و حل مسائل شهری با اتکا و کمک مردم اختیار کرده بود موجب شد که شهرداری به سمت بسط مطالعات اجتماعی و بررسی آثار اجتماعی و فرهنگی پروژه‌های عمرانی برود که این اثر را باید یکی از آثار این نوع نگاه تلقی کرد.

این جلسه با پرسش و پاسخ میان حضار واعطای لوح یادبود به خانواده مرحوم دکترعبداللهی پایان یافت