گروه جامعهشناسی شهر انجمن جامعهشناسی ایران در یکی از نشستهای خود در بهار سال 86، به موضوع تجربه شکلگیری نهادها و مراکز جدید مشارکت اجتماعی محلهای در شهرها پرداخت و طی آن، دو شهر تهران و پاریس را از این لحاظ مورد بررسی و مقایسه قرار داد. این نشست با همکاری انجمن ایرانشناسی فرانسه برگزار شد.
در این سمینار که در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران و با ترجمه همزمان به دو زبان فارسی و فرانسه برگزار شد، پگی بوکاس مسئول یک مرکز فرهنگی- اجتماعی منطقه 20 پاریس، درباره شکلگیری و نحوه فعالیت این مرکز به سخنرانی پرداخت. در ادامه آقای طالبینژاد مسئول کمیته شورایاریهای شورای شهر تهران، درباره تجربه این نهادها صحبت کرد. همچنین دکترناری ابیانه از اعضای معاونت اجتماعی شهرداری تهران نیز از طراحی نظام مشارکت شهروندی در تهران سخن گفت و در پایان، دکترفرانسواز بوشانین که مدرس جامعهشناسی در دانشگاه پاریس ومشاور مرکز توسعه اجتماعی رباط مراکش است ، توضیحاتی در باره تجربه پاریس و مراکش در این زمینه داد.
در ادامه این سمینار، در گفتوگویی با شرکت حاضران در جلسه، شرایط و شیوه فعالیت این نهادهای اجتماعی در دو جامعه مختلف مورد قیاس و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای نشست وپس از ارائه توضیحات کوتاهی از سوی خانم خاتم مدیر گروه شهر انجمن جامعهشناسی ایران و معرفی مدعوین، دکتر برومبرژه رئیس انجمن ایران شناسی نیز به فعالیتهای انجمن ایرانشناسی فرانسه در زمینه تحقیقات شهری، بویژه نوسازی و بهسازی شهری و همکاری در طرح محله بریانک اشاره و ابراز امیدواری کرد که در پروژههای بعدی بتوانند با رویکردی مردمشناسانه، به مقایسه این محله و محلات پاریس یا مراکش بپردازند.
مرکز اجتماعی بارقهها در پاریس
پس از این مقدمه، پگی بوکاس، مدیر مرکز اجتماعی بارقهها که در سال 2005 میلادی تأسیس شده، درباره این مرکز گفت: مرکز بارقهها که در رئونیون پرلاشز یکی از محلات بسیار پرجمعیت منطقه 20 پاریس قرار دارد، از جمله مراکز اجتماعی همیاری است که عموماً در محلات مختلف از سوی اهالی و برای پاسخگویی به نیازهای مردم به وجود میآید. مسئولان چنین مراکزی، خود مجریان و مصرفکنندگان پروژه هستند.
وی محله رئونیون پرلاشز را محلهای قدیمی معرفی کرد و در این زمینه گفت: اگرچه این محله در طول تاریخ هم چندان اعیاننشین نبوده، اما امروزه با ساختار خانههای جدید تفاوتهایی در آن ایجاد شده است که از جمله آنها، جمعیت متغیر ساکن در آن و گروههای اجتماعی مختلفی است که الزاماً روش زندگی یکسانی ندارند. تا حدی که این مسأله حتی گاهی باعث بروز تنشهایی در زندگی محلی و همجواری این افراد با یکدیگر شده است. وجود کوچههای کوچک، باریک و بنبست و ساخت و سازهای بسیار، از دیگر ویژگیهای این محله است. علاوه بر این، با وجود آنکه در این نقطه از شهر، فعالیتهای زیادی برای تقویت زندگی اجتماعی صورت میگیرد، به دلیل عدم وجود شبکههای ارتباطی و خبر دهی درمیان آنها، بسیاری از ساکنین و فعالان، این محله را منطقهای فراموش شده از سوی مسئولین شهرداری میدانند. از سوی دیگر، مساله جوانان که جمعیت زیادی را در محله تشکیل میدهند، برای مسئولان مختلف مسألهای پردغدغه است. همچنین وجود تعداد زیاد کودکان خانوادههای آفریقایی تبار کار را از نظر دیگری مشکل میکند. البته در عین حال، باید یادآور شد که با وجود همه این مسائل، زندگی در این محله از جهاتی دیگر بسیار خوشایند است و به همین دلیل، بسیاری از زوجهای جوان ترجیح میدهند در این منطقه ساکن شوند.
بوکاس افزود: برای حفظ ویژکی های مثبت محله و بهبود شرایط زندگی اجتماعی در محله رئونیون پرلاشز، ساکنان آن محلی را برای گردآوردن مردم و ایجاد زمینه مشارکتهای محلی تشکیل دادند. آنها به این منظور، مرکز اجتماعی بارقهها را در اواخر سال 2005 تأسیس کردند. البته مرکز اجتماعی همیاری مشابهی چند سال پیش هم در این منطقه وجود داشت که به دلیل وابستگی به نهادهای دولتی، چندان نتوانسته بود موفقیتی به دست آورد.
این شهرشناس در ادامه یادآور شد: تجربیات به ما نشان داده که مرحله اول برای تأسیس یک مرکز موفق اجتماعی، بررسی و مطالعه در مورد منطقه و محلی است که قرار است مرکز در آن ایجاد شود و در این زمینه، حتماً باید دیدگاه مشترکی بین اهالی و مسئولین برای به دست آوردن نتیجه مطلوب حاصل شود. در این راستا میتوان با انجام مصاحبه با مسؤولان و ساکنین و آمارگیری در مورد نوع زندگی و ویژگیهای فردی و اجتماعی آنها و حتی مشخصات ساختمانها، توسط افراد متخصصی که اهالی آنها را تعیین کردهاند، دادههای مورد نیاز را جمعآوری کرد. مرحله دوم، جذب امکانات مالی و انسانی است که باید با توجه به ویژگیهای خاص هر محله، به صورت یکسری فعالیتهای مداوم در دستور کار قرار گیرد. در این زمینه، مرکز بارقهها از مراکز دولتی مختلف و برخی نهادهای غیردولتی کمک گرفته است. در مرحله سوم نیز که مرحله تعیین جهتدهی کلی است، در سیستم شهرداری فرانسه عموماً پروندهای تشکیل شده و به کمیسیون مربوطه فرستاده میشود تا در مورد آن تصمیمگیری شده و بودجه مورد نیاز آن تامین شود. در نهایت، در مرحله چهارم که از اهمیت بسزایی برخوردار است، تجربیات مختلف پیشین ارزیابی و گردآوری خواهند شد.
بوکاس از جمله فعالیتهای مرکز بارقهها را برگزاری برنامههایی مانند جشن، کارناوال و سخنرانی برای ایجاد رابطه میان اهالی محله و بر اساس نیازهای شناخته شده و برگزاری کلاسهای آموزشی در قبال دریافت مبلغی ناچیز معرفی کرد. او در این زمینه تأکید کرد که یکی از اصول مسئولان این مرکز آن است که برای تعیین فعالیتها، هیچ یک از اقشار محله را نباید فراموش کرد و برای هر یک از آنها باید برنامهریزیهای مختلفی را صورت داد. از سوی دیگر برای ساماندهی فعالیتها میتوان از نیروهای داوطلب محلی استفاده کرد که خود از جمله اهداف اصلی این مرکز برای جلب مشارکت اهالی است.
تجربه شورایاریها در شهر تهران
آقای طالبینژاد مشاور کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران و رئیس کمیته آموزشی شورایاریهای شهر، دیگر سخنران این نشست بود. او در ابتدای بحث خود با اشاره کوتاهی به تاریخچه تأسیس شورای شهر در تهران، عدم وجود کانونهای رابط بین شوراهای شهر و محلات مختلف را از جمله مهمترین مشکلات شناخته شده در مراحل اولیه فعالیت این نهاد معرفی کرد و در ادامه درباره روند تشکیل شورایاریها با هدف نیازسنجی، امکانسنجی و اجرای پروژههای مختلف در اقصی نقاط شهر توضیح داد. وی گفت از جمله دیگر اهداف شورایاریها، کمک به هویتیابی جمعی، احساس تعلق و همبستگی اجتماعی بوده است. در هر یک از 371 محله شهر تهران به واسطه حضور افرادی که با انتخاب مستقیم مردم جهت رسیدگی به مشکلات محله روی کار آمدهاند، همبستگی اجتماعی تقویت شده است.
طالبی نژاد در عین حال تأکید کرد که این به معنای تفویض کامل اختیارات به شورایاریها نبوده و در واقع تلاش شده بیشتر از آنها در حوزه نظارت، نیازسنجی و برنامهریزی کمک گرفته شود تا شورای شهر بتواند بیشتر به برنامهریزی کلان بپردازد.
وی از جمله برخی ویژگیهای شورایاریها را تنوع تحصیلی، علمی و شغلی اعضای آنها دانست و گفت: از آنجا که این افراد در قبال کار خود، هیچ منافع اقتصادی ندارند؛ بسیار مردمی و شفاف کارکرده و بیشتر مدافع حقوق و منافع مردم هستند. این شورایاریها در حوزه محیط زیست، توزیع خدمات شهری و نظارت بر آن، مسائل ورزشی و رفاهی، اوقات فراغت و تجمع مردم در مناسبتهای مختلف نقش مهمی دارند. در واقع این نهادها دیدهبانهای خوبی هستند که مسائل مختلف را رصد میکنند.
رئیس کمیته آموزش شورایاریها خاطرنشان کرد که طی این سالها افرادی که عضو این شورایاری هستند، توانستهاند روابط خوبی با شهرداریها که عموماً نهادهای نظارتگریزی هستند، برقرار کنند. علاوه بر این، در طی این مدت آنها توانستهاند در بسیاری محلات، تخصیص بودجه و توزیع امکانات شهری را محلهای کنند. همچنین آنها نقش بسزایی در تعدیل مطالبات مردم داشتهاند و به همین دلیل به نظر میرسد که باید بیشتر در جهت آموزش و تقویت شورایاریها تلاش بیشتر کرد.
نظام مشارکت شهروندی در شهرداری تهران
در ادامه این نشست سه ساعته، دکتر ابیانه مسئول مشارکتهای شهروندی معاونت اجتماعی شهر تهران، از زاویه دید یکی از مسئولان شهرداری، این مسأله را مورد بحث قرار داد و در این زمینه، با اشاره به پیچیدگی موضوع مدیریت شهری و اصول بیانیه طراحی شده در شهرداری تهران، گفت: ما در شهرداری در وهله نخست به فرآیند ایجاد شناخت در مشارکتهای اجتماعی، یعنی بحث آموزش توجه داریم و معتقدیم که پس از آن، اعتماد سازی و فرایند مشارکت شکل خواهد گرفت اما در کل، ما به دنبال تحقق اهداف و مأموریتهای شهرداری هستیم و در این راستا، برای جلب مشارکت یا آموزش اقشار مختلف، ساختارهای اجتماعی ویژهای داریم.
ابیانه در ادامه توضیح داد که شهروندان تهرانی در طرح جدید، بر اساس حیطه شناختی و رفتاری، به چند دسته شهروندان صفر تا چهار ساله ، شهروندان 5 تا 11 ساله (شهرداران خانواده)، 12 تا 15 ساله (شهرداران مدارس)، 16 تا 22 ساله (شهرسازان جوان) و شهروندان بالای 22 سال (کانونهای اندیشه شهر) تقسیم میشوند. او سپس افزود: ما در 22 منطقه شهرداری تهران، مراکزی تحت عنوان آموزش و مشارکتهای اجتماعی فعال در سطح محلات داریم. در گام اول خواهان آنیم که به تعداد نواحی شهر تهران «سراهای محلی» افتتاح شوند. در این سراها که با عناوینی مانند خانههای فرهنگ، خانههای سلامت، خانههای اسباببازی، خانه شورایاران فعالیت میکنند، به شهروندان آموزشهای شهروندی میدهیم. در این زمینه، آنچه در مقیاس محلی مورد نظر ماست، استفاده از تمام پتانسیلها و ظرفیتهای محلی اعم از NGOها، مساجد، پایگاهها و گروههای مردم نهاد است. البته در مقیاس منطقهای مراکز ویژهای نیز مانند فرهنگسراها و در مقیاسهای بزرگتر، مراکز فرامنطقهای مانند موزهها، اماکن ورزشی و کتابخانههای بزرگ داریم.
وی ادامه داد: برای هر بخش از بیانیه این طرح، مجموعهای تحت عنوان نظامنامه جامع آموزش و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران تدوین شده و به دنبال آن هستیم که شهرداری تهران به عنوان یک سازمان آموزش دهنده و مشارکت پذیر، ایفای نقش کند. بنابراین برای هر یک از مراکز، مؤسسات و شرکتهای تابعه شهرداری، آییننامهای در این زمینه طراحی شده است که امیدواریم در آینده نزدیک جلب مشارکتهای مردمی را در راستای اهداف شهرداری تهران داشته باشیم. در حال حاضر 30 هزار خانواده تهرانی در طرح شهردار خانواده و 150هزار دانشآموز در طرح شهردار مدرسه عضویت دارند. درنهایت، ما به دنبال آن هستیم که همه اقشار در همه جغرافیای شهری در حوزه آگاهیهای عمومی در حوزه مدیریت شهری وارد شده و با توجه به ظرفیتهای آنها، مشارکت معنادارشان را جلب کنیم.
تجربه بازسازی در یکی از محلات مراکش
خانم بوشانین یکی دیگر از سخنرانان فرانسوی این سمینار بود که به واسطه فعالیتهایش در برنامه بازسازی و نوسازی مساکن فرسوده و نامناسب فرانسه و مشارکت در ارزیابی یک برنامه شهرسازی در مراکش، در این جلسه مدت کوتاهی صحبت کرد. وی در طول بحث خود، با اشاره به همکاریاش با آژانس توسعه اجتماعی در جهت فقرزدایی در شهر های مراکش، گفت: طی چند سال گذشته، در راستای تغییر و تحولاتی که در مسائل شهرسازی صورت گرفت، به شکستهایی در پروژه پی بردیم. مهمترین نشانه این شکستها هم آن بود که میدیدیم با وجود صرف هزینه فراوان برای بازسازیها، خانههای حاضر و آماده خالی ماندهاند و افرادی که خانهها برای آنها ساخته شده بود، به نوعی ناپدید شده بودند. پس برای ارزیابی علل این مسأله، به این نتیجه رسیدیم که فقط نباید به جنبه شهرسازی اکتفا کرد بلکه باید مسائل اجتماعی و اقتصادی را نیز در نظر گرفت که برای رسیدگی به این مشکل، در یک بیلان تجربی، نظرات مردم مورد توجه و بررسی قرار گرفته و در مراحل بعدی از آنها استفاده شد.
در این نشستِ اعضا و علاقمندان گروه جامعهشناسی شهر، پس از اتمام چهار سخنرانی، بحث و پرسش و پاسخ صورت گرفت. یکی از اهداف اساسی این بحث، بررسی تجربه شورایاریها در تهران، پس از گذشت ده سال از آغاز فعالیت آنها، با توجه به فعالیتهای صورت گرفته در جوامع دیگری مانند ایران و فرانسه بود. مینا سعیدی از انجمن ایرانشناسی فرانسه، در ابتدای این بخش، با اشاره به مشاهداتی که در محلات تهران داشتهاند، گفت: به نظر میرسد که با وجود پتانسیلها و آمادگیهای قابل ملاحظه در این منطقه، هنوز از نظر میزان جلب مشارکت مردم، با مشکلات فراوانی مواجهیم. یکی از مشکلات در این زمینه از آنجا نشأت میگیرد که تصمیمگیریها در مراکز کاملاً از بالا و نه براساس خواسته آنها بوده است. حال با توجه به وجود شرایط مشابهی در پاریس با توجه به گفتههای خانم بوکاس، برای من جالب است که چگونه شورایاری و مردم در این شهر توانستهاند با همکاری یکدیگر، مرکزی را در جهت خواستههای مردم به وجود آورند.
در ادامه بحث و ارائه دیدگاههای مختلف، از سوی برخی شرکت کنندگان حاضر در جلسه به تفاوتهای مشخصی میان فعالیتهای مراکز شهری مورد بحث در ایران و فرانسه اشاره شد که یکی از مهمترین آنها شکلگیری و روند کار نهادهای مردمی در ایران به صورت از بالا به پایین و در فرانسه به شکل پایین به بالا بود. از نظر این افراد، واضح است که احساس نیاز و طراحی برای شکلدهی به مراکزی مشابه مرکز بارقهها در پاریس از سوی مردم صورت گرفته و به دولت ارائه شده است؛ در حالی که بسیاری از مراکز محلی و مردمی ایرانی از جمله شورایاریها، از سوی حکومت طراحی شده و به مردم تحویل داده میشود.
پگی بوکاس در این زمینه خاطرنشان کرد که در پاریس نیز مدت زمان زیادی طول کشیده و تحقیقات و بررسیهای متعددی صورت گرفته تا آنها پس از آزمون و خطاهای فراوان، به این روش رسیدهاند. درواقع، هربار با وجود تلاشهای بسیاری که انجام شده، مراکز نتوانستهاند بخش بزرگی از مردم را جذب کنند و به همین دلیل، در نهایت اهالی خود تصمیم گرفتهاند که نهادی را برای پاسخگویی به نیازهای همه اقشار مردم تأسیس کنند. البته برای این منظور، همکاری دولت و حمایت آن نیز مورد نیاز است و در چنین شرایطی است که ما توانستهایم کار مردمی و حرفهای را در کنار یکدیگر پیش ببریم.
اما در بین شرکتکنندگان در این سمینار، دکتر ابیانه نظر متفاوتی داشت. او گفت که برخلاف نظر برخی حاضران، معتقد است تفاوت چندانی میان فعالیتهای صورت گرفته در دو نهاد تهران و پاریس وجود ندارد. در تهران، مداخله شهرداری به آن دلیل است که خود را مسئول مشارکتهای اجتماعی شهر میداند و بر این باور است که باید مداخله کند تا جهتگیری مشارکت مردم در جهت مأموریتهای آن صورت گیرد.
وی افزود: به نظر من، دلیل پایین بودن مشارکت مردم در برنامههای شهرداری تهران، عدم شناخت آنها نسبت به این مأموریتهاست. ظرفیت مشارکتی نزد ملت ایران تا حدی است که برای حفظ مملکت خود، جوانانشان را در جنگ تقدیم کردند و با این شرایط من اصلاً قبول ندارم که مردم تمایلی به مشارکت ندارند. من معتقدم که ما در خیلی از زمینهها میتوانیم انتظار مشارکت از پایین را داشته باشیم اما در برخی دیگر از موارد، باید مشارکت از بالا صورت گیرد تا اندیشهها و انگیزهها شکل گیرد.
طالبینژاد در این زمینه گفت در عین حالی که نباید منکر وجود تفاوتهایی در مدیریت شهر تهران و پاریس شد؛ اما باید در نظر گرفت که هنوز زمانی طولانی از آغاز فعالیت نهادهای مشارکتی در ایران نگذشته و باید فرصت داد تا زمینههای تکامل آن به وجود آید.
وی در عین حال یادآور شد که ما تا به حال، اشکال مختلف مشارکت سنتی را در جامعه داشتهایم اما اکنون مشارکت به معنای مدرن آن، در راستای نیازها و اهداف تعیین شده است. با توجه به این شرایط، بدیهی است که در این زمینه ما با کشور فرانسه فاصله زیادی داریم. از سوی دیگر، در بحث ظرفیتهای فرهنگی – اجتماعی جامعه ما نظام سیاسی و نگرش نسبت به آن نیز دخیل است که این مسأله خود شرایط سختتری را ایجاد میکند.