گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی شهر و مطالعات منطقه ای روز شنبه 27 آذر ماه 1400 نشست «بررسی نسبت حق به شهر با اقتصاد سیاسی طرحهای شهری (مطالعه موردی پل صدر شهر تهران)» را به صورت مجازی و در فضای اسکای روم برگزار کرد. معصومه اشتیاقی (جامعهشناس، پژوهشگر و نویسنده)، حسین ایمانی جاجرمی (عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، محمد فاضلی (عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی) و میثم بصیرت (عضو هیات علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران) در این نشست به سخنرانی پیرامون این موضوع پرداختند.
مریم ایثاری دبیر گروه جامعهشناسی شهر و مطالعات منطقهای انجمن جامعهشناسی ایران در ابتدا به معرفی ارائه دهنده بحث این جلسه و اساتیدی که با عنوان ناقد در نشست حضور داشتند، پرداخت و سپس جلسه با ایراد سخنرانی معصومه اشتیاقی ادامه یافت. او نتایج پژوهش رساله دکتری خود در رشته جامعهشناسی را شرح داد.
اشتیاقی در ابتدای سخن به اهمیت حق به شهر در سیاستگذاری و برنامهریزی شهرها پرداخت و درباره اهمیت حق به شهر در روند توسعه پایدار شهرها افزود: پایداری شهرها امکان پذیر نیست مگر با لحاظ کردن متغیرهایی که بتواند مجموعه ذینفعان درون شهر را در بر گیرد.
او در ادامه اهمیت تصمیمات در آینده شهرها و این که هر تغییر در فضای شهری میتواند تاثیر ماندگاری بر نابرابریهای موجود در شهر بگذارد را شرح داد و اضافه کرد: مکانیابی خدمات شهری خود عاملی برای تغییر درآمد افراد و در نتیجه بازتوزیع ثروت و منشا نابرابری است. توسعه در کاربریها مانند ساختن اتوبان در یک منطقه، عریض کردن خیابانها و یا تراکم ساخت و سازها مانند توسعه برجها و تراکم ساختمانی در شهر، زندگی مردم محلی را تحت تاثیر قرار میدهد.
وی گفت: در دو دهه اخیر در شهر تهران حجمی از پروژههای توسعه طرحهای شهری اجرا شد. یکی از کلان پروژه های شهر تهران احداث پل طبقاتی صدر در شمال تهران بود. اما این که این طرحهای توسعه شهری چقدر هم راستا با حقوق شهروندی بوده است سوال محوری اشتیاقی با پژوهش در مورد پل صدر بود که سعی کرد به بازخوانی مفهوم حق به شهر در عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی شهر تهران بپردازد.
اشتیاقی با اشاره به پروژههای توسعهای و به طور خاص حمل و نقل شهر خاطر نشان کرد: در دهههای اخیر، زمین یا همان فضا، قلمرو مهم برای تولید و جذب مازاد سرمایه برای تولید و بهرهکشی فضا مورد توجه نظام سرمایهداری قرار گرفت. زمین شکل موهومی از سرمایه شد که انتظارات رانت را در خود آبستن دارد. تجربهها نشان میدهند و پژوهشهای اخیر تاکید میکنند که به قول کالین کلارک حمل و نقل در واقع سازنده و نابود کننده شهرهاست.
ایشان در ادامه به بحث فضا از دیدگاه هانری لوفور و دیوید هاروی پرداخت و گفت: از دید لوفور فضا، زندگی و بازتولید روابط اجتماعی سرمایهداری، قدرتشهر را شکل میدهد. لوفور فضا را پیش شرط اساسی برای بازتولید و تحول در روابط اجتماعی میداند. هر تغییر در فضای شهری میتواند تاثیر ماندگاری بر نابرابریهای موجود در شهر به جا گذارد و هر اقدام توسعهای در فضای شهری با عدالت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد.
اشتیاقی در ادامه بحث حق به شهر در طرحهای شهری به این منظر اشاره کرد که نحوه تامین مالی، تاثیرات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی ابر پروژههای شهری مهم است. این که ساخت بزرگراهها و پلها چه تاثیری بر محلات مجاور طرح و در سطح کلان کل شهر تهران بر جا میگذارند. مانوئل کاستلز در خصوص سازماندهی فضا در جامعه سرمایهداری اعتقاد دارد: تسلط نظام اقتصادی، اساس سازماندهی فضایی را تعیین می کند و این فعالیتهای اقتصادیاند که سازماندهی فضا را بر عهده دارند.
او درباره کلان پروژه صدر، اسناد بالادستی توسعه تهران را مورد بررسی قرار داد و با تکیه بر آمار و دادهها اثر انواع وسایل نقلیه عمومی و خصوصی در ترافیک و آلودگی هوای شهر تهران را نشان داد. هم چنین وضعیت وسایل نقلیه در جابجایی شهروندان را نیز توضیح داد. یافته های پژوهش درباره پل صدر حاکی از آن بود که این پروژه با هزینه بالای 6500 میلیارد از محل درآمد شهر تهران در سال 1390 تا 1392 ساخته شد. در همان بازه زمانی تهران از نظر توسعه حمل و نقل عمومی از طرح جامع تهران عقب تر بوده است. نکته مهمتر آن که مهمترین مساله تهران در دو دهه اخیر از دید ساکنان و مدیران شهری همان آلودگی و ترافیک شهر تهران است. بخش عمده محل تأمین درآمد شهر تهران از محل تراکم فروشی بوده است. یکی از پیامدهای پنهان اقدام سرمایه بر بدون برگشت بودن سرمایه در شهر تهران آن بوده است که در نقاط مختلف تهران به دلیل تراکم فروشی، حجم ترافیک بیش از توان شبکههای تردد به سیستم حمل و نقل شهری وارد شده است. در تهران شاهد تغییرات در کاربری زمین بدون مطالعه تبعات جاذب یا مولد سفر بودن و پیشبینی فضای مورد نیاز جهت پارکینگ هستیم .
او در بخش پایانی بحث خود افزود: اشکال فراحکمروایی در طی برنامهریزی و سیاستگذاری قادر است نتیجه مطلوبتری را رقم زند. برنامهریزی همزمان فضایی و حمل و نقل در کلانشهرها امر مهم و تاثیرگذار بر حل پیچیدگی و یکپارچهسازی نظام تصمیمگیری است. بدون شک الگوهای توسعه شهری، زمین و محیط اطراف شهرها را به صورت ناپایدار به مصرف میرساند. تدابیر و تمهیدات گستردهای را میتوان جهت تحقق کاربری زمین پایدار به کار گرفت و باید در هر اقدام توسعهای قبل از تصمیمگیری، ظرفیتهای مشارکت فعال شهروندان در فرایند تصمیمسازی ایجاد شود. این امر موجب همراهی و تسهیل در انجام مداخله و رسیدن به نتیجه مطلوب پایدار خواهد شد. تجربه جهانی نشان داد موفقیت هر اقدام توسعهای در گروی پیوند آن با نیاز واقعی جامعه است. الگوی توسعهای موفق خواهد بود که بتواند با کمترین هزینه بیشتر خروجی پایدار را برای اکثریت ذینفعان شهری و به ویژه اقشار در حاشیه ایجاد نماید. بیشک حکمروایی شهری و رسیدن به دموکراسی در شهر بدون در نظر گرفتن بایدهای حق به شهر در هر اقدام و مداخلهای که با تبدیل فضای عمومی به فضای خصوصی همراه خواهد بود، امکانپذیر نیست.
در بخش دیگری از این نشست، حسین ایمانی جاجرمی عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مدیرگروه جامعهشناسی شهر و مطالعات منطقهای به رسالههایی مشابه کارهای خانم اشتیاقی اشاره کرد و گفت: توجه به حق به شهر در طرحهای توسعه شهری موجب میشود احتمال موفقیت برنامهها توسط مدیران شهری بالا رود.
او با اشاره به پیشینه تاریخی اولین برنامه جامع توسعه تهران گفت: به نحوی شهر را تعریف کرده بودند که متناسب با نیاز طبقات اجتماعی بالا بازسازی شود.
ایشان اهمیت این نگاه را در طول فرایند توسعه تهران مهم برشمرد و اضافه کرد: این امر تاثیر منفی بر روند توسعه تهران بر جا گذاشته شده است و ما شاهد تعریف پروژهها و طرحهای توسعه شهری در تهران بودیم که بازتولید کننده نابرابری و شکاف در سطح کلان اجتماعی شده است. در راستای عدم توجه به حقوق شهروندی در تعریف پروژههای توسعه شهری به مواردی مانند؛ مورد محله اکباتان میتوان اشاره کرد که در نتیجه تعریف طرحهای توسعه موجب اختلال در زیست ساکنان محله شد.
در ادامه جلسه محمد فاضلی (عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی) به بحث مهم سیاستپژوهی در تحقیقات علمی و نیاز جامعه به چنین پژوهشهایی پرداخت. وی گفت: جنس پژوهشهایی مانند کار برای شناخت و عمومیسازی دانش درباره مسائل شهر نیازمند شکلی از سیاستپژوهی است که زمینه دموکراسی ژرف اندیش را در جامعه به همراه دارد. ایجاد بسترهای حق اعتراض و نقد به روند اجرای برنامهها و بودجه که برای شهر هزینه میشود باعث میشود تا کارایی جامعه به سمت مشارکت مدنی سوق داده شود. هزینهای که برای ساخت پل صدر شد میتوانست صرف تجهیز حمل و نقل عمومی شود. ضمن این که هیچ پاسخگویی و شفافیتی درباره طرح صورت نگرفته است. حقوق شهروندی ایجاب میکند تا درباره سیاستها و برنامههای توسعه شهری از شهروندان نظرخواهی شود.
سپس میثم بصیرت (عضو هیات علمی شهرسازی دانشگاه تهران) به ایراد سخن پرداخت و به روند سیاستگذاری و برنامهریزی شهری در تهران اشاره کرد و گفت: در تهران ریل برنامه بر محوری بود که تهران در سطح کلان شهرهای جهان رشد کند اما به دلایل مختلف زیربنایی و اجتماعی و اقتصادی به سود یک عده سرمایهدار و پیمانکاران کلان پیش رفت. منطقه 22 تهران در برنامه جامع تهران نبوده است ولی تامین منابع مالی برای هزینه طرحهای شهری تهران باعث فروش بخشی از شهر شده است که در تعارض با حقوق شهروندی است.
در جمعبندی مباحث این جلسه بر لزوم توجه به مفهوم حقوق شهروندی در اجرای سیاستها و برنامههای توسعه تاکید شد تا شهروندان در شهر دیده شوند. پایداری طرحهای توسعه مستلزم در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی در کنار سایر ابعاد محیطی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است.