کووید19: پیامدها و راهبردها

دکتر فرهاد جلیلی تل­چگاه*

نشست «نقد مسائل آموزشی: بحران در نظام آموزش وپرورش جهانی و ایران -کووید19 : پیامدها و راهبردها » با همکاری کارگروه جامعه شناسی آموزش وپرورش انجمن جامعه شناسی ایران و گروه سیاست­گذاری انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، روز چهارشنبه 17 آبان ماه 1400 به صورت مجازی، برگزار شد. در ابتدای این نشست، خانم دکتر عذرا مردای به­ عنوان دبیر این نشست، ضمن خوشامدگویی و خیرمقدم به­ حاضرین در جلسه و سخنران نشست دکتر بهنام بهراد (عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش)، به‌­بیان اهداف و اهمیت این نشست پرداخت. سپس دکتر بهراد در راستای موضوع نشست، مباحث مورد نظر خود را، مطرح نمود که خلاصه آن را در ادامه می‌­خوانید.

دکتر بهراد با طرح این سئوالات که چرا مدارس مهم است ؟ و یا این­که وقتی آموزش از شکل حضوری به‌­شکل مجازی ارائه شود، چه اتفاقی می‌افتد؟، بحث خود را آغاز کرد و در ادامه با استناد به نظریه هابرماس (1972)، افزود: همه نظام‌­های آموزشی دو دسته مهارت به‌­دانش­ آموزان منتقل می­‌کنند: یکی، دانش ساختاری و مهارت­‌های فنی و شناختی- یا همان جهان سامانه دانش- هستند که در آموزش و پرورش جدید به­‌مهارت­‌ها یا تمرکز مضاعف بر سواد خواندن و نوشتن، علوم و سواد ادبیات معروف است، و دوم، دانش تحمل اجتماعی و امنیت درونی –جهان­مایه فرهنگ- است که در آموزش و پرورش جدید، به­ رشد یادگیری اجتماعی –هیجانی، رشد روانی- اجتماعی، رفتارهای اخلافی و مفاهیم این حوزه، شناخته شده‌­اند.

این عضو هیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برای تبیین چرایی و چیستی دو دانش مزبور، با اتکاء به­‌آراء اقتصاددان‌­هایی نظیر اریک هانوشک (از دانشگاه استنفورد) و همکارش «روزمان» که از مبدعان روش محاسبه مزایای دراز مدت افزایش کیفیت آموزش وپرورش، به‌­وسیله معادلات اقتصادی می‌­باشند؛ به نقش اقتصادی آموزش و پرورش در توسعه کشورهای مختلف، پرداخت و در ادامه افزود: اقتصادانان مزبور، در بررسی‌­های خود درباره آثار و پیامدهای آموزش و پرورش با کیفیت بر اقتصاد، به‌­نتایجی رسیدند که اولین داده آنها این بود که کیفیت تحصیل در یک کشور، ثروتی است که کشورها در درازمدت تولید می‌­کنند. مطالعات محققان مزبور درکشورهای با درآمد پایین‌­تر از سطح متوسط نشان دادند اگرکشورها بتوانند دانش ­آموزان خود را به سطح مهارت­‌های 2 از مهارت­‌های پیسا یعنی مهارت‌­های خواندن، نوشتن و ریاضیات که پایین­ترین سطح مهارتی­ از شش سطح مهارتی پیسا می‌باشد، برسانند؛ تولید ناخالص داخلی فعلی آنها 13 برابر و به‌­طور متوسط 28 برابرتولید ناخالص داخلی آنها طی هشتاد سال آینده افزایش خواهد پیدا کرد. نتیجه بررسی محققان مورد اشاره در کشور غنا که از نظر آموزشی بسیار ضعیف است و میزان پوشش تحصیلی آن در حد 46 درصد است، نشان داد اگر کشور غنا همه دانش ­آموزان خود را به‌­سطح 2 مهارت‌­ها برساند می­‌تواند تولید ناخالص داخلی را تا 38 برابر وضعیت فعلی افزایش دهد.

سخنران این نشست در ادامه بحث خود با توجه به‌­نقش مهارت و آموزش در توسعه و رشد اقتصاد کشورها به‌­یافته­‌های پژوهش­ محققان مذکور اشاره نمود که طی گزارشی در سال 2020 اظهار نمودند هر سه ما تعطیلی مدارس در بحران کرونا موجب کاهش یک و نیم درصدی تولید ناخالص داخلی در نیم قرن آتی می‌­شود. بر این اساس کشوری که 12 ماه تعطیلی داشته باشد، 6 درصد تولید ناخاص داخلی در نیم قرن آتی خود را از دست خواهند داد. همچنین، نتایج بانک جهانی در خصوص تعطیلی نشان داده میزان تعطیلی باعث کاهش درآمدی معادل یک سال زندگی آنها خواهد بود که در این دوره مشغول به تحصیل بوده‌اند، شده است.

دکتر بهراد، با اشاره به مطالعات انجام ­شده در خصوص آموزش در دوره کرونا، به­ برخی از پیامدهای تعطیلی مدارس در این دوره اشاره کرد که عبارتند از: افزایش فقر یادگیری از ۵۳ درصد ( قبل از کرونا) به ۶۳ درصد بعد از کرونا، افزایش هزینه‌های عاطفی اجتماعی و سلامت روان، تجربه خشونت توسط 53 تا 85 میلیون کودک طی تعطیلی سه ماه اول در دوره کرونا، تجربه انواع نشانه­‌های افسردگی و اضطراب توسط کودکان و سوء رفتار با کودکان، بروز رفتارهای پر خطر مثل اعتیاد در بین دانش­‌آموزان به­‌دلیل فاصله­‌گرفتن آن­ها از محیط مدرسه، افزایش ترک تحصیل دانش‌­آموزان، به­‌ویژه دانش‌­آموزان دختر، و ازدواج زودرس، به‌­ویژه در بین دختران. یک نکته مهم در شرایط بحران کرونا استفاده از آموزش مجازی است که به‌­نوبه خود دارای مشکلاتی از قبیل: چالش حضور و غیبت دانش­ آموزان و به­‌تبع آن افت یادگیری است. این افت یادگیری مخصوص کشورهایی است که تعطیلات آنها سه تا چهارهفته بوده و تازه در طول سال توزیع شده است و شامل تعطیلات تابستانی نمی­‌شود، اگر این تعطیلات 3 تا 4 ماه طول بکشد افت یادگیری چه میزان است. این افت وقتی با افت­‌های قبلی گره می­‌خوره بدتر می‌شود. نکته دیگر مسئله پیشینه اقتصادی و اجتماعی افراد است یعنی افرادی که پیشینه اقتصادی و اجتماعی پایین دارند نمی‌توانند این افت را به‌­دلیل نوع مهارت­‌های شناختی و غیرشناختی و منابع کمی که دارند، کنترل کنند، در کشور ایران، که مناطق محروم و کم‌­برخوردار زیادی وجود دارد این افت یادگیری تشدید می­‌شود.

دکتر بهراد، با طرح این سوال که «حالا این افت را چگونه کاهش دهیم؟» توضیح داد: آموزش مجازی به خاطر این اتفاق افتاده تا میزان افت یادگیری را کاهش دهند و این مستلزم داشتن منابع فناوری‌­ها از جمله؛ زیرساخت­‌ها، پهنای باند اینترنت، وجود پلتفرم­‌های یادگیری برخط و وسایل هوشمند می­‌باشد در حالیکه بسیاری از افراد و کشورها به ­این منابع دسترسی ندارد.

او با اشاره به­‌مطالعه تالیس (پیمایش بین المللی آموزش، تدریس و یادگیری) که نشان می‌­دهد، 55 درصد کشورها یک پلتفرم قابل ارائه و استاندارد برای آموزش مجازی قبل از بحران کرونا داشتند و ما این تجربه را نداشتیم، گفت: ما برای این کار، سامانه «شاد» را، راه‌­اندازی کردیم. دو نوع سامانه‌­های مدیریت یادگیری وجود دارد: یکی متقارن و دیگری نامتقارن. سامانه «شاد» از نوع متقارن است. در سامانه مدیریت یادگیری متقارن، معلم وارد کلاس شده و به‌­صورت برخط به­‌بچه‌­ها آموزش می‌دهد و در سامانه مدیریت یادگیری نامتقارن، آموزش‌­ها انجام و در سامانه کلاس‌­بندی و بارگذاری شده و دانش‌آموز درس مربوطه را انتخاب می­‌کند اگر مشکل نداشت به درس بعدی وسطح بالاتر می‌­رود و اگر مشکلی بود دوباره برمی­‌گردد و رفع اشکال می­‌کند. ولی در سامانه «شاد» به‌­عنوان یک سامانه «متقارن» امکان برخورداری از چنین فرصتی وجود ندارد.

دکتر بهراد ضمن اذعان به­‌اینکه مطالعات نشان داده­‌اند که سامانه‌­های مدیریت یادگیری نامتقارن اثربخش‌­تر هستند. برای سنجش میزان رضایت معلمان و مدیران از سامانه «شاد » به مطالعه و ­پیمایشی که توسط وزارت آموزش و پرورش در بین 50092 نفر معلم (در ۳۱ استان و اداره کل آموزش و پرورش شهرستان‌­های تهران) انجام شده است، اشاره نمود که نتایج آن نشان داد: در کل میانگین رضایت معلمان از شاد ۶۱ درصد بوده است؛ رضایت معلمان از مدیریت محتوا 59 درصد درشبکه شاد، در مدیریت کاربران 65 درصد، پایش و ارزیابی61 درصد ، روابط و ارتباطات 62 درصد و خدمات ارائه شده به کاربران 61 درصد بوده است. شرط رضایت ذینفعان از یک سامانه باید 90 درصد باشد در حالیکه سامانه شاد این شرط را ندارد.

سخنران این نشست در ادامه بحث خود، ­بحران­‌های ایجاد شده در نظام آموزشی به­‌خصوص در ایران در دوره کرونا را، برشمرد که عبارتند از: انباشت افت یادگیری (با توجه به­‌این­که براساس نتایج تیمز و پرلز، عملکرد بچه‌­های ما در قبل از کرونا نیز، زیر متوسط جهانی بودند)، رشد بیش از پیش مسائل روحی و روانی و اختلال در فرایند رشد روحی و روانی کودکان به‌­دلیل پیوند بحران کرونا با دیگر بحران‌­ها، وجود جمعیت گسترده و نابرخوردار در کشور و عدم دسترسی آن­ها به آموزش مجازی، فقدان زیرساخت­‌های فناوری وعدم دسترسی به اینترنت در مناطق جغرافیای جهت سنجش اندازه­‌گیری افت یادگیری، فقدان یک سامانه و پلتفرم اثربخش (سامانه‌های مدیریت یادگیری آموزش)، کاهش زمان آموزش، به‌­خصوص در ایران که دارای زمان آموزش بسیارکم و از این حیث جزء آخرین کشور­ها است و تشدید این موضوع در زمان کرونا و در فضای مجازی، نداشتن مهارت و آمادگی معلمین در فضای مجازی برای تدریس اثربخش، نبود دوره­‌های ضمن خدمت مرتبط با این نوع تدریس در سامانه‌ها، افزایش نابرابری و شکاف یادگیری جمعیت نابرخوردار و محروم در مقایسه با جمعیت برخوردار، عدم برخورداری والدین از دانش تخصص و مهارت­‌های لازم برای آموزش اثربخش، و از همه مهم­تر، ترک تحصیل گسترده دانش ­آموزان به­‌دلیل افت یادگیری.

او اضافه کرد: بر اساس گزارش یونسکو و سازمان همکاری توسعه اقتصادی در سال 2021 کشورهایی که بیشترین تعطیلی را دارند کشورهایی بودند که در نتایج پیزا درسال 2018 ، ضعیف بودند. اخیراً سازمان ملل، سازمان جهانی بهداشت و یونسکو به کشورها هشدار دادند که مدارس آخرین گزینه برای تعطیلی و اولین گزینه برای بازگشایی می‌باشد. با توجه به بحران­‌های حاصل از کرونا، گروه اقدام در حوزه آموزش و پرورش جهانی بانک جهانی، برای پیشگیری از وقوع چنین بحران‌ها وخطراتی، بر اجرای سه اقدام متمرکز شده است: اقدام اول، مقابله با کرونا است که در موقع تعطیلی مدارس باید از سلامت و ایمنی بچه ها و تغذیه حمایت و از افت یادگیری، پیش­گیری کنیم، اقدام دوم، مدیریت و تداوم یادگیری است یعنی موقع بازبودن مدراس از ترک تحصیل جلوگیری کنیم. نتایج پیمایشی نشان داد که هر چه میزان ارتباط مدرسه با دانش آموزان و خانواده ها بیشتر باشد، ترک تحصیل کمتر بوده است، و اقدام سوم، بهبود و تسهیل برای یادگیری و آموزش دانش ­آموزان می­‌باشد.

دکتر بهراد در پایان بحث خود به‌­این جمع­بندی رسید: اولین کار مدارس و نظام آموزشی سنجش افت و شکاف یادگیری است، معلمان در بدو ورود به­‌مدرسه، بچه‌­ها را از نظر مهارت‌هایی که لازمه ورود به یک پایه مشخص می­‌باشد، مورد ارزیابی قرار دهند تا بتوان سطح مهارت و دانش بچه­‌ها را به‌دست آورد. دومین کار، برنامه‌­ریزی به‌منظور مداخلات ترمیمی است که در ایران کار نشده است. اما یونسکو در این زمینه، سه الگو و وضعیت را با توجه به‌­میزان افت یادگیری و میزان نابرابری را معرفی و پیش‌­بینی کرده است: وضعیت اول) افت یادگیری چشم­گیر و نابرابری محدود، وضعیت دوم) افت یادگیری چشم­گیر و نابرابری چشم­­گیر، این وضعیت می­‌تواند دو حالت داشته باشد یکی، شکاف­‌های نامتوازن درون مدرسه‌­ای (بین دو دانش آموز) و برون مدرسه‌­ای (بین دو مدرسه) وضعیت سوم) افت یادگیری کم و نابرابری چشم­گیری. بنابراین، با بررسی این که با چه وضعیت از سه وضعیت سه­‌گانه در مدارس روبرو هستیم باید برنامه­‌های خاص پیش­‌بینی و اجرا شود.

در پایان نشست، حاضرین در جلسه، با توجه به موضوع نشست به­ گفتگو و تبادل نظر پرداختند.

 


*تهیه­ و تنظیم گزارش