گزارش نشست عمومی گروه جامعه‌شناسی کاربردی مورخ 4 مهر 1402 با موضوع "سیستم فکری رهیاب؛ دعوتی برای کاربردی کردن جامعه‌شناسی"

گزارش نشست: مرجان شجاعی

این نشست به صورت مجازی در صفحه نشست‌های تخصصی گروه در اسکایپ به آدرس https://join.skype.com/C4hexFCoT1T6 برگزار شد.

در ابتدای نشست دکتر مریم‌السادات حسینی​فر مدیر گروه جامعه‌شناسی کاربردی و دبیر نشست ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین در جلسه به معرفی دکتر علیرضا مولا پرداختند.

تحصیلات آقای دکتر مولا کارشناسی و کارشناسی ارشد جامعه شناسی از دانشگاه اوپسالای سوئد و دکترای پزشکی اجتماعیمی باشد ایشان حال حاضر دانشیار دانشگاه کارلستاد سوئد هستند.

دکتر مولا به لحاظ فکری تحت تاثیر فسلفۀ پراگماتیسم و کنش متقابل نمادین هستند و به لحاظ فکری نزدیک به پارادایم تفسیری و رویکرد فرود به زمین و همچنین عضو انجمن کنش متقابل نمادین. آقای دکتر مولا دوره​هایی را طی امسال و سال​های گذشته در خصوص "سیستم فکری رهیاب" در ایران در دانشگاه علامه طباطبایی، سازمان بهزیستی و همچنین انجمن حقوق کودک و در حدود 100 شهر ایران برگزار نمودند. امشب هم در خدمت ایشون در انجمن جامعه​شناسی ایران و گروه جامعه​شناسی کاربردی خواهیم بود تا در خصوص موضوعی که نزدیک به سه دهه است دربارۀ آن مشغول پژوهش و فعالیت هستند، بپردازند.

جلسه با نقلی از کتاب « The Sociology real world» آغاز شد. کتاب جامعه​شناسی دنیای واقعی که در این کتاب نقل قولی از لینگ و فرانک است که رایت و میلز هم در سال 1958 به آن اشاره کردند. این نقل قول عبارت است از:« واقعیت​های دنیا و ظرفیت​های بدن خود را با هم یاد بگیریم» این نقل به این نکته می​پردازد که ظرفیت بدن خود را بفمید و بشناسید. دکتر مولا با این نقل قول جلسه به شروع موضوع جلسه پرداختند: سیستم فکری رهیاب به نوعی مشعل سفر زندگی ماست. این سیستم از سر واژه 6 چرخۀ رهیاب ساخته شده است. واژه «بگدآسا» یا «ب گ د آ س ا» از حروف سرواژه​های خرده سیستم​های موجود در این سیستم گرفته شده است. این سیستم و چرخه​های آن حاصل سه دهه پژوهش است که 3 تز دکترا و 15 تز کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز بر روی این سیستم و تکمیل آن کار کردند. هر چرخه یک خرده سیستم دارد در این مدل 6 خرده سیستم وجود که کلان سیستم را می​سازند. سیستم یعنی مجموعه​ای که اجزای آن با هم پیوسته​اند و با هم کار می​کنند و برهم تاثیرگذارند. در این سیستم هر جز یک هدف دارد که هدفش در خدمت کل سیستم است. مثلاً بدن ما هدفش سازش با محیط با رهبری خود بدن است. خرده سیستم​های این سیستم عبارتند از:

خرده سیستم (1): چرخۀ بن مایۀ زندگی: 4 جزء دارد. در این چرخه در مورد این نکته صحبت می​شود که عشق به زندگی قبل از اینکه زندگی در دنیا بوجود بیاید وجود داشته است، رشد هم وجود داشته است. مفید و مضر بودن هم درباره این نکته صحبت می​کند که هر چیزی در جهان یا مفید یا مضر. نمادش رشد درخت. ویژگی چرخۀ بن مایۀ وجه اشتراک انسان​ها یا جانوران و گیاهان است.

چرخۀ (2):ضرروت زندگی: در این چرخه هم هنوز جانوران و گیاهان کمی با ما انسان​ها حضور دارند. با یک تفاوت که گیاهان گره​گشایی بیولوژیکی دارند در صورتی که انسان​ها و جانوران مغز و سیستم عصبی دارند. در این چرخه جزء گره، آرزو، راهکار و کنش وجود دارد. گره باید با آرزو هماهنگی داشته باشد اکر نتوانیم دنبال آرزوهای خودمان برویم به عشق به زندگی ضربه می​زنیم. راهکار باید با گره و آرزو جور دربیایید. یعنی گره​گشایی آرزوبنیاد. تا گره و آرزو راهکار تعریف شده و مشخصی نداشته باشند نمی​توانیم سراغ کنش برویم و وقتی وارد عمل شدیم آن را ارزیابی کنیم.

چرخۀ (3): چرخۀ در ون مایۀ زندگی: علمی​ترین و سخت​ترین چرخه است و اندیشه و خرد در آن دخیل است. جانوران قبل از انسان​ها احساس داشتند و مهم​ترین احساس ترس بود. بعد از احساس باید آن را دنبال اندیشیدن برد و بعد به دنبال دنیای خرد. خرد امتداد نیک​اندیشی است. خرد ضرورتاً ادامۀ احساس و اندیشیدن برای داوری و قضاوت و تصمیم درست از نادرست و بعد کنش است. احساس اندیشه و خرد همان مغز ماست. ای کاش در مدرسه این را به بچه​ها درس می​دادند این چیزی که جان دیوئی می​گوید که «اندیشیدن را از دبستان باید شروع کرد.»

چرخۀ (4) چرخۀ آگاهی: فلسفی​ترین چرخۀ این سیستم فکری است، گام​هایش کمتر است ولی هر کدام خیلی پیچیده است. خودشناشی در این گام باید بتواند به بقیه گام​ها وصل شود. خودشناسی در چه زمینه​هایی خودتان را می​شناسید. دربارۀ مفید و مضر بودن، خودتان را در آرزو و حل کردن گره بشناسید خودتان را ارزیلبی کنید. بهتر در چه زمینه​هایی رشد کردید یا نکردید، دربارۀ خودتان بیاندیشید. دگر خواهی درون ما هست یا نه هر انسانی می​خواهد خود را بشناسد باید ببیند دگرخواهه یا خودخواه. انسان یادگیرنده الگو کنشگرهاست یعنی ما در سیستم فکری رهیاب می​گوئیم همه انسان​ها می​توانند به اندازه سن و علاقه​شان از آن چیزی یاد بگیرند؟ پاسخ ما بله است. در این سیستم همه امکان یادگیری دارند.

چرخۀ(5): چرخۀ ساماندهی: جانوران در چرخۀ آگاهی هستند، خودشناسی دارند دگر خواهی دارند و یادگیری. چرخۀ سوم و چهارم مخصوص انسان و جانوران است ولی چرخۀ پنجم مخصوص انسان​هاست و این چرخه بوجود آمده تا انسان​ها هم​سنگ سازی را یاد بگیرند تعادل​سازی بین منافع را یادبگیرند. بین منافع خود و دیگری و جامعه و طبیعت تعادل برقرار کنند. اینکه چقدر انسان​ها محیط زیست را نابود کردند و از بین بردند یعنی منافع طبیعت از طرف انسان​ها نادیده گرفته شده است.

چرخۀ (6): چرخۀ انرژی​بخش: این چرخه برای کسانی است که به دانش علاقه دارند. مَوِدَّت روش دانش​اندوزی است. دانش باید با مهر پیوند بخورد و چگونه می​شود واقعیت​های زشت جامعه را تبدیل به واقعیت​های زیبا کرد.

دکتر مولا بر این نکته تاکید داشتند که چرخۀ رهیاب می​خواهد افق دید ما را گسترده کند. هر خرده سیستم می​خواهد افق دنیای جدیدی برای ما باز کند و برخورد ما را با گره و مسائلی که با آن مواجه می​شویم را آگاهی ببخشد. ایشان در آخر با این جمله جلسه را به اتمام رساندند:

«پیوند؛ اگر واژۀ پیوند نبود هیچ​کدام از ما نبودیم»

این سیستم پیوند چند صدهزار اندیشه است که باعث تشکیل این سیستم شده است. امشب از چند نظریه​پرداز برای شما مثال آوردم این نشان می​دهد که این سیستم مرتبط با هر کدام از این اندیشه​هاست.

در انتهای نشست برخی از عزیزان حاضر در نشست نقدی پیرامون مدل مطرح نمودند که دکتر مولا اشاره کردند به موارد مطرح شده و نقد شده فکر می​شود تا این سیستم، سیستم بدون نقصی شود.

پرسش دکتر حسینی فر [1]

آیا این نظریه و سیستم فکری برای سطح کلان و سیاست گزاری ها کاربرد دارد یا خیر؟

پاسخ دکتر مولا

این سیستم فکری فرد محور هست و بیشتر برای کارکردن با فرد هست. همه افراد میتوانند از سیستم یا الگوی رهیاب کمک بگیرند. الگوی رهیاب اساساً فرد نهاده چون بر تغییر مغزها تاکید دارد و در این الگو تغییر در ذهن افراد صورت می گیرد در نهایت منجر به تغییر جامعه می شود و در نتیجه ما در جوامع دموکراتیک تمرکز بر سیستم آموزشی در جهت ساخت و تغییر جامعه را میتوانیم ببینیم که این سیستم نظری(رهیاب) در جاهایی به تفکر افرادی نظیر دیویی و جرج هربرت مید نزدیک است دیویی به تغییر از پایین به بالا معتقد است یعنی اگر دانش آموزان و دانشجویان را آموزش دهیم میتوانیم به تغییر در جامعه برسیم.

سوال بعدی خانم دکتر حسینی فر:

به لحاظ معرفت شناسی و تبارشناسی نظری میتوان گفت که این سیستم رهیاب و به قول خودتان متاثر از صدها نظریه و اندیشه است که بعضی از آن​ها رو هم نام بردید مثل جیمز، فرانک، داماسیو، مید و دیويی به غیر از اینها به نظرم شما از اریک فروم در این سیستم فکری تاثیر گرفتید و یا می شود گفت ]سیستم رهیاب[ به نوعی با انسان گرایی مشارکتی اریک فروم قابل هم سنجی میباشد از نظر خودتان کدامیک از این موارد] تاثیرگرفتن و یا مشابهت[ است؟

پاسخ دکتر مولا :

خیر زیرا خیلی اعتقادی به نظریه های اومانیستی ندارم و همانطور که مشاهده می کنید این سیستم فکری برای سایر موجودات هم کاربردی هست و من به طور کلی به انسان گرایی باور خاصی ندارم.

پرسش دکتر حنفی:

اول اینکه شما در مرحله مطالعه برخی از ابعاد این نظریه هستید و یا این مرحله به پایان رسیده؟ و در ادامه دکتر حنفی فرمودند که برداشت من از نظریه شما این است که علوم و نظریات مختلف را بیرون از دایره جامعه شناسی به کار گرفتید و با توجه به اینکه بخشی از مطالعات من در شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی هست به نظر من شاید بهتر باشد که جای برخی از متغیرهایی که در چرخه های سیستم رهیاب گنجانده شده را تغییر دهیم و به این موضوع اشاره کنم که چرخه دانش در کار شما نادیده گرفته شده، چرخه دانش به اینصورت هست که داده ها به اطلاعات و سپس دانش تبدیل میشود که در نهایت در سطح عالی دانش به خرد تبدیل می شود که شما در این چرخه این سلسله مراتب مورد توجه قرار ندادید و شما عناصر چرخه دانش را در چرخه ها مختلف سیستم رهیاب قراردادید در حالی که این عناصر به صورت سلسله مراتبی باید استفاده شوند جدای از این موارد شما از دو متغیر اصلی یعنی دانش و خرد(معرفت) در مدل خودتان استفاده کردید و به نظر میرسد که باید این چرخه را بازبینی کنید.

همچنین در بحث آموزش و توانمند سازی ساخت جامعه هوشمند در مدل شما گنجانده نشده شما چگونه از آگاهی، دانش، خرد و منافع جمعی صحبت می کنید بدون آنکه قبلا این شهروندان مورد آموزش و توانمند سازی شهروندی قرار بگیرند، به نظر میرسد این چرخه هم در مدل شما مغفول واقع شده است!!

در مورد چرخه درون مایه زندگی در اینچرخه از چهار متغیر احساس، اندیشیدن، خرد و کنش نام بردید که این مورد را نشان می دهد که احساس و کنش در این حوزه قرار می گیرد ولی اندیشیدن و خرد جاش در این چرخه نیست و در چرخه آگاهی باید قرار بگیرد.

در چرخه آگاهی کاش به یاد دهنده بودن نیز اشاره می کردید انسانها سازمان و جوامع یاددهنده از دسته تیوری های جدیدی است که در برابر انسان یادگیرنده قرار میگیرد که به صورت کنش متقابل میتوان دید و این اولین بار است که ترکیب انسان یاد گیرنده را در کار شما میبینم البته در بحث های سازمانی بحث سازمان یادگیرنده داریم .

در چرخه آگاهی ما بخشی از علم بومی ما مربوط به علم شهروندی می باشد که از این علم می توان به عنوان یکی از آیتم های اصلی در این چرخه قرار بگیرد.

در چرخه انرژی بخش اصلاً دانش در این چرخه قرار نمیگیرد و به نقد اصلی خودم بر می گردم که شما باید سلسله مراتب دانش را در کارتون لحاظ کنید.

پاسخ آقای دکتر مولا:

ممنون من به مواردی که گفتین فکر می کنم ولی من موضوع نظم را در شش چرخه سیستم رهیاب در مرحله اول بر اساس توجه به اشتراکات انسان حیوان و گیاه در مرحله بعد اشتراکات انسانها و جانوران و در نهایت با توجه به انسانها که دارای علم و دانش هستند در نظر گرفتم ضمناً چرخه ششم دانش بود نمی‌شود این موارد مربوط به دانش را مدام تکرار کرد.

خرد با دانش برابر نیست هیتلر از دانشمندان زیادی استفاده کرد و در جنگ جانی آلمان پیشرفته ترین نیروی نظامی را در اختیار داشت یعنی دانش داشت ولی باعث مرگ انسانهای زیادی شد به قول جان دیویی دانش می‌تواند مخرب و سازنده باشد بنابراین خرد لزوماً اخلاقی است و معادل اندیشیدن و دانش نیست.

دکتر حنفی:

من نگفتم دانش مترادف خرد است بلکه من تاکیدم بر اهمیت سلسله مراتب خرد است ضمناً خرد لزوماً اخلاقی نیست و می تواند مثبت یا منفی باشد و دکتر مولا در اینجا به کتاب             Wisdom: From Philosophy to Neuroscience(خرد از فلسفه تا عصب شناسی) که به فارسی ترجمه شده اشاره کردند و اضافه کردند که خرد بد یا منفی نداریم خرد فقط اخلاقی است اما اندیشیدن یا دانش می تواند مخرب هم باشد ضمناً در مورد انسان یادگیرنده و یاد دهنده، کل سیستم رهیاب یاد دهنده است.

در پایان آقای دکتر به پرسش یکی از افراد حاضر در نشست که در قسمت چت باکس سوالشان را مطرح کردند پاسخ دادند، پرسش در این باره بود که بسیاری از موارد اشاره شده( مثل صداقت و راستگویی) در این سیستم فکری همان مسایل دینی بوده که با زبان علمی بیان شد!!؟

پاسخ آقای دکتر:

این موارد پایه علم اخلاق نیز هستند که تمام فلاسفه به آن باور دارند و علم و فلسفه بدون راستی و درستی نمی‌تواند جلو برود من در زمان بحث به عرصه مذهب و سیاست وارد نمی‌شوم ما به مواردی می​​​​پردازیم که بتوان راجع به آن پژوهش کرد و تمامی موارد به کار برده شد از مباحث علمی هستند.

 


[1] توضیح : قسمتی از پرسش و پاسخ خانم دکتر حسینی فر و آقای دکتر مولا به دلیل پایین بودن کیفیت صدا به صورت خلاصه‌تر نوشته شده است

 

سیستم فکری رهیاب

 

سیستم فکری رهیاب2