بنیامین صادقی*

کندوکاوهای اعتراض مدنی1نشست «کندوکاو اعتراض‌های مدنی مسالمت‌آمیز- صلح‌جویانه» به همت گروه علمی-تخصصی جامعه شناسی صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران و با حضور دکتر صادق زیباکلام (هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران) ، دکتر احمد بخارایی (جامعه شناس و مدیر گروه مسائل و آسیب های اجتماعی) و محمد مالجو (اقتصاددان) روز چهارشنبه دوم اسفند 96 در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد و هر یک از سخنرانان از جنبه‌های مختلف و حوزه‌های تخصصی خود به موضوع اعتراض‌های مسالمت‌آمیز پرداختند.

در ابتدای این جلسه «حسن امیدوار»، دبیر گروه صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران با تشریح نسبت موضوع نشست با گروه صلح و بیان همبستگی میان خشونت کمتر با صلح بیشتر، علاقمندی گروه صلح به مطالعه پدیده هایی که به عنوان تهدید کننده صلح و امنیت مطرح هستند را گامی در جهت رسالت جامعه شناسی و در راستای بهبود سرنوشت انسانها بر شمرد.

وی در ادامه با جمله ای از بوردیو «که جامعه شناسی یک ورزش یک مبارزه است» خاطر نشان کرد: البته جامعه شناس، نه سیاستمدار است و نه یک مبارز، ولیکن اگر نگاهی به ماهیت علمی جامعه شناسی داشته باشیم، به ناچار با سیاست نیز ارتباط می یابد. لذا یکی از وظایف جامعه شناسی مطالعه روابط قدرت و مکشوف ساختن ماهیت تاروپود های پنهان سلطه گر و سلطه پذیر است. از این رو چنانچه در یک محیط دانشگاهی به گونه ای عقلانی این مسائل مورد بحث و گفتگو قرار نگیرد، بعید است در جایی دیگر امکان طرح داشته باشد.

وی واقعیت های موجود جامعه امروز ایران را بیانگر شیوع گسترده نا رضایتی، نزد بخش های مختلف مردم در ابعاد متنوع دانست و شناخت ریشه ها و منشاء این پدیده نارضایتی را از وظایف جامعه شناسان بر شمرد. امیدوار با اشاره به تحولات رخ داده طی چهار دهه گذشته، یکی از ریشه های این نارضایتی ها را که منجر به نابرابری های سازمان یافته شده است را اندیشه خودی و غیر خودی خواندن مردم عنوان نمود. وی در تشریح نقطه نظرات خود پدیده خودی و غیر خودی را اندیشه ای کرانمند خواند که این اندیشه مرزهایی ایجاد می کند برای جدایی بین افراد و گروه ها، و هر کجا اختلاف، گسست و تبعیض وجود داشته باشد، سرانجام آن ستیزه و منازعه است. از طرفی به نظرمیرسد انگاره خودی بودن برای افراد خودی و گروه های خاص فضایی امن ایجاد، و به آنها ایمنی ویژه ای بخشیده است، این شرایط ویژه بستری مستعد برای رانت، ویژه خواری (فساد) و ...مهیا می نماید، تا برخی از این افراد و گروه های خاص با بر خورداری از ابزار قدرتمند دیگری به نام سانسور که یکی از ابزارهای مهم در ایجاد فضای تاریک و نابینایی جامعه است، بتوانند با سوء استفاده از این فضای امن و پنهان، رشد کرده و قدرتمند شوند، رشدی که در سایه نابینایی و ناآگاهی جامعه شکل گرفته است. به نظر می رسد شیوع گسترده فساد در بیشتر سازمان ها، نهاد ها و سطح جامعه باعث شده است که مردم تجربه پاک‌دستی مسئولان را جدای از تجارب روزمره خویش حس کنند و این اتفاق، کاهش اعتماد اجتماعی مردم را به دنبال داشته است. در این راستا گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران تلاش نموده است تا با دعوت از اساتید صاحب نظر و متعهد، گامی در جهت شناخت صحیح ماهیت این اعتراض ها و مطالبات مسالمت آمیز معترضان بر دارد.

نیروی محرکه این اعتراضات تجربه فقر و نابرابری بود که از زندگی روزمره آنها برمی خاست

با این توضیحات، نوبت به «محمد مالجو» رسید تا در حوزه تخصصی خود یعنی اقتصاد زمینه‌های ساختاری اعتراض‌های دی‌ ماه را بررسی کند. او سه متغیر «گرایش به نئولیبرالیسم در حوزه اقتصادی»٬ «گرایش به محافظه‌کاری در حوزه سیاست» و «وقوع ناآرامی‌ها در دی امسال» را موضوع اصلی بحث خود دانست و گفت: گرایش به نئولیبرالیسم حقوق اقتصادی و اجتماعی طبقات فرودست را به شدت منکوب کرده است و همچنین گرایش به محافظه‌کاری سیاسی هم زمینه انتقال خواسته‌ها و نارضایتی این قشر از جامعه را عملا از بین برده است.

این اقتصاددان مورد اول را متوجه اصلاح‌طلبان و عامل ایجادکننده مورد دوم را جریان سیاسی اصول‌گرایان دانست. مالجو در ادامه با اشاره به تعریف‌ها و برداشت‌های متفاوتی که از اصطلاح نئولیبرالیسم در ایران و در میان گروه‌های مختلف شده، با بیان مثال‌هایی تلاش کرد به مفهوم مدنظر خود برسد و از بی‌ چیزشدن طبقاتی از جامعه ایران سخن گفت: در این سال‌ها منابع در دست اقلیت جمع‌شده ولی به سمت تولید نرفت که نتیجه آن تحکیم مناسبات طبقاتی و همچنین ضعیف ‌تر شدن طبقات ضعیف جامعه شده است.

مالجو گفت: در تمام سال‌های پس از جنگ شاهد ائتلاف نامیمون نئولیبرالیسم اقتصادی و محافظه‌کاران سیاسی بودیم و نتیجه آن فشار بیشتر بر اقشار ضعیف بود که نتیجه آن اعتراضات دی ‌ماه شد. مالجو با این توضیحات، ناآرامی‌های دی ماه را نه تجمعی سازماندهی شده و نه خود به خودی دانست و گفت: نیروی محرکه این اعتراضات حجم عظیمی از تجربه های زیسته مردم از فقر و نابرابری بود که از زندگی روزمره آنها برمی خاست.

امروز در جامعه شاهد نوعی خشونت فرهنگی عریان هستیم

در ادامه نشست دکتر احمد بخارایی از منظر جامعه‌شناسی به اعتراضات دی پرداخت. او با اشاره به دو نگاه نسبت به جامعه‌شناسی، از لزوم برگزیدن رویکردی سخن گفت که روانشناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد و... را هم در نظر بگیرد. بخارایی گفت: برای من سوال بوده آن چیزی که در سه دهه اخیر در ایران اتفاق افتاده، آیا می‌توان نام نئولیبرالیسم را روی آن گذاشت یا این‌که یک موجود عجیب و خاص است. من می‌بینم اخیراَ در تحلیل اعتراضات، گروهی آن را با مدرنیزاسیون مرتبط می‌کنند. درست است که پساساختارگرایی به نتیجه مدرنیزاسیون اعتراض می‌کند و علیه آن شورش کرده اما این به نظر من این شرايط لازم است و در کنار آن باید شرط دیگری را هم به‌عنوان شرط کافی لحاظ کرد. من گمان می‌کنم مجموعه عللی منجر به اعتراض در جامعه امروز ایران می‌شود.

این جامعه‌شناس در ادامه با اشاره به خشونت‌های ساختاری در جامعه ایران، این خشونت را در همه بخش‌های اقتصادی، سیاسی، رسانه‌ای، قضائی و... دانست وافزود:۲۰هزار فارغ‌التحصیل دکتری در این کشور بیکار هستند، حدود ۳۵‌درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی کار ندارند و این هم نوعی خشونت است. از این انواع خشونت‌ها می‌خواهم نتیجه‌گیری کنم که امروزه به یک خشونت فرهنگی عریان در جامعه رسیدیم.

بخارایی با تاکید بر این نکته ‌که این خشونت الان به حالت حداکثری و بالفعل رسیده، ادامه داد: من ادامه آن چیزی را که در دی‌ ماه اتفاق افتاد، در اعتراضات دختران خیابان انقلاب و حوادث اخیر می‌بینم. حالا هر چه انسدادها بیشتر شود، رؤیت‌پذیری کاهش پیدا می‌کند و هر چه رؤیت‌پذیری کاهش پیدا کند، افراد جامعه به سمت خشونت‌ورزی خواهند رفت که این خشونت‌ورزی معنای از هم‌گسیختگی اجتماعی خواهد داشت.

کندوکاوهای اعتراض مدنی2صادق زیباکلام آخرین سخنران این نشست بود که از منظر سیاسی به اعتراضات اخیر در ایران پرداخت. او با مطرح‌کردن این بحث که آیا سوال «جامعه ایران را چه می‌شود» پرسش درستی است یا نه و آیا بقیه جوامع اعتراض ندارند، گفت: راه دور نرویم و همین سه مورد اخیر را بررسی کنیم؛ یعنی دراویش، ناآرامی‌های دی ‌ماه و مورد سوم که به نظر من بحث ارز است. من نمی‌دانم چند جامعه توسعه ‌یافته در دنیا وجود دارند که مسایل اقتصادی خود را این‌گونه حل می‌کنند ولی فعلاَ که ادعا می‌کنند با بازداشت دلالان بازار ارز این مشکل حل شده‌ است.

زیباکلام در ادامه سخنان خود با اشاره به برخوردهای صورت‌گرفته با مسایل اجتماعی در ایران از تفاوت این برخوردها با کشورهای توسعه‌یافته دنیا سخن گفت: چند سال پیش جنبش وال‌استریت در آمریکا رخ داد، یا مشکلاتی و اعتراضاتی در یونان، پرتغال، ایسلند، اسپانیا و... اما سوال این است در این اعتراضات چند نفر کشته یا بازداشت شدند؟ در حالی ‌که در ایران ماجرا متفاوت و مختص ‌به‌ خود است. من صورت مساله را قبول می‌کنم و می‌پذیرم که جامعه ما مشکل دارد ولی نحوه برخورد با این مشکلات متفاوت است.

این مدرس دانشگاه در ادامه به دلایل این نحوه برخوردها پرداخت و گفت: در مرحله اول من فکر می‌کنم جامعه ما از لحاظ سیاسی چندان توسعه‌یافته نیست. یک بخش این توسعه‌نیافتگی همین اخبار هر روزه است که مثلا یک‌ سوم جنگل‌های ایران از بین‌رفته است و بخش دیگر هم نبود گفت‌و‌گو در برخورد با اعتراضات مردم است. در جوامع توسعه ‌یافته هم بحران به ‌وجود می‌آید مثل وال‌استریت ولی آن‌جا در مرحله اول صورت ‌مساله پذیرفته می‌شود ولی این‌جا ریشه اعتراضات را به عواملی غیر از مردم نسبت می‌دهند و به همین دلیل دنبال راه‌حل نخواهند بود.

زیباکلام با تاکید بر این‌که حاکمیت خود را بی‌نیاز از تحلیل و راه‌حل‌های جامعه‌شناسان و کارشناسان علوم‌انسانی می‌داند، درباره وظایف این نخبگان هم گفت: درست است که کسی از ما راه‌حل نمی‌خواهد ولی ما باید حرف و نظر خود را مدام بیان کنیم، چون در این شرایط مسئول هستیم.

او در ادامه با اشاره به روند رادیکالی که اعتراضات در ایران طی می‌کنند درباره آینده ایران سخن گفت: ای کاش می‌توانستیم از خود سلب مسئولیت کنیم اما نمی‌توانیم. می‌شود گفت که ما در نوشته‌ها و سخنان‌مان هشدار دادیم ولی با این توجیه نمی‌شود از خود سلب مسئولیت کرد و مدام باید هشدار دهیم.

در ادامه دکتر خلیل میرزایی، مدیر گروه جامعه شناسی صلح با جمع‌بندی نشست سه پرسش را مطرح کرد و گفت: «آیا باید اعتراض وجود داشته باشد؟ چرا اعتراضات در ایران رنگ عوض می‌کنند و چرا اعتراضات در ایران به خشونت کشیده می‌شود و پرسش‌ سوم این‌که آیا امکان اعتراض مدنی در ایران وجود دارد؟» او در ادامه با انتقاد از فضای کنونی، از بروز شرایط و زمینه‌های اعتراض برای اقشار مختلف جامعه ایران سخن گفت. میرزایی در ادامه و درباره پرسش دوم هم به تعدد مشکلات و مسائل اشاره کرد. او دلایل متعددی را برای به خشونت‌ کشیدن اعتراضات هم برشمرد و در کنار اشاره به برخورد نیروهای امنیتی و مردم، از بالارفتن میزان خشم و عصبانیت در جامعه هم سخن گفت: «الان براساس اطلاعات برخی منابع و سازمان‌های معتبر، مردم ایران خشن‌ترین و عصبانی‌ترین مردم در دنیا هستند. پس جامعه به دلیل مشکلات فراوان در حال خشن‌ شدن است و این خشونت به اعتراضات هم کشیده می‌شود.

میرزایی در توضیح پرسش سوم خود هم از نبود امکان اعتراض مدنی در وضع کنونی ایران سخن گفت و خواستار ایجاد شرایطی برای نمایش اعتراضات مدنی اقشار مختلف شد.

لازم به ذکر است که پروانه سلحشوری دیگر سخنران این نشست در جلسه حضور نیافت.

 

*تهیه گزارش