پس از پیگیری فازهایی از پروژه‌های پژوهشی کارگروه مطالعات مردان انجمن جامعه‌شناسی ایران، از جمله پروژه‌های علی‌مراد عناصری و قاسم خسروی‌ نسب، نشستی مشورتی پیرامون بررسی کارهای انجام گرفته، ادامه‌ فعالیت‌ها، و برنامه‌های آینده‌ این تیم پژوهشی در تاریخ 28 آبان 1397 برگزار شد. پس از آشنایی با شرکت‌کنندگان جلسه، علی‌مراد عناصری، دبیر کارگروه، ضمن تبریک و پاس‌داشت روز جهانی مرد، توضیحاتی درباره‌ پروبلماتیک و برنامه‌ پژوهشی این کارگروه بیان نمود که بخش‌هایی از آن را در ادامه می خوانید:

کارگروه مطالعات مردان (بررسی‌های اجتماعی مردان) یک کارگروه است، به این معنا که هر کس دیگر خواست بتواند به مطالعات «جنسیتی» یا «غیرجنسیتی» مردان یا هر مطالعات و مطالبات دیگری که بخواهد بپردازد و ما جای کسی را تنگ نکرده باشیم، یا اسیر فرآیند اختلاف سلیقه و انتفاع ایدئولوژیک برای پروبلماتیک کردن این یا آن موضوع نباشیم. کارگروه است به این معنا که برنامه‌ پژوهشی ویژه‌ خود را دارد که بر اساس پیشنهاد علی مراد عناصری (بر بنیاد پژوهش‌های میدانی پیشین و جاری ایشان) و نظرات شورای مدیریت کارگروه تنظیم، و برای آن تقسیم کار شده است؛ فازهایی از این پروژه، در حال حاضر توسط ایشان و نیز قاسم خسروی‌نسب در حال پیگیری است. کارگروه لزوما تمرکز جنسی یا جنسیتی ندارد و همه‌ حوزه‌های نظری، پژوهشی یا میدانی که تمرکزی بر «مردان» داشته باشد را در بر می‌گیرد. بر اساس تجربیات میدانی، دریافت و باور شورای مدیریت کارگروه این است که وضعیت‌ها و موقعیت‌ها، و مسایل اجتماعی و آسیب‌هایی وجود دارد که باید با تمرکز بر مردانگی، به مثابه یک موقعیت اجتماعی، پی گرفته شوند تا نسبتی روشن با عینیت میدان‌ها و مسایل داشته باشد و از برخوردهای ایدئولوژیک فمینیستی، کلیشه‌ای، و جنسیت‌زده‌ زنانه دور باشند. این پروبلماتیک که بخشی از مطالعات عناصری درباره‌ فرودستان است، در زمینه‌ مفهومی و چهارچوب نظری برگرفته شده از نقد سیاست‌های طرد، نقد سرمایه‌داری و نقد فرهنگ، و در حوزه‌ گروه‌های اجتماعی طرح شده است. گرچه برای گردآوردن علاقمندان به این کارگروه، برنامه‌های دیگری با دعوت عمومی برگزار خواهد شد و مدعوینی نیز خواهیم داشت، ولی تلاش اعضای کارگروه بر پیگیری برنامه‌ پژوهشی آن، با نظارت و راهنمایی علی مراد عناصری خواهد بود. همچنین کارگروه، بر اساس تجربه‌ درخشان برگزاری نمایشگاه عکس مسایل اجتماعی ایران، علاقمند به برگزاری دو فراخوان عمومی در زمینه‌ عکاسی و تصویرگری می‌باشد، که علی‌رغم گذر چندماهه از تدوین این طرح‌ها، امکان اجرایی آن را نداشته و برای این برنامه‌ها نیاز به اسپانسر دارد.

عناصری افزود: شکل‌گیری کارگروه بررسی‌های مردان با این چشم‌داشت بود که بتوانم همکاری رفقای دیگر را در کنار خودم داشته باشم و کاری را که باید دست کم در یک دهه به انجام برسانم، با همکاری و همراهی دوستان، زودتر از گذر شتابان عمر کوتاه، با هم به انجام برسانیم و رفقای دیگر که در خلوت با این دغدغه همراهی می‌کنند، برای انجام کار میدانی و پژوهشی دلیر شوند. دغدغه‌ من این است که علوم اجتماعی باید به زندگی طردشدگان و فرودستان بپردازد؛ باید به دور از برخوردی ایدئولوژیک، تشخیص بدهد که فرودست کیست و برای داشتن جامعه‌ سالم چه باید کرد. از پی بی‌شمار روز کار میدانی سخت در آذربایجان، کوردستان و تهران (نعمت‌آباد و...)، به تلخی دریافتم که انگار رسیدگی به برخی از ایدئولوژی‌ها، مثل فمینیسم، جای پروبلماتیک اصلی علوم اجتماعی را گرفته است. این فهم من از وضعیت امروز علوم اجتماعی ایران است و در راستای همین فهم، پیشنهاد تشکیل کارگروهی برای تمرکز بر مسایل اجتماعی فرودستان میدان‌های من، یعنی مردان، را ارائه کردم. فهم این پروبلماتیک برای بسیاری، دشوار و ناخوشایند بوده است.

در ادامه نشست توضیحاتی درباره‌ فراخوانی که کارگروه برای انتشار مجموعه مقاله صادر کرده بود بیان شد. از جمله این که متاسفانه کیفیت علمی بیشتر مقالاتی که به کارگروه رسیده ضعیف بوده و یا این که دقیقا (دانسته یا نادانسته) خلاف موضوع کارگروه بوده است؛ عناصری ادامه داد: فراخوان انتشار مجموعه مقاله پیرامون «تصویر امروز مرد ایرانی» از تاریخ بیست و سوم تیرماه 1397 در دسترس عموم قرار گرفت و سپس در دو نوبت دیگر هم منتشر شد. آن اندازه تجربه داشته‌ام که از همان روز به ریاست انجمن، و دوستان و همکاران بگویم که این مجموعه مقاله به این شکل به نتیجه نخواهد رسید. برخی از دوستان نگران زمان انتشار فراخوان بودند که در فصل تعطیلات فعالیت‌های دانشگاهی و پژوهشی بوده و برخی گفتند که همین فراغت، بهترین زمان برای تدوین مقاله است. برخی از استادان بزرگوار لازم ندیدند حتی ایمیل‌های مرا پاسخ بدهند و برخی قول همکاری دادند که میسر نشد. پیاپی از من پرسیده شد که چه امتیاز علمی و یا چه حق‌التالیفی به مقالات تعلق خواهد گرفت و برخی هم به سیاق تدوین مقالات سفارشی اعلام آمادگی کردند که مقالاتی را ترجمه، و از نو به نام مولف ارائه دهند، اگر سودی برایشان داشته باشد، یا درباره‌ این یا آن موضوع، به صورت مکانیکی، تحلیلی با جدول و آماره ارائه دهند. کسانی گفتند که علاقه دارند بنویسند ولی از تبعات نوشتن متنی که نقدی هم به زنان بکند می‌ترسند و نمی‌خواهند پرستیژ خود را در مجامع آکادمیک از دست بدهند، چون این روزها روشنفکری، مد و امتیاز در آن است که به زنان بپردازی. کار حتی به آن جا رسید که مقاله‌ای برای من فرستاده شد که دقیقا متن فراخوان ما را کپی کرده بود و نوشته بود که «مطالعات مردان باید به تصویر امروز مرد ایرانی بپردازد و...» سپس در سایتی هم منتشر شد! برخی هم فرصت را غنیمت شمردند و در مقالات کلیشه‌ای و به صورت پیش‌فرض آماده شده، «زن» را با «مرد» جایگزین کرده و این بار مردان را سوژه‌ مطالعه‌ فمینیستی خود کردند. کسانی مقالاتی فرستادند، برای اثبات این که مرد و مردانگی و هر چه پیرامون این‌ها به ذهن می‌رسد، نام مستعار فلاکت، پدرسالاری و ظلم و بهره‌ کشی و... است. این‌ها مشخص کرد که مخاطبان فراخوان، مساله‌ فراخوان را مورد توجه قرار نداده‌اند و مشخص کرد که اساسا حوزه‌ پژوهش اجتماعی ویژه‌ مردان، برای مخاطبان فراخوان، معنی‌دار نیست. اگر صدور این فراخوان، به برکشیدن همین یک گزاره انجامیده باشد، کافی است. این معنی‌دار نبودن، همان چیزی است که در میدان‌هایم به آن رسیده بودم: فعالیت مددکارانه و خدمات نهادی برای کودکان ذکور، یک‌سره بی‌معنا بود، مگر در سوء استفاده از موقعیت توان‌خواهی و مددجویی آن‌ها و تغییر دادن شخصیتشان به نفع منافع مددکار و ایدئولوژی نهاد خدمت‌رسان، حالا گیرم نام این ایدئولوژی همنشین دورکیم یا گیدنز باشد یا عکس ستاره‌ سرخ داشته باشد. نتیجه‌ فراخوان ما تاییدی بود بر این که مردان و مسایل اجتماعی ویژه‌ آن‌ها، در علوم اجتماعی امروز ما، به عمد نادیده گرفته می‌شوند؛ این نه از پی واقعیت میدان‌ها، که به خاطر ایدئولوژی کنش‌گران اجتماعی ما است که همزمان، هم واقعیت اجتماعی و هم آرمان علوم اجتماعی را به نفع آن ایدئولوژی کنار گذاشته‌اند و بسیار نیاز به تذکر اخلاقی دارند؛ عمیق‌ترین شکل سکسیسم به نفع زنان، در کنش‌گران اجتماعی ما وجود دارد و همواره، حتی در برخورد با کودکان کار، همه‌ اولویت‌های اجتماعی و سیاست‌گذاری، بر اساس جنسیت مادینه تعیین می‌شوند. در پایان، عناصری از تماس‌های تلفنی بی‌ادبانه از سوی مخالفان کارگروه از نخستین روز تشکیل آن، گله و از تشدید و ادامه‌ این روند در علوم اجتماعی ایران، برای علوم اجتماعی ابراز نگرانی و تاسف کرد و گفت: ما باید در قبال فعالیت‌های اجتماعی خود و فرجامی که از پی آن بر سر مردم می‌آید، پاسخ‌گو باشیم و مردم، دیر یا زود، درباره‌ ما داوری خواهند کرد؛ کسی نباید توان علوم اجتماعی ایران را مصروف دیدگاه ایدئولوژیک خود بکند، حتی اگر این ایدئولوژی فمینیسم باشد. باید به شرف آن‌ها درود فرستاد که کار علمی را در حاشیه‌ها، غرق در عرق کارگران و در میان فرودستان واقعی جامعه پی می‌گیرند و در پی برانداختن هر شکل از سرمایه‌داری و همه‌ اشکال فرادستی/ فرودستی هستند.