دفتر انجمن جامعه دانشگاه خوارزمی با همکاری گروه جامعه شناسی و کارگروه اجتماعی و فرهنگی شبکه ملی و جامعه استان البرز در راستای مسئولیت پذیری دانشگاه در حوزه مسائل روز جامعه ایران، یک نشست دو ساعته با عنوان «سیل اخیر: بسترها، مدیریت بحران و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن» در تاریخ 16 اردیبهشت ماه 1397 در تالار الغدیر دانشکده ادبیات و علوم انسانی در پردیس کرج دانشگاه خوارزمی برگزار کرد.
سیل16اردیبهشت98 1
با توجه به گستردگی و تنوع نوع سیل، بافت‌های اجتماعی و فرهنگی تحت تاثیر و شرایط جغرافیایی و اقلیمی مناطق مختلف کشور در این برنامه سعی شد که سیل واقع شده در استان های گلستان، لرستان و خوزستان مورد بررسی قرار گیرد.
سخنرانان این جلسه عبارت بودند از: دکتر مسعود گلچین دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی، دکتر علی احمد ابادی از دانشکده جغرافیای دانشگاه خوارزمی، آقای اردشیر بهرامی دانش آموخته جامعه‌شناسی، فعال مدنی و نیروی سازمان بهزیستی استان تهران، و اقای دکتر ناصر قلی سارلی از گروه ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی.  
دکتر مسعود گلچین گفت: در برابر آسیب ها، انواع تاب آوری های فیزیکی، سازمانی و اجتماعی باید فراهم شود. ایشان با طرح این پرسش که چرا باید به سیل بپردازیم و آیا یک پدیده اجتماعی است و باید به عنوان جامعه شناس به آن بپردازیم؟ افزود: سبک زندگی مردم بر مسئله طبیعی سیل تاثیر گذار است. سیل آثار و پیامدهای زیادی دارد که یکی از آن ها آسیب های فیزیکی، بی خانمانی و مهاجرت های اجباری است زیرا در زمان کوتاهی عده ی زیادی دچار مشکل می شوند و شاید معلولیت هایی نیز به وجود آورد. 
او در ادامه به بداخلاقی های صورت گرفته در زمینه مدیریت بحران اشاره کرد و در مورد خوزستان گفت: از این به بعد در خوزستان گرمای 40 تا 50 درجه خواهیم داشت. آنجا چه مسایلی از لحاظ اجتماعی و روانی وجود دارد ؟ در شرایطی که در تحریم به سر می بریم، چه پیامدهایی این سیل در زندگی اجتماعی خواهد داشت؟. ما باید از افراط و تفریط، قطبی نگری، یک سویی نگری و تک عاملی تحلیل کردن پدیده سیل پرهیز کنیم و برخورد غیرعلمی، غیر فنی، غیرواقعی، هیجانی و عاطفی که رسانه ملی دارد هر چند در تلاش بوده که موضوع را پوشش دهد ولی باید پدیده سیل و تفاوت ها در نقاط مختلف را بشکافد به جای اینکه هیجان عاطفی ایجاد کند که همه می تواند در هرز رفتن نیروها و منابع تاثیر بگذارد.
وی با انتقاد از ناهمانگی سازمانی و مسئولیت اداری بیان کرد، ولی تفاوت این است که وزارت نیرو می خواهد آب ذخیره کند برای تابستان و از آنجا که پیش بینی ها قطعی نیست رها سازی آب دیر هنگام انجام شد.  دکتر گلچین در پایان بخشی نگری را عاملی مهم در افزایش خسارت سیل قلمداد کرد. 
دکتر علی احمدآبادی نیز به عنوان سخنران دوم به زمینه های وقوع سیلاب و عوامل تشدید کننده از منظر نگاه طبیعی سخن گفت. او به بررسی بارش ها در گلستان پرداخت و افزود: بارش ها از حد میانگین طولانی مدت بالاتر بود به طوریکه در گلستان میانگین بارش در سال 267 میلی متر است ولی در پنج روز 350 میلی متر در این استان بارید.
دکتر احمدآبادی گفت: شیب متوسط و ملایم در مسیر آبراهه و رودخانه در اثر هجوم آب با دبی بالا موجب پخش و آبگرفتگی مراکز جمعیتی در سیلاب گلستان شد. او در ادامه به نقش انسان در حوزه سیل اشاره کرد و  به موضوع آبگذاری پرداخت و گفت: در آبگذری، انسان ها نقش زیادی دارند به طوری که در سیلاب های غرب کشور و منطقه گلستان در این موضوع نقش انسان بسیار پررنگ است و در تشدید عوامل و خسارات سیلاب نمی توان از آن گذر کرد. ساخت بسیاری از سازه ها در مسیر گذر روان آب ها منجر به آبگرفتگی و سرازیر شدن روان آب ها به سمت مناطق روستایی و مزارع شده است. با توجه مشکلات توسعه و فرایندهای راه سازی در استان گلستان، حدود 800 پل در این سیلاب از بین رفته اند که عملکرد انسان باعث شده این آب گذری ها به شدت کم شود یا به صفر برسد. طراحی های غیراصولی که فقط با یک نگاهی شکل گرفته این تبعات را به شدت زیاد کرده است.
وی هم مانند دکتر گلچین به موضوع بخشی نگری و تاثیر آن در تشدید اثرات سیل و آبگرفتگی اشاره کرد و گفت: بخشی نگری هایی در موضوعات باعث مشکلات است که به طور مثال یکی خود را موظف به تامین آب می داند در حالیکه سدهای ما در گلستان اکثر ظرفیتشان پر بود. ایشان به دو سد اصلی استان گلستان اشاره و مشکلات آنها از جمله کانال هدایت آب به مزارع اشاره کرد. 
سپس اردشیر بهرامی به عنوان فعال مدنی و فردی که به صورت شخصی و خانوادگی به عنوان مددکار اجتماعی در پل دختر درگیر سیل اخیر و در منطقه فعال بوده است به تحلیل پرداخت. او با توجه به تجربه زیسته خود در زمان وقوع سیل، صحبت های خود را با عنوان نگاه به استان لرستان بیان کرد و گفت: سیل لرستان بی سابقه بود و باید حقیقت واقعیت را بگوییم و زبانمان، زبان مردم باشد و ما صدای مردمی هستیم که زندگی خود و مرغ و جوجه هایشان را از دست دادند.
وی با اشاره به اینکه هنوز سیل واقعی نیامده است به بررسی آینده اجتماعی زندگی مردم پرداخت و افزود: سیل آمد و رفت ولی سیل واقعی هنوز نیامده است. سیل واقعی روابط و مناسبات اجتماعی و حرف ها و ارتباطاتی است که با یکدیگر داریم و از بین رفته است زیرا کسی که ریشه و اصالت داشت، جایگاه خود و زندگی خود را از دست داده است.
این قربانی سیل، با تشریح وضعیت مردم قبل از سیل پرداخت و اینکه و این سیل چه بلایی سر ما آورد و قرار است آینده زندگی ما چه باشد؟ و با بیان اینکه جامعه پل دختر و لرستان یک جامعه آسیب دیده است، افزود: نرخ بیکاری در این استان سه برابر میانگین کشور در طی 20 سال است. زندگی اجتماعی مردم، بی قرار و نا آرام را آب برده است و نگرانی های جامعه بحران زده به هنگام وقوع سیل و دوران پس از سیل باید بررسی شود که در کوتاه مدت با قطع شدن تلفن، برق، شبکه راه ها، پل ها روبرو شدند، علاوه بر اینکه با سردرگمی مردم و تلاش برای جستجو از سرنوشت اقوام نزدیک روبرو بودیم. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم (پلدختر) که افراد حاضر نیستند از خانه و آب و خاکش جدا شوند. 
سیل16اردیبهشت98 2
وی گفت: با بالا آمدن سد سیمره که ناشی از توسعه است 15 روستا زیر آب رفته است علاوه بر اینکه 112 مدرسه و 7 هزار و 800 میلیارد تومان تاسیسات زیربنایی ساختمانی، دولتی و عمومی از دست رفته است. در میان مدت نیازها در این منطقه انباشته شده و اکنون تمام زیرساختها از بین رفته به طوریکه 35 هزار خانه زیر آب یا روی آب است و مردم تمام دارایی خود را از دست داده اند. 
بهرامی اظهار داشت: مردم لرستان زحمت کش هستند و وقتی در شرایط سیل قرار گرفتند، حتی نتوانستیم کمک ها را محترمانه در اختیار آنها قرار دهیم. با افزایش افراد زیر خط فقر، بالا رفتن هزینه اجاره مسکن و دامن زدن به مهاجرت، شکل گیری فرصت های اقتصادی جدید در دوره بازسازی، ضعیف شدن اقتصاد ساکنان استان روبرو هستیم.
بهرامی به پیامدهای اجتماعی و فرهنگی سیل پرداخت و گفت: لرستان بالاترین نرخ مهاجرت کشور را دارد که با این شرایط مهاجرت ها بیشتر می شود و اکنون وضعیتی بین ماندن و رفتن دارند. اهالی روستاهای از بین رفته باید کجا بروند، سیل واقعی هنوز برای آن ها نیامده است؛ بازسازی اجتماعی و هویت جدید را خواهند داشت در حالیکه در بازسازی اجتماعی بحران ها هیچ تجربه مفیدی نداریم و نمونه آن بم و کرمانشاه است. 
وی تصریح کرد: به دلیل حجم آسیب ها و خسارات و نگرانی مردم از سرنوشت، حس بی اعتمادی در لایه های اجتماعی رسوخ پیدا کرده که به مراتب سیل بحران از سیل خوزستان و لرستان بدتر است. گل آلوده قرار است هزاران بیماری ایجاد کند و گرد و خاک بیماری تنفسی را زیاد می کند؛ کار زیادی انجام شده است ولی سیل زدگان می خواهند در زادگاهشان بمانند و به دلیل خالی شدن دستشان و از بین رفتن سرمایه هایشان اکنون دنبال رایگان خواهی هستند.
بهرامی اضافه کرد: اثرات روانی سیل باعث نا امنی اجتماعی شده است و گاهی پرخاشگری و حضور خیرین باعث تنش می شود زیرا ساختارهای فرهنگی و قومیتی را نمی‌شناسند.
وی با بیان اینکه باید برای آینده سه استان سیل زده چکار کنیم، به انتقاد از شیوه توزیع کمک‌ها پرداخت و گفت: سیاست های غلط را نباید ترویج کرد چرا که تخصیص پول اجاره بها به مردم سیل زده کمک به مهاجرت است. کالاهایی که از مردم جمع آوری شده اسست باید درست به دست مردم برسد.
وی یکی از ضروریات برای اقدامات دولت را با توجه به خسارات سنگینی که مردم لرستان دیده اند، ساخت راه ها به خصوص راه های روستایی عنوان کرد و افزود: به زودی محصولات باغی به ثمر می نشینند و روستاییان باید محصولات خود را به بازار بفرستند. 
 دکتر ناصرقلی سارلی عضو گروه ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی نیز در این نشست به عنوان یک مشاهده گر سیل در استان گلستان به تشریح مشاهدات و ایده‌های خود در مورد سیل در استان گلستان پرداخت. وی که از اقوام ترکمن استان گلستان است، گفت: این حجم بارندگی در بازه زمانی 2 تا سه روز در منطقه ما نادر است.
وی با بیان اینکه وقوع سیل به عنوان یک حادثه طبیعی اجتناب ناپذیر بود و با هر تمهیدی این سیل به وقوع می پیوست، افزود: 2 گونه سیل در گلستان داریم که یکی ناشی از باران شدید در یک نقطه خاص است که در تابستان اتفاق می افتد که در دهه 80 از اینگونه سیل ها داشتیم و یکی سیلاب های بهاره است.
وی اظهار داشت: ولی سیلاب کنونی از نوع سیلاب های ناشی از بارش های بهاره است که سابقه آن را چندین مورد دیده ایم که نمونه آن در سال 67 در این بازه زمانی شاهد بودیم ولی آن زمان چون اطلاع رسانی به شیوه امروزی نبود چنین بازتاب و واکنشی نداشت.
دکتر سارلی گفت: یک چهره از سیل را در پلدختر دیدیم که خشن بود، ولی شدت سیل در گلستان تخریب کننده نبود و بیشتر بالا آمدن سطح رودخانه ها بود که به سکونتگاه های شهری و روستایی نفوذ کرده و بعد به مسیر رودخانه برگشته است. آسیب این سیل تقریبا از روز 28 اسفند ماه و 2 روز پیش از نوروز از شهر و روستاهای اطراف گنبد کاووس شروع شد به طوریکه در دو یا سه روز اول 30 درصد شهر زیر آب رفت.
او به انتقاد از صدا و سیمای استان پرداخت و نقش آن را در بی توجهی عمومی به سیل مورد تاکید قرار داد و گفت: گروهی مشغول جنگیدن با تبعات سیل بودند ولی صدا و سیما در حال جشن بود و در کشور ما این رویه وجود دارد که سعی داریم به دلایل سیاسی و تبلیغاتی بعضی از مشکلات را مخابره نکنیم و آن را می پوشانیم. مردم می دانستند در آق قلا چه می شود ولی برخی مسئولان می گفتند هیچ مشکلی نیست و همه چیز در کنترل است و عده ای هم چون سابقه ای از آن نداشتند این حرف را باور کردند.
سارلی افزود: استان گلستان 2 سد بزرگ گلستان و وشمگیر را دارد که سد وشمگیر قبل از انقلاب ساخته شده و وزارت دفاع آن را اداره می کند و سد گلستان از سال 80 آبگیری شده است و ظرفیت این سدها به درستی استفاده نشده است. به طور معمول سد در آن منطقه که کشاورزی است ساخته می شود تا آب در کشاورزی استفاده شود ولی از سال 80 که سد گلستان آبگیری شد هنوز کانال های زهکشی آن ساخته نشده است.
سیل16اردیبهشت98 3
استاد ادبیات دانشگاه خوارزمی افزود: این کانال ها قرار بود آب را به زمین های کشاورزی ببرند ولی هنوز وجود ندارند که اگر بود در کاهش آثار مخرب سیل کمک کند زیرا بسیاری از آب ها را می توانست به اراضی کشاورزی منتقل کند و اولویت را باید حفظ جان مردم قرار بدهد که در این میان یک بی توجهی صورت گرفته است. در مورد سد وشمگیر یک بی توجهی دیگر صورت گرفته است که یکی از دریچه های مهم آن باز و بسته نمی شود که اگر می شد آثار مخرب کمتر می شد.
وی گفت: در کشور مردم و مسئولان به مساله نگهداری تجهیزات و ابنیه ای که داریم توجهی نمی کنند و وقتی که حادثه و مشکلی برایمان پیش می آید این موضوع برایمان برجسته می شود.
سارلی ادامه داد: نگهداری از سدها و تجهیزات و تاسیساتی که داریم را اگر جدی نگیریم در آینده با مشکلات فراوانی روبرو خواهیم شد. سیل آق قلا مشکلاتی را نمایان کرد، بویژه اینکه در بسیاری از راه ها و راه آهن های ساخته شده ملاحظات زیست محیطی رعایت نشده است.
وی افزود: در مسیر بسیار طولانی که عرض شهر آق قلا هست، باید چند پل و محل گذر آب تعبیه می شد که نشد و یکی دیگر از مسایل این است که در کشور یاد گرفته ایم همه پل ها هم شکل ساخته شود و مساله اقلیم در ساخت ابنیه نباید نقش داشته باشد. 
سارلی گفت: باید از این مسایل درس بگیریم زیرا در سیل گلستان جمعیتی که بیشترین و اصل آسیب را دید ترکمن ها هستند که از لحاظ نژادی و مذهبی اقلیت هستند و این سیل ابعاد قوم شناختی و حساسیت های مذهبی را در پی دارد. اکنون در گلستان سیل آمده و آثار مخرب آن هست که باید درست شود ولی در آق قلا و روستاهای اطراف ماندگاری آب را داریم که از اول فروردین تا اواخر فروردین بعضی خانه ها زیرآب بود و هیچ نیرو، برنامه و تدبیری برای آن نبود. یک فرسودگی در آن جا رخ داد و اکنون به حمایت های روانشناختی احتیاج دارد. گلستان مسایل مردم شناختی خاص خود را دارد.
او در پایان بحث خود به نقش نهادهای مدنی از جمله مسجدها در کمک به ترکمن ها اشاره کرد که بسیار موفق بودند و بیشترین کمک ها را جلب و توزیع کردند.