دکتر سیدحسین سراجزاده*
درگذشت دکتر سیدمحمدامین قانعیراد برای جامعهشناسی ایران ضایعه بزرگی است. وی از جامعهشناسان جامعالاطرافی بود که از دانش نظری عمیقی در حوزه جامعهشناسی «کلاسیک» و «معاصر» برخوردار بود و به خوبی از عهده آموزش آنها در کلاسهای درسش بر میآمد. از این نظر، در میان دانشجویان به عنوان استادی بسیار جدی و با پشتکار، زبانزد بود. دانش نظری او صرفاَ به خوب دانستن نظریههای جامعه شناسی محدود نمیشد، بلکه او نظریه ها را برای فهم مسائل اجتماعی ایران و مسائل جهان معاصر با احاطه و تسلط به خوبی به کار می بست و این رویه را به دانشجویانش نیز به خوبی می آموخت.
دکتر قانعیراد، جامعهشناسی را در نیمه دهه 50 با دغدغههای روشنفکرانه انتخاب کرد. دغدغه هایی که معطوف به عدالت و آزادی و بهبود زندگی مردم بود و شمار زیادی از نخبگان را به خود جذب کرده بود. تلقی امثال قانعی راد در آن سال ها این بود که جامعهشناسی علمی است که میتواند در کنشگری آنان در راه پیشرفت جامعه و تحقق جامعه عادلانه تر و آزادتر کمک کند. این دغدغه و باور تا آخرین ساعات زندگی اش با او بود و در او تقویت شد.
او، علاوه بر اینکه به عنوان «جامعهشناس آکادمیک» به خوبی از عهده پژوهش و آموزش آکادمیک برآمده و بسیار موفق بود، بر اساس همان دغدغه روشنفکرانه، یک «جامعهشناس انتقادی» جدی بود. با وجود این، انتقاد او نسبت به شرایط، ساختارها و روابط حاکم بر جامعه ایران همه انتقاداتی سازنده بود؛ به تعبیر دیگر، اگر ساختارها، روندها و حتی گروه ها و جریان های خاصی مورد نقد او قرار میگرفت، این نقد، نقد رادیکال مخرب و غیرمسئولانه نبود و سرمایه سوز نبود که منجر به ایجاد نوعی نفرت نسبت به نیروها و سرمایه های اجتماعی علمی و ملی شود؛ بلکه «نقد متعهدانهای» بود برای تقویت انسجام اجتماعی، بهره گیری از همه سرمایه های علمی و اجتماعی و ارتقاء حتی کسانی که مورد نقد او قرار میگرفتند. به این اعتبار، درکسوت یک «جامعهشناس انتقادی» مسئولیت پذیر ظاهر می شود.
از همین زاویه است که او به پژوهش اجتماعی برای بهبود فرآیندهای جامعه بسیار اهمیت میداد و در پی تقویت ارتباط جامعهشناسان با نیروهای مؤثر در جامعه، از جمله دستگاههای اجرایی و نهادهای مدیریتی بود و به عنوان یک «جامعهشناس سیاستی» نیز در پژوهشهای جامعهشناسانه برای اصلاح و بهبود فرآیندهای جامعه ورود پیدا می کرد.
دغدغه روشنفکرانه قانعی راد باعث شد در سال های اخیر با مطرح شدن «جامعهشناسی حوزه عمومی» و «جامعهشناسی مردمدار»، او به این نوع جامعه شناسی علاقه ویژه ای نشان داده و آن را در دستور کار خود قرار دهد. او می کوشید دانش جامعهشناسی به دیدگاههایی تبدیل شود که در نظام فرهنگی و آحاد جامعه نوعی «بصیرت جامعهشناختی» ایجاد کند؛ چراکه به این نکته مهم به خوبی واقف بود که جامعهشناسی برای موفق بودن باید بتواند ارتباط خوبی با «حوزه عمومی» برقرار کند. از طریق رسانهها، پیرامون مهمترین مسائل جامعه، اظهارنظرهای دقیق، کارشناسانه و در عین حال قابل فهم برای عموم ارائه میکرد و حضور او در عرصه عمومی بسیار پر رنگ بود.
با توجه به توضیحات بالا، فکر میکنم او توانسته بود ترکیب متعادلی از 4 نوع جامعهشناسی «آکادمیک»، «انتقادی»، «سیاستی» و «مردمدار» را به نمایش بگذارد و از این نظر الگوی کم نظیری است. این مشی و روش او در قالب فعالیت هایی که در انجمن جامعه شناسی ایران داشت به خوبی دیده می شود.
دغدغه روشنفکرانهای دکتر قانعیراد دنباله روی از نوعی «علم متعهد» به جامعه را او ایجاد کرده بود و او این علم متعهد را از طریق نهادهای مربوط به اجتماع علمی دنبال میکرد. یکی از نکات مشترکی که جامعهشناسان متعهد ایران نسبت به آن اهتمام داشتند، تقویت اجتماع علمی و انجمن علمی مربوط به رشته شان است؛ در این میان، قانعیراد باور داشت که یک رشته علمی و دانشگاهی نمیتواند در جامعه موفق و تأثیرگذار شود مگر اینکه یک «اجتماع علمی قوی» داشته باشد و به همین دلیل اهتمام ویژهای برای تقویت «انجمن جامعهشناسی ایران» به عنوان یک سازمان علمی جامعهشناسان داشت. او دو دوره ریاست انجمن جامعهشناسی ایران را بر عهده داشت و دو دوره در هیأت مدیره انجمن حضور داشت و در این دوره هم به عنوان بازرس و مسئول آموزش های تخصصی انجمن جامعه شناسی ایران، همراه و یاور انجمن بود و وقت فراوانی برای تقویت این نهاد علمی مردم نهاد و این تشکل متعلق به جامعه مدنی میگذاشت.؛ چراکه به درستی فکر میکرد جامعهشناسی بدون تقویت این انجمن علمی و صنفی خود نمیتواند نقش مؤثری در جامعه ایفا کند.
بیشک، جامعهشناسی و انجمن جامعه شناسی ایران چهره شاخص و سرمایه بزرگی را دست داده است؛ فردی که بویژه در سالهای اخیر به مرحله شکوفایی خود رسیده بود و ایده ها و ابتکاراتش می تواند برای تقویت انسجام ملی در راه تحقق جامعه عادلانه تر، آزادتر، اخلاقی تر و کارآمدتر تاثیرگذار باشد. هر چند که از دست دادن او ضایعه بسیار بزرگی برای اجتماع علمی و حوزه عمومی کشور است و به دشواری جبران می شود، اما قدرشناسی اجتماع علمی از او نشان آن است که این سرمایه در همراهان، همکاران و دانشجویانش بازتولید می شود و تداوم می یابد.
فقدان این مرد آزاده و متخلق به اخلاق نیک علمی و این جامعه شناس بزرگ انتقادی حوزه عمومی را به اجتماع علمی کشور و به ویژه اصحاب علوم اجتماعی و جامعهشناسی تسلیت میگویم.
* رئیس انجمن جامعهشناسی ایران
این مطلب همزمان در ویژه نامه روزنامه ایران برای دکتر قانعی راد منتشر شده است. برای مشاهده ویژه نامه اینجا را کلیک کنید.