معصومه کمال الدینی – جامعه شناس و دبیر گروه جامعه شناسی مصایب و بلایای طبیعی

با توجه به شرایط جغرافیایی، اقلیمی و زمین شناختی کشور ایران ، مخاطرات طبیعی دیگر یک پدیده ناگهانی تعریف نمی شود ، اما همچنان مدیریت بحران ما با وجود پیشرفتهای قابل ملاحظه از زلزله بم تا کنون در بعضی ازسطوح ، خصوصا در بخش مدیریت ریسک و اجتماع محور ضعیف عمل کرده است و افراد جامعه اعم از قربانیان و بازماندگان فاجعه و دیگر مردم مناطق ، به دلیل ساختارهای آسیب دیده اجتماعی ناشی از مخاطرات طبیعی زلزله ها و سیلهای گذشته و کاهش اعتماد اجتماعی و سیاسی به ساز و کار عملیاتی مدیریتی بحران در کشور احساس درماندگی و یاس میکنند .

یکی از شاخص های مدیریت اجتماع محور ، تقویت منابع امدادرسانی و بازتوانی از طریق نهادهای محلی هر منطقه شامل خانواده ها، شبکه های اجتماعی، محله ها، مدارس، محیط های کاری و تجاری، نهادهای داوطلبانه، و ساختارهای حکمرانی محلی بحران ، باهدف كاهش عوامل خطر و افزایش عوامل محافظ در همان اجتماع محلی ومردمی که از لحاظ اقتصادی ،اجتماعی ، فرهنگی و مشكلات و نیازهای اشتراك جغرافیایی دارند تعریف شده است ، تا در صورت پیشامد خطر ، ضروری ترین كمكها کاربردی تر و با استفاده از منابع موجود در اختیار اشخاص نیازمند قرار گیرد.

اما به نظر میرسد با وجود این تاکید ، مدیریت بحران اجتماع محور استانهای در معرض خطر ، بسیار ضعیف عمل می کند و همچنان چشم انتظار دریافت و رسیدن کمک ها از پایتخت می باشد ، در حالیکه ابتدا هر محله ، روستا ، شهرستان ، شهر و استان باید مجهز و توانمند وارد عمل شود و در صورت نیاز از کمکهای دیگر استفاده نمود .

پس تاکید بر این است که ، همه ستادهای مدیریت بحران استانهای کشور متناسب با نوع و فراوانی مخاطره طبیعی بومی ، در راستای تقویت آموزشهای محله محور ، تجهیز امکانات پاسخ به مخاطره طبیعی ، تقویت سوله های اسکان اضطراری ، وسایل گرمایشی و سرمایشی ، تهیه و نگهداری چادرهای متناسب با وضعیت آب و هوایی منطقه ،آموزش محله محور مبتنی بر مشارکت همسایگی و شهرهای مجاور ، توزیع مواد غذایی اضطراری و سپس فراهم آوردن امکان پخت غذای گرم در منطقه توسط مردم بومی و دیگر موارد ، قبل از وقوع حادثه بکوشد ، زلزله شاید قابل پیش بینی نباشد اما پیامدها و خسارات آن قابل پیش بینی و مدیریت است که اگر تهیه نقشه آسیب پذیری محله ها و شهرها در اولویت پژوهشی و کاری هر سازمان باشد ، بسیاری از این کاستی ها جبران خواهد شد .

از سوی دیگر ، مدیر بحران با دستیابی به مهارتهایی چون شناخت و درک اجتماعی تجربه های گذشته ، مسایل فعلی و مخاطرات طبیعی آینده می تواند از خطاهای فکری و عملیاتی اجتناب کند ، ضمن اینکه این ابزارهای اجتماعی ، به مدیران بحران در بازنگری ساختارها و فرایندهای نادرست مدیریت بحران و ارایه راه حل کاربردی کمک زیادی خواهد کرد ؛ از سوی دیگر رسانه های محلی باید به دور از منفعت سیاسی و بر اساس صداقت و تعهد اطلاع رسانی شفاف به مردم یک نهاد معتمد واسطه کمک خواهی از مردم دیگر در مرحله مشارکت مردمی باشند نه اینکه مردم به دلیل عدم اعتماد از دیگر رسانه های مجازی که بسیاری درگیر شایعات می گردند به دنبال خرید کالاهای مورد نیاز مردم بازمانده از زلزله باشند .

یادمان باشد مردم عزیز و آسیب دیده زلزله خوی و بازماندگان مخاطرات طبیعی گذشته و آتی ، قربانی شرایط زمینه ای اجتماعی ، فرهنگی ، ساختمان سازی ، سیاسی و اقتصادی یک جامعه می باشند.