در فراخوان انجمن جامعهشناسی ایران برای بایگانی مطالب و تحلیلهایی که با رویکرد اجتماعی به مسالۀ شیوع کرونا در ایران میپردازند، یکی از شروط و ویژگیهای پذیرش یادداشت، «شعاری و یا نفرتآمیز نسبت به گروههای مختلف اجتماعی نباشد» ذکر شده است. یعنی این خواست یا نیاز وجود دارد که ما به ترتیبی با هم زندگی کنیم که کنش علمی و تحلیل اجتماعی ما به نفرت از هم منجر نشود؛ گرچه این شرط معمولاً در پژوهشهای قومی ـ نژادی که بیم مقصر جلوه دادن یک گروه قومی یا یک گروه دگرباش میرود، مطرح میشود، آن چنان که برای مثال، گفته شد بیماری کووید 19 تقاص از همجنسخواهان است یا به خاطر گناه مردم آن منطقه سیل آمده و زلزله شده و.... یادداشت من، بیشتر در پی طرح مساله و یا دست کم طرح چند پرسش است و انگیزۀ نوشتن آن در این وضعیت، احساس شعاری و نفرتآمیز بودن فراخوانی است که کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعۀ دانشگاه تهران منتشر کرده است؛ درست در زمانی که خوشبینانه و سادهانگارانه فکر میکردم نفرتها از بین رفته است و امکان پذیرش دیگری به وجود آمده است. این یادداشت دعوتی است به اندیشیدن در بنیادهای علم اجتماعی ما و پرهیز از نفرتپراکنی علیه همدیگر.
1) کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعۀ دانشگاه تهران، فراخوانی [1] برای ترسیم تصویر جهان پس از کرونا منتشر کرده است که انجمن جامعهشناسی هم آن را بازنشر، و در آن مشارکت دارد. در متن فراخوان، با حروف تو پر (بولد) ذکر شده که «بیماری کووید 19... نشانزدهای انکارناپذیر در حوزه... زنان» داشته است. آیا شما هم با عقل سلیم و بدون مراجعه به واقعیتی که هنوز در جریان است و معلوم نیست بر اساس چه پژوهشی این نشانزدهای انکارناپذیر از آن به دست آمده، میتوانید هفت مورد از این نشانزدهایی که انکارناپذیر هستند را ذکر کنید؟ «شعاری و نفرتآمیز؟». کدام تحلیلهای اجتماعی به راستی شعاری و نفرتآمیز هستند؟ آیا امکان ترسیم تصویری از آیندۀ پس از کرونا هست که برای نمونه، در آن سربازگیری اجباری نباشد و دیگر در همین ایامی که ما در خانههایمان ماندهایم و از وعدههای غذایی خود در اینستاگرام عکس میگذاریم و تمرین پختن نان میکنیم و از کشف دوبارۀ زیباییهای استثمار خانگی و کارهایی که همیشه میخواستیم بکنیم ولی وقتش را نداشتیم لذت میبریم، سربازهای وظیفه مجبور به حضور در پادگانها و گذراندن دوران سربازی نباشند؟ کدام یک از ما به راستی سرشار از شعار و نفرتآمیز هستیم؟ به راستی منشاء نفرتپراکنی کجاست؟ کدام بینش ایدئولوژیک جنسیتی، آگاهی کاذب پیشینی برای فهم هر گونه تبعیض در گذشته و آینده، یا کدام تحلیل اجتماعی فهم واقعیت را ناممکن کرده و شعار میدهد و نفرت برمیانگیزد؟
2) باور بدبینانۀ من این است که رجوع به خبرگزاریها و آمارهای رسمی که تحت تأثیر کدهای اخلاقی بنیادگذاری هستند که پیشاپیش نتایج بررسیها را تغییر میدهند، کمک خاصی به حل مسائل نمیکند جز ادعای صوری علمی بودن. با این همه، مطابق گزارش منتشرشده از سوی وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران، نقلشده در خبرگزاری ایسنا در تاریخ 17 فروردین 1399 [2] دستکم در محدودۀ خاص گزارش وزارت بهداشت که احتمالاً هنوز تحت تأثیر کدهای اخلاقی پیشینی قرار نگرفته ولی بعدا حتماً و انکارناپذیر، مستند و اصلاح خواهد شد، «موارد ابتلا در ۷۲ ساعت گذشته 57.2 درصد موارد مرد و 47.3 درصد موارد زن بودند»؛ البته میدانم که با عقل سلیم میتوان پاسخی به چرایی این بالاتر بودن میزان ابتلا داد اما، بر اساس همین گزارش، «موارد فوت در ۷۲ ساعت گذشته 57.7 درصد موارد مرد و 42.3 درصد موارد زن بودند»؛ یعنی مرگ مردان در ایران در اثر کووید 19 در این بازۀ زمانی، بیش از 15 درصد بیش از مرگ زنان بوده است. باز، البته با وارد کردن کدهای اخلاقی پیشینی، و نه با رجوع به واقعیت، میتوان از شیوع رفتارهای بهداشتی و سلامت پرخطر در میان مردان سخن گفت و نیازی به تحقیق بیشتر برای راستیآزمایی ندانست. مطابق گفتوگوی تلفنی یکی از همسایگان با من پیرامون مسایل مشاعات ساختمان، «مردها که میرن درکه قلیون میکشن، اون وقتی که چهچه مستونت بود، فکر زمستونت بود؟» و قص علی هذا. «شعاری و یا نفرتآمیز نسبت به گروههای مختلف اجتماعی نباشد».
3) در جریان سیل لرستان، گزارشی «تکاندهنده» ـ به تعبیر کانال منتشرکننده [3] ـ نوشته شده است که بندی از آن، آینۀ تمامنمای همۀ تحلیلهای اجتماعی ما است و نیازی برای نوشتن من باقی نمیگذارد. در بند آخر این گزارش، نوشته شده است: «تمرکزی برای نوشتن ندارم. فقط چنتا خواهش دارم. وضعیت بهداشت اینجا هر لحظه حادتر میشه، آب کل پلدختر قطعه. جلوی سازمان آب ده دوازده تا شیرآب گذاشتن که کل شهر مجبورن آب مصرفیشون رو از اونجا ببرن، جایی که من امروز لباس گلی میشستم زنی ظرف میشست و مردی سروپای گل آلودش را!» (علامت تعجب از نویسنده است و چیزی از طرف من اضافه نشده است). نفرت از مرد کثیفی که در این وضعیت، پای یکی از آن ده دوازده تا شیر آب، سر و پای گلآلودش را بدون فهم بهداشت و توجه به زن زحمتکشی که استثمارشده برای ظرف شستن، و دختر کنشگری که زیر کثافت پای گلآلود هموطنش، همقومش، برادرش، پدرش، شوهرش، لباس میشوید را به خوبی احساس کردید؟ معنای حقیقی فاصلهگذاری اجتماعی چیست؟ چه کسی کدهای اخلاقی شعاری نبودن و نفرتپراکنی را فراموش کرده است؟ چه کسانی در تاریخ زندگی ما، بیشمار و پیاپی مورد نفرت ما قرار گرفتهاند؟ متوجه شدید چرا آمار مرگ مردان دارای رفتارهای پرخطر بالاتر است و باعث ابتلا و مرگ زنانی که رعایت میکنند هم میشوند؟
4) مطابق پژوهشی که ایسپا انجام داده است [4] و نتایج آن قابل دسترسی است، در ایران، مردان دو برابر بیش از زنان به علت حوادث فوت میکنند (بله چون مردان رعایت نمیکنند و کلهشق هستند)؛ 95 درصد حوادث شغلی منجر به مرگ، و 76 درصد حوادث شغلیای که منجر به مرگ نمیشوند و معلولیت به دنبال دارند مربوط به مردان است (چون مردان فداکار هستند و جامعه کارهای پرخطر را به آنها میدهد؟ نه! چون جامعه سرشار از نفرت نسبت به زنان و تبعیض علیه آنها است و اجازۀ حضور زنان در مشاغل پرخطر را نمیدهد؛ ضمن این که مردان بیمبالات هستند و رعایت نمیکنند، مقصر معلولیت و مرگ خودشان و ضرر دیگران هستند/ خبر سقوط دو کارگر از ارتفاع بیست و پنج متری و کارفرمایی که در این اوضاع تشخیص داده که شغلش پرخطر نیست و کارگرها را به کار گمارده ولی ادعا کرده که کارگرها کووید 19 داشتهاند و پرداخت دیه بر عهدهاش نیست و تازه به کارفرما با مرگشان ضربه هم زدهاند را شنیدهاید؟)؛ 89 درصد مردان الگوی تغذیۀ مناسب ندارند (بله نه به خاطر ضرورت کارگری و بدبختی، چون همه رفیقباز هستند و مجردی درکه میروند) و....
5) احتمالاً شما هم مثل من، از آن دسته آدمهایی بودهاید که تا نزدیک نوروز، ماسک نداشتهاید یا به تعداد اعضای خانوادهتان ماسک و دستکش نداشتهاید. من از مخاطبان عام، از آن برادرم که همین روزها هم در مریوان کولبری میکند و نمیدانم که زنده است یا نه، از علی، دستفروشی که به خاطر «بیماری حاد تنفسی» مرد، از رفیقم در کورۀ آجرپزی، از تک تک شما که خانواده دارید میپرسم، هنگامی که ماسک به اندازۀ افراد خانواده نداشتید، آیا آن ماسک را مرد خانواده به تصاحب خود درآورد و زنان را مجبور کرد برای خرید کلی در زمان قرنطینه بدون ماسک و در شرایط خطرناک، برای خرید مرغ و گوشت و نان هر روزه، از درآمد شخصی خودش به نفع مرد به خرید برود؟ چند مرد در خانواده یا اطرافیان میشناسید که همراه با برنامۀ چکاپ زنان همان خانواده به پزشک مراجعه کرده و تحت نظر بوده است و بیماریهای زمینهایشان تحت کنترل بوده است؟ ما و شما که به کار مددکاری و فعالیت انجیاویی (NGO) مشغول هستیم، چند بار در طول بیست سال فعالیتمان، نسبت به کودکان ذکور مددجو تبعیض مثبت قائل شدهایم؟
آیا کووید 19 از بنیاد توان زدودن نفرت از نرینگی را دارد؟ آیا ما آن اندازه توانا هستیم که همه با هم، زن و مرد، زندگی خوبی داشته باشیم و بدون شعار و نفرتآمیز بودن تحلیل اجتماعی بنویسیم؟ یا تا ابد، تحت کووید 19 و هر بیماری دیگر، مردان، نرینهها شر مطلق افسانهها و قصههای ما خواهند بود و مورد نفرت قرار خواهند گرفت و نشانزدهای انکارناپذیر علیه آنها ردیف خواهیم کردآنآ؟ آیا کووید 19 میتواند بنیادهای علم و تحلیل اجتماعی ایران را تغییر دهد؟ من بعید میدانم و خوشبین نیستم. تحلیلهای اجتماعی ما، متاسفانه، بنا به سرشت و به ضرورت وجودی، سرشار از نفرت و شعار خواهند بود؛ وانگهی نفرت و شعار، وقتی نفرت ما از دیگری و شعار ما بر علیه او باشد، شاقول علم خواهد بود. امکان ندارد «ما» شعاری و نفرتآمیز باشیم. به روشنی علمی و عقلانی بودن شعار «فاصلهگذاری اجتماعی»، که سرشار از شعار و نفرت علیه کسی است که از ما فاصله دارد، یا شعار «در خانه میمانیم» که سرشار از نفرت از دیگری، از زبالهگردها، از معتادهای شوش، از بیخانمانها، مستاجرها، خوابگاهیهای مجرد که یکروزه در عملیات فتح و ظفر از میدان امام حسینها پاکشان میکنیم، یا نه همین برادر دانشجوی من که سرگردان در تهران مانده و گوشۀ خیابان است. آیا ممکن است علم اجتماعی ما، بینش ما به دیگری، به مخالف من، از پی کووید 19 تغییر کند؟ یا کووید 19 اثباتکنندۀ عقلانیت و موقعیت علمی ما است؟ آیا قلبی برای زیستن و حق دادن به دیگری داریم یا یکسر سرشار از نفرت هستیم؟ امروز یا فردا قلبم خواهد ایستاد یا بالاخره، همه با هم کامیاب میشویم و در پیروزی ما کسی شکست نخواهد خورد؟ بیایید به جای ترسیم تصویر جهان برای آیندۀ پس از کرونا، همین امروز کنار گذاشتن نفرتمان از دیگری، از مرد، از نرینه، از کورد، از سیلزده، از کسی که فرودستش کردهایم، از مخالف، از دیگری که مثل شما نیست را تمرین کنیم.
پینوشت:
[1] برای اطلاع بیشتر اینجا را کلیک کنید.
[2] برای اطلاع بیشتر اینجا را کلیک کنید (کد خبر 99011708657)
[3] t.me/Kolbarnews/11031
[4] t.me/ispa95/2291