(مردم شناس و پژوهشگر)
یکم ماه مه روزجهانی کارگر است. اگر چه این به تنهایی نمیتواند پاسخگوی مطالبات این قشر زحمتکش باشد اما فرصتی است که نیازهایشان را به خاطر آورده و به قدر بضاعت خویش صدایشان باشیم.
نبرد نابرابری میان طبقه کارگر و دنیای سرمایهداری قرنهاست که ادامه دارد. نبردی که پس از انقلاب صنعتی شمایل خود را تغییر داد و هدفمندتر بسیاری از کارگران قربانی استثمار نظام سرمایهداری شدند.
وضعیت کارگران ایرانی بهخصوص اخیراً به دلیل تنگناهای اقتصادی رو به وخامت رفته و حال بحران کرونا این هشدار را میدهد که مبادا از این وخیمتر هم بشود.
آمارها نگرانکننده هستنند، مرکز پژوهشهای مجلس از احتمال بیکاری ۶ و نیم میلیون کارگر در اثر بحران کرونا خبر داده؛ بسیاری از کارخانهها و بنگاههای اقتصادی به ورطۀ تعطیلی افتادهاند. برخی کارفرمایان به دلیل ناتوانی از پرداخت حقوق و برخی دیگر نیز با سوءاستفاده از شرایط موجود اقدام به اخراج و تعدیل کارگران کردهاند.
از سوی دیگر امسال در اوج شگفتی شاهد بودیم کارگران در مذاکره برای تعیین حداقل دستمزد خود شکست خوردند و دولت و کارفرمایان در تصمیمی یکطرفه رقم دستمزد آنها را تعیین کردند.
همه خوب میدانیم رقم اعلامشده هرگز به قدر نیاز سبد خانوار و سازگار با نرخ تورم نیست. بدیهی است کارگران زیر فشار مضاعفی قرار بگیرند و این تازه دربارۀ دستهای از کارگران است که در آمار رسمی جای گرفتهاند. اتفاق ناگوار بر آن دستهای از کارگران حادث خواهد شد که در آمار و ارقام دولتی جای نگرفتهاند یا مهاجران غیرقانونی هستند.
آنهایی که در آمار کشوری جای ندارند، کارگران روزمزد و فصلی هستند که در ماههای اخیر به خاطر بحران کرونا بیکار شده و دسته دیگر که حتی در آمار غیررسمی هم جای ندارند کارگران غیر ایرانی و مهاجر هستند که معمولا نیمبها کار میکنند. دربارۀ کارگران کارگاههای زیرزمینی که تن به کار مشقتزا میدهند، کودکان کار، افراد و کودکان زباله گرد هم نگرانی بسیارتر است چرا که همه اینها جزو قربانیان خاموش شرایط فعلی خواهند بود و فشار اقتصادی تحمیلشده بر آنان و خانوادهاشان اثرات مخربی بر جای خواهد گذاشت.
آنچه از ما بهعنوان شهروندان جامعه و حاکمیت بهعنوان نهاد مسئول برمیآید این است که درک مناسبتری از وضعیت این قشر داشته باشیم، اغلب ما عقبۀ کارگری و روستایی داریم، به پاسداشت زحمات پدرانمان و گذشتهای که نباید فراموش شود، آنچه در توان داریم برای کمک به این قشر به کار ببندیم که فرزندان آنها، فرزندان ما و فرزندان این سرزمین هستند و روا نیست که سر با نا امیدی و بغض به بالین بگذارند.