مصاحبه با سخن تازه

مناسبات اجتماعی در دوران کرونا چگونه خواهد بود؟

دکتر سیامک زند رضوی 99.2.18.2بستگی دارد به این که ما امروز چگونه عمل بکنیم و فردا مناسب با پاسخی که امروز می‌دهیم جواب خواهیم گرفت. در حال حاضر در شرایط ایران رعایت فاصله‌های فیزیکی بسیار مهم است و برنامه‌هایی که دولت برای باز کردن و رهاسازی دارد بسیار خطرناک است. زیرا نظام پزشکی ما برای کسانی که نیازمند خدمات درمانی هستند، ظرفیت درمانی نخواهد داشت. برای طبقات فرودست جامعه، بسته‌های حمایتی، جدی و فوری باید آماده کرد. اگر این پدیده رهاسازی کماکان ادامه پیدا کند و به شکست نظام پزشکی بینجامد طبیعتاً مناسبات اجتماعی پس از کرونا متفاوت خواهد بود. امروز باید از کسانی که پس‌انداز ندارند و در خانه مانده‌اند و از آن طرف کسانی که مشاغل‌شان ضرورت دارد همه جانبه حمایت شود.

آموزش و ارتباطات با وجود مجازی شدن بیشتر چه شکلی خواهد گرفت؟

آموزش در کشور ما یک آموزش بانکی هست. یعنی نظام آموزشی یک طرفۀ معلم محور که مجازی شدنش چندان کمکی به کیفیت آموزش نکرده. در حقیقت معلم محور بودن نظام آموزشی ما اتفاقاً خودش را در شرایط راه دور بهتر نشان داده و کم فایده بودنش بیشتر نمود پیدا کرده است. در نظام آموزش و پرورش یعنی برای دوره دبستان و دبیرستان با این که ادعا می‌شود که آموزش مجازی انجام می‌شود اما گزارش‌هایی هست که در حداقل دورۀ ابتدایی 20 درصد دانش آموزان فاقد هرگونه دسترسی به این آموزش‌ها هستند. از آن طرف هم دعوای جدی در آموزش و پرورش هست که از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده شود در حالی که این‌ها فاقد توان و زیرساخت لازم هستند. در نتیجه این چالش‌ها نشان می‌دهد که باندهایی که برای دریافت وام و امکانات برای راه اندازی این مجموعه ها تلاش می کنند فعال هستند و آموزش در حاشیه قرار دارد. بنابراین حسن خوبی که مجازی شدن آموزش داشته به همگان نشان داده که آموزش بانکی و غیرگفتگویی ما چقدر کم فایده هست و شاید یکی از تغییرات دوره پساکرونا این باشد که آموزش به شیوه قبل را هیچ کس جدی نخواهد گرفت. در واقع اگر آموزش سه عرصه آشنایی با بینش های گوناگون، دسترسی به مهارت‌های مختلف و توانایی جستجوی اطلاعات باشد آموزش بانکی در هر سه این عرصه شکست خورده است. نظام تست زنی و کنکور محوری که وجود دارد فعلاً توانسته این پوسته از رده خارج شده را حفظ بکند. پس این امید هست که نظام آموزشی در حال حاضر در مقیاس اجتماعی مورد چالش قرار بگیرد.

ارتباطات شهروندان طبیعتاً متکی به پیام رسان‌هایی مثل واتس اپ تلگرام با وجود فیلترینگ، گسترده تر شده و توانایی خودشان را در این شرایط نشان دادند. نکته دیگر هم که به لحاظ ارتباطات مهم است برگزاری جلسات از راه دور هست که ظاهراً چندین نرم افزار به این جریان کمک می کند به طور مثال ما در هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران مدتی هست یعنی از ابتدای سال 99 جلسات خود را هر هفته با استفاده از اسکایپ برگزار می کنیم و این یک صرفه جویی بسیار عالی در وقت و هزینه‌ها است و من فکر می‌کنم در آینده هم بایستی از این ظرفیت به شکل خوبی استفاده شود.

اولین نکته مهم در این عرصه این است که حداقل طبق مشاهدات من در مناطق شهری و روستایی استان کرمان و بیشتر شنیده‌هایم این را نشان می‌دهد که ما به خوبی با نسلی مواجه هستیم که به زندگی احترام می‌گذارد. نسل جوانی که قدر زندگی را می داند و تمام تلاشش را می کند که در این شرایط پدر مادر و بقیه میانسالان درون خانواده و گروه‌های خویشاوندی را محافظت بکند و یک شکل اصولی این محافظت، منع آنها از شرکت در مراسم بود کاری که برای بسیاری هم نسل‌های ما غیر ممکن بود. الان اما در شرایط امروز و طی چهل روز گذشته مراسمی برگزار نمی شود و تنها از راه دور با پیام، تسلیت گفته می‌شود. از طرفی هم هزینه گزافی که به بسیاری از خانواده‌ها به‌ویژه روستاییان برای برگزاری چنین مراسمی متحمل می‌شوند به تدریج این وقفه این پیام را به جامعه منتقل می‌کند که می‌شود برای این هزینه‌ها راه‌های بهتری پیدا کرد و آنان را مثلاً برای افرادی با شرایط خاص در نظر گرفت که من این را به فال نیک می‌گیرم. از آن طرف دلداری دادن به بازماندگان شکلی را پیدا می‌کند که من در زلزله بم شاهد بودم. در هفته اول که افراد همگی احساس می‌کردند عزیزی را از دست داده‌اند و در آن شراکت دارند. شرایط امروز هم به شکلی شده که تصور مرگ را همگانی کرده و احساس می‌کنند که مرگ به آنها نزدیک است. من معتقدم که اگر پدیده مرگ قرن‌ها در انحصار فلاسفه بود الان دغدغه همه شهروندان و همه گروه های سنی شده است.

کرونا چه تاثیراتی بر سنت‌های قومی و مذهبی گذاشته و چگونه تدوام می یابند؟

کاملاً به انتخاب‌های امروزمان بستگی دارد. در مقیاس فردی حمایت‌های که از هم می‌توانیم داشته باشیم چه حمایت‌های مالی و چه عاطفی هم در مناطق شهری هم روستایی و هم عشایری تعیین کننده خواهد بود. از آن طرف بین حکومت و شهروندان بی اعتمادی در سال های اخیر به شدت و تصاعدی بالا رفته و در واقع بی تصمیمی‌هایی که برای حفظ جان شهروندان در میان حاکمیت وجود دارد به نظر من اگر استمرار پیدا بکند اعتماد عمومی به صفر نزدیک می شود و پیامدهای آن قابل پیش بینی نیست. بنابراین در جایی که حاکمیت تصمیم بگیرد که حفظ جان شهروندان اولویت اولش باشد در عوض اینکه فاصله گذاری فیزیکی را به فاصله گذاری هوشمند تبدیل بکند -که معنی آن وا گذاشتن جامعه به حال خود هست- پیامدهای غیرقابل پیش بینی دارد که شهروندان هم به خوبی می‌دانند. پس در دوران پساکرونا مهم این است که تصمیم حاکمیت در این روزها و در شرایط کرونا چه باشد. این تصمیم‌های حاکمیت، فشاری به نظام درمانی ما تحمیل می‌کند که فرسودگی‌شان تعیین کننده خواهد بود که ما چگونه اعتمادی داشته باشیم و یا اساساً اعتماد از بین برود و حوادث سیر دیگری را در پیش بگیرد.

تا همین جا هم اثر کرونا را بر سنت‌های قومی و گردهمایی‌های سوگواری و جشن و سرور به خوبی شاهد هستیم که به نظر من نسل جوان و تحصیل‌کرده ما در دورترین نقاط کشور این توجه را دارند که برای حفظ عزیزان‌شان این سنت‌ها از راه دور برگزار شود یا به تعویق بیفتد. اثر کرونا بر سنت‌های مذهبی دو گانه بوده است. ما کشوری داریم با حاکمیت مذهبی که یک نگاهش به مذهب سیاسی و یک نگاهش به حل مسائل اجتماعی و بهداشتی، دینی است و این تناقضی هست که امروز شاهد پیامدهای آن هستیم و به همین دلیل هم قرنطینه قم را اجرایی نکرد و چهل روز طلایی از دست رفت. از طرف دیگر کسانی که علم پزشکی اسلامی را تبلیغ می‌کردند کاملاً مجاز به تبلیغات در رادیو تلویزیون رسمی بودند و خیلی طول کشید تا دستور بستن تجمعات را دادند. به نظر من این شرایط در پساکرونا قابل امتداد نیست و جامعه و حاکمیت جور دیگر و متفاوت‌تر تصمیم خواهند گرفت. بعضی وقت‌ها و در لحظه‌هایی از تاریخ، سرعت حوادث تند می‌شود و درس‌هایی را که جامعه در طول ده‌ها سال می‌گیرد در طول یک‌ماه و حتی یک روز بگیرد و ما الان در چنین مقطعی از تاریخ جهان و ایران هستیم.

 

منبع: سخن تازه