(رئیس انجمن جامعه شناسی ایران)

دکتر سراج زاده خرداد98 1به نظر من در حال حاضر مسأله اصلی جامعه ایران و شمار زیادی از کشورهای جهان، چگونگی گذر کم مخاطره‌تر و در عین حال سریعتر از این مرحله و بازگشت به شرایط کنترل شیوع این ویروس است. همگی باید همه توان فکری و عملی خود را روی این دوره گذار و کاهش تلفات آن و حمایت از افراد، قشرها و گروه‎های آسیب پذیر به خصوص فرودستان جامعه متمرکز کنیم. اما برای پیش بینی دوره بعد از کرونا باید مبناها و مفروضاتی داشت. مفروضات من این است: جهان اجتماعی ما را در وهله اول، ساختارهای زیستی، روانی انسان‌ها می‌سازند. این ساختارها با توجه به تفاوت‌های فرهنگی که وجود دارد، تقریباً در همه جهان بنیان‌های مشترک و مشابهی دارند. شاهد این مدعا مشابهت واکنش‌های صورت گرفته به شیوع کرونا در همه جوامع بود؛ از هراس اولیه و هجوم بخش قابل توجهی از مردم به فروشگاه‌ها برای خرید اقلام و کالاهای بهداشتی و پزشکی و مواد خوراکی و گران و کمیاب شدن آنها، تا برخوردهای خوش بینانه و گاه سهل‌انگارانه اکثر سیاستمداران در مواجهه با این مسأله، و نهایتاً، ترجیح و اولویت دادن به سلامت جسمی به عنوان نیاز مبنایی همه انسان‌ها در همه جوامع در مقابل نیازهای اقتصادی و فرهنگی بر اساس نظریه مازلو؛ به نحوی که همه فعالیت‌های جمعی خانوادگی، دینی، هنری، توریستی ، آموزشی و نیز فعالیت‌های اقتصادی برای حفظ سلامت افراد و جامعه در همه کشورهای درگیر تعطیل شدند. جهان اجتماعی ما به صورت غالب بر بنیاد عقلانیت مدرن و همه نهادهای اقتصادی و سیاسی برآمده از آن شکل گرفته است و پدیده‌هایی مثل برجسته شدن همزمان فردیت و هویت‌های شهروندی و مدنی، نهادینه شدن نظام‌های اداری دیوانسالار و بوروکراتیک در همه عرصه‌های زندگی، انقلاب رسانه‌ای و جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ از جلوه‌های این عقلانیت مدرن هستند. این ساختارها برقرار، ریشه دار و تأثیرگذارند و بعد از مهار پاندمی کرونا و گذر از نیاز اساسی امنیت جانی و سلامت، باز هم به دوام خود ادامه می‌دهند و خود را بازسازی می‌کنند. با این دو پیش فرض، به نظر من جهان اجتماعی پس از کرونا تداوم همان جهان اجتماعی قبلی است، با این تفاوت که ممکن است -و بسیار امیدوارم که- بر اساس این تجربه در برخی از زمینه‌ها بازاندیشی‌ها و تعدیل‌هایی صورت گیرد. مثلاً در سپهر اعتقادات دینی، سویه‌ها و تفاسیر عقلانی‌تر از سنت‌های دینی که توان سازگاری با علم جدید را دارند برجسته‌تر و تقویت شوند و از گرایش به خرافه‌های غیرعقلانی کاسته شود. در افکار عمومی حساسیت نسبت به سبک‌های زندگی تهدید کننده محیط زیست بیشتر شود و بر اساس این خودآگاهی تقویت شده محیط زیستی، سبک‌های زندگی مبتنی بر مصرف متظاهرانه و تجملی کمتر شود. در نظام حکمرانی و تصمیم گیری، توجه به عقلانیت کارشناسانه و دانش محور و نیز مبنا قرار گرفتن خیر جمعی تقویت شود. در روابط خانوادگی و اجتماعی عواطف مبتنی برخیر عمومی و توجه به دیگران و نیازهای آنان به عنوان انسان‌های همنوع تقویت شود و همبستگی اجتماعی به عنوان یک ضرورت برای غلبه بر مشکلات بهتر فهمیده شود. خلاصه، باید تلاش کرد و امیدوار بود که تجربه این بحران بزرگ، دو عنصر عقلانیت و خردمندی از یک سو و عواطف مبتنی بر نوع دوستی و دیگر خواهی را از سوی دیگر در جوامع تقویت و در زندگی فردی و جمعی نهادی کند و جهان پس از کرونا جهانی انسانی‌تر باشد.

 

منبع: روزنامه ایران / 16 فروردین 99