در نیمه دوم فروردین ماه سال 88، کلاریس هرن اشمیت، پژوهشگر آزمایشگاه انسانشناسی اجتماعی کلژ دوفرانس (مرکز ملی پژوهشهای ملی فرانسه) با دعوت گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی به ایران سفر کرد و با همکاری گروه مطالعات انسانشناسی فرهنگی انجمن جامعهشناسی ایران و همچنین انجمن ایرانشناسی فرانسه، سخنرانیهایی را ارائه داد.تخصص خانم هرن اشمیت تاریخ، اسطورهشناسی و انسانشناسی ایران و بینالنهرین باستان و به ویژه تاریخ تحول نوشتار است. او نزدیک به سی سال از زندگیاش را صرف مطالعه بر تاریخ تمدن ایران باستان، به ویژه در حوزه هخامنشی و عیلام کرده و اکنون به عنوان یکی از سرشناسترین ایرانشناسان جهان شناخته میشود. او با نگارش آخرین کتابش به نام "سه نظام نوشتاری"برنده چندین جایزه بینالمللی از جمله جایزه " ژرژ دو مزیل " از فرهنگستان فرانسه شده است.
تاریخ نوشتار: زبان، اعداد و نشانهها، در ایران و بینالنهرین باستان
کلاریس هرن اشمیت روز یکشنبه بیست و سوم فروردین، نخستین سخنرانی خود را در ایران با موضوع "تاریخ نوشتار: زبان، اعداد و نشانهها در ایران و بینالنهرین باستان" ارائه داد. این سخنرانی که در فرهنگستان هنر، مرکز هنرپژوهی نقش جهان به زبان فرانسه ایراد میشد، توسط دکتر ناصر فکوهی عضو گروه انسانشناسی فرهنگی انجمن و مدیر گروه انسانشناسی فرهنگستان هنر به فارسی ترجمه میشد.
هرن اشمیت در این جلسه، سخنانش را با بیان یک سوال محوری در آثار اخیرش آغاز کرد: "چگونه یک پژوهشگر تاریخ ایران میتواند از بررسی نوشتار زمان باستان به ریشههای نوشتار کنونی یعنی نوشتار اینترنتی برسد که در آن تمامی معانی به نشانهها و نهایتاً به اعداد 0 و 1 تقلیل مییابد؟" او همچنین گفت: این سوال همچنین پرسش دیگری را پیش میکشد و آن اینکه "چرا چیزی نوشته میشود و اساساً نوشتن چه معنایی دارد؟"
به زعم اشمیت، یکی از راههایی که میتواند ما را به پاسخ این پرسش برساند، بازگشت به زمان شکلگیری نوشتار و بررسی علل و زمینههای پیدایش این پدیده است.
برای شروع این بحث، هرن اشمیت توجه مخاطبان را به وجود یک جریان نشانهشناختی در دوره باستان جلب کرد و گفت: حدود هزاره چهارم قبل از میلاد، جریانی نشانهشناختی بسان یک رودخانه، از سمت بین النهرین و ایران به سوی اروپا و سپس آمریکا روان شد. البته دو جریان بزرگ دیگر هم در همان محدوده زمانی شکل گرفتند که در حوزه بحث ما نمیگنجند؛ یکی جریان جوانهزده در شرق دور و دیگری در آمریکای جنوبی و میانی به نام جریان "مایا".
هرن اشمیت در همین جا پرانتزی باز کرد و با اشاره به نقش رایانهها در بحران اقتصادی فعلی جهان، ادعا کرد که تحول ماهیت معاملات اقتصادی به ماهیتی انتزاعی و نشانهشناختی توسط رایانه، خود یکی از عوامل بروز بحران کنونی است و از این حیث، یک منظر در بررسی این بحران، منظر نوشتاری است.
وی افزود: در ادامه بحث اصلی و در راستای جریان نشانهشناختی در مناطق ایران و بین النهرین، دومین ابداع حائز اهمیت، پیدایش سکه در سال 600 قبل از میلاد، در جایی معادل ترکیه امروزی است؛ سکههایی که ابتدا تنها اعداد بر رویشان حک میشدند. در نهایت ابداع سوم، همان ابداع انفورماتیک یا اطلاعاتی است که به کل، شکلگیری سبک جدیدی از ثبت اطلاعات را موجب شد. پس از ابداع سکه، به تدریج نوشتار نیز در کنار اعداد بر روی پولها حک شد.
اشمیت این مرحله را یکی از نقاط تاریخی این حوزه میداند که در آن، عدد و زبان با یکدیگر در میآمیزند و اینگونه نتیجه میگیرد که که حاصل تعاملگونه زبانشناختی نوشتار با گونه عددی و پولی آن، موجد سنتزی میشود که همان نوشتار انفورماتیک است.
از این جای بحث به بعد، هرن اشمیت با نمایش تصاویری از اسناد اولیه و سنگی حسابداری نشان داد که انسانها در آن دوران، چگونه با ساخت اشیای حامل تصاویر خاص و قرار دادن آنها در بدنه گلولهای گِلی، تعداد و نوع اموال خود را ثبت میکردند و به بیانی دیگر اعداد را تجسم مادی میبخشیدند. همین نشانهگذاری تعداد اموال بر روی سطوح گِلی به زعم اشمیت، نقطه آغاز نوشتار به صورت تکاملیافته و پسینی آن است. حضور جای خالی اجسام گِلی بر روی گلوله گِلی بزرگتر، در واقع نشانهای است که ما را به وجود خارجی تعدادی از اجسام فیزیکی در جایی دیگر رهنمون میشود و بدبن ترتیب میتوان گفت که اینگونه بود که رابطهای میان عدد و نوشتار شکل گرفت.
نکته تاریخی و اجتماعی قابل توجه از نظر این پژوهشگر فرانسوی این است که ابداع نوشتار چه در ایران و چه در عراق و مصر، دقیقاً زمانی رخ داده که از پیش جریان انباشت ثروت و قوام مالکیت خصوصی، نیاز به حسابداری و سیستم ضبط و ثبت را شکل داده است.
هرن اشمیت در پایان، نتیجه بحث خود را در در جملهای مختصر چنین بیان کرد: با توجه به اشیاء باستانی به دست آمده از دو منطقه ایران و بین النهرین، میتوان ادعا کرد که نوشتار نوعی از مادی شدن اعداد بوده و در واقع، همیشه با اعداد پیوند داشته است؛ چنانکه ما امروز شاهد این رابطه تنگاتنگ در نوشتار انفورماتیک هستیم.
تاریخ نوشتاری زبانها: نمونه ایران باستان
دومین سخنرانی کلاریس هرن اشمیت، روز بیست و پنجم فروردین ماه، با عنوان "تاریخ نوشتاری زبانها: نمونه ایران باستان" در محل دفتر انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران برگزار شد. او در این بحث خود، با اشاره به تجربهاش به عنوان یک متخصص ایران هخامنشی و متون پارسی باستان و عیلامی، گفت: من در مطالعاتم در این زمینه، با فراوانی و تکثر بسیار زیاد زبانهای نوشتاری مورد استفاده در مراکز قدرت هخامنشی روبهرو شدم و در واقع، از همین نقطه بود که مسأله اساسی نوشتار برای من مطرح شد؛ به گونهای که موضوع را صرفاً در قالب زبان ندیده، بلکه به پدیده نوشتار از نقطه نظر انسانشناختی پرداختم.
وی در این سخنرانی خود، با تاکید بر ماهیت و جوهر نشانهها در زبانهای مختلف این حوزه، مفاهیم "شناسهنگار(logogramme) " (در سومر، عیلام و غیره)، "هجا نگار(syllabogramme) " (سومری، اکدی، عیلامی)، "الفبا- هجانگار (alpha-syllabogramme)" (پارسی باستان)، "نظامهای الفبایی ثبت کننده مصوتها" (پیش سینایی، فنیقی و غیره) و "نظام الفبایی با ثبت مصوتها و صامتها" (یونان و لاتین و غیره)، را مورد بررسی قرار داد و در واقع، از این زاویه، به فرایند تطور نوشتار زبانشناختی پرداخت و البته در این خصوص بیش از همه نوشتار در ایران باستان را مورد تأکید قرار داد. او در بحث خود، خاطرنشان کرد که این تاریخچه باستانی نوشتار میتواند ما را در درک پدیدههای جدید بسیار کمک کند.
انسانشناسیِ تاریخیِ یک فن: نوشتار در ایران باستان
سومین و آخرین سخنرانی کلاریس هرن اشمیت، با عنوان "انسانشناسی تاریخیِ یک فن: ابداع نوشتار" روز بیست و ششم فروردین ماه سال جاری، در سالن کنفرانس انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. او در این سخنرانی، ضمن اشاره به ابداع خط؛ به مثابه یک نظام نوشتاری در سومر و بین النهرین و همچنین با تأکید بر نقش این ابداع نشانهشناختی که به عنوان یک جریان بزرگ از نمادها خود را به سراسر منطقه خاورمیانه، مدیترانه و اروپا گسترش میدهد، این ابداع را با نظامهای شمارشی و ریاضیات مرتبط کرده و سرانجام نتیجه نهایی را در نوشتار رایانهای بررسی کرد که در آن، ترکیبی از خط، عدد و تمام نشانههای دیگر دیده میشود.
هرن اشمیت در آخرین سخنرانی خود در این زمینه، موضوع را از دیدگاهی انسانشناختی بررسی کرده و نوشتار را به عنوان نوعی "برونی شدن بازنمودهای کالبد و اندامهای انسانی (دهان، چشم و مغز)" مورد توجه قرار داد. او بدین صورت نشان داد که چگونه این فرایند زندگی انسان را به کلی دگرگون میکند.