دکتر فهیمه نظری*

نشست ساعت 17 شنبه مورخ 27 بهمن ماه 1397 از سلسله نشست‌های «خانواده در بستر پژوهش» گروه علمی– تخصصی جامعه‌شناسی خانواده با عنوان «بررسی کنسرت های ویژه‌ی بانوان، فرصت ها و چالش ها» در گالری آ با همکاری گروه هنر انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. سخنرانان این نشست پری ملکی (هنرمند و پیشکسوت آواز، مدرس و موزیسین)، شهلا میلانی (خواننده آواز ملل و سوپرانو)، ملیحه مددی (مجری و پژوهشگر اجتماعی) و دکتر عالیه شکربیگی (مدیر گروه جامعه شناسی خانواده) بودند.

در ابتدای این نشست دکتر نیره توکلی (مدیر گروه جامعه شناسی هنر انجمن جامعه شناسی ایران) که مدیریت جلسه را بر عهده داشت، ضمن عرض خیر مقدم و خوشامد گویی به حاضرین در جلسه به معرفی و سوابق فرهنگی هریک از سخنرانان جلسه پرداخت و گفت: پری ملکی، مدرس و هنرمند آواز و موزیسین با سابقه 35 سال تدریس و نشان درجه یک هنری و سابقه 25 سال اجرا در تالار وحدت و کل اروپا همچنین اجرا در یونسکو و در کشور فرانسه است که در جشنواره هجدهم جایزه برتر را نیز کسب کرد. وی همچنین مدیریت آموزشگاه موسیقی خنیا را بر عهده دارد. شهلا میلانی نیز مدرس دانشگاه و هنرستان موسیقی دختران است و تاکنون اجراهای زیادی در تالار وحدت داشته است. او فعالیت هنری خود را در سن 14 سالگی آغاز نمود و تخصص ایشان در ساز سنتور و پیانو است. میهمان دیگر این نشست ملیحه مددی کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی است که تا کنون اجرای بسیاری از همایشها و کنسرتها در سازمانها و ارگانهای مختلف و برنامه های تالار وحدت را بر عهده داشته است.

دکتر توکلی با تشکر از میهمانان حاضر در نشست، از سخنرانان درخواست کرد تا به ارائه نظر و دیدگاه های خود پیرامون دغدغه ها، فرصت ها و چالش هایی که پیش روی کنسرت بانوان وجود دارد؛ بپردازند. سپس ملیحه مددی پژوهشگر حوزه موسیقی زنان صحبت خود را با بیتی از حافظ آغاز کرد:

الا یا ایهاالساقی ادر کاساَ و ناولها                            

که عشق آُسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

او گفت: سپاس بیکران خدایی را که به ما هنر سخن گفتن و هنر آواز را آموخت و از روح پاک خود در زیباترین آفرینشش به ودیعه گذاشت و بر آفریننده اش "فتبارک الله الحسن الخالقین" گفت. موسیقی هنر بیان احساسات بوسیله ی صداهاست، موسیقی تراوش احساسات واندیشه های آدمی است؛ موسیقی یا ترانه به هر نوا و صدایی گفته می شود که شنیدنی وخوشایند است. آدمی با شنیدن یک آهنگ زیبا و جذاب می تواند خستگی یک روز کاری را از بین ببرد. موسیقی جبران ناکامی هاست. به قول حکیم ابوعلی سینا موسیقی صدای خداوندی است. بتهوون میگوید: هرجا که سخن بازآید موسیقی بکار آید.

ملیحه مددی ادامه داد:علت تاثیر موسیقی به جهت ترشح هورمونی در مغز است که موجب شادی و نشاط می شود. موسیقی درمانی قدمتی به درازی تاریخ دارد. گفته می شود حضرت داود برای درمان شائول پادشاه بنی اسرائیل با نواختن ساز وآواز به کاهش درد روحی و جسمیش می پردازد و افلاطون می گوید شما ثقیل ترین روح را در اختیار من قراردهید من قادرم با نیروی موسیقی کدورت را برطرف کنم و مردی هوشمند و سلحشور تحویل شما دهم. از آنجا که موسیقی زبان مشترک ملل است، من به عنوان یک بانوی ایرانی و کسی که به خاطر تجربه زیسته ام همیشه با چالش ها و مشکلات بانوان هنرمند ایرانی در راستای نقش آفرینی هنر این عزیزان ارتباط نزدیک و تنگاتنگی داشتم و از نزدیک این نگرانی ها و سختی ها را احساس می کردم همواره به این می اندیشیدم که راهی برای آرامش و گامی کوچک بردارم وهمه ی اینها باعث شد (عنوان پایان نامه ام را کنسرت های بانوان؛ چالش ها و فرصتها) قرار دهم و با جدیت تمام به این پژوهش بپردازم وخداوند را بسیار شاکرم که از طرف انجمن جامعه شناسی ایران مورد استقبال قرار گرفت و فرصتی فراهم شد تا نشستی با حضور هنرمندان پیشکسوت بانو با همراهی انجمن و جمعی از دوستداران هنر و مخصوصاَ حمایت از بانوان هنرمند موسیقی و آواز رقم بخورد و قطعا نشستهایی این چنین می تواند مسیر بسیار سخت و دشوار این عزیزان را سهل تر وآسانتر نماید و جای دارد از زحمات و پیگیری‌های دکتر شکربیگی و دکتر نظری سپاس وقدردانی را داشته باشم.همانطور که می دانیم کنسرت ها از نوع رسانه های حضوری هستند که بیشترین تاثیر را برمخاطب دارند و از آنجا که با احساسات وعواطف مخاطبین در ارتباطند قطعا می توانند به صورت هدفمند پیامها را در کوتاهترین زمان به مخاطب ارسال کنند و این یعنی تاثیر شگفت انگیز موسیقی.

پژوهشگر و کارشناس حوزه موسیقی در ادامه سخنان خود گفت: هرچه بیشتر پژوهش می کردم مشکلات و چالش های بیشتری درپیش روی این هنرمندان توانای سرزمینم می دیدم. نخستین گام برای اجرای یک اثر هنری می بایست شعر و ترانه، موزیسین ها، نوازندگان، خوانندگان و کل گروه از طریق وزرات ارشاد مهر تا ئید بگیرند و بعد از این مرحله است که زمان کوتاهی فرصت زمانی برای تبلیغات و فروش بلیط می ماند. اجرای بانوان برخلاف سایر اجراها وکنسرت ها هیج گونه تبلیغاتی نمی توانند داشته باشند و شرایط برای انتشار آلبوم هم فراهم نیست و تبلیغات فقط به دنیای مجازی ختم می شود وآن هم با شرایط و قوانین خاص خود. ازطرفی ساعات اجرای این کنسرتها همیشه در ساعات 14ظهر است یعنی زمانی که حتی بانوان خانه دار هم فرصت حضور ندارند چه رسد به بانوان شاغل، و گاهی وسط هفته که تمام این عوامل در کنار هم ریزش مخاطب را به همراه خواهد داشت و به ندرت پیش می آید که برنامه ای اسپانسر داشته باشد و معمولا به جهت ریسک بسیار بالا در این برنامه ها اسپانسرها حمایتی نمی کنند چرا که قطعاَ بازده ی مالی نخواهند داشت و تمام اینها باعث می شوند هنرمندان شرایط بسیار دشواری را جهت ترسیم نقش هنری خود به جان بخرند و فقط عشق است و بس که این عزیزان را به سوی جاودانگی وماندگاری ونقش آفرینی هدایت می کند. مشکل دیگر نبود سالن های مختص اجرای بانوان درسراسر کشور است که متاسفانه فقط به دوسالن وحدت و نیاوران می توان اشاره کرد که در پایتخت واقع شده اند و شرایط برای حضور فعال هنرمندان سایر شهرهای میهن مان دوراز دسترس است. تالار وحدت پذیرای اجرای هنرمندان درجه یک نظیر خانم پری ملکی و میلانی،هنگامه اخوان در آواز و فرزانه کابلی درحرکات نمایشی و در سالن نیاوران هنرمندانی که شرایط حضور برایشان در تالار وحدت مهیا نیست به هنرنمایی و نقش آفرینی می پردازند و باید مسیر طولانی را سپری کنند تا به سن تالار وحدت راه پیدا کنند. موسیقی نه تنها تغذیه روح بلکه غذای جسم نیز هست و چه بسیار بیمارانی که توسط موسیقی درمانی به بهبودی کامل می رسند و در حال حاضر بالای 50کشور در سراسر دنیا به صورت تخصصی در رشته موسیقی درمانی به فعالیت می پردازند و این نشانگر توجه خاص به این هنر زیبا و شگفت انگیز خداوندی است. و قطعاً درجامعه ای که نیمی از جمعیت آن را بانوان تشکیل می دهند بسیارزیباست که مادرانی شاد و پ رطراوت و هنرمند داشته باشیم چرا که شادی بانوان یعنی آرامش و امنیت فرزندان و کانون گرم خانواده و خانواده هایی که شادمانی درآنها نهادینه می شود یقیناً پیش به سوی جامعه ای سالم، شاد و با نشاط خواهد بود. در پایان خداوند مهربان را بسیارشاکرم که مثل همیشه نگاه مهربانش همراه وهم گام من بود ودستان گرفته ام را هرگز رها نکرد ومرا در راستای رسیدن به اهدافی والا و ارزشمند در جهت هنرآفرینی بانوان هنرمند سرزمینم یاری نمود. به امید روزی که بانوان عزیزمان سفیر فرهنگ غنی ایرانی، ملی ومذهبی ما در فراسوی مرزهای جغرافیایی باشند و همیشه خوش بدرخشند چراکه بانوی ایرانی شایسته ی بهترینهاست.

میهمان بعدی نشست استاد پری ملکی بود. او گفت: در این‌جا که قرار است از زاویه‌ی جامعه‌شناسی به موضوع کنسرت بانوان پرداخته شود، من هم سعی می‌کنم به این مسئله به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی نگاه کنم و نه تحلیل فرهنگی و هنری آن. کنسرت بانوان پس از انقلاب اسلامی و از اوایل دهه‌ی ۷۰ شکل گرفت. پیش از انقلاب چیزی به نام کنسرت بانوان وجود نداشت، اما تنها یکی، دو ارکستر بانوان فعالیت داشتند. با این وجود پدیده‌ی اجرای موسیقی زنان برای زنان چیزی نیست که منحصر به عصر مدرن و زمان حال باشد. این سنت پس از اسلام در مجامع زنانه و اندرونی‌ها وجود داشته است. در مراسم مذهبی، چه عزاداری و چه مراسم شادی نظیر اعیاد مذهبی، جشن‌های ملی و عروسی و ختنه‌سوران و غیره در میان زنان وجود داشته است. این سنت فرهنگی حتی پس از مشروطه که حضور خوانندگان زن در مجامع عمومی دیگر مشکلی نداشت، همچنان در میان مردم کوچه و بازار متداول بوده و هست.

این پیشکسوت موسیقی در ادامه سخنان خود گفت: پس از انقلاب اسلامی با وجود تعطیل شدن فعالیت زنان خواننده، زنان نوازنده همچنان فرصت فعالیت در ارکسترهای کوچک و بزرگ را داشتند، بنابراین وقتی از کنسرت بانوان صحبت می‌کنیم به شکلی از موسیقی اشاره می‌کنیم که محور آن یک زن خواننده است. اولین تأثیر مهم و مثبتی که «کنسرت‌های بانوان» در پی داشتند و اساساً به همین منظور پدید آمده بودند، بازگرداندن حرفه‌ی خوانندگی زنان به جامعه بود. در پی این اتفاق بزرگ، زنان بسیاری به فراگیری جدی ردیف‌های آوازی در موسیقی سنتی مشغول شدند و این تفاوت مهم و عمده‌ی زنان خواننده پیش و پس از انقلاب است. تعداد انگشت‌شماری از خوانندگان مطرح و مشهور پیش از انقلاب به طور آکادمیک یا حرفه‌ای تعلیم دیده بودند در حالی که اکنون اکثریت زنان خواننده تعلیم‌دیده هستند و دوره‌های آوازی را گذرانده‌اند. از امتیازات یا فرصت‌هایی که کنسرت‌های بانوان ایجاد کردند، استفاده از نوازندگان زن به طور حرفه‌ای است. چیزی که در زمان گذشته و حتی پیش از انقلاب نیز به این وسعت نبود. با وجود تعداد زنان نوازنده‌ای که از هنرستان‌ها فارغ‌التحصیل می‌شدند، اما تعداد نوازندگان زن فعال در ارکسترها، به ویژه گروه‌های سنتی و پاپ بسیار اندک بود و چهره‌های شناخته‌شده‌ی انگشت‌شماری وجود داشتند. پس از انقلاب، در سال‌های اولیه‌ی شکل‌گیری کنسرت‌های بانوان محدودیت‌های زیادی در زمینه‌ی پیدا کردن زنان نوازنده‌ی حرفه‌ای وجود داشت، اما به تدریج با بیشتر شدن «کنسرت‌های بانوان» این تعداد فزونی گرفت و زنان نوازنده فرصت یافتند نخست در گروه‌های بانوان به هنرنمایی بپردازند و کم‌کم راه خود را بیشتر در میان ارکسترهای مختلط باز کنند. پیش از آن که به تهدیدات یا تحدیدات «کنسرت‌های بانوان» بپردازم بد نیست به موردی اشاره کنم. در همه‌ی سال‌های فعالیتم هر وقت برای خارجی‌ها به‌خصوص زنان خارجی درباره‌ی موسیقی بانوان برای بانوان صحبت کرده‌ام به نظرشان این یک اتفاق بسیار جالب و حتی فمینیستی آمده است.

این استاد هنرمند و موسیقی دان گفت: آنچه در یک فرهنگ و جامعه ممکن است محدودیت به حساب بیاید در جای دیگری ممکن است معنایی کاملاً مثبت و انقلابی پیدا کند. در جامعه‌ی ایران پس از انقلاب، استفاده‌ی تازه از یک سنت ریشه ‌دار مردمی، تبدیل به کاری مهم و امروزی و رو به جلو شد. پس پیدایش کنسرت‌های بانوان یک گام بزرگ و مثبت و یک ضرورت بود. حالا ببینیم ادامه‌ی راه به کجا رسیده که می‌تواند این پدیده را به یک تحدید یا تهدید تبدیل کند. کنسرت بانوان یک راه حتمی برای گذر از مرحله‌ای به مرحله‌ی دیگر بود. پس از امکان حضور زنان خواننده به عنوان همخوان در گروه‌های مختلط و وجود شنوندگان زن و مرد، امروز دیگر کنسرت‌های بانوان، بازگشتی به همان سنت‌های مردمی و مجالس زنانه است که در آن صرفاً سرگرمی و ساده‌پسندی را در خود دارند و نه آموزش فرهنگی زنان و نه فراهم ساختن عرصه‌ای برای حضور زنان در جامعه (چه در جایگاه شنونده چه هنرمند).

سخنران بعدی نشست دکتر شکربیگی بود. ایشان ضمن عرض خوشامد گویی به میهمانان حاضر در جلسه گفت: به نظر من موسیقی زمانی به عنوان یک امر اجتماعی در نظر گرفته می شود که موجب پیوند و همبستگی در جامعه می شود. موسیقی زبان یک قوم، یک جامعه است. موسیقی موجب شادی جامعه می شود. در موسیقی؛ عشق ساحت آن را می طلبد و مسلماَ رنج در این راه عاشقانه وجود دارد. امروزه اراده ای وجود دارد که می خواهد موسیقی را حذف کند و همواره این پرسش مطرح می شود که موسیقی چه سهمی در سبد کالای فرهنگی خانواده ایرانی دارد. در حال حاضر زنان در عرصه موسیقی با تبعیض ها و نابرابری‌ها روبرویند و به نظر می رسد در این رویارویی زنان علیه زنان هستند.

مدیر گروه جامعه شناسی خانواده انجمن جامعه شناسی ایران ادامه داد: به نظر می رسد در این راه این هنرمندان زن که درعرصه موسیقی فعالیت می کنند و به امر موسیقی به معنای واقعی آن مبادرت می کنند با مشکلات و سختی های عدیده ای مواجهند. آنان علاوه بر آن که با ساختارهای موجود که موانع جدی بر سر راه آنها بوجود آورده است با بانوانی هم روبرو می شوند که با موسیقی مخالف هستند. حل این امر میسر نمی شود مگر در سایه گفتگو.

سخنرانی بعدی نشست شهلا میلانی خواننده آواز ملل و سوپرانو بود. او گفت: به عنوان یک نقطه آغازین باید بگویم تولید صوت یا صدا در انسان یکی از مکانیزم های بسیار ظریف و پیچیده است که در بین موجودات عالم منحصر به فرد به نظر می رسد و این موضوع من را وادار کرد تا به خود جرات دهم تا در مورد موسیقی بانوان مطالبی را که بر دوش خود دارم، مطرح کنم و درواقع نیاز به همفکری با متخصصان جامعه شناس و در حقیقت طیف زیادی ازهنرمندان در رشته های مختلف به ویژه بانوان آواز خوان که با چالش های مختلف مواجه هستند مورد نقد و بررسی قرار دهم. هرچند انسان امروزی بر بسیاری از مفاهیم هنر علمی غلبه کرده اما کماکان ناشناخته های بسیاری وجود دارد. بنظر من تفکیک ارائه هنری با نگاه تخصصی و علمی از اصواتی که شاید در شان نام هنرموسیقی هم قرارنگیرد؛ متاسفانه تاکنون نتوانسته شرایطی فراهم آورد که هنرمندان خصوصاَ بانوان آواز خوان در حیطه تخصصی خود بتوانند تفاوتها را در زمینه کارهنری نشان دهند. به نظر می رسد یکی از دلایل، نبود اجماعی از اهالی فن با دیدگاه های علمی و هنری است تا راهگشای مشکلات و کاستی های خود باشند.

استاد شهلا میلانی افزود: یکی ازخطراتی که می تواند موسیقی خصوصا آواز بانوان را تهدید نماید همواره بی توجهی و عدم شناخت درست این مهم ازسوی جامعه و مسئولین است. بانوان آوازخوان سرزمین ما کماکان با مشکلات و مسائل حاشیه ایی درگیر هستند که در سایر نقاط دنیا حتی به ذهن افراد هم خطور نمی کند چرا که آنها تنها به مسائل تکنیکی و هنری می پردازند. به بیانی دیگر وجود چنین معضلاتی سبب شده است تا آواز خوانی به نوعی ریاضت کشیدن تبدیل شود و صرفاَ شوق و علاقمندی است که ادامه کار را ممکن می سازد. اما گاه آنچنان تبعیضات و مسائل جانبی عرصه را تنگ می کند که هنرمند را در ادامه مسیر خود مردد می کند. ولی با وجود تمام نارسائیها همواره نیروی درونی نهیب می زند که باید راهی برای حل این مشکل وجود داشته باشد و دوباره دغدغه او آواز می شود و در این راستا چنان عشقی به مخاطبین خود القا می کند که در کمال حیرت، شاهد تأمل متقابل در شناساندن هنر خود می شود. مشکل دیگر عدم تشخیص هنرعلمی از ارائه کار بی تفکر در سایه نام «هنر آواز» است که مضرات وآسیب های آن به هنر؛ سوق دادن مخاطبین به سمت ساده پنداری و ساده اندیشی و ترویج پذیرش ابتذال هنری است. راه حل این معضل می تواند به کارگرفتن کارشناسان دارای تحصیلات و تجارب کاری در جهت رسیدن به استانداردهای بالای هنری باشد. امروزه تبلیغات دردنیا نقش بسزایی دارد که البته هنر موسیقی نیز از این امر مستثنی نیست. استفاده درست و بدون تبعیض از تبلیغات در پوستر، بنر، بیلبورد، فضاهای مجازی و سایر رسانه ها که روز به روز ضرورت آن بیشتراحساس می شود که متاسفانه بانوان از این ابزارهم محرومند و این خود مشکلی بر دوش بانوان است. مسلماَ شکل گیری بهینه کنسرت‌های بانوان در سطح استاندارد بدون حمایت سازمان‌های مسئول و اسپانسرها نمی تواند به تغییرات کیفی چشمگیر دست یابد. به نظر می رسد در صورت مذاکره و تأمل با مسئولین ذیربط بتوان آنان را به باور بازگشت و سودآوری مالی متقاعد کرد.

میلانی در ادامه به سایر مشکلات کنسرت بانوان اشاره کرد و گفت: شرایط شغلی ما هنرمندان با اکثر مشاغل تفاوت دارد و راهی پرفراز و نشیب و همراه با غم و شادی دارد. افسوس که موسیقی در درک عده ای کاری سهل الوصول، تفننی و ظاهراَ آسان تلقی می شود. چنین تفکری ناشی از عدم آگاهی جامعه نسبت سختی های شغل موسیقی دانان است و برخورد نابجایی که منجر به عدم حفظ آرامش روح وجان آنان وهیجانات منفی ناخوشایند که بارها تجربه می کنند، می شود.

او در پایان بحث خود گفت: هرفردی در مسیرزندگی خود مایل به دستیابی موفقیت های روز افزون است. بانوان هنرمند نیز از این قاعده کلی مستثنی نیستند. آنها علاوه بر مدیریت زندگی شخصی نیاز به مدیریت در پیشرفت هنری خود نیز را دارند. در این راستا با توجه به نیاز هنر موسیقی جامعه الگوهای رفتاری مسئولین باید در جهت ایجاد شرایط مناسب محیطی، روانی، امکانات و تجهیزات مناسب و حفظ آرامش هنرمندان جهت اجرای موفق، بدون تنش و اختلالات موجود در اجرا باشد. همچنین انتظار می رود تا مسئولین از محافظه کاری در مورد اقدامات کیفی و تمهیدات موقت جهت کنسرت های آواز بانوان پرهیز نمایند تا به عادت رفتاری درست و اصولی تبدیل شود. مهارت در ایجاد انگیزه را مسئولین هنری باید مدیریت نمایند. شرایط مطلوب انگیزه یکی از عوامل مهمی است که باید به آن توجه کرد. خوشبختانه در بسیاری از گروه‌های موسیقی می توان انگیزه برای پیشرفت و تغییر را ایجاد کرد و این یکی از عوامل مهم و مثبت است. سخن خودرا با این سوال به پایان می رسانم «چگونه می توان مسئولین را به حمایت و ایجاد انگیزه در راستای ارائه هنروالا ترغیب نمود؟».

این نشست با پرسش و پاسخ میان حاضران و مهمانان پایان یافت.

 


 

*تهیه و تنظیم گزارش