یکسال از فاجعه زلزله بم گذشت. این حادثه، زنگ خطری برای همه ایرانیان و همه شهرهای ایران بود. از این‏رو حفظ و تداوم بحث و گفت و گو درباره بم و انتقال تجربه‏ های آن در عرصه عمومی یک ضرورت است. مطبوعات در سالگرد بم، برخی از وجوه کار و زندگی و بازسازی این شهر را در یکسال گذشته منعکس کردند اما گفت و گوی همه جانبه‏ای درباره این تجربه در نگرفت و گزارش‏ها بیشتر جنبه خبری داشت. در این فضا در تاریخ 19 دی ماه 1383 گروه علمی ـ تخصصی شهر انجمن جامعه ‏شناسی ایران، با حمایت مالی گروه مشاوران آتیه سمیناری با عنوان «بم یکسال پس از فاجعه» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ـ تالار شریعتی ـ برگزار کرد. در این سمینار برخی مسائل بم، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و فرصتی بود تا افرادی که گرد هم آمده بودند، مسائل و مشکلات را مطرح کنند.

این افراد که طی یک سال گذشته با پیامدهای زلزله بم درگیر بوده و در جریان بازسازی آن از نزدیک کار کرده ‏‏اند، گروه هم آمدند تا به بررسی و مسائل و مشکلات بپردازند. اعضای گروه شهر انجمن جامعه‏ شناسی همانطور که در سخنان مقدماتی خود، به عنوان هیئت رئیسه سمینار اشاره کردند به این سمینار به مثابه فرصتی برای مستندسازی وقایع و رویدادهای بم در سالی که گذشت می‏نگریستند. سمینار با خوشامدگویی و سخنرانی کوتاه دکتر سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه ‏شناسی ایران، آغاز شد. دکتر معیدفر در سخنان خود به حادثه سونامی اشاره کرد و ضمن ابراز همدردی با آسیب‏ دیدگان آنجا، اهمیت درس آموزی از زلزله بم برای سایر شهرهای کشور را یادآور شد.

خانم اعظم خاتم نیز ضمن خوشامدگویی به مهمانان گفت: پس از دو بازدید که طی سال گذشته از بم داشتیم، قرار ما در گروه شهر بر این بود که اگر همه ما امکان کار تحقیقی درباره بم را نداشتیم؛ وظیفه ایجاد فضای بحث و گفت و گو درباره بم در یک حوزه عمومی را حفظ کنیم.

وی در ادامه به سابقه فعالیت‏های گروه جامعه‏ شناسی شهر در انجمن اشاره کرده که یکی از آنها انتشار خبرنامه ویژه بم در سال گذشته بود.

دکتر اجلالی نیز هدف سمینار را استمرار آگاهی و مستندسازی رویدادهای بم عنوان کرد و نقش گروه را در طرح ابعاد اجتماعی و انسانی موضوع زلزله مورد بررسی قرار داد.

دکتر تاج‏بخش از ضرورت تقویت رشته جامعه‏ شناسی فاجعه و موضوعاتی که در زمان فاجعه، قبل و بعد از آن اهمیت دارد سخن گفت. سپس، دکتر اسماعیلی رئیس شورای شهر بم، برای سخنرانی دعوت شد دکتر اسماعیلی ضمن تشکر و تقدیر از همة مردم ایران که بم را فراموش نکردند و از جمله از انجمن جامعه ‏شناسی، شعری را درباره بم قرائت کرد؛ ”گفتگو از بم ویرانه فراوان باشد، از خدا می‏طلبم لطف به پایان نرسد“.
دکتر اسماعیلی وضعیت بم در یک سال پس از فاجعه را چنین تشریح کرد:

«در ابتدا همه چیز خوب پیش می‏رفت ولی متأسفانه به علت تعدد تصمیم‏گیری ‏ها، مدیریت درستی اعمال نشد. بسیاری از فعالیت هایی که امروز در بم انجام می‏شود مغایر با خواسته‏ های مردم است؛ مثل ساخت اردوگاه‏ها که استقبال چندانی از آن نشد. همچنین در قسمت شرقی بم که روی گسل است ساختمانی‏هایی در حال ساخت است که ممکن است محکم باشد ولی مردم می‏ترسند در آنجا سکونت داشته باشند؛ یا 16 هکتار زمین را برای ساخت پرورشگاهی با ظرفیت 2000 کودک در نظر گرفته ‏اند که همه بچه‏های بی‏سرپرست را یکجا جمع کنند ولی مردم ترجیح می‏دهند که بچه ‏ها در محلی که زاده شده‏ اند نگهداری شوند و اگر لازم است، پرورشگاه‏ هایی با ظرفیت 20 یا 30 نفر ساخته شود. ما مخالف یک سایت متمرکز اداری در شهر بودیم چون باعث تمرکز همه ادارات در یک قسمت شهر می‏شد. در واقع، بم بدون مشارکت و اعمال نظرات و پیشنهادات مردم سرپا نمی ‏ایستد. بنابراین باید بازسازی شهر براساس سه اصل رضایتمندی مردم، هویت شهر و استحکام قرار گیرد. مردم می‏خواهند بم با کمک متخصصین ولی با مشارکت خودشان ساخته شود».

مهندس ایرج کلانتری عضو شورای معماری شهر بم نیز در سخنرانی خود مطالبی در مورد فعالیت‏هایی که این شورا در بم انجام داده است عنوان کرد و چنین گفت: شروع فعالیت شورا از اردیبهشت 83 بود و قرار است این شورا عهده‏دار کیفیت اتفاقاتی باشد که به عنوان معماری در شهر و محدودة شهرستان بم رخ می‏دهد. بر این اساس، نقشه و کیفیت ساخت ساختمان‏هایی که در شهر ساخته می‏شود باید مورد تأیید شورا باشد. این نظارت زمان بر است و مرحله تأیید نقشه یا تأیید کیفیت واحد ساخته شده، مدتی طول می‏کشد. همین طولانی شدن زمان باعث نارضایتی و اعتراض مردم شده است. ما براساس مطالعه معماری بم قبل از زلزله یک تلقی از خانه باغ‏های بم پیدا کردیم متأسفانه طی سال‏های اخیر الگوبرداری از یک معماری شهری تهران اثر خودش را در بم گذاشته بود و بسیاری از ارزش‏های معماری سنتی و بومی در بخش‏های نوساز بم از دست رفته بود. به هر حال بازسازی بم یک حجم عجیب ساخت و ساز را به وجود می‏ آورد و اگر ما زمانی را به عنوان هدف برایش قرار بدهیم، مثلاً 5 سال. یک سری مشکلات مطرح می‏شود؛ اگر بگوئیم 2 سال، مسائل دیگری خواهد داشت. شدت بحرانی که با هدف زمانی به وجود می ‏آید متفاوت است و از نظر طراحی می‏تواند خیلی کلیشه‏ ای بشود. در حالی که بم یک تنوع عجیبی داشت که دکتر اسماعیلی به آن اشاره کرد.

رویا اخلاص‏پور دومین سخنران و پژوهشگر مسائل اجتماعی زنان و کودکان، تصویری از وضعیت زنان بم در گذشته و حال ارائه کرد. او گفت: در شرایط بحرانی زنان تنها به عنوان قربانی مورد توجه قرار می‏گیرند. من می‏خواهم علاوه بر این جنبه بر تغییر وضعیت زنان در جریان زلزله و توانمندی‏های آنان اشاره کنم.

«در این شرایط سخت، زنان همة توانمندی‏ های روزمره خود را تبدیل به همیاری با ارزش در شرایط سخت کرده ‏اند. در این مدت، حضانت کودکان، کمک به وضعیت معلولین، آسیب دیدگان نخاعی، نگهداری از افراد سالمند و ... تماماً بر عهده زنان بمی بوده است. بار وضعیت بهداشتی بم را زنان بم ـ به شایستگی ـ بر دوش کشیدند که عدم شیوع جدی بیماری‏های واگیردار و تهدیدکننده، نشانة آن است. چرا هیچ‏کس دستاوردهای آنان را ندید؟ در تمام صحنه‏های مربوط به زلزله، زنان را در شرایطی نشان دادند که روی تلی از خاک نشسته و گریه می‏کنند. نادیده گرفتن زنان و یا محدود کردن آنان در نقش سوگوار و عزادار، نادیده گرفتن وجه دیگر این زندگی است. زندگی زنان بم نسبت به قبل از زلزله، تغییر زیادی کرده است آنها دیگر به نقش‏های گذشته اکتفا نخواهند کرد.

طیبه دهباشی، یکی از فعالان طرح مداخلات روانی شهر بم نیز به حضور 60 نفر در قالب این طرح یک روان‏شناس و یک روانپزشک در هر تیم اشاره کرد که به چادرها مراجعه می‏کردند و با کسانی که نتوانسته ‏اند با سوگ این فاجعه کنار بیایند کار می‏کنند. وی گفت: مشکلات مردم با مشارکت خود آنان به صورت ریشه ‏ای ‏تر حل می‏شود. تمام بحث‏های تخصصی و زیربنایی اگر بخواهد درست انجام گیرد باید به جنبه ‏های جامعه ‏شناختی و فرهنگ بومی توجه شود.

وی همچنین به حضور NGO ها و گروه‏های امدادگر اشاره کرد؛ NGO ها، سرانجام شهر را ترک می‏کنند و ساکنان می‏مانند. بنابراین باید مقابله با مشکلات و ادارة امور را به مردم آموزش داد تا با رفتن گروه‏ها، مشکلی پیش نیاید. دهباشی همچنین بر حفظ و تقویت شبکه ‏های اجتماعی و شبکه‏ های خانوادگی به منظور کمک به بازسازی اجتماعی و روانی شهروندان بم تأکید کرد.

دکتر سیامک زندرضوی، مسئول هماهنگی اجتماعات محلی شهر بم، از منظر جامعه‏ شناسی و مشارکت مردمی به جامعه بم پس از زلزله پرداخت. وی در نگرش به موضوع فاجعه بر عناصری چون تاریخی دیدن، کلی‏ گرایی، مشاهده امر اجتماعی از درون، مشارکت به قصد دگرگونی و تغییر، و تأکید بر سه سطح فرد، گروه و ساختار، به عنوان شاخص‏ های اصلی دیدگاه خود اشاره کرد و گفت: شرایط خاص بم، امکان به کارگیری این قرائت از جامعه‏شناسی را در قالب پروژه اجتماعات محلی و شورایاری‏ها فراهم کرد. مجموعه شرایطی که از زمان زلزله به بعد پیش آمد، باعث شد که بتوانم حداقل هفته‏ای سه روز در بم باشم و برای تکمیل و انسجام اجتماعات محلی و شورایاری ‏ها تلاش کنم. شورایاری‏ها به این ترتیب شکل گرفتند که هر سی تا چهل همسایه ـ که حدود 100 نفر بالای 15 سال می‏شوند ـ یک زن و یک مرد را به عنوان تسهیل‏ گر انتخاب می‏کردند و این دو، گروه‏های کاری متناسب با نیازهای محله را تشکیل می‏دادند: گروه‏هایی مانند زنان، کودکان، ساخت و ساز، اطلاع‏رسانی و خبرنامه، مصدومین و معلولین، کشاورزان و ... به این ترتیب اهل محل خودشان، مسائل محله‏ شان را شناسایی، طبقه‏ بندی، اطلاع‏رسانی و پی‏گیری می‏کنند. این مسائل از مهد کودک بچه‏ ها شروع می‏شود و تا دعواها سر مالکیت زمین و سند رسمی و دستی و ... ادامه می‏یابد. اما این تازه نقطه شروع است. ما در آنجا نیاز به متخصصان، به خصوص جامعه‏ شناسانی داریم که بتوانند بحث مشارکت مردمی را پیش ببرند، اشکال تازه‏ای برای آن تعریف کنند و ساز و کارهایی بسازند که بر مبنای آنها بتوان نظرات مردم ـ که صاحبان اصلی شهر هستند ـ را در روند بازسازی لحاظ کرد.

پس از پایان سخنرانی‏ها و در بخش دوم سمینار، میزگردی با موضوع چالش‏های بازسازی بم با حضور سخنرانان به علاوه اعضای جدیدی که مسئولیت مطالعه و برنامه‏ ریزی برای بازسازی بم را بر عهده دارند، برگزار شد. خانم خاتم، مسئول میزگرد، جلسه را با طرح پرسشی درباره مسئله زمان و اثر آن بر زندگی مردم در جریان بازسازی آغاز کرد و گفت: از نظر مدیرانی که ساخت و ساز را بر عهده دارند، موضوع فشردگی زمان در بازسازی بحران ساز است، در حالی که برای مردم طولانی شدن بازسازی، بحران‏زاست برای حل این تناقض درباره کمیت زمان باید به کیفیت زمان بپردازیم. مردمی که در بازسازی مشارکت دارند چگونه زمان را می‏گذارنند و آنها که در گوشه‏ای ناظر بازسازی شهر توسط دیگران هستند، چه احساسی درباره گذر زمان دارند؟ درباره بازسازی بم مردم چه زمانی را و با چه کیفیتی از گذر زمان را تجربه می‏کنند؟

فردین یزدانی، مسئول مطالعه در بازسازی حیات اقتصادی شهر بم در بنیاد مسکن، در این میزگرد گفت: در خصوص بازسازی وضعیت اقتصادی، آنچه که سانحه طبیعی را به فاجعه تبدیل می‏کند، کاستی‏ها و ناکارآمدهای توسعه اقتصادی هر منطقه است. بعد از بروز حادثه بایستی ساختارهای ناکارآمد را به صورت کارآمدی مورد بازسازی قرار داد، بازسازی اقتصادی بلند مدت است و ساخت و ساز هم از نظر اقتصادی در این دوره مهم است. علاوه بر نظارت فنی، لزوم نظارت محله‏ای بر ساخت و ساز به دلیل ناکارآمدی نظارت بوروکراتیک بسیار مهم است. اما ساخت و ساز انفرادی به دلیل کمبود مهارت و تخصص شیوه مطلوبی نیست؛ چه از نظر کیفی و چه از سرمایه‏ برداران قبل از زلزله. نود درصد شاغلان بخش ساختمان در بم جزو کارگران ساده ساختمانی بودند. ما حدود 3 میلیارد ریال سرمایه‏ گذاری برای ساخت 25 هزار واحد مسکونی نیاز داریم. این سرمایه روی بخش‏های دیگر اقتصادی اثرات مهمی دارد. یک سناریو این است که منافع این سرمایه‏ گذاری کاملاً نصیب شرکت‏های پیمانکاری که از سایر جاهای می ‏آیند، بشود. ولی باید بخشی از این منافع به داخل شهر نشت کند و از طریق ایجاد فرصت‏های شغلی و دستمزد و ... این سرمایه‏گذاری حدود 47 هزار شغل می‏تواند طی یک سال ایجاد کند.

در خصوص بحث بازسازی حیات اجتماعی بم سودابه احمدزاده، مسئول این طرح، گفت: «بازسازی اجتماعی کار بسیار سخت و زمان‏ بری است. بعد اجتماعی، با ذهنیت مردم سر و کار دارد. انواع و اقسام ناملایمات و نگرانی‏های فکری، روابط اجتماعی را کاملاً به هم ریخته و بازگشت به وضعیت مناسب، به سادگی ممکن نیست. بایستی اطلاع دقیق و جامعی از وضعیت روابط اجتماعی گذشته وجود داشته باشد تا بتوان روابط اجتماعی امروز را بهبود بخشید. بایستی از گذشته به حال رسید و اگر این کار با شتاب صورت گیرد، یقیناً نتیجه معکوس خواهد داشت. در واقع، هرگونه شتابزدگی و توجه به بیلان به جای کیفیت روابط، می‏تواند آسیب‏ پذیری جامعه را تشدید کند یا موجب پیدایش اشکال جدید آسیب ‏پذیر شود.

کلانتری نیز در مورد اینکه چرا از مشارکت مردم در ساخت و سازها استفاده نمی‏شود، گفت: در بم بایستی از شیوه‏ های جدید مدیریتی استفاده شود. ساختمان‏ سازی، باید به شکل انبوه ‏سازی و صنعتی انجام شود و این به هیچ وجه مغایر با اصل مشارکت مردم نیست. مشارکت مردم فقط در ساخت و ساز فردی تجلی نمی ‏یابد و می‏توان در فرآیند تولید انبوه نیز، ساز و کارهای مشارکت را تعبیه کرد.

به دنبال بحث‏ های مربوط به ساخت و ساز وچگونگی مشارکت مردم بم در آن، دکتر زندرضوی به عکس‏ العمل منفی مردم، نسبت به برخی خانه ‏های ساخته شده اشاره کرد که از نظر مردم محکم و مقاوم نیست.

”چه کسی می‏گوید انبوه‏ سازی ارزان‏تر است. چرا از دانش ساختمان رمززدایی نمی‏شود تا مردم هم آن را بیاموزند. بیکاری در بم گسترده است. شورایاری با اطلاعات محلی گسترده، می‏تواند در شناسایی صاحبان املاک و بنجاق‏ها و ... سرعت ایجاد کند. جوانان آن آموزش مهارت‏های ساختمانی ببینند. چرا ساخت و ساز مردمی در ژاپن عملی است اما در ایران نیست“.

دهباشی نیز در ادامه، به نمونه‏ هایی از موضوع غفلت‏ها و تقلب‏هایی که از هم اکنون در نظارت بر ساخت و سازها وجود دارد، اشاره کرد.

خانم خاتم در پایان میزگرد، چالش‏های بازسازی بم از جمله مشارکت مردم در بازسازی، منافع حاصله از بازسازی و مسائل ناشی از تبدیل الگوهای انبوه سازی به یگانه الگوی ساخت و ساز در شهر را یک بار دیگر برشمرد.