sanat 89 4روز هشتم تیر ماه سال ۸۹ نشستی در گروه علمی- تخصصی جامعه‌شناسی صنعت و کار برگزار شد که در آن موضوع تحولات اخیر کشاورزی در اروپا و آمریکا مورد بررسی قرار گرفت. در این نشست، امیر خالقیان، به سخنرانی پرداخت.
او در بحث خود به ارائه تصویری عام از کشاورزی در اروپا و آمریکا در طول ۷۰ سال اخیر پرداخت و در این باره گفت: بعد از جنگ جهانی دوم و عزم دولت‌ها برای بازیابی و بهبود اقتصادی‌ در زمینه زراعت و کشاورزی، سیاست‌گذاری‌هایی صورت گرفت که می‌توان آن‌ها را در چهار بخش، شامل سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دولتی، وضعیت اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم تا دو دهه قبل، تغییرات دموگرافیک در منطقه و تغییرات محیط زیست بررسی و تحلیل کرد.
وی افزود: در بخش سیاستگذاری و برنامه‌ریزی‌های دولتی، بعد از جنگ جهانی دوم بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی برنامه‌ریزی‌های خود را در چهار محور صورت دادند. نخستین محور این برنامه‌ریزی‌ها تمرکزگرایی بود، یعنی دولت چه در سطح کلان و چه میانی و چه خرد دخالت و سیاست‌گذاری می‌کرد. در چنین شرایطی طبیعتاً جای چندانی برای تصمیم‌گیری‌های محلی و منطقه‌ای باقی نمی‌ماند و نهادهای محلی مجری سیاستگذاری‌های دولت می‌شدند. بخش دوم، سیاست‌های یکپارچه و یکسان کشاورزی در سطح ملی بود، سیاست‌هایی مثل بحث خودکفایی محصولاتی از جمله گندم در ایران که در کل کشور بدون توجه به تفاوت‌های منطقه‌ای اجرا می‌شد. محور سوم در این سیاستگذاری‌ها را نیز می‌توان تأکید صرف بر کشاورزی معرفی کرد. در آن دوره صنایع اطراف شهرها بودند و روستاها بیشتر بر روی زراعت تأکید داشتند، البته زراعت به معنای عام، یعنی باغداری، دامداری یا کشاورزی. بدین ترتیب، تنها منبع درآمد مردم روستایی‌‌ همان زراعت بود و گاهی حتی روستا‌ها تک محصولی می‌شدند و فضایی شکننده برای آنها ایجاد می‌شد. محور چهارم نیز حمایت‌های مستقیم مالی از کشاورزی بود که شامل وام‌های مستقیم دولت به بخش کشاورزی و یا سیاست‌هایی در مورد تعرفه‌های گمرکی و منبع واردات کالا از خارج کشور می‌شد. در این دوره، دولت‌ها با سیاستگذاری‌های ۳۰ ساله می‌خواستند برای رشد کشاورزی و بالابردن بهره‌وری اقداماتی کنند و توانستند از طریق حمایت‌های مالی خاص و فراهم کردن امکانی برای وسعت زمین‌ها و واحدهای کشاورزی، افراد را به گسترش زمین‌ها و خارج کردن آنها از حالت تکه‌تکه و خانوادگی تشویق کنند. به این ترتیب واحدهای زراعی گسترده و وسیعی ایجاد شد که بهره‌وری را در این بخش روستایی افزایش داد و از نتایج آن آزاد شدن نیروی کار جوان در منطقه بود. تا پیش از این سیاست‌ها، مناطق کشاورزی بیشتر ساختار خانوادگی داشتند. این وضعیت را ما در ایران نیز با چند دهه تأخیر تجربه کردیم.
خالقیان در مورد وضعیت اقتصادی در این زمان نیز گفت: در این دوره، تمرکز تولید صنعتی در شهر بود و استفاده از ماشین آلات صنعتی رواج یافت و تولید انبوده در مقیاس ملی مورد توجه قرار گرفت. به این ترتیب، قیمت محصول در شهر و روستا بیش از پیش وابسته به شهر بود ولی سیاست‌های دولتی و حمایت‌های آشکار مانع شکنندگی و افول مناطق روستایی می‌شد. با این وجود، استفاده از ابزارهای نوین، آزاد شدن نیروی کار، بهره‌وری و درآمد بیشتر در شهر‌ها نسبت به روستا‌ها و کمبود امکانات به معنای عام (امکانات اجتماعی، تفریحی، بهداشتی در روستا‌ها)، افزایش مهاجرت به شهر‌ها و خالی شدن روستا‌ها از جمعیت جوان را در پی داشت که این امر ترکیب جمعیتی مناطق را تغییر داد. در کشورهای پیشرفته در‌‌ همان حین روندی در مقیاس ملی ایجاد شد که کاهش نرخ زاد و ولد و فرزندآوری را در پی داشت. در نتیجه، با مهاجرت جمعیت جوان از روستا به شهر و کاهش عمومی نرخ زاد و ولد، مناطق شهری با افزایش جمعیت شدیدی رویرو شدند. در نتیجه میانگین سنی در مناطق روستایی افزایش یافت.
وی همچنین توضیح داد: در زمینه محیط زیست هم در آن دوران تولید کشاورزی و تولید محصول در اولویت بود. در این شرایط، سه فرآیند جهانی شدن، افزایش محلی‌گرایی و گسترش فناوری‌ها و تکنولوژی‌های نوین روی این وضعیت تأثیر گذاشت و تغییراتی را ایجاد کرد. به این ترتیب، حرکت به سمت صنایع خدمات محور مبتنی بر داشتن و فناوری نوین آغاز شد. تأثیرات جهانی شدن در زمینه کشاورزی و صنعت مبادلات دو طرفه و چند جانبه بین کشور‌ها نیز باعث شد موانع تجاری کاهش یابند و از سوی دیگر امکان و شرایط حمایت مستقیم از کشاورزی به شیوه‌های غیر مستقیم تغییر یابد که اعطای وام‌های کم بهره به کشاورزان و آموزش به کشاورز برای افزایش بهره‌وری خود از جمله این شیوه‌های حمایت غیر مستقیم بود. در این شرایط، یکی از پیامدهای جهانی شدن نیز به شکل افزایش رقابت دیده می‌شد. در واقع اتفاقی که افتاده این است که دولت‌ها برای افزایش قابلیت بخش زراعی خود دیگر نمی‌توانند سیاست‌های یکسان و متمرکزی را به‌کار ببرند و هر منطقه نسبت به شرایط اقلیمی و اقتصادی ویژه خود کار می‌کند. به این شکل سیاست تمرکزگرایی به تمرکززدایی و برنامه‌های یکسان به برنامه‌های قابل انعطاف و متناسب با هر منطقه تبدیل می‌شوند.
سخنران این نشست گروه جامعه‌شناسی صنعت و کار تنوع‌بخشی به منابع اقتصادی روستاها را یکی دیگر از نتایج ناشی از فرآیند جهانی شدن دانست و در این رابطه یادآور شد: به طور کلی، در سال‌های جدید روستاها از تمرکز صرف بر زراعت دست برداشته و برای کسب درآمد به مواردی مانند فناوری محصولات زراعی، صنایع کوچک روستایی و گسترش اکوتوریسم گرایش یافته‌اند. از سوی دیگر، در بخش محلی‌گرایی نیز تأکید بر نهادهای ملی و منطقه‌ای و توجه به شرایط هر منطقه برای برنامه‌ریزی اقتصادی بسیار به چشم می‌خورد. با افزایش اختیارات مناطق برای برنامه‌ریزی، نوعی رقابت اقتصادی ایجاد شده که منجر به جلب سرمایه‌گذاری در مناطق مختلف می‌شود.
امیر خالقیان در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: در این شرایط، گسترش فناوری‌های نوین که امکان فعالیت دور از محل کار را محقق می‌کند و تمایل ثروتمندان به زندگی در حومه شهرها باعث شده شاهد شرایطی به نام «تلفیق کار پر درآمد و زندگی در محیط زیست سالم» باشیم. در این حالت مناطق روستایی نزدیک به شهر رونق زیادی می‌یابند و مناطق اطراف شهرها، برعکس روند پیشین، از حالت کشاورزی وسیع خارج شده و به تفرجگاه و باغ شهرهایی تبدیل می‌شوند. این در حالی است که در مناطق دور افتاده از شهر‌ها، عکس این روند اتفاق می‌افتد و به دلیل پیری و تراکم کم جمعیت، روستائیان ساکن و فعال در این مناطق بیش از پیش از فناوری‌های نوین به دور می‌مانند. در نتیجه این شرایط، دو نوع منطقه روستایی در کشورهای پیشرفته شکل گرفته است، یکی مناطق روستایی متصل که‌‌ همان مناطق روستایی اطراف شهرها را شامل می‌شود و از جمله ویژگی‌های آن، جذب جمعیت ثروتمند به سمت خود و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و امکانات جدید است که باعث کاهش زراعت و افزایش دیگر فعالیت‌های متنوع اقتصادی می‌شود. نوع دوم مناطق روستایی نیز مناطق روستایی منزوی و دور از شهر‌ها هستند که به علت تراکم کم جمعیت و پایین بودن میزان درآمد از امکانات جدید محروم می‌مانند و به تولید زراعی متکی می‌شوند. در این مناطق، مزارع به‌‌ همان شکل وسیع باقی می‌مانند و تا حدی‌‌ همان شیوه تولید انبوه را ادامه می‌دهند که یکی از نتایج آن‌‌ ریسک اقتصادی بالاست که احتمال خطر را در اثر افزایش یا کاهش قیمت در روند جهانی بسیار افزایش می‌دهد. از دیگر ویژگی‌های این دو نوع منطقه روستایی، مهاجر فرستی یکی و مهاجرپذیری دیگری است که از این جنبه نیز این دو را در تقابل با هم قرار می‌دهد.