گروه ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی با همکاری انجمن علمی جامعه ‌شناسی دانشگاه خوارزمی، در راستای معرفی و نقد و بررسی سری دوم پروژه‌ «شرح درد مردم سیستان»، از تاریخ 29 لغایت 31 فروردین 1394 نمایشگاه عکس گروه مستندسازی به سرپرستی «یاسر عرب» و «محسن زارعی» را در دانشکده‌ ادبیات و علوم انسانی آن دانشگاه برگزار کرد. همچنین عصر روز دوشنبه 31 فروردین، دومین فیلم مستند این گروه با عنوان «ماهی‌ها در سکوت نمی‌میرند»، که با فاصله‌ دو سال از مستند اول «ماهی‌ها در سکوت می‌میرند» در سال 1393 ساخته ‌شد، پخش گردید و با حضور کارگردان اول، یاسر عرب، و چهار تن از اساتید جامعه‌ شناسی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. دکتر سراج ‌زاده، دکتر قادری، دکتر نوذری و دکتر گلچین اساتید جامعه‌ شناسی منتقد حاضر در این جلسه بودند.

دکتر نوذری: داده ‌های فیلم هم درباره‌ جامعه‌ سیستان بودند و هم درباره‌ جامعه‌ ایران

جلسه‌ نقد و بررسی فیلم با سخنان دکتر نوذری آغاز شد. وی گفت: «فیلم ماهی‌ها در سکوت نمی‌ میرند را می ‌توان به‌عنوان داده‌ هایی از جامعه‌ ایران و سیستان تحلیل کرد و مورد گفت‌و‌گو قرار داد. در این فیلم داده ‌های زیادی جمع شده که می‌توان به آن‌ها استناد کرد، هم درباره‌ ایران و هم سیستان. بحث راجع به این داده‌ ها را می‌توان در چهار موضوع عرضه کرد. اول موضوع «قانون و خشونت». بدین معنا که چگونه یک قانون (دستورالعمل و بخشنامه)، می‌تواند خشونت را برای گروهی از جامعه در پی داشته باشد و مزایا و منافع را از گروه و صنفی، به گروه و صنف دیگر منتقل کند و همین‌طور چگونه منافع را از طبقات ضعیف ‌تر جامعه  به بخش قوی ‌تر جامعه سوق می‌دهد.

وی در ادامه به دومین موضوع اشاره نمود: «موضوع دوم همین «هدفمند کردن یارانه ‌ها» است. هدفمند کردن یارانه‌ ها با هدف رشد اقتصادی و توزیع عادلانه یارانه‌ ها انجام شد. درحالیکه در عمل عکس این قضیه اتفاق افتاد. این هدفمندی نه عادلانه بود و نه باعث رشد اقتصادی شد، بلکه باعث بیکاری و تورم گردید. قشر ضعیف و بخش تولیدی جامعه بودند متضرر شدند. کل نگری و تمامیت‌ گرایی بر روی هدفمندی حاکم بود. یعنی تصمیماتی که برای هدفمندی گرفته می‌شد، جامعه ایران را یکپارچه فرض می‌کرد و یک قانون را برای کل کشور تعیین می‌نمود، در حالیکه باید تصمیمات محلی باشد و نه یک تصمیم واحد برای کل کشور».

دکتر نوذری موضوع سوم را به «مدیریت آب» اختصاص داد: «هیچ جای دنیا، جایی که تبخیر آب بالا باشد، از طریق جوی و نهر آب را منتقل نمیکنند، بلکه در این شرایط از لوله کشی استفاده می‌شود. بحث کنترل آب و مدیریت آن، از آن‌جا که بحثی زیرساختی است باید توسط دولت انجام شود و نه کشاورز».

او در ادامه افزود موضوع چهارم، بحث «منطقه آزاد تجاری» است. اما منطقهٔ آزاد تجاری بیشتر برای صادراتِ کشور مفید است و از آنجا که نیروی تولیدی در کشورِ ما فعالیت ندارد منطقهٔ آزاد بیشتر به مکانی برای وارداتِ کالاهای لوکس تبدیل شده.

دکتر قادری: روایت فیلم تا حدی جانب‌دارانه است.

سخنران دوم جلسه دکتر قادری بود. وی گفت: «بهتر است با اخذ بینش جامعه ‌شناختی بر خود اثر تمرکز کنیم. بینش جامعه شناسی حدود و مرزهای آگاهی ما در مورد رفتار اجتماعی را برای ما روشن می کند در حالیکه ممکن یک مهندس، پزشک، شهرساز و ... این حدود نشناسند. این فیلم را می ‌توان از دو نظرگاه دید:1-به‌عنوان سوژه‌ ارزیابی ‌کننده‌ سیاست‌ ها، برنامه‌ ها و پروژه‌ ها؛ 2- به‌عنوان موضوع مطالعه ارزیابی تاثیرات اجتماعی یا همان ابژه. از نظرگاه دوم می‌توان گفت که مساله‌ سوء مدیریت و پیامدهای آن، غفلت از ظرفیت و پیامدهایش، بحث هدفمندی یارانه‌ ها، پرداخت به مسله آب و پیامدهای آن و غیره، موضوع این فیلم را تشکیل می‌دهند که می‌توان مساله‌ مسجد و پیوند فیلم با ادبیات را نیز بدان ‌ها افزود. برای نمونه دیده ‌شد که هدفمندسازی یارانه‌ ها با طرحی شتابزده و با طرح کارگاه‌ های زود بازده یکی شدند و بدون توجه به پیامدهای ناخواسته‌ آن مسایل متعدد اجتماعی و فجایعی اجتماعی بار آوردند. ادبیات و اشعار بکار رفته در فیلم، یکی از نقاط قوت فیلم بود».

وی افزود: «اما نقد مهم من در این‌ جا به دخالت دادن بیش از حد احساسات و جو احساساتی فیلم است. ما در بررسی مسایل اجتماعی نباید ارزش ‌گذاری کنیم و موضوع ما هرچیزی و هرکسی و هرقومیتی که باشد از هرجای دنیا، نباید احساسات وقضاوت و ارزش شخصی خود را وارد کنیم. به نظر شخص من، درباره آب و سوءمدیریت و غیره، روایت جانبدارانه ‌ای در فیلم دیده می‌شود و همچنین تحلیل و قالب ‌ریزی مسائل نیز، برمبنای همین روایت شکل گرفته ‌است. یعنی صرفاً به چیستی مساله پرداخته شده نه به چرایی آن و هرگاه چرایی مساله نادیده گرفته شود، فضای احساسی و عاطفی غلبه کرده و براین مبنا کنش صورت می گیرد».

دکتر قادری در ادامه یادآور شد که این مستند در حالی‌ که متوجهِ نقش طبیعت و خود مردم سیستان در  سیه‌ روزیِ شان بوده اما آن را نادیده گرفته و تمرکز خود را بر نقد دولت و نظام مدیریت منابع آب، اقتصاد و غیره تقلیل داده است. مسئله سیستان برآیند تلاقی این سه عنصر است. همچنین در ادامه افزود که در سیاست‌ گزاری ‌ها نباید تنها به منافعِ همان منطقه توجه شود، بلکه منافعِ کل کشور نیز باید در نظر گرفته شود.

ایشان بیان کردند که فیلم به نقد رویکردی پرداخته است که خود متاسفانه در دام آن افتاده است و آن این که «فیلم به نقد رویکردهای احساسی، تقلیل گرایانه، خلق الساعه، بدون پژوهش و صرفا بر مبنای عواطف در حوزه های اجتماعی و فرهنگی پرداخته اما متاسفانه در عمل خود نیز در دام این رویکرد گرفتار شده است».

دکتر قادری در پایان اشاره کرد که نقدهایش ناظر به خودِ متن است و انگیزه‌ های مولف را در بر نمی ‌گیرد (به همراهِ اشاره ‌ای به نظریه‌ مرگ مولف).

یاسر عرب: به کارهایم نقد وارد است، آ‌ن‌ ها را اصلاح می‌کنم. به روی چشم! اما با همین دغدغه ‌ها پیش می ‌روم.

سخنرانِ بعدی کارگردانِ اول این مستند بود. وی پس از تشکر گفت که برمبنایِ‌ نگاهِ او هیچ ‌کاری خالی از قضاوت نیست و از آغاز فیلم ‌برداری گرفته تا زمانِ ویرایشِ پیش از تولیدِ نهایی، سازنده همواره قضاوتِ خود را اعمال می‌کند.

وی مثالی از شهید مرتضی آوینی نقل کرد: اوضاعِ کسی که در یکِ روزِ برفی از پشتِ شیشه‌ یک اتاقِ گرم با یک نوشیدنیِ داغ در دست به منظره نگاه می‌کند، بسیار متفاوت است از اوضاعِ کسی که در بیرونِ پنجره از سرما می‌لرزد. کسی که در بطنِ ماجرا باشد، نمی‌تواند با خونسردی و بی ‌طرفی مسائل را مورد ارزیابی و انتقاد قرار دهد.

در ادامه به توضیحِ این مسئله پرداخت که دغدغه‌ قشرِ حاشیه‌ نشین و رسانه ‌نداشتنِ آنها بود که وی را به ساختنِ چنین مستندی واداشت. وی یادآور شد با اینکه شعارِ انقلاب، حمایت از مستضعفین و پابرهنگان بود اما تاکنون در رسانه‌ ها به اوضاعِ این قشر کمتر پرداخته شده است و یکی از اهدافِ وی این است که فریادِ این قشر را هم به گوش مردم برساند.

دکتر سراج ‌زاده: مسائلِ اجتماعی، برساخته‌ های اجتماعی هستند. اگر سخنرانیِ آقای اباذری نبود چه بسا امروز ما دورِ هم جمع نمی ‌شدیم.

دکتر سراج ‌زاده سخنرانیِ خود را با تشکر از انجمنِ علمی جامعه ‌شناسی دانشگاه و همچنین کارگردان و دیگر استادانِ شرکت ‌کننده آغاز کرد. در ادامه به ذکرِ خاطره ‌ای از سفر به سیستان پرداخت و مشکلِ کم ‌آبی را از گذشته دارای اهمیت دانست. همچنین یادآور شد که در طول این زمانِ طولانی چاره‌ ای کاربردی برای مشکلاتِ عدیده‌ مردمِ سیستان در نظر گرفته نشده. او در ادامه به سخنرانی مشهور آقای اباذری اشاره ‌ای کرد و گفت: با اینکه به شیوه‌ بیان و انتقادِ ایشان نقد دارد، اما آن سخنرانی باعث شد فریادِ این مستند در رسانه‌ ها بیشتر شنیده شود.

دکتر گلچین: در راه‌ حل‌ ها به بن ‌بست رسیده‌ ایم.

دکتر گلچین سخنرانِ بعدی بود. با اهمیتِ پرداختن به رمان و ادبیات داستانی در شناختِ اوضاع و مسائلِ اجتماعی شروع کرد و در مورد مسائلی از قبیل فحشا، مهاجرین بلوچ، بحثِ آب و امنیت و دیگر مسائل به ذکرِ نکاتی پرداخت. از یاسرِ عرب در موردِ اسپانسرِ این مستند و منابعِ مالی و چگونگی پخش در صدا و سیما پرسش‌هایی کرد که آقای عرب هم به پاسخ پرداخت.

دکتر گلچین بر نشان‌ ندادنِ همهٔ جوانب از جانبِ کارگردان اشاره کرد که کارگردان دوباره در پاسخ گفت: هر کسی با توجه به دغدغه‌ های خودش اثری را می‌سازد و وی ادعای بی ‌طرفی نداشته و ندارد.

در پایان دکتر گلچین به این نکته اشاره کرد که نکتهٔ مثبتِ این مستند و مشترک میانِ ما این است که نشان‌ می ‌دهد ما در راه‌ حل‌های مان برای مسائل اجتماعی مناطقی از قبیل سیستان به بن ‌بست رسیده ‌ایم.

در بخش پایانی این نشست بخشی از حاضران و شنوندگان به طرحِ پرسش‌ ها و نظراتشان پرداختند، جالب‌ ترین شان انتقادِ تندِ شخصی بود که این مستند و شخصیتِ کارگردانش را «هالیوودی» خطاب کرد. این نظرات و پرسش ‌ها از جانبِ استادان و کارگردان پاسخ گفته شد.