دومین نشست از سری نشست‌های فضای مجازی گروه جامعه‌شناسی ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام روز چهارشنبه مورخ بیست‌و‌پنجم تیرماه 99 باعنوان «دانشگاه و علم در کرونا» و با حضور دکتر رحیم محمدی برگزار شد. در ابتدای این نشست محمدرضا ذوالفقاری (دبیر گروه جامعه‌شناسی ایران) به عنوان مدیر نشست ضمن عرض خیر مقدم به حاضران در جلسه، شرح مختصری از مباحث نشست گذشته را بیان کرد.

دکتر رحیم محمدی فروردین99

در ادامه دکتر رحیم محمدی، سخنان خود را آغاز نمود. ایشان در ابتدای سخنان خود به ارائه‌ مختصری از مباحث مطرح شده در نشست قبل پرداخت و با تأکید بر اهمیت «پرسش از دانشگاه» عنوان کرد: «در جامعه‌ ما نه تنها از دانشگاه پرسشی صورت نگرفته بلکه از نهادهای دیگر جامعه نیز پرسش مطرح نشده است».

وی افزود: «پرسش از دانشگاه وابستگی و پیوستگی به تاریخِ دانشگاه دارد و با فقدان تاریخ‌نویسی دانشگاه ما نمی‌دانیم در کدام مرحله از تاریخ دانشگاه قرار داریم و دانستن این موضوع مستلزم این است که از جزییات تا کلیاتِ دانشگاه را نوشته باشیم. در غیر اینصورت نمی‌دانیم از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم». بنابراین برای پرسش از دانشگاه باید تاریخ آن را نوشته باشیم و در صورت ننوشتن تاریخ دانشگاه امکان پرسش از دانشگاه و نقد آن فراهم نخواهد شد.

دکتر محمدی اضافه کرد: «هر نهاد و هر هستی واقعی و اجتماعی، اگر هستی معرفت‌شناسانه و وجود معرفتی پیدا نکند هسته‌ تاریخی آن به عدم گرایش پیدا می‌کند. به‌عنوان نمونه ما ایرانیان تا چندی پیش، از دوره‌ هخامنشیان آگاهی و اطلاعی نداشتیم. بنابراین پرسشی شکل می‌گیرد که علت عدم آگاهی ایرانیان از دوره هخامنشیان چه بوده است؟». ایشان در پاسخ این سؤال بیان نمودند: «چون تاریخ دوره‌ هخامنشیان را ننوشته بودیم، این دوران به لحاظ وجود‌شناختی به فقدان و عدم رفته بود. تا اینکه در سال‌های قبل به کمک مستشرقین و آثار تاریخی، تاریخ این دوره را نوشته و با نوشتن تاریخ توانستیم به بازاندیشی و تفکر درباره‌ این دوره اقدام کنیم».

دکتر محمدی با تأکید مجدد بر اهمیت تاریخ‌نویسی و مغفول ماندن این امر در جامعه افزود: «هنوز اهمیت تاریخ‌نویسی برای ما مشخص نشده است و در جامعه‌ای که تاریخ دانشگاه مشخص نشده باشد تاریخ توسعه و تاریخ تجددش هم مشخص نخواهد شد».

وی در بخش پایانی سخنان خود به موضوع کرونا پرداخت و خاطر نشان کرد: «دوره کرونا دورانی است که سایه‌ مرگ و بیماری بر همه‌ شهرها گسترده شده است و این دوره را می‌توان دوره‌ وحشت، اضطراب و دوره‌ فقر نامید که حاصل آن، دوره‌ «تعلیقات اجتماعی» است.

سپس ایشان در بیان نسبت میان «دانشگاه و علم دانشگاهی در دوران کرونا» اینگونه مطرح نمود: «عادت‌واره‌های دانشگاهی در دوره‌ کرونا الزاماً به تعطیلی گرایید. تحقیقات و کلاس‌ها تعطیل و یا به صورت آنلاین برگزار شد و دغدغه کرونا به دغدغه اصلی دانشگاهیان تبدیل شد».

در ادامه این مباحث محمدرضا ذوالفقاری به طرح پرسش‌های مطرح شده از سوی مخاطبان پرداخت و نخستین پرسش از دکتر محمدی را این‌گونه مطرح کرد: «جایگاه دانشگاه و به ویژه علوم اجتماعی در دوره‌ کرونا کجاست؟»

دکتر رحیم محمدی در پاسخ به این پرسش گفت: «دانشگاه، علوم پزشکی و دانشگاهی خود را در این دوره ثابت کرد و سخن‌گویان نهادهای قدیمی مجبور به پذیرفتن حجیت دانشگاه و علوم دانشگاهی شدند». ایشان در ادامه‌ مدیریت بحران بیماری کرونا (با همه کمبودها و کاستی‌ها) را دستاورد و حاصل علوم دانشگاهی دانست و افزود: «امروزه مدیریت دوران بحران با دانشگاه و علوم دانشگاهی است نه با طب سنتی و علوم قدیمی». اصحاب دانشگاه در علوم انسانی و علوم اجتماعی تاریخ‌نگاری دوره‌ کرونا را از جزئیات به کلیات آغاز نموده که این خود کار مهم و ارزشمندی است».

دکتر محمدی در پاسخ به پرسش «آیا مقاله نزاع دانشکده‌های کانت را باید از نو مطالعه کرد؟» بیان داشت: «بله، ما باید متون کلاسیک دوره‌ مدرن را در حوزه‌های تاریخی، اجتماعی و فلسفی از نو بخوانیم. ما درمطالعه‌ متون کلاسیک مشکل داریم و برای رفع این مشکل نیاز به مطالعه‌ متون کلاسیک با ترجمه‌های بهتر و انتقادی داریم و معتقدم مطالعه‌ متون کلاسیک باید در حضور استاد و راهنما باشد. وی ابراز امیدواری نمود که در آینده‌ای نزدیک مطالعه‌ متون کلاسیک در دانشگاه‌ها صورت پذیرد».

پرسش پایانی این نشست به این موضوع اختصاص داشت که «آیا برگزاری کلاس‌ها به‌صورت مجازی (دیجیتالی ‌شدن آموزش) را مثبت ارزیابی می‌کنید؟

دکتر رحیم محمدی در پاسخ این پرسش گفت: «به گمانم دیجیتالی ‌شدن آموزش‌و‌پژوهش و همچنین بیان تفکر به‌صورت دیجیتالی فرصت بسیار خوبی در اختیار ما قرار داده است. من نمی‌گویم آموزش دیجیتال محدودیت و کمبود ندارد، ولی در آینده‌ای نه‌چندان دور بخش عظیمی از آموزش ‌و ‌پژوهش و مناسبات دانشگاهی و همچنین طرز تفکر دانشگاهی به سمت دیجیتالی شدن می‌رود و ما باید این را به فال نیک بگیریم. ما باید دانشگاه‌های مجازی و واقعی را به مثابه دو بال علم در نظر بگیریم».