مشکات سخاوتی
روز دوشنبه مورخ 15 اردیبهشت ماه سال 1393 کارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه شناسی ایران، نشستی با موضوع «مطالعه کیفی عوامل اجتماعی مؤثر بر سیگار در میان زنان تهران» برگزار کرد. شکوه دیباجی فروشانی، دانشجوی دکترای توسعه اجتماعی دانشگاه تهران، سخنران این جلسه بود.
در ابتدای جلسه خانم دکتر عالیه شکربیگی، مدیر کارگروه، مقدمهای را در رابطه با موضوع نشست بیان داشت و گفت: «قرار است آسیب دیگری را در حوزه زنان مورد بررسی قرار دهیم و برجسته بودن این کار تحقیقی به خاطر کیفی بودن آن است و حرف ما در جلسات قبل هم این بوده که باید بتوانیم از روشهای کیفی بهره بگیریم تا به ذهنیت افراد دست یابیم و به مشکل اصلی پی ببریم. آن چه مسلم است این است که زنان به دلایل گوناگون، همواره در معرض آسیبها و خطرات گوناگونی قرار دارند. خانم دکتر دیباجی امروز قرار است یکی از موضوعاتی که زنان جامعه را دچار آسیب کرده یعنی عوامل اجتماعی موثر بر مصرف سیگار در زنان را مورد بحث و بررسی قرار دهند.»
سیگار کشیدن زنان در ایران، ضد ارزش است
دکتر شکوه دیباجی فروشانی، دانشجوی دکترای توسعه اجتماعی دانشگاه تهران، سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: «در حقیقت چندین دهه است که سیگار به عنوان مادهای مضر گزارش شده و طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی جزء مواد مخدر و اعتیادآور معرفی شده است. اعتیاد به نیکوتین به اندازه هروئین خطرناک است و وابستگی به سیگار پیش رونده عنوان شده است(ابادینسکی،۱۳۸۴). از طرفی سیگار کشیدن برای زنان ما رفتاری «ضد ارزش» محسوب میشود و دارای قبح اجتماعی است. با این وجود تحقیقات نشان میدهد که مصرف سیگار در بین زنان ایران سه برابر افزایش یافته و در بین مردان از رشد کمی برخوردار بوده ، همچنین مصرف سیگار برای زنان از یک الگوی پنهانی تبعیت میکند یعنی آمارها نمیتواند بیانگر جمعیت واقعی مصرف کنندگان سیگار در بین زنان باشند.با وجود تمام هزینههای مالی، جانی و اعتباریای که مصرف سیگار برای زنان دارد چرا ما شاهد افزایش روند آن در بین زنان در جامعه، اماکن و جمعیت های زنانه هستیم؟!»
نظریات تحقیق
وی در ادامه گفت: «برای توضیح این مساله از نظریههای سنت زدایی گیدنز، پیوند افتراقی سادرلند و شرمنده سازی برایت وایت استفاده کردم. در حقیقت برای گیدنز مهمترین مساله تقابل سنتی و پساسنتی بود به اعتقاد گیدنز جامعه هر روز دارد پسا سنتی تر می شود در جامعههای سنتی گزینه عمل از پیش برای فرد مشخص شده و سنت همه چیز را برایش مشخص کرده است ولی در جامعه پساسنتی فرد به میراث گذشتهاش فکر نمیکند و به آیندهای باز و با حق انتخاب بیشتر روبه روست که این از طرفی باعث رهایی و آزادی فرد شده و از طرفی منجر به نگرانی در او میشود، زیرا باید تمام آینده را خودش بسازد. در جامعه جدید خود دگرگون یافته را باید از طریق کاوش های شخصی بسازیم و این همان رشد عاملیت است. نظریه ساندرلند بر این مبناست که افراد به این علت کج رفتار می شوند که تعداد تماسهای انحرافی آنها بیشتر از تماسهای غیر انحرافی آنهاست.
از نظر برایت وایت هم شرمنده سازی نوعی ابراز عدم تأیید اجتماعی نسبت به رفتاری خاص برای تحریک ندامت در شخص خلافکار است.»
روش تحقیق کیفی
دکتر دیبا جیروش تحقیق خود را کیفی معرفی کرد و گفت: « سیگار کشیدن زنان در جامعه ما منفی است و معناهای اجتماعی و فرهنگی خاص خود را دارد و از طرفی چونهیچگونه سابقه مطالعه اجتماعی در این حیطه پیدا نکردم، لذا نیاز به این بود که کاری کیفی در این رابطه صورت گیرد. تکنیک هم مصاحبه نیمه طراحی شده بود و تمام مصاحبهها را خودم انجام دادم و از طریق مطلعان و تسهیلگران به نمونههایم دست پیدا کردم.»
و در این رابطه افزود: «پاسخها را روی نوار ضبط شده بود پیاده کردم، پاسخهای هر پرسش به طور جداگانه بررسی شد و ایدهها و مفاهیم را تحت عنوان مقوله ها خارج کردم و سپس، مفهومها و ایدههای موجود در پاسخها و همچنین مفاهیم غالب در مقابل مقولههای مربوط آورده شد.
نمونه گیری ما نظری بوده و٢٠ خانم ٢٣ تا ۵١ ساله مورد مصاحبه قرار گرفتند. در مرحله نمونه گیری سعی شده پراکندگی بین زنان خانهدار، شاغل ، دانشجو و پراکندگی در طبقات اجتماعی آنها حفظ شود. ضمن اینکه سه گروه زنان معتاد به سیگار، زنانی که گاها مصرف میکردند و حتی آنهایی که ترک کرده بودند را مورد بررسی قرار دادم تا به اشباع نظری برسم. »
چرا زنان سیگار میکشند؟!
ایشان یافتههای پژوهش را اینگونه ارائه داد: «عده ای از خانمها تحت عنوان نماد از سیگار استفاده میکنند یعنی نمادی از زنان روسپی و فراری که اتفاقا جامعه هم این معنا را درک میکند و عدهای برای هنجارشکنی و از بین بردن تفاوتهای زنان و مردان دست به این کار میزنند. ولی این رفتار آنها معمولاً به همین صورت توسط افراد جامعه درک نمیشود و مردم به زنان سیگاری دید بدی دارند.بیشتر افراد عامل اصلی سیگاری شدن خود را خودشان اعلام میکردندو اثر دوستان را کم و بعضی موارد دوستان را عاملی کمک کننده عنوان میکردند. در موارد معدودی نیز عامل سیگاری شدن خود را دوستان خود معرفی کردهاند. یکی از مصاحبه شونده ها گفت: “شاید سیگار کشیدن زنان یه چیز منفی بوده و یه جوری نشون از قدرت پیدا کردنشونه که میتونن اونجوری که میخوان زندگی کنن نه اونجوری که سنت بهشون میگه یعنی خودشون ارزشگذاری میکنن و ارزش خود رو به این محدود نمیکنن که چون من سیگاریام پس ارزش دختر خوب رو ندارم و بعد هم سیگار مثل یه جور اعتیاد وقتی شروع میشه به هر حال ادامه پیدا میکنه” » یا خانم دیگری گفت: ” یه سری جمعهایی که من اسمش رو میذارم نخبههای واخورده، بله لزوماً هم اینطوری نیست که واخوردگی شون این طوری باشه که رفته باشن تو انزوا. ممکنه کار بکنن، فعالیت بکنن تو دانشگاهها، هم خیلی خوب درس بخونن، منتهی از نظر خودشون و از نظر اجتماعی واخوردهاند، یعنی احساس نمیکنن اون تأثیری رو که باید داشته باشن دارن. این واخوردگی، خیلی درونیه. بعد جمع میشیم و یه رفتاری رو میکنیم که از نظر اجتماع پسندیده نیست. خشممون رو این طوری تخلیه میکنیم.ثمره چند روز میشه، نیمساعت یا سه ربع ساعت، یه مایی تشکیل میدیم ، احساس هویت میکنیم.»
زنان به مکان سیگار کشیدن اهمیت میدهند!
این دانشجوی دکترا در رابطه با یافتههای دیگر تحقیقش اضافه کرد: «اوقات فراغت، یکی از عواملی بوده که مصرف سیگار این افراد را بالا میبرده است. بدین معنا که وقتی دستشان مشغول کاری به ویژه کار مورد علاقه شان بود، کمتر به سمت سیگار میرفتند.در رابطه با هنجار مکانی و مقدار مصرف سیگار هم میگفتند در فضاهای باز، طبیعت و کنار دریا میزان مصرف سیگار بالا میرود. به این دلیل که چون دود در فضاهای باز دیده نمیشود و کمتر دود آن مردم را اذیت میکند، میگفتند مصرف سیگارمان بالا میرود. من دنبال این بودم که زمانهای سیگار کشیدن این زنان را بفهمم و بدانم آیا در حد اعتیاد سیگار میکشند یا نه، که آنها اغلب میگفتند ” مکان سیگار کشیدن برایمان مهم است تا زمانش” و این شاید تفاوت سیگارکشیدن بین زنان و مردان باشد!معمولا احساس افراد پس از چند سالی که از سیگار کشیدنشان میگذشت عوض میشود، در ابتدا ژست سیگارکشیدن برایشان زیبا،هویت بخش، نشان از قدرت و توانایی بود و سبب موجه شدنشان معرفی میکردند ولی بعد از چند سال آن را چیز مزخرف و بیهوده ای معرفی میکنند که سبب مشکلات جسمی و اعتیادشان میشود. تقریبا تمام مصاحبه شوندهها سیگار را نوعی ماده اعتیادآور میدانستند. تعداد معدودی از آنها به اثرات آرامبخشی و لذتبخشیاش اشاره کردند که تعداد بیشتری نیز به کاذب و تلقینی بودن آن اشاره داشتند .عده معدودی نیزمشکلات و اثرهای منفی آن را در مورد افرادی صادق میدانستند که بیش از یک پاکت در روز سیگار میکشند!کسانی که تجربه ترک سیگار داشتند، میتوانستند از قدرت اعتیادآوری آنبگویند که معمولا آن را سخت توصیف میکردند.»
سیگار کشیدن توی توپخونه با کافی شاپهای گاندی فرق داره!
وی گفت: بیشترین واکنشهای مردم نسبت به دود سیگار است و ادامه داد:
«گاهی واکنش مردم برخوردی ارزشی است، البته واکنش مردان جامعه از زنان سیگاری متفاوت بوده و مردان با کلامها و نگاههای آزار دهنده سعی میکنند شکنندگان این هنجارها و تابوها را تقبیح کنند و زنان نسبت به این موضوع مدارای بیشتری از خود نشان میدهند. یکی از مصاحبه شوندهها میگفت: “اصلا فرق میکنه کجای شهر سیگار بکشی توی توپخونه سیگار بکشی یا کافی شاپ های گاندی ، توی توپخونه اصلا پذیرفته شده نیست قطعا هم نشانهی زنان روسپی و فراریه ولی توی کافی شاپ فقط سیگاره مثل همه جای دنیا.”»
دکتر شکوه دیباجی در مورد واکنش خانوادههای خانمهای سیگاری هم اظهار داشت: «واکنش خانوادههای خانمهای سیگاری هم نیز خیلی متفاوت بود. عدهای فقط از نظر سلامتی با دخترانشان بحث میکردند و عده ای بحث ارزشی با دختران خود داشتند به طوری که یکی از مصاحبه شوندهها میگفت: “من پس از مدتی که از سیگار کشیدنم گذشت رفتم به مادرم گفتم مرسی از اینکه میدونستی و به روم نیاوردی، من سیگارمو میکشم و به خاطر سیگارم از خونه نمیخوام برم بیرون”، دختر دیگری میگفت:« وقتی پدرم فهمید خیلی تهدیدم کرد و بهم گفت دختری که سیگار میکشه معلوم نیست چه کارهای دیگه هم نمیکنه، برخوردش دقیقا مثل مردم کوچه و خیابون بود.”»
کارکردهای مختلف سیگار برای مصرف کنندگان
دکتر شکوه دیباجی در رابطه با کارکردهای مختلفی که سیگار برای مصرف کنندگانش دارد هم اینگونه گفت: «کارکرد اجتماعی، لذت بخشی، آرامبخشی و هویت بخشی و برایعدهای از خانمها سرگرمی و تفریح، ولی مشکلات عصبی و بحرانهای روحی و آمادگی ژنتیکی همدلایلی بود که برای سیگاری شدنشان میاوردند.من به این نتیجه رسیدم که خانومهایی که در سنین پایین سیگار کشیدن را شروع کرده بودند بیشتر به علتهای اجتماعی و آنهایی که در سنین بالاتر شروع کرده بودند ریشه در عوامل روانشناختی داشت.»
نمیخوام فامیل شوهرم بفهمند من سیگاریام
ایشان اشاره داشت: « در زمینهبحث پنهان کردن سیگار از افراد جامعه؛ به ترتیب دوستان، اعضای خانواده و در آخر اقوام و خویشاوندان از این موضوع باخبر میشوند. عدهای از همسران و عدهای از بچه هایشان این موضوع را مخفی نگه داشته بودند.مثلا یکی از خانومها میگفت: “نمیخوام فامیل شوهرم بفهمند من سیگاریام، نمیدونم چه فکری میکنن؟”» یا خانم دیگرمیگفت: “شوهرم نمیدونه من سیگاریام. چون صبح زود میره بیرون و شب میاد خونه، از عطر و ادکلن هم که استفاده کنی دیگه هیچ بویی نمیمونه”»
چرا زنان سیگار کشیدن خود را از دیگران مخفی میکنند؟!
دیباجی عللی که باعث پنهان نگه داشتن این موضوع از دیگران میشود را عواملی چون ترس از اثر بد روی دیگران گذاشتن، ترس از برخورد سنگین خانواده، ترس از تغییر نگرش دیگران، ترس از برچسب زن خیابانی خوردن، ترس از مقامات اداری و دانشگاهی، حفظ شئون خانواده و برخی حریمها دانست و گفت: «به نظر میرسد با اینکه سیگار نمادی از آزادی و استقلال را در زنان به دوش میکشد، زنان باید محدودیتهای زمانی و مکانی زیادی را متحمل شوند.»
محدودیتها و پیشنهادات پژوهشگر
در ادامه نشست نیز ایشان محدودیتها و پیشنهادت خود را در این تحقیق کیفی ارائه داد:
«این موضوع چون حساس بود راه پیدا کردن به نمونه ها برایم بسیار سخت بود و یکی دیگر از محدودیت های من این بود که این موضوع بیشتر در گروه پزشکی بررسی شده تا اجتماعی، بنابراین ادبیات موضوعی محدود بود.
و پیشنهادات من؛ بهترین و کم هزینه ترین راه حل آموزش و آگاهی دادن به گروههای در معرض خطر است و نکاتی در اینجا مورد اهمیت است؛ این آموزش توسط چه گروهی و چگونه آموزش دهند.«گودشتات» در برنامههای آموزشی پیشنهاد میکند که به مزایای مواد مخدر نیز توجه شود. برنامه آموزشی که این قسمت را مورد توجه قرار ندهد اعتبار خود را از دست میدهد چون مثلا مواد مخدر اگر ۴ اثر مثبت مثل آرامبخشی و غیره را دارد باید بگوییم که ٢٠ مشکل هم دارد ، آن وقت است که آموزش ما اثر و اعتبار خود را خواهد داشت. افرادی که برای آموزش در این زمینه استفاده میکنیم باید دانش و فهمشان از مسائل فرهنگی زیاد باشد.ترویج فرهنگ ضد سیگار توسط فعالان صورت گیرد و سازمانهای مردم نهاد که طرفدار حقوق زنان بوده و یکی از اهدافشان سلامت زنان باشد، تشکیل شوند.»
دکتر شکربیگی در پی صحبتهای خانم دکتر دیباجی اضافه کرد: « سیگار کشیدن رفتاری غیر ارزشی خصوصا در میان زنان ماست و جامعه نمیپذیرد و متاسفانه با تغییراتی که در جامعه مدرن داشتهایم این عمل در بسیاری زنان و خانواده در حال پذیرش است.»
در ادامه نشست حضار سوالاتی را از خانم دکتر دیباجی پرسیدند که یکی از سوالات مطروحه این بود: “این درست که ما به سیگار کشیدن خانمها نگاه ارزشی داشته باشیم؟ یعنی نباید این مساله مهم از منظر علمی وجامعه شناختی مورد بررسی قرار گیرد؟”
دکتر دیباجی پاسخ داد: «اتفاقا من در ابتدای تحقیقم با نظر سنت زدایی گیدنز وارد شدم و او نظرش این است که دیگر سنتها برای ما تعیین نمیکند که چه کنیم و چه نکنیم و عاملیت بسیار مهم است؛ نمونههای تحقیقمهمبه میگفتند که من خودم سیگار کشیدن را انتخاب کردم! ولی در کل جامعه ما دیدی انحرافی و ارزشی به این مساله دارد.»
ضد ارزش بودن سیگار کشیدن زنان به گونههای مختلف خانواده مربوط است
شکربیگی نیز در این رابطه افزود: «قاعدتا بسیاری رفتارهایی که هنجار و نرم بوده قبحش را از دست دادهاند، بسته به اینکه افراد در چه گونه از خانواده قرار گیرند این ارزش یا ضد ارزشی بودن فرق دارد و نوع تعاملات نیز نسبت به سیگار کشیدن زنان متفاوت است مثلا شاید این کار در خانواده سنتی هنجارشکنی و ضد ارزش باشد ولی در خانواده مدرن و در حال گذار نه، بنابراین نمیتوان یک حکم قطعی صادر کرد و بسته به این که در چه خانوادهای قرار داریم، این بحث ارزشی بودن تغییر میکند. مثلا وقتی زنان این کار را انجام میدهند، عاملیت و خود فرد تصمیم به این کار میگیرد اما ممکن است ساختار نیز تاثیر بگذارد چون عاملیت در تعامل با ساختار هست که متولد میشود یعنی بستری که فرد در آن قرار گرفته برای اینکه از سیگار کشیدن لذت ببرد و آرام شود. تقریبا همه خانمهای سیگاری این پژوهش سیگار را به دلیل آسیبهای جسمی و روحی و..که به فرد میرساند مورد تقبیح قرار دادهاند. ولی در کل بسیاری از مسائل جامعه را ارزشهای غالب در آن جامعه تعیین میکند و سیگار کشیدن در بین زنان جامعه ما نیز یک رفتار نامطلوب و ضد اجتماعی تلقی میشود. البته سیگار کشیدن نشانه مدرن بودن نیست بلکه آزادی، حق مداری، احترام به حقوق دیگران، برقراری نظم و اخلاق مداری نشانه مدرن بودن است!»
دیباجی هم گفت:«نمونههای تحقیق میگفتند: “ما میخواهیم ارزشها را بشکنیم، چون بین ما و پسران چه فرقی هست برای سیگار کشیدن ولی بعد مدتی جامعه ما را هنجار شکن نمیبیند و به عنوان زن روسپی ما را میشناسد.”»
سوگیری جامعه نسبت به سیگار کشیدن زنان
یکی دیگر از سوالات مورد توجه یکی از حاضرین در نشست این بود که: “ما باید کاری کنیم که سوگیری زن و مرد نداشته باشیم یعنی چرا در یک خیابان مثلا٢٠ مرد سیگار میکشند و کسی کارآنها را ضد ارزش نمیداند ولی وقتی زنی سیگار میکشد همه تعجب میکنند و جور خاصی به او نگاه میکنند، اگر بحث سلامت است همه سلامتیشان در خطر است چه زن و چه مرد ،هنجار و ناهنجار را جنس زن تعیین نمیکند، چرا در برخی مسائل مثل سیگار کشیدن سوگیری می شود بر علیه زنان؟
دکتر دیباجی گفت: «من هم میگویم سوگیری نباید اتفاق بیفتد اما واقعیت این است که در جامعه ما در رابطه با مسالهای چون سیگار کشیدن زنان، سوگیری وجود دارد. من قصد داشتم علل اجتماعی این موضوع را بررسی کنم و راهکار ارائه دهم و چون این موضوعات کمتر در مورد زنان کار شده، من علاقه داشتم به جنس زنان بپردازمو در پیشنهاداتم آوردم که باید زنان نخبه و سازمانهای مردم نهاد مربوط به زنان به این مساله بپردازند.
دلیل دیگر من برای انتخاب نمونههای زن برای تحقیق این بود که، سیگارکشیدن در جهان در حال زنانه شدن است واز مردان به سمت جنس زنان رو به افزایش است. البته این را قبول دارم که این رفتار _سیگار کشیدن_ برای هر دو ضد ارزش است اما باید بپذیریم که در جامعه ما برای زنان این ضد ارزش بودن پر رنگتر است.»
منبع گزارش: سایت به دخت ( قسمت اول – قسمت دوم)