اولین نشست از دور دوم سلسله نشستهای «مختصات جامعه شناسی ایرانی» با عنوان «جامعه شناسی ایرانی چرا و چگونه؟» در جهاد دانشگاهی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزارشد. در این نشست، جامعه شناسی ایرانی و مختصات آن از منظرهای مختلف مورد بررسی و نقد قرار گرفت.
در ابتدا، هاشم واعظی دبیر برگزاری این نشستهای علمی، به ارائه گزارش کوتاهی از ماحصل دور اول این سلسله نشستها پرداخت. واعظی هدف از برگزاری این نشستها را واکاوی جامعه شناسی ایرانی، آشنایی با دستاوردهای بینشی و روشی و در نهایت امکانسنجی خلق جامعه شناسی بومی دانست.
در ادامه دکتر سید حسین سراجزاده رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران به ارائه دیدگاههایش در این حوزه پرداخت. از نظر سراجزاده، جامعه شناسی یک معرفت تجربی است، که این معرفت تجربی در هر مکان و زمانی بروزی ویژه دارد که میتواند خاص آن جامعه باشد. جامعه شناسی ایرانی، جامعه شناسی در ایران است، جامعه شناسیای است که در ایران شکل گرفته و برای شناخت آن باید تاریخ جامعه شناسی در ایران و همچنین ویژگیهای آن را مورد بررسی قرار داد. این مطالعه به شناخت نقاط ضعف و قوت جامعه شناسی در ایران می ا نجامد.
ایشان، سیر تکوینی جامعه شناسی در ایران را در5 مرحله دانست:
الف) 1314-1337. آشنایی با رشته و دایر شدن برخی از درسهای علوم اجتماعی و جامعه شناسی در دانشگاه.
ب) 1337-1357. رشد و توسعه که با تأسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی آغاز شد.
ج) 1358-1362. تعلیق کامل ، چالشهای بعد از انقلاب و تعطیلی دانشگاهها.
د) 1388-1362. بازنگری و رشد نسبتاً شتابان این رشته با تاکید بر بومی شدن.
د) 1388به بعد. بازنگری با تأکید بر اسلامی شدن همراه با بیبرنامهگی.
سراج زاده جامعهشناسی را بخشی از پروژه مدرنیته در ایران دانست که مانند سایر پدیدههای مدرن، در بستر ایرانی، با مسائل وتعارضاتی مواجه شده است. مهمترین ویژگی های جامع هشناسی در ایران را موارد زیر دانست: برونزاست، ریشه های محکمی در سنت فکری ایرانی و اسلامی ندارد، رقیب معارف و تفکر سنتی تلقی میشود و در ایفای نقش اجتماعیاش با دشواریها و محدودیتهای فرهنگی و سیاسی مواجه بوده است. و از آنجا که جامعهشناسی ابزاری است برای فهم دنیای مدرن و ارائه راهحلهایی در این خصوص، با نهادهای سیاست و دین نیز رابطه پرچالشی داشته است.
سراج زاده فردمحوری، نداشتن خصلت مکتبی و نظریهای، تسلط رویکرد کمی و پوزیتیویستی در بحث روش، و نداشتن ارتباط علمی و بین المللی پویا و ارگانیک با جامعه شناسی جهانی ومحافل بین المللی جامعه شناسی را از دیگر ویژگی های جامعهشناسی در ایران برشمرد.
از نظر او، رشد کمی و کیفی علوم اجتماعی در ایران، جامعهشناسی را به عنوان یک واقعیت غیر قابل انکار نهادینه کرده و تحولات روبهرشدی را در جامعهشناسی ایران رقم زده که تخصصی شدن علوم اجتماعی در قالب رشتههای مختلف، تمایزیافتگی نظری و تکوین انواع جامعه شناسیها، شروع نهضت ترجمه در حوزه علوم اجتماعی از دهه 60 به بعد، شکل گیری حلقهها یا شبه حلقههای نظری درون جامعهشناسی ایرانی مانند جامعهشناسی انتقادی، مطالعات فرهنگی، مطالعات زنان و جامعه شناسی مردم مدار، رشد تحصیلات تکمیلی و افزایش پژوهشهای اجتماعی ناظر به مسائل ایران، رشد و تخصصی شدن انجمنها و مجلات علمی و ایجاد اعتماد به نفس در بین جامعهشناسان، بخشی از این تحولات ایجاد شده هستند.
دکتر سراج زاده در جامعهشناسی ایران، دو چالش جدی را برشمرد:
1) چالش جامعه شناسی با نهاد سنتی و دینی و نهاد سیاسی. در این چالش، نهادهای دین و سیاست، نهاد علم را به رسمیت نشناخته و این امر، مستقل نبودن علم را به همراه آورده است.
2) فقدان ارتباط ارگانیک با نهادهای بینالمللی جامعهشناسی
سراجزاده در مورد جامعه شناسی اسلامی دو رویکرد را قائل شد : 1) خلق یک جامعه شناسی جدید که همه گذشته جامعه شناسی را کنار میگذارد و نفی میکند و 2) ایجاد یک رویکرد (جامعه شناسی اسلامی) در درون جامعه شناسی است که از نظر او رویکرد اول، عملی نیست و رویکرد دوم میتواند جامعه شناسی اسلامی را در دل جامعه شناسی تولید کند.
این نشست علمی به همت جهاد دانشگاهی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و گروه جامعهشناسی پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی و با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران دوشنبه 30 آبان برگزار شد.