نشست «جوانان و مهاجرت» روز یکشنبه 16 اردیبهشت ماه ساعت 10:30 با سخنرانی دکتر محمدامین کنعانی دانشیار جامعه‌ شناسی دانشگاه گیلان و به همت انجمن جامعه شناسی ایران-شعبه گیلان و انجمن دانشجویی جامعه ‌شناسی دانشگاه گیلان در کلاس 16 دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان برگزار شد.

دکتر کنعانی در ابتدا به مفهوم جوانی پرداخت و گفت: در مباحث علمی منظور از جمعیت جوان به لحاظ سنی حدود 15 تا 24 سالگی است و در ایران 15 تا 29 سالگی را در نظر می گرفتند در چند دهه اخیر قدری این مفهوم تغییر پیدا کرده مابین 18 تا 29 سالگی جوان محسوب می شود.

واژۀ جوان یک واژه کیفی است و تبدیل کردن آن به یک مفهوم کمی مسائل و مشکلاتی را بوجود می آورد به همین دلیل وقتی با واژه های کمی و کیفی روبه رو می شویم محدودیت های مختلفی را خواهیم داشت که مشکلات روش شناختی را نیز بوجود می آورد .

مفهوم مهاجرت هم با توجه به اصطلاحی که به کار برده می شود برای ما شناخته شده است. در منابع مختلف هرگونه تغییر محل اقامت به صورت دائم یا نیمه دائم به قصد تغییر محل اقامت باشد را مهاجرت می گویند. جوامع انسانی از قدیم الایام با مهاجرت جوانان روبه رو بوده اشت. در واقع آنچه نگران کننده می شود همین مهاجرت نیروی جوانی است که سالها بر روی او کار شده و بعنوان یک سرمایه انسانی شناخته می شود و این را در اثر مهاجرت از دست می دهیم.

وی به پرابلماتیک مهاجرت جوانان اشاره کرد و افزود: مهاجرت جوانان امروز به عنوان یک مساله اجتماعی شناخته می شود. تحقیقات زیادی نیز در این خصوص انجام شده است ولی آنچه نگران کننده شده است این است که جوانانی که الیت یا نخبه هستند و آموزش هایی که در دوره های مختلف می بینند تبدیل به الیت می شوند بسیاری از این ها به دلیل تخصصو توانمندی هایشان نخبه شناخته می شوند آنوقت زمانی که مهاجرت را با نخبگان همراه می کنیم مساله حادتر می شود. وقتی جوان را به عنوان یک نیروی نخبه می شناسیم به عنوان یک سرمایه انسانی فقط نیست بلکه یک سرمایه فرهنگی و اجتماعی است مسلما ابعاد قضیه مهاجرت نخبگان جدی تر می شود. این مساله سالها است که در جریان است مخصوصاً مهاجرت از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته ، مساله اصلی همین نوع مهاجرت بین المللی است. مهاجرت های بین المللی است که مساله را شدیدتر می کند چرا که هر کشوری مرزهای خود را تعریف کرده و بسیاری از فعالیت های اجتماعی اقتصادی و سیاست گذاری‌ها در سطح خرد و کلان در محدوده ی همان مرزها تعریف می شود به همین دلیل وقتی نخبه ای از جامعه ای خارج می شود و نیروی کار خودش را بعد از نخبه شدن در جامعه ای جدید عرضه کند از آن بعنوان فرار مغزها یاد می شود، شدت ارزشی این مهاجرت ها بیشتر می شود. این مهاجرت به غیر از ضرر چیزی برای ما نخواهد داشت. فرار مغزها brain drain مثل این می ماند که در باغی نهال‌هایی را بکاریم سالها مراقبت و پرورش انجام دهیم و هنگامی که به درخت پربار تبدیل شد و زمان چیدن میوه رسید از دست ما خارج شود.

در واقع سرمایه گذاری روی جوانان در هر کشوری مثل سرمایه گذاری روی یک باغ، زمین کشاورزی یا یک مجتمع صنعتی و امثال آن است متاسفانه ما متوجه این سرمایه گذاری ها نمی شویم. نوع سرمایه گذاری روی اینها مخفی است. مهاجرت نخبگان مثل آتش گرفتن کارخانه یکی از آشنایان ماست وقتی چنین حادثه ای رخ می دهد ما افسوس می خوریم و می گوییم حیف شد اما در رابطه با مهاجرت نخبگان نه تنها افسوس نمی خوریم بلکه خوشحال هم می شویم. از این که جوان ما بعد از گرفتن مدرک دانشگاهی مهاجرت می کند خشنود می شویم. بعد از 20 سال سرمایه گذاری بر روی یک نیرو، او را از دست می دهیم و این ضرر بزرگی است . این یک سوی قضیه است. جلوی این موج مهاجرت را هم نمی شود گرفت، از یک سو معتقد به آزادی های انسانی هستیم. می گوییم هر کسی حق دارد محل زندگی خودش را انتخاب کند، از سوی دیگر می گوییم این جوان نتوانست در این جا به خود شکوفایی برسد و می تواند با مهاجرت به این نتیجه برسد و در واقع خوشحالی ما نه از بابت از دست دادن سرمایه هایمان بلکه برای این که این جوان برای آینده خود راهی را پیدا کرده است.

این مساله فقط مساله ی ما نیست مساله تمام کشورهایی است که کمتر توسعه یافته محسوب می شوند، کشورهای اسیای شرقی ، آسیای جنوب شرقی ، خاورمیانه، افریقا با این مساله مواجهند.کشورهایی که نخبگان خود را از دست می دهند برنامه ریزی هایی انجام داده اند که این ضررها را به نوعی جبران کنند. اصل قضیه ما با جوانان باید برگردد به این واقعیت که ما نمی توانیم جلوی مهاجرت جوانان را بگیریم. عمدتا تربیت اجتماعی والدین این دوره یاری دهنده است نه تحکم آمیز، سعی می کنیم با تغییرات جهان هماهنگ باشیم. مهاجرت نیز جزئی از اختیارات هر فرد است. آرزوها و معیارهایی در زندگی برخی از ما وجود دارد. بنابر این راه گریزی از مهاجرت ها وجود ندارد. مهاجرت ها وجود خواهند داشت از قدیم بوده امروزه تشدید شده به خاطر افزایش آزادی های انسانی و فردی، به خاطر فردی شدن بیشتری که در جامعه وجود دارد. به خاطر جهانی شدن بیشتری که در جامعه وجود دارد بنابر این با موج فردی شدن و جهانی شدن نمی توانیم مقابله کنیم .

همانطور که نتوانستیم با موج شهری شدن مقابله کنیم. جامعه جهانی یک جامعه شهری شده است. جلوی این فردی شدن را در دنیای کنونی با توجه به نوع نسلی که با آنها روبه رو هستیم و خودمان تربیت کرده ایم نمی شود گرفت. افکار و احساسات آنها متفاوت است. جهان فردی شده یعنی این خودم هستم که می خواهم برای خودم تصمیم بگیرم ولی در قالب جهانی.

دانشیار جامعه شناسی دانشگاه گیلان در ادامه گفت: مساله مهاجرت جوانان بیشتر نیز خواهد شد. بر اساس آمارها جمعیت 15تا 29 ساله ی دنیا در حال حاضر حدود دو میلیارد نفر از جمعیت هشت میلیاردی جهان را تشکیل می دهد. بخش زیادی از این جمعیت مهاجر هستند نزدیک 80 درصد مهاجرانی که در سطح جهان قرار دارند افرادی هستند که از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته رفته اند. این مهاجرت در واقع سرمایه هنگفتی را که در آن جامعه صرف شده را منتقل کرده ایم به جایی دیگر. ولی نمی توان جلوی این ضرر را گرفت.

چه می توان کرد، خیلی از کشورها این مساله را دارند اما کشورهایی که با آن روبه رو هستند چاره دیگری ندارند ولی نه تنها از این مهاجرت ها ضرر نمی کنند بلکه سود نیز می برند نمونه آن کشور هند است . هند سرزمین فقیری است. طبق آمارها در سال 2023، بیش از 600 میلیارد دلار از کشورهای توسعه یافته صنعتی به صورت رمیتنس یا حواله های ارزی به کشورهای کمتر توسعه یافته مثل هند سرازیر شده است. کشورهایی مثل هند نه تنها جلوی مهاجرت را نمی گیرند سازمانهایی دارند که نیروی کارشان را به اقصا نقاط دنیا می فرستد.کشورهای حوزه خلیج فارس را بهتر می دانید وضعیتشان را نیازی به گفتن نیست بخش عمده ای از جمعیتی که درآنجا کار می کنند هندی هایی هستند که تولید خودشان را از هند منتقل کرده اند به آنجا، تولید در آنجا صورت می گیرد ولی سودش بر می گردد به هند ، در انگلیس امریکا و هرجای دنیا آنان بخشی از پس اندازشان را به کشور مبداء منتقل و در آنجا سرمایه گذاری می کنند . تا در زمان بازنشستگی که به کشورشان باز می گردند بتوانند از این سرمایه ها استفاده کنند . هم از سرمایه گذاری هایشان سود می برند و کشور مبدا نیز از سرمایه گذاری اولیه ای که روی نیروی انسانی انجام داده سود می برد. کشورهای افریقایی نیز به همین صورت. بنابراین یکی از مسیرهای جبران آن و تبدیل فرار مغزها brains drain به brains gain بهره وری از مغزها ، تحقیق روی این است که چطور از مغزهای خودشان استفاده کنند چه در داخل محدوده ی خودشان و چه در دنیای جهانی شده امروزی از این مغزها سود ببرند.

ادبیات مهاجرت اکنون از brain drain به brain gain ، تبدیل شده چگونه می توان این کار را کرد. یک نمونه‌اش کاری که هندی‌ها افریقایی ها امریکای لاتین‌ها و آسیای شرقی ها انجام می دهند. تمام دنیا به این فکر می کنند که چگونه می توانند از نیروی انسانی خود سود ببرند متاسفانه کشور ما در این 620 میلیارد دلاری که از این طریق به کشورهای کمتر توسعه یافته می رسد سهم چندانی ندارد. وقتی این حواله ها در بانکهای کشورهای مبدا مهاجران سرمایه گذاری می شود سود دیگری نیز از این طریق بدست می آید.

در حال حاضر در ایران یکی از بزرگترین مشکلات ما همین مهاجرت نخبگان به خارج از کشور است و بسیاری از کسانی که مهاجرت می کنند در واقع تحصیل کرده های ما هستند. بررسی های صورت گرفته بر ویژگی های جمعیتی مهاجران ایرانی در امریکا نشان می دهد تعداد پزشکان و تحصیل کردگان ایرانی نسبت به تمام ملیتهای دیگری که در امریکا زندگی می کنند بیشتر است. همچنین ایرانی ها از سطح مشارکت اجتماعی سیاسی و اقتصادی بالاتری برخوردارند. ما نخبگان را فرستاده ایم. بیشترین مهندسان و پزشکان ایرانی در امریکا وکشورهای اروپایی و کانادا زندگی می کنند. بسیاری از این تحصیل کرده های ما حتی در تخصص های خودشان هم به کار گرفته نمی شوند بلکه به کارهایی نظیر رانندگی می پردازند. اینها قسمت های نگران کننده این قضیه است. مساله ای که وجود دارد فراوانی نخبگان در این کشورهای توسعه یافته نیست و گریزی هم از این مهاجرت ها نیست انتظاری هم نمی توان داشت که اینها برگردند. بسیاری از مهاجران بعد از 30 سال کار در کشورهای توسعه یافته به موطن خود باز می گردند. یکی از مهمترین بحثهایی که امروزه در کنار بحث فرار مغزها وجود دارد. مهاجرتهای بازگشتی و سرمایه گذاری در کشورهای مبداء است، اگر بخواهیم مثل سایر کشورهای کمتر توسعه یافته از این مهاجرت ها سود نیز ببریم و brain drain را تبدیل به brain gain کنیم باید امکان چنین زمینه هایی را فراهم و برای سود حاصل از مهاجرت نخبگان هم بازگشت آنان اندیشه کرد.

همچنین در خیلی از کشورها یک نوع جدیدی از مهاجرت ها شکل گرفته تحت عنوان مهاجرت سبک زندگی. الان نمونه اش را در ایران خودمان می بینیم. در سطح بین المللی بسیاری از افراد از فرانسه مهاجرت می کنند به مناطق روستایی در اسکاندیناوی، استرالیا. جریان جدیدی که تحت تاثیر این تغییر سبک زندگی بوجود آمده مهاجرت از شهرها به مناطق روستایی است. نوعی مهاجرت بازگشتی است ولی نه از نوعی که بعد از 30 سال کار کردن در فرانسه بخواهم بیایم ایران زندگی کنم. بسیاری از افرادی که از زندگی شهری خسته شده اند حداقل برای دوران بازنشستگی خودشان شهر را ترک می کنند و زندگی در روستا را تجربه می کنند. در ایران مهاجرت غیر گیلانی ها به گیلان از کجا نشات گرفته. بخش عمده ی این مهاجرت ها به همین مهاجرت شیوه ی زندگی باز می گردد. عمدتا مهاجرت سبک زندگی است.

از یک سو ما نگران از بین رفتن مراتع و زمین های کشاورزی و باغ ها و تبدیل آن به مراکز مهاجر نشین هستیم ولی از سوی دیگر گریزی نیست از این مهاجرتها می شود سود برد. مثل همین مهاجرت ها از کشورهای توسعه یافته به کشورهایی که طبیعت بکر دارند نیز مهاجرتهایی صورت می گیرد. این یکی از زمینه هایی است که می تواند به ما کمک کند. اگر مهاجرت برگشتی را با مهاجرت سبک زندگی بتوانیم ترکیب کنیم، اگر زمینه بازگشت مهاجران به ایران فراهم شود مخصوصا سرمایه گذاری این ها و سرمایه هایشان مورد تهدید قرار نگیرد می توانیم ضررهایی که متوجهشان شدیم را جبران کنیم. ضررهایی که از سرمایه گذاری در کشورهای حوزه خلیج فارس دیدیم و سودی که آنها دارند می برند.

میزان سرمایه گذاری هایی که در ترکیه از طرف ایرانیان دارد انجام می شود چرا این همه سرمایه گذاری در ترکیه و حوزه خلیج فارس از طرف ایرانی ها صورت می گیرد در صورتی که این سرمایه گذاری ها در داخل کشور نیز امکان پذیر است. باید راه گریزی برای خروج از این مخمصه و دور باطل پیدا کرد. مطالعه ی کشورهای کمتر توسعه یافته ای چون هند کشورهای افریقایی بسیار می تواند در این زمینه به ما کمک کند. این نوع مهاجرت ها و نحوه سود بردن این کشورها از حواله های بانکی مهاجرانشان و سرمایه گذاری اینها از مهاجران بازگشتی و مهاجران سبک زندگی باید مورد مطالعه قرار بگیرد که بتوانیم در آینده مهاجرت جوانان نخبگان و غیره ضرر و زیانی به جامعه مان وارد نکند بلکه سودی حاصل شود. در نهایتاین نشست علمی با پرسش و پاسخ حاضران به اتمام رسید. / گیتی بابایی

 

جوانان و مهاجرت1

جوانان و مهاجرت2