به نام خدا

مقام محترم ریاست جمهوری، جناب آقای دکتر حسن روحانی

با عرض سلام و ادای احترام

لوگوی انجمن جامعه شناسی ایرانهمان­طور که مُستحضر هستید، با شیوع سراسری ویروس کووید 19 روزهای سختی بر مبتلايان، کادر بهداشتی ­درمانی، طبقات اجتماعی گوناگون به‌ویژه پایین و متوسط می­‌گذرد. گذشته از فراز و فرودهای نحوۀ مواجهه مسئولان با همه­‌گیری این ویروس، اینک که رأی ستاد مدیریت بحران کرونا، بر این قرار گرفته است که با اعلام طرح فاصله‌­گذاری هوشمند، و تقسیم مشاغل به کم­ خطر و پرخطر پیش از رسیدن به مرحلۀ مهار ویروس، سیاست «در خانه ماندن» را رها ساخته و به بخش عمدۀ کسب وکارها اجازه فعالیت دهد، به نظر می‌رسد مهم‌ترین مانع دولت برای تداوم سیاست قرنطینه (در خانه بمانيم)، مشکلات و محدودیت‌های اقتصادی است. تحليل ما، متخصصان علوم اجتماعی اين است که با برداشتن همین سطح محدود قرنطینه­‌گی، قشرهای ضعیف و لایه‌های پایین و متوسط به پایین جامعه بیش از دیگران در معرض بیماری و پيامدهای آسیب­‌زای آن قرار خواهند گرفت؛ همان­طور که بنا به گفتۀ مدیران عالی حوزۀ سلامت کشور، تاکنون نیز بخش عمدۀ مرگ‌ و میر ناشی از این بیماری مربوط به گروه‌های تهی‌دست بوده است؛ اين روند نهايتاً می­‌تواند منجر به تشديد نابرابری و بی‌­عدالتی در جامعه به­‌عنوان علت­‌العلل ساير مشکلات آتی کشور شود. امّا در همین حال، براساس تجربۀ تاریخی کشورهای بهره‌­مند از تدبيرِ تبديل تهديد به فرصت، دوران بروز چنین بحران‌های گسترده‌ای می‌تواند به شرط سیاست­گذاری مشارکتی، ظرفیت‌هایی برای ارتقاء سطح حکمرانی، نهادسازی برای گسترش خدمات اجتماعی و رفاهی، بازسازی و ارتقاء سطح اعتماد عمومی و اعتماد به نهادهای حاکمیتی فراهم کند.

انجمن جامعه‌­شناسی ایران از پیامدهای این سیاست جدید، نگران است و در درستی آن تردید دارد؛ به نظر ما شواهد بسیاری وجود دارند که اتّخاذ زودهنگام این سیاست منجر به گسترش هر چه بیشتر بیماری درآیندۀ نزدیک و به تبع آن افزایش تعداد جان باختگان شود. بنابراین از جناب­عالی تقاضا داریم که:

ستاد ملی مقابله با کرونا دستور دهد در دو مقطع کوتاه‌­مدت 10 روزه پس از اجرای طرح فاصله­‌گذاری هوشمند، علاوه برخود ستاد، شورایی مستقل و متشکّل از نمایندگانِ انجمن‌های علمی مرتبط، شوراهای شهر شهرهای بزرگِ مواجه با شیوع فزایندۀ بیماری و نمايندگانِ انجمن همه­‌گیری­‌شناسان (اپیدمیولوژیست­‌های) ایران به ارزیابی نتایجِ این تصمیم پرداخته و اگر شواهد موجود نشان­دهندۀ افزایش شمار قربانیان این بیماری باشند، که به نظر ما به احتمال زیاد چنین خواهد بود، گام‌های زیر برداشته شوند:

  • مقام محترم ریاست جمهوری در رایزنی با دیگر مقامات ارشد اهتمام نمایند که منابع مالی همۀ نهادهای رسمی دولتی و غیر دولتی، در مدیریت شرایط موجود برای «درخانه ماندن» تعداد هرچه بیشترِ مردم مورد استفاده قرار گیرند. شاید هیچ زمانی به اندازۀ امروز استفادۀ آگاهانه از کل منابع جامعه برای حفظ جان انسان‌­ها ضروری نبوده و در آینده نیز هیچ امری بیش از نحوۀ تمشیتِ این امر مبنای قضاوت دربارۀ اعمال ما قرار نگیرد. به‌ویژه این منابع باید برای تأمین معاش و بهداشت قشرهای فقیر، طبقات پایین جامعه و همۀ فرودستان (حتّی بخشی از طبقۀ متوسّط)، صرف شوند؛ یعنی برای همۀ کسانی که پس­‌اندازی ندارند، به‌ویژه هرکه برای تامین معاش روزانه مجبور به کار در کارگاه­‌ها یا حتی معابر عمومی بوده و بدون دریافت کمکِ مؤثّر، فاقد امکان «درخانه ماندن» است.
  • مشاغل به ضروری و غیر ضروری تقسیم شوند و نه‌­تنها به کم­‌خطر و پُرخطر، سپس فقط از مشاغل ضروری، با فراهم کردن امکانات فاصله­‌گذاری فیزیکی دعوت به کار شود. تشخیص این مشاغل نیازمند درنگ و بررسی بیشتر است، ولی عجالتاً می‌­توان این مشاغل را شامل چنین مواردی دانست: مزارع، باغات و کارخانه‌­های تولیدِ غذا، دارو و کالاهای ضروری و مهم؛ مراکز بهداشتی و درمانی شامل بیمارستان، داروخانه، کلینیک، مطب و آزمایشگاه‌­های دولتی و خصوصی؛ خدمات تعطیل­‌ناپذیر شهری و کشوری مثل نگهداری، امنیت و نظافت شهرها، راه­‌ها، مرزها، شبکۀ حمل و نقل؛ فروشگاه­‌های مواد غذایی، پمپ بنزین­‌ها، خدمات فنّی از جمله تعمیرگاه‌­های خودرو؛ نیروهای انتظامی درون و برون­‌شهری؛ بازپرس‌­ها و دادگاه‌­های کشیک و ....
  • به کسانی که اکنون منابع مالی کافی برای تامین معاش و حفظ سرپناه خود ندارند، حداقل به مدت سه ماه حمایت مالی کافی داده شود و آنها از خروج از خانه معاف گردند، تا نظام بهداشتی­ درمانی قادر به پاسخگویی به بیماران نیازمند باشد.
  • تحلیل­‌های متعدد حاکی از تضعیف پیاپی طبقۀ متوسّط و افزایش مستمرّ فرودستان در سال‌های اخیر بوده‌­اند. تعیین و تشخیص کسانی که در شرایط کنونی نیازمند حمایت جدّی هستند، نیازمند بازنگری دقیق و فراتر از نظام کنونی توزیع یارانه است.
  • صندوق بیمۀ بیکاری که با منابعی محدود از سوی دولت راه‌اندازی شده، به‌عنوان نهادی پایدار مدنظر قرار گیرد و منابع مورد نیاز آن از محل صندوق توسعۀ ملی تأمین گردد. همچنین با توجه به بی‌ثباتی مشاغل مبتنی بر قراردادهای موقّت کار و ضرورت حمايت از کارگران و کارمندانِ طرف اینگونه قراردادها، تمديد کوتا‌ه ­مدت و ميان­ مدت اين قراردادها در دستور کار قرار گيرد.
  • هر نوع آموزش حضوری در همه مقاطع از پیش­‌دبستان تا دورۀ دکتری، تا سال تحصیلی آینده، تعطیل يا غير حضوری شود و در این مدت وزارت­خانه­‌های ارتباطات، آموزش و پرورش، عتف، دانشگاه‌­ها و مدارس بکوشند امکان استفاده از آموزش مجازی را برای گروه­‌های بزرگتری از دانش‌­آموزان و دانشجویان توسعه دهند. از آنجا که استفاده از آموزش مجازی نیازمند فراهم بودن کامل امکانات، از قبیل اینترنت با سرعت کافی، برخورداری از ابزار استفاده از آن و مهارت کافی آموزنده و فراگیرنده است و هنوز این امکانات در بسیاری نقاط کشور فراهم نیست، بهتر است ثبت نام و استفاده از آموزش مجازی در اين دوره داوطلبانه باشد، نه اجباری.
  • در برهۀ کنونی هماهنگی همۀ ارکان حکومتی و رسمی و مردم برای حفظ جان همۀ ساکنان این سرزمین، ضرورتِ تأمین اولویّت اول ملی، یعنی حفظ جان همگان، است. از دست رفتن یک جان عزیز هم در اثر سوء مدیریت این بحران یا غفلت، فقدانِ احساسِ مسؤولیّت و بی­‌توجّهی، غیر قابل جبران و در پیشگاه وجدان بشری و تاریخ غیر قابل قبول است. بنابراین از نهادهای حکومتی انتظار می‌­رود که هماهنگ و بر اساس اصول علمی عمل کرده و خود را از توصیه‌­های متخصصان و سایر هموطنان بی‌­نیاز نبینند؛ انتظار داریم مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا نیازها، نگرانی‌ها و خواسته‌­های مردم را به ستاد منتقل کنند. مديريت چنين بحرانی نيازمند به­کارگيری حداکثر ظرفيت مديریتی با پرهیز از افزودن ساختارهای جديد، در ساختارِ چندسطحی و در عين حال هماهنگ مديريتی، از بالاترين سطوح ستادی تا استانی و محلی است. اين نگاه علاوه بر توجه به تفاوت­‌های زمينه‌­ایِ مناطق مختلف کشور که غالباً در سياستگذاری‌­های یکسان‌­نگر مورد غفلت واقع می­‌شود، باعث بهره­‌مندی از حداکثر توان مديريتی کشور در مواجهه با بحران خواهد بود.
  • در حال حاضر سازمان‌ها و ساختارهاي كلان مديريت بحران كشور که عبارت­ند از «شوراي­‌عالي مديريت بحران كشور»، «سازمان پدافند غير عامل»، «شوراي­‌عالي سلامت و امنيت غذائي»، «ستاد كل نيروهاي مسلح، شامل ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سازمان بسيج مستضعفان و نيروي انتظامي»، «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي» و «ساير نهادها و سازمان‌هاي ذي­ربط»، نسبت مشخصی با ستاد ملی مقابله با کرونا به لحاظ عضويت و نوع تعاملات ندارند؛ لذا به نظر می‌­رسد به‌­منظور هم‌­افزایی بیشتر و تقسيم کار کارآمدتر باید اين ساختار بازنگری شود و نهايتاً امر مدیریّت مواجهه با این بُحران در يک ساختار راهبری و فرماندهی واحد متمرکز شود؛ اين فرماندهي بايد از تسلّط علمی و اطّلاعاتی، اقتدار عالي ملي و اختيارات كامل حكومتي برخوردار باشد و در شرايط بحران به تشکیل جلسات مستمر با حضور رؤسای قوا مُبادرت نموده، وظايف وزارتخانه­‌ها و سازمان‌ها را تعيين و ابلاغ نمايد، تا عموم سازمان‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی از دستورات آن تبعيت کنند.
  • پیشنهاد می­‌شود در سطح ستادی، شورای­‌عالی رفاه و تأمین اجتماعی مدیریت یکپارچۀ سیاست‌های حمایتی مواجهه با بحران را برعهده بگیرد. با اين ملاحظه که آستان‌های مقدس، بنیادها و نهادهای انقلابی نیز ظرفیت‌های مالی و زیرساختی خود را ذیل سیاست‌گذاری واحد این شورای­‌عالی برای عبور از بحران به‌کار گیرند.
  • شفافيّت اطلاعاتی و احترام گذاشتن به حق دانستن و شعور مردم جزء حقوق و ميثاق­‌های اساسی حکومت و مردم است؛ ستاد ملی مقابله با کرونا بايد اطّلاعات معتبر را از منابع مسئول در اختيار جامعه قرار دهد. رويكرد اطلاع‌­رساني شفاف، پاسخگو و مسؤولانه، ارتقاء دانستني­‌هاي ضروري مردم، رفع باورهای اشتباه و خرافی، انسجام و هماهنگی در پيا‌مها و ارائه­ی گزارش دقيق موارد مراجعه، آزمایش، ابتلاء، بستری، مراقبت ويژه و مرگ، به تفکيک استان و دانشگاه، سن، جنس و دهک درآمدی می‌بایست از وظايف بخش اطلاع‌­رسانی ستاد باشد و اکيداً توصيه می­‌شود برای مديريت رسانه‌­ای اين بحران از متخصصان علوم ارتباطات، سلامت و علوم اجتماعی استفاده شود. همچنین دانشگاهیان، پژوهشگران و رسانه­‌ها به این اطلاعات دسترسی داشته باشند تا برای تحلیل­‌های علمی و کارشناسانه و تنویر افکار عمومی مورد استفاده قرار گیرند.
  • جناب­عالی مُستحضر هستید که تجربۀ زلزلۀ بم، به‌­عنوان یک حادثۀ ملّی و حضور گستردۀ سازمان‌های‌مردم‌­نهاد بین­‌المللی، به‌ویژه در حمایت از قشرهای فرودست همراه با اهتمام در توانمند کردن آنان با همکاری سازمان‌های مردم­‌نهاد داخلی، تجربه‌­­ای است ارزشمند و ماندگار. درخواست می­‌شود سازوکاری جدّی با قابلیّت تشخیص تعریف شود، تا صرفاً نگاه امنیتیِ سلبی، مانع ورود سازمان‌های بین­‌المللی مرتبط با مدیریّت بحران و مسألۀ کرونا نگردد و چنین نگاهی به فعالیت‌­های انسانی و مردمی سازمان‌های مردم­‌نهاد و خیریه‌­های داخلی نیز رفع گردد.

به امید نیل به امکان حفظ جان همۀ آحاد مردم و موفقیّت و پیروزمندی ایران و همۀ ساکنان این سرزمین، برای همۀ کوشندگان خدوم ملّت و دولت آرزوی توفیق داریم.

                                                                                  انجمن جامعه‌شناسی ایران

                                                                               هشتم اردیبهشت 1399