مفهوم  قانون از منظر جامعه شناسی

قانون را در طول تاریخ و درپهنة جغرافیا به صور مختلف تعریف کرده اند. دانشمندان گوناگون هم در باره معنای آن سخن ها گفته اند .اما چگونه می توان از منظر جامعه شناسی به این مفهوم نگاه کرد. مهمترین نکته برای یافتن پاسخ این پرسش این است که به یاد آوریم در دیدگاه جامعه شناسی قانون از جنس هنجار اجتماعی[1] است و هنجار اجتماعی را جامعه شناسان رفتار معمول وعرفی مردم یک جامعه تعریف می کنند. یعنی رفتاری که مورد پذیرش مردم متوسط یا معمولی جامعه است .سامنر[2] جامعه شناس متقدم آمریکایی از لحاظ میزان واکنشی که جامعه به زیرپاگذاردن انواع هنجارهای اجتماعی نشان میدهد و کیفری که برای هرکدام از این کژروی ها قائل است پیوستاری از هنجارها را تعریف کرده است که در دیاگرام زیر می بینید:

آداب اجتماعی -----------عرف------------- قانون

social mores -------------- folkways-------------- law    

آداب اجتماعی در واقع همان رفتارهایی است که در هر جامعه ای اخلاقی و صحیح تلقی می شود در واقع کار آداب تفکیک میان رفتار خوب وبد است هر چند تفاوت هایی در جزئیات آداب میان جوامع گوناگون دیده شده است اما نقاط مشتر ک عمده واختلافات جزئی است . ..مثلادروغ گفتن ، شرابخواری ، استعمال مواد مخدر، غیبت کردن ، حسادت کردن ، احترام نگذاشتن به والدین ، شرکت نکردن در مراسم عزای آشنایان ، تقلب ،رعایت نکردن نظافت ،اشغال ریختن ، ولگردی ، رشوه دادن ، بد رفتاری با زنان وکودکان نمونه های رعایت نکردن آداب اجتماعی در بیشتر جوامع هستند . زیر پاگذاردن آداب اجتماعی معمولا منجر به واکنش شدید جامعه نمی شود. واکنش ها معمولا در حد غیبت کردن ، مسخره کردن ودوری گزیدن از فردی است که به آداب اجتماعی پایبند نیست وبی ادب خوانده می شود. در واقع این ابتدایی ترین سطح کنترل اجتماعی است و تنها نوع کنترلی است که درجوامع ابتدایی وجود دارد.

نوع سخت تر هنجار اجتماعی را سامنر عرف[3] می خواند. عرف درواقع قراردادهای نانوشته تفکر و رفتار مورد وفاق گروه ها و جمع های گوناگون جامعه است .رعایت این قواعد نوعی ثبات وپایداری وپیش بینی پذیری به رفتار اعضای جامعه می دهد وبه انتظام اجتماعی کمک می کند. به عنوان مثال می توان به قواعد پوشیدن لباس در موقعیت های گوناگون اجتماعی، رفتار متناسب در موقعیت های گوناگون اجتماعی ، زبان بدن و شیوه ایستادن با توجه به موقعیت و حد خصوصی شدن یا رسمی بودن برحسب موقعیت و نوع گروه اجتماعی اشاره کرد . توجه کنید که عرف هم مثل اداب نوعی هنجار اجتماعی است یعنی مردم متوسط ومعمولی جامعه بدان ملتزم اند وداوطلبانه آن را پذیرفته اند وداوطلبانه بدان عمل می کنند.تنها نیرویی که شخص زیر پاگذارنده عرف با آن رو به رو می شود فشار ناملموس جامعه یعنی سرزنش ناشی از ارزیابی منفی انسان های دیگراز رفتار شخص خاطی است که به صورت نگاه ورفتار سرد و دوری گزینی از وی ظاهر می شود. در صورت وجود هر نوع اجبار دیگر نمی توان از عرف ورفتار متعارف سخن گفت .

زیر پا گذاردن عرف چون بیشتر درحضور مردم اتفاق می افتد واکنشی کمی شدید تر از زیر پا گذاشتن اداب برمی انگیزد وشخص خاطی را نزد مردم معمولی یا متوسط( به قول دورکم ) منزوی می کند یا ازگروه مردم معمولی ومتوسط به گروه انسان های کژرو[4] یا نابهنجار[5]منتقل می کند( که به معنای انسان های متفاوت با ادم های معمولی ومتوسط است ونه الزاما افراد بد) . تصور کنید اگر کسی درمراسم عزا لباس قرمز بپوشد یا بلند بخندد یا این که یک عروس خانم ایرانی صبر نکند تا عاقد سه بار عبارت" وکیلم؟" را بر زبان آورد بلکه همان بار اول بگوید بله . درهر سه مورد فوق شخص عرف اجتماعی را رعایت نکرده ومردم معمولی اورا ازاین گروه خارج می کنند واو را شخصی نامتعارف می شناسند؛ پشت سرش غیبت می کنند و نهایتا روابط خود را با او محدود می کنندو از احترامش می کاهند اما نه بیشتر.

سخت ترین شکل هنجار اجتماعی " قانون " است. قانون هنجاری است که مکتوب و مدون شده در پارلمان یا دولت تصویب شده و مستظهر به پشتیبانی نیروهای مسلح حکومت است ورعایت آن اجباری است . اما نکته مهم این است که توجه کنیم طبق پیوستار سامنر و وفاق میان همه جامعه شناسان ماهیت قانون هنجار اجتماعی است بنابراین هرچند درقانون اجبار وجود دارد و زیرپا گذارنده آن با مجازات نقدی ، زندان و یاحتا مرگ ممکن است روبه رو شود ومداخله دستگاه حکومت را دربر دارد اما اجباری است که مبنایش وفاق اجتماعی است. یعنی مردم معمولی جامعه یا اکثریت اعضای جامعه به آن باور دارند آن را پذیرفته و درونی کرده اند و از اجرای آن حمایت می کنند. بنابراین اگر حکومت ها ویا هرگروه اجتماعی دیگری قراردادهایی وضع کنند که مردم معمولی یعنی اکثریت مردم با آن مخالف باشند این قراردادها از نظر جامعه شناسی قانون محسوب نمی شود زیرا جامعه شناسان قانون را نوعی هنجار اجتماعی می دانند که مدون ومکتوب ومصوب شده است و به هنگام اجرا مقبولیت اجتماعی دارد وعمده مردم از اجرای آن پشتیبانی می کنند ولاغیر.

 


[1] SOCIAL NORM

[2] (William Graham Sumner (1840–1910

[3]Folkways

[4] Deviant

[5] Abnormal