دکتر خدایی: رویکرد منفعلانه در مدیریت بحران هنوز ریشه کن نشده است!

دوره آموزشی مدیریت بحران، با حضور پرسنل زندان شهرستان دورود، یکشنبه 25 خرداد 1399 برگزار شد. ابراهیم خدایی، مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در شهرستان دورود در این جلسه به بیان تاریخچه علم مدیریت بحران و چرخش از رویکرد سنتی و منفعل به رویکردهای نوین پرداخت.

مدیریت بحران دورود 1

در آغاز جلسه حجت الاسلام والمسلمین حسن پور، هدف جلسه را آشنایی پرسنل زندان با مفاهیم اصلی علم مدیریت بحران خواند و توضیح داد: هدف واحد فرهنگی زندان افزایش اطلاعات و مهارت‌های مدیریتی و اجتماعی پرسنل است.

دکتر ابراهیم خدایی، مدرس این کارگاه نیز گفت: هنوز برخی مدیران و مردم تحت تأثیر رویکرد منفعلانه در مدیریت بحران هستند، این رویکرد دستورالعمل روشنی در روزهای عادی پیشنهاد نمی کند، بلکه وقتی حادثه ای رخداد وارد عمل می شود تا از آسیب‌های آن بحران بر انسان، طبیعت و سرمایه بکاهد، در حالی که علم نوین مدیریت بحران به دنبال شناسایی و خشکاندن منشأ و منبع بحران و ایجاد آمادگی کافی در روزهای عادی، برای بحران‌های احتمالی است.

خدایی توضیح داد: یک نظریه در مدیریت بحران می گوید مدیریت بحران دارای مراحل پنج گانه (1) انتظار و پیش‌بینی، (2) هشدار، (3) نجات، (4) رهاسازی و (5) بازسازی است، در حالی که رویکرد منفعلانه معمولا بر مرحله سوم، یعنی مرحله نجات تأکید دارد، نظریه‌های جدید اغلب اتفاق نظر دارند وظایف ما در مرحله اول (انتظار و پیش بینی) بیشتر و محوری‌تر هستند. در این مرحله باید منابع بحران شناسایی شوند، که متضمن کارهای پژوهشی و مطالعاتی جامع و وزین در حوزه‌های مختلف بحران زا است، سپس باید نسبت به برنامه‌ریزی اقدام شود و اقدامات عملی در رابطه با پیش گیری از بحران و آمادگی مقابله با آن به عمل آید. این ها تمام در زمانی است که هنوز نه بحرانی درکار است و نه حتی نشانه‌های آن ظهور کرده است. وقتی نخستین نشانه‌ها ظهور کرد، وارد مرحله دوم (هشدار) می‌شویم، در این مرحله باید اطلاع رسانی دقیق، صریح و سریع به نهادهای مربوطه، مسئولان، کارشناسان و مردم اتفاق بیفتد.

مدیریت بحران دورود 2

وی ادامه داد: وقتی بحران اتفاق افتاد وارد مرحله نجات شده‌ایم. بسیاری از ما هنوز پس زمینه‌های منفعلانه و سنتی در مدیریت بحران را داریم که فکر می کنیم این مرحله مهمترین است، چون این مرحله بیشتر به چشم می آید و فکر می کنیم تأثیر بیشتری دارد. تصویر ما از مدیریت بحران افرادی است با پوشش مخصوص هلال احمر یا سایر نهادهای امداد رسان! در حالی که برعکس، باید بیشترین فعالیت را در مرحله نخست، انتظار و پیش بینی، یعنی در روزهای عادی داشت. یک ضرب المثل لری مینجایی می گوید: د روز مُساف اسبت بکو نال، د روز نِوَرد وه گردش بزه گال! یعنی شما باید در روز عادی که خبری از جنگ و درگیری و بحران نیست باید اسبت را نعل کنی تا در روز نبر بتوان بر آن سوار شوی! این مثل دقیقا اشاره به توصیه های علم نوین مدیریت بحران دارد.

عضو انجمن جامعه شناسی ایران در ادامه این نشست آموزشی، در جمع پرسنل زندان شهرستان دورود افزود: پس از اتمام امدادرسانی نیز نباید جامعه آسیب دیده را به حال خود رها کرد، به همین خاطر از رهاسازی به عنوان یک مرحله در مدیریت بحران سخن به میان می آید. در آخرین مرحله نیز بازسازی و در واقع جبران کامل خسارت ها و آسیب های پدیدار شده و برگرداندن جامعه به حالت عادی در دستور کار قرار دارد.

خدایی توضیح داد در کشور ایران نهادهای متعددی با بحران ها سر و کار ویژه داشته‌اند، اما برای هماهنگی و تمرکز این نهادها از سال 1386 «سازمان مدیریت بحران کشور» زیر نظر وزارت کشور، ایجاد شده است. این تمرکزگرایی را باید به فال نیک گرفت که از هزینه‌ها و بی نظمی‌ها در بحث مدیریت بحران بکاهد، اما نباید بحران را که یک مساله عمومی و فراگیر است تبدیل به دستور کار اداره ای خاص کرد و این تصور را به وجود آورد که در بحران فلان اداره یا سازمان مسئول است و بقیه نهادها یا مردم مسئولیتی ندارند و یا این که بحث مقابله با بحران محصور در بخشنامه ها و دستورالعمل های صادره از مرکز باشد.

دکتر خدایی با تأکید بر لزوم توجه به مقوله بوم گرایی در کنار تمرکزگرایی در مدیریت بحران توضیح داد: بوم گرایی در مدیریت بحران دو پیام اصلی دارد اول این که مدیریت بحران امری اختصاصی برای نهادها و کارشناسان و متخصصین نیست بلکه نیازمند مشارکت سراسر جامعه است و دوم این که بحران ها در هر منطقه جغرافیایی و گروه فرهنگی ویژگی های بومی و محلی خاص خود را دارد و سیستم مقابله با بحران باید به امکانات، ظرفیت ها، فرصت ها و تهدیدهای خاصی که در هر منطقه وجود دارد حسّاس باشد.