آتنا غلام نیارمی*

سی و هشتمین نشست گروه جامعه شناسی تاریخی روز یکشنبه 30 اردیبهشت ماه 1397 با عنوان «نقد نظریه های دولت در ایران؛ مورد مطالعه: دوره پهلوی اول» با سخنرانی دکتر محمد سالار کسرایی در سالن جلسات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.

نقد نظریه های دولت

در این نشست دکتر کسرایی به نقد و بررسی نظریه های موجود درباره نوع دولت پهلوی اول که تاکنون مطرح شده است، پرداخت و در نهایت نظریه ای بدیل در این خصوص مطرح نمود. وی گفت: دلیل انتخاب دوره پهلوی اول برای این پژوهش که-وی بیش از یک سال در قالب یک طرح پژوهشی مفصل بر روی آن کار کرده است- از یک سو، اقبال فراوانی است که به پژوهش درباره این دولت وجود داشته و از سوی دیگر متفاوت بودن ماهیت و ساختار دولت پهلوی اول از دوره های پیشین است. روش انجام این پژوهش نیز روش فرانظریه/ فرا مطالعه است.

دکتر کسرایی ابتدا به معرفی مطالعات انجام شده پیرامون این موضوع پرداخت و آنها را در سه حوزه جامعه شناسی تاریخی، علوم سیاسی و تاریخی دسته بندی نمود. او به نقد این نظریات پرداخت و این نقدها را به این شرح برشمرد؛

1.تداخل ها و معضلات مفهومی و مصداقی 2.فاقد تمایزگذاری بین دولت، حکومت و رژیم سیاسی 3. استفاده مجعول از واژه ها 4.عدم توجه به مباحث نظری در زمینه اَشکال و تحولات دولت 5.خلط مفاهیم و عدم توجه در خصوص کاربرد آنها.

وی سپس هر یک را به تفصیل شرح و بسط داد. او دولت پهلوی اول را از نوع «دولت مطلقه» دانست و با بهره گیری از نظریه انواع دولت های دیوید هلد، پری اندرسون، میشل فوکو و... به تبیین دولت مطلقه و کارویژه های آن پرداخت. سپس به مقایسه و تطبیق ویژگی های دولت پهلوی اول با ویژگی های دولت مطلقه مورد نظر دیوید هلد پرداخت و ماهیت و ساختار این دولت را به تفصیل تبیین کرد و توضیح داد. به اعتقاد دکتر کسرایی، دولت رضاشاه نه قبیله ای است و نه مدرن و نه شبه مدرن. بلکه با توجه به ویژگی ها و کارویژه های این دولت می توان آن را «دولت مطلقه» نامید.

در پایان نشست حضار پرسش های خود را مطرح کرده و دکتر کسرایی به آنان پاسخ دادند.

 

*تهیه گزارش