گروه علمی ـ تخصصی جامعه شناسی شهر انجمن جامعه شناسی ایران، در نخستین نشست خود در سال تحصیلی جدید که در روز بیستم آبان ماه و با عنوان ” تجربه شوراهای شهردر ایران“ برگزار شد، با توجه به تقارن زمانی نسبت به سومین دورهی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، به بررسی وضعیت فعلی این نهاد در کشور پرداخت. در این کارگاه علمی ـ تخصصی، موضوع ”جایگاه شوراها و شهرداریها در ساختار مدیریت کشور“ توسط دکتر کیان تاجبخش محقق و عضو گروه جامعه شناسی شهر انجمن مطرح شد و بحث ”تأسیس شوراها در ایران“ با حضور مصطفی تاجزاده معاون سابق سیاسی وزارت کشور و مسؤول برگزاری نخستین انتخابات شوراها مورد بررسی قرار گرفت. البته مطابق با برنامه ریزی این گروه قرار بود رسول خادم عضو فعلی شورای اسلامی شهر تهران نیز بحث خود را درباره ”ارتباط شورا با دولت مرکزی“ را مطرح کند که این امر میسر نشد.
دکتر تاجبخش در این جلسه به بررسی جایگاه شوراها در سیستم مدیریت کشور پرداخت و از این زاویه بحث انگیزه های مشارکت مردم را در انتخابات مورد بررسی قرار داد. او برای این منظور ساختار مدیریت کشور را با نگاه به هزینه های طرح های عمرانی و خدماترسانی، براساس ترکیبی از دو سیستم ”دولتی“ و ”شورایی ـ شهرداری“ معرفی کرد. بنابراین تعریف، سیستم دولتی ساختاری انتصابی و تراکم زدا داشته در حالی که سیستم شورایی ـ شهرداری انتخاباتی و تمرکز زداست.
وی در این باره گفت: از دیدگاه مدیریت کشوری، شورا و شهرداری را میتوان به عنوان مجموعهای از نهادهای محلی در نظر گرفت که در آن شورا یک نهاد تصمیم گیری و شهرداری یک نهاد اجرایی است که میتوان آنها را علیرغم جدایی های موجود از نظر تاریخی و اداری، در یک مجموعه دید.
تاجبخش افزود: تفاوت دو سیستم دولتی و شورایی ـ شهرداری، عمدتاً در نوع پاسخگویی آنهاست. به گونهای که نهادهای تراکم زدا شده و انتصابی انگیزهی پاسخگویی به نهادهای بالا دست را دارند اما انگیزهی نهادهای انتخابی بیشتر پاسخگویی به مجموعهی پایینتر و درواقع انتخاب کنندگان است. در واقع سیستم شهرداری ـ شورایی یک سیستم سلسله مراتبی است که براساس آن، در هر یک از سطوح کشور، یک نهاد شورایی با رای مستقیم مردم شکل میگیرد. سایر قسمتها نیز متشکل از افرادی هستند که توسط یکی از این دو نهاد به کرسی نشسته اند. بین نهادهای انتخابی و انتصابی نیز نهادهایی وجود دارند که نقش هماهنگ کننده بین بخش تراکم زا شده و سیستم تمرکز زدا را ایفا میکنند. به عنوان مثال در سطح ملی، شورای عالی معماری و شهرسازی چنین نقشی را بر عهده دارد. در سطح استان نیز، مثلاً شورای برنامه ریزی و توسعه استان، وظیفه مهمی در این میان دارد.
به گفتهی وی، براساس این مدل تقسیم بندی، چالشهای اصلی ساختار مدیریت ملی، نخست تقویت مکانیزم های هماهنگی بین سیستم دولتی و شورایی و دوم تقویت نقش سیستم شورایی در نهادهای هماهنگی شناخته میشود.
دکتر تاجبخش در ادامه بحث خود با اشاره به سه نهاد مهم وزارت اقتصاد و دارایی، مجلس و سازمان مدیریت و برنامهریزی، در سطوح کلان ملی، گفت: در کشور ما شهرداریها، دهیاریها و شوراهای شهر و روستا بیشتر از سطح درآمد خود هزینه میکنند و سرمایه گذاریهای دولتی عمدتاً صرف طرح های ملی میشود اما در این میان، جالب اینجا این است که در ایران کسی ارتباط حوزه شهری و استانی و طرحهای ملی را با هم بررسی نکرده است. من کنجکاو بودم که نسبت اهمیت این دو سیستم را با هم بسنجم. برای این منظور نیز در طرحی، با استفاده از میانگین شاخص سرانه هزینه عمرانی شهری در استان های مختلف، در طول 1382ـ1375، سهم شهرداریها و استانداریها را مورد بررسی قرار دادم. در نتایج مشخص شد که از هر 100 ریال هزینهی عمران در کشور، 54 ریال برای طرحهای عمرانی در واحدهای شهری استان ها صرف شده و 42 میلیون ریال توسط شهرداریها هزینه میشود. در واقع این نتایج نشان میدهند که شهرداریها در هزینه های عمرانی کشور نقش قابل توجهی دارند اما هیچیک از آنها در هزینه های ملی ذکر نمیشوند. یعنی اساساً نه برای این هزینه ها برنامهریزی شده و نه نسبت به آن حسابرسی میشود. از سوی دیگر، باید اشاره کرد که شهرداریها برای هزینه های منابع محلی نیز اختیارات قابل ملاحظه ای دارند.
وی در ادامه گفت: از زاویهی نگاه به درآمدها نیز باز نتیجه متفاوتی وجود دارد. بودجه شهرداریها در ایران سیستمی بسیار پیچیده بوده و تبدیل کردن آن به ادبیات بین المللی بسیار مشکل است. از نظر تعریف، در ادبیات بین المللی، هر درآمدی دو بعد دارد یکی پایه به معنای آنچه از آن میتوان درآمد داشت و دیگری نرخ. اگر یک نهاد محلی در تعیین پایه و نرخ اختیارات کامل داشته باشد، به آن درآمد ملی گفته میشود. براساس این تعریف، جالب است که میزان درآمد محلی کل شهرداریها در ایران، خیلی بالاست. به طوری که شهرداریهای بالای 50 هزار نفر جمعیت (که بیش از 80% جمعیت شهری کشور را شامل میشوند) بیش از 75% از منابع محلی درآمد دارند و این نشان میدهد شهرداریها از استقلال مالی قابل توجهی برخوردار هستند.
تاجبخش پس از اعلام این نتایج تأکید کرد که از آنجا که هم از دید جایگاه شورا در کشور و هم از دید هزینه ها و درآمدها، نهادهای تمرکززدای شهری از استقلال قابل توجهی برخوردارند، میتوان نشان داد که مردم میتوانند انگیزه بالایی برای شرکت در انتخابات داشته باشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، با استفاده از یک دیدگاه تطبیقی، حکومتهای محلی را با دو متغیر میزان استقلال آنها از نهادهای مرکزی و میزان اختیارات محلی در سیستم های حکومتی یکپارچه مورد مقایسه قرار داد و با کمک یک جدول به حاضران در جلسه نشان داد که به عنوان مثال در انگلستان حکومتهای محلی از میزان استقلال خیلی پایینی برخوردارند و هر آن دولت مرکزی میتواند حکومتهای محلی انتخابی را منحل کند اما میزان اختیارات شهرداریها در آنجا زیاد است اما کشورهای شمال اروپا مثل اسکاندیناوی و هلند عموماً هم استقلال بالایی داشته و هم از اختیارات زیادی برخوردارند. ایتالیا موردی است که علیرغم اصلاحات تمرکززدا، باز هم حکومتهای محلی اختیارات چندانی ندارند. در این میان، میزان اختیارات محلی نهادهای انتخابی در ایران به نسبت کم و میزان استقلال آن هم کمتر از متوسط است.
وی از این بحث نتیجه گرفت که در ایران شهرداریها و شوراها، به عنوان نهاد ”عمومی غیردولتی“ از نظر موقعیت حقوقی، میزان استقلال متوسطی را دارا بوده ولی قانون اساسی جمهوری اسلامی بر لزوم این استقلال تأکید دارد. بنابراین علیرغم اختیارات محدود، شورا ـ شهرداریها حوزه مهمی برای مشارکت مردم و شهروندان ایجاد میکنند؛ گرچه تصمیم گیری در خصوص جایگاه شوراها باید براساس واقعیتهای سیستم فعلی و اهداف درازمدت کشور باشد.
در ادامهی این نشست مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وزارت کشور در زمان برگزاری نخستین انتخابات شوراها و مسؤول برگزاری این انتخابات، به موضوع تاریخچه شکل گیری این نهاد در کشور پرداخت که بحث وی نیز در ادامه به جایگاه فعلی این نهاد و لزوم مشارکت مردم در انتخابات شوراها منتهی شد.
وی سخنان خود را این گونه آغاز کرد: چنانچه می دانید قانون اساسی کشور ما در زمان تدوین، از دو جهت بر لزوم وجود شوراها تأکید داشت. یکی از منظر ضدیت با استبداد که ترجیح میداد هر مدیریتی را شورایی کند چرا که اولا در ذهن جامعهی ما از مشروطه به این طرف اهمیتی که نقش مجلس شورا ایفا کرده بود، نقش بسته بود و ثانیا تلاش برای مردمگرا بودن قانون اساسی در زمان تدوین آن نیز موضوع بسیار مهمی بود که بر این اساس، چهار نوع انتخابات در قانون در نظر گرفته شد. البته شورایی که در قانون اساسی پیشبینی شده، خیلی وسیعتر از آن چیزی است که امروز در کشور داریم. مطابق این قانون، تقریباً هر نوع مدیریتی در کشور، از جمله صدا و سیما، دانشگاهها و ... باید شورایی باشد؛ گرچه در بازنگری قانون اساسی، بخش ضد استبدادی آن کم رنگتر شد و به سمت تمرکز در بسیاری از نهادها مثل صدا و سیما و ... رفتیم.
وی افزود: در سال 1376، آقای خاتمی برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری، یکی از شعارهای خود را احیای شوراها در کشور اعلام کرده بود. یکی از سه شرط من نیز برای رفتن به وزارت کشور در آن زمان، اجرای قانون شوراها بود که با استقبال آقای نوری وزیر کشور وقت مواجه شد اما در عین حال از سوی دیگر، برای وی به عنوان وزیر کشور دولت جدید، نیز شرط عدم برگزاری انتخابات شوراها گذاشته شد. البته تصور بر این است که 99% علت این شرط یک نگرانی جدی در سطوح مدیریتی کشور بود. به این معنا که تشکیل شوراها میتواند به متلاشی شدن سیستم سیاسی کشور منجر شود که این بسیار فراتر از مخالفتهای سیاسی با آقای خاتمی تلقی میشد. در واقع قرار بود در یک روز با تشکیل 33 هزار شورا، 160 هزار نفر در سطوح مدیریتی بالای کشور انتخاب شوند که حداقل نتیجهی آن به انتخاب شهرداران هزار شهر منجر میشد و بنابراین در نخستین مرحله، قرار بود اختیار وزارت کشور برای انتخاب شهرداران را به شوراها واگذار کنیم. از سوی دیگر، سابقهی تشکیل شوراها وزارت کشور، به صورت حلقهای بود که هر دولتی که روی کار آمده بود، تشکیل شوراها را در راستای کار خود قرار داده بود اما نهایتاً در اجرا، ناکام مانده بود.
تاج زاده ادامه داد: با وجود همهی این مسایل، ما تصمیم خود را برای برگزاری انتخابات شوراها قطعی کردیم و در آن موقعیت، زمان مناسب برای انتخابات در فاصله بین دو انتخابات مجلس ششم و خبرگان تعیین شد. در آن شرایط آقای موسوی لاری تازه روی کار آمده بود و به نظر میرسید تا شش ماه نخست با او مخالفت مهمی نخواهد شد. بنابراین ما از این فرصت استفاده کردیم و بلافاصله بعد از انتخابات خبرگان، اطلاعیه های انتخابات شوراها را پخش کردیم که با موانع بسیار زیادی از جمله مخالفت صدا و سیما رو به رو شد اما درنهایت این انتخابات برگزار شد. نتایج نخستین انتخابات به گونهای بود که به نظر میرسید ما با معادلات دقیق، تناسب مشخصی بین منتخبین از قومیتهای مختلف و جمعیت کشور، برقرار کرده بودیم اما جالب است که با این وجود، الان که سال هشتم وجود شورا است؛ هیچ مشکلی از سوی هیچ قوم و یا اقلیت مذهبی گزارش نشده است. به نظر من، حتی اگرچه شکست ما در انتخابات شوراها در دور دوم برای خودمان خیلی تلخ بود ولی برای شوراها موفقیت خوبی بود و به تثبیت این نهاد در کشور کمک کرد.
تاج زاده یادآور شد که در آن زمان ما کار را بر این اساس انجام دادیم که حتی اگر شوراها در ایران، به هر دلیلی نهادهی غیر پاسخگو باشد، حداقل باید یک بار، نقش خود را بازی کند اما اکنون تصور من بر این است که این نهاد در ایران جواب داده گرچه ایراداتی دارد که باید به تدریج برای حل آنها قدم برداشت. این امر تاحدی است که میتوان اندیشید که اگر شورا بتواند جای خود را باز کند، شاید بخشی از مشکلات مجلس نیز حل شود.
ادامهی این نشست، به پرسش و پاسخ با حاضران اختصاص یافت. در این بخش، ابتدا دکتر تاجبخش در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا هزینه های در اختیار شورا به دلیل آن که از بالا به او تحمیل شده و این نهاد اختیار خاصی در مقابل آن ندارد، میتواند شاخص خوبی برای سنجش میزان اقتدار آن باشد؛ گفت: این مساله موضوع قابل بحثی است اما در طرحی که ما داشتیم، من هزینه های عمرانی شهرها را در نظر گرفتم و باید گفت که همانطور که میدانید، از مجموعهی طرحهای توسعه شهری معتبر در ایران درحدود 20 تا30 سال پیش ارائه شده، تنها 20 تا 30 درصد اجرا شدهاند. به این علت ما امروز به تحول بزرگی در امر شهرسازی رسیدهایم چرا که امروز شهرداریها به وزارت مسکن فشار می آورند که شما بدون مشارکت ما، نمیتوانید طرح جامع انجام دهید و در قوانین جدید وزارت مسکن مجبور شده که با شهرداری هماهنگ شود. در واقع با وجود آنکه این هزینه ها از طرحهای جامع از طرف دولت مرکزی میآید ولی نوعی هزینههای مشترک است.
وی در پاسخ به پرسش دیگری دربارهی انگیزه هایی که شوراها برای شرکت مردم در انتخابات ایجاد میکنند، گفت: در این زمینه من فکر میکنم این مردم هستند که باید بخواهند و انگیزه را برای نهادها ایجاد کنند. تمام بحث من این است که به نظر میرسد حتی با وجود اختیار کم شهرداری، تا زمانی که مردم و گروهها به سراغ آن نروند و نپرسند که حتی شما این اختیارات کم خود را چگونه هزینه میکنید، هیچ نهادی پاسخگو نخواهد بود.
تاجزاده نیز در پاسخ به پرسشی با این مضمون که چرا در زمان تشکیل شوراها، نظام سیستماتیکی طراحی نشده بود، گفت: ما در آن زمان تمام کارشناسیها را به خصوص در مدیریت کشور انجام دادیم اما نتوانستیم نظام سیستماتیکی برای کل کشور تهیه کنیم چرا که هنوز مراحل مقدماتی را برای آن طی نکرده بودیم البته به طورکلی ما در تشکیل شوراها یاد گرفتیم که به خصوص در شرایط خاص ایران، با درگیر شدن در مسأله میتوانیم آن را حل یا کامل کنیم. از طرفی به نظر من در ایران حتی احزاب برای اینکه بعد از به دست آوردن قدرت چه بکنند، برنامهای ندارند و این خاصیت وضع سیاسی کشور است که آنها به مرحلهی برنامه دادن نمیرسند و در واقع فقط به دنبال آن هستند که قدرت را به دست بیاورند و بعد برای اینکه چه باید بکنند، بیندیشند. به عنوان مثال، این روزها بزرگترین مساله ما در جریان شورای شهر، بحث رد صلاحیتهاست و من فکر میکنم که در مملکتی که در بیست و هفتمین سال حکومتش به سر میبرد و هنوز احزاب درگیر آن هستند که فلان نامزدشان برای شرکت در انتخابات تأیید صلاحیت میشود یا نه، دیگر فرصتی برای طراحی برنامه ها باقی نمیماند.
وی در مورد پرسش دیگری دربارهی امکان محدود نظارت مردم بر شوراها تاکید کرد: اولاً باید بگویم که با تشکیل شوراها ما چیزی را از جنبه نظارتی از دست ندادیم چرا که باید پرسید مگر قبل از آن چگونه بر مدیریت شهری نظارت میکردیم. در واقع میتوان گفت ما چیزی را به دست آوردیم اما این کافی نبوده است. مثلا ما معتقدیم جلسات شوراها باید مانند مجلس علنی باشد. الان در سومین سال، بودجه را غیرعلنی بسته اند اما اعتراضی هم از سوی مردم صورت نگرفته است. بحث بر این است که وقتی خواستهای از سوی مردم یا گروههای سیاسی مطرح نشده و کسی هم اقدامی صورت نداده است، چگونه میتوان انتظار نظارت دقیق و عملکرد درست داشت. الان چند ماه است که این موضوع مطرح شده که شهردار سابق آقای احمدینژاد 350 میلیارد تومان از بودجهی شهرداری هزینه کرده است منتقدان معتقدند که از این مبلغ، حتی یک ریال برای شهر تهران هزینه نشده است. اگر این فرهنگ در جامعه باشد که فرد اگر بعدها رئیس جمهور هم شد، باز باید پاسخگو باشد، دیگر چنین اتفاقی توسط شهردار بعدی نخواهد افتاد. مسأله این است که شوراها به صورت بالقوه، امکان نظارت را بیشتر کردهاند اما این کافی نیست. من موافقم که قبل از تشکیل شوراها به اندازهی کافی بسترسازی نشده است اما فکر میکنم شاید اگر در شرایط مملکت ما قرار بود ابتدا بسترسازیهای کامل صورت گیرد و بعد شوراها تشکیل شوند، هیچوقت چنین اتفاقی نمیافتاد اما حالا میتوانیم امیدوار باشیم که به تدریج و در دوره های سوم و چهارم این جریان کمکم به وضع مطلوب خود نزدیک شود.