در دی ماه سال جاری هم زمان با دومین سالگرد زلزله بم، سمیناری در گروه علمی ـ تخصصی جامعهشناسی شهر انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد که طی آن بازسازی اجتماعی ـ اقتصادی بم در دو سال اخیر مورد بررسی و بازنگری قرار گرفت. در این سمینار پژوهشی، جمعی از جامعهشناسان شهری،ٌ معماران، اقتصاددانان، و روانشناسان و دیگر فعالان بازسازی بم با تخصصهای متفاوت حضور داشتند.
خانم اعظم خاتم مدیر این گروه، در آغاز هدف از برگزاری این سمینار را تعامل و گفت و گو بین نهادها و فعالان در موضوع پیشگیری از زلزله و به ویژه بازسازی شهر بم عنوان کرد. او گفت که امیدواریم با تقویت نگرش انتقادی نسبت به سیاستهای موجود، در اصلاح سیاستهای پیشگیرانه دولت و بازسازی پس از زلزله موثر واقع شویم.
بازسازی حیات اجتماعی در بم
نخستین سخنران این جلسه، الهام هومینفر مسؤول بخش مطالعات احیای حیات اجتماعی بم در طرح مطالعاتی پژوهشکده سوانح طبیعی ایران بود. وی در سخنان خود پس از برشمردن تحولاتی که در نگرش جامعهشناسان نسبت به فاجعه طی سالهای اخیر در ایران پدید آمده، گفت: در نگرش جدید، فاجعه نه به عنوان یک پاسخ یا دفاع در مقابل یک عامل بیرونی بلکه نتیجه به هم خوردن روابط اجتماعی در ساختاری که فاجعه در آن رخ داده، مورد بررسی قرار میگیرد و همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آسیب، پایین رفتن کیفیت زندگی اجتماعی و اقتصادی و شرایط بازتولید نابرابریهای اجتماعی و طبقاتی با عمق بیشتر مورد توجه خواهد بود.
هومینفر درباره آسیبپذیری اجتماعی افراد پس از فاجعه یادآور شد که در واقعهای مانند زلزله همه افراد به یک اندازه آسیب نمیبیند. چنانچه پس از زلزله در شهر بم، پنج گروه کودکان، زنان، اقشار فقیر و حاشیهنشین جامعه، معلولین و افغانهای ساکن این شهر پیش از همه آسیب دیدند.
این پژوهشگر درباره کیفیت زندگی به عنوان یک مؤلفه مهم و اصلی در بازسازی بم، به تصور مردم این شهر از آینده خود اشاره و آن را نگرانکننده توصیف کرد. به گفته او، بسیاری از آنان بعد از دو سال که از زلزله گذشته معتقدند زندگی بیمعنی، پر از رنج و تکرار مکررات سیاه است. آنها احساس میکنند موقعیتشان تنزل پیدا کرده و بدتر از همه به آنها توهین شده است. همچنین شبکه روابط اجتماعی گذشتهشان تخریب شده است که از جمله دلایل آن را میتوان به وجود غریبهها، بالا رفتن توقع افراد از یکدیگر و عدم آموزش قبلی برای درک دو طرفه در روابط بین فردی مربوط دانست.
هومینفر، مسائل مربوط به اشتغال، آموزش و بهداشت جسمی و روحی را به عنوان دیگر مشکلات مردم بم عنوان کرد و در عین حال گفت که روستاییها عمدتاً چشمانداز بهتری نسبت به مردم شهر برای آینده خود تصور میکنند.
بازسازی بازار بم
افشین اخلاصپور معمار با پیشینه سکونت محلی در بم، سخنران بعدی این نشست بود که به بررسی وضعیت بازار بم پرداخت. وی در این باره گفت: واقعیت این است که بعد از ارگ، بازار میتواند اولویت اول پردازش در شالوده کالبدی شهر بم باشد. به ویژه بازاری که تا پیش از زمین لرزه در شهر دایر بوده و نقش مهمی در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی آن داشته است.
او با اشاره به نمونههایی از مرمت شهری در ورشو، بیروت و برلین؛ فرم، راهیابی شهری، تجهیز شهری ـ ساختمانی ـ مالکیتی، ساختار خیابان و استحکام را از مؤلفههایی دانست که باید در بازسازی بازارهای قدیم بم به آنها توجه شود. اخلاصپور در ارائه نتایج تحقیقات خود گفت: فعلاً این تلقی وجود دارد که سازمانهای دولتی مسؤول باید کار را پیش برده و به بازاریان تحویل دهند. او در عین حال افزود: بازارهای شهر بم با همان روند افولی تاریخ خود منفعل شده و توسط اصناف و نوعی خدمتگذاری شهری جایگزین میشوند.
وی با تأکید بر لزوم مراقبت از همه ارزشهای تاریخی، کالبدی و زیباییشناسی، بحثش را با طرح چند پرسش به پایان برد: ”بازار شهر بم به چه ترتیبی ممکن است تحول یابد؟“ ”آیا انباشت یا تغییر کاربریهای تجاری بازار در حد ماورای نیاز این شهر باعث نمی شود در همه مسیری که رفتیم ناکام باقی مانده و با بازاری خالی از حیات حقیقی خود مواجه شویم؟“
بازسازی اقتصادی بم
کمال اطهاری اقتصاددان و یکی از پژوهشگران طرح بازسازی بم، نیز در سخنرانی خود با عنوان "بازسازی اقتصادی بم" بر لزوم توسعه شهری ـ منطقهای به جای بازسازی هر آنچه قبلاً بوده، تأکید کرد.
وی از بین رفتن سرمایه اجتماعی و عدم احیای دوباره آن در بازسازی بم را مانع اصلی توسعه در این شهر معرفی کرد و در عین حال تأکید کرد که گسیختگی در توسعه اقتصادی پیش از زلزله در این شهر وجود داشته است. اطهاری روند و سرعت پیگیری فعالیتهای کشاورزی را قابل تحسین دانست و گفت: روستاها که روابط و ساختار سادهای داشتند، به سرعت احیا شدند اما جاهایی که روابط پیچیدهای داشت، مثل بازار که سرمایه اجتماعی و مالی بالایی نیز نیاز دارد و به شدت به نیروی انسانی خود وابسته است، بازسازی کار سادهای نبود. در عین حال مشکل دیگری که وجود داشت غفلت از حضور مردم در رویکرد برنامهریزان و کارشناسان شهری بود که در نقاط دیگر هم دیده میشود. به گفته اطهاری، مجموعه اینها باعث شده دستگاه برنامهریزان به صورت عام دیدگاه فیزیکی و نه توسعهای داشته باشند. برنامههای آنها عموما از هم گسیختهاند در حالیکه در بم باید اختیاراتی به ستاد بازسازی داده شود که همراه با بازسازی فیزیکی توسعه اقتصادی نیز با مشارکت مردم در نظر گرفته شود. وی در این زمینه پیشنهاد کرد که پروژههای اقتصادی کوتاه مدت در دستور کار قرار گرفته و به مقوله آموزش و مهارت بیشتر توجه شود. او گفت: در بم انتظار معجزهای نمیتوان داشت مگر آنکه به مشکلات و موانع پیشین که طی زلزله تشدید شده نیز پرداخته شود. در عین حال همراه با پروژههای کوتاه مدت مسأله ظرفیتسازی، شیوه ارتباط کشاورزان و شکلگیری تعاونیها، جلوگیری از خروج سرمایه که از قبل هم در بم وجود داشته مورد بررسی قرار گیرند و در کل به مسأله توسعه بم در چارچوب برنامه توسعه منطقهای پرداخته شود.
باغ هنر و احیای فرهنگی بم
محمدرضا شجریان استاد مشهور آواز در ایران نیز یکی از سخنرانان این نشست بود. او که به واسطه باغ هنر در احیای فرهنگی شهر بم پس از زلزله نقش دارد، با جمعی از فعالان این پروژه در سمینار بازسازی اجتماعی ـ اقتصادی بم شرکت کرده بود. شجریان درباره پروژه باغ هنر گفت: بعد از این فاجعه که کنسرتی برگزار شد، سفری به بم داشتیم و دیداری با رئیس شورای شهر بم، ما گفتیم بودجهای داریم و ایشان پیشنهاد کرد که مدرسه موسیقی ساخته شود چرا که بیشتر از ساختمان خانه، ساختمان روحی مردم مهم است. در وهله نخست میخواستیم یک مدرسه بسیازیم که کمکم گسترده شد و حال به صورت یک دانشکده هنر در حال شکلگیری است که چندین هنر در آن آموزش داده شده و در کنار آن کنسرتهای موسیقی، گالریهای هنری و ... دایر شوند.
وی درباره شیوه جمعآوری بودجه برای این پروژه گفت: تصمیم گرفتیم برای تامین بودجه ، به جای آنکه به سراغ دولت برویم، آن را به صورت مشارکت همگانی تامین کنیم و بر این اساس شورای برنامهریزی تشکیل دادیم و توانستیم تا حدودی پروژه و نیاز آن را معرفی کنیم.
محمدرضا شجریان افزود: ما قصد داریم پروژهای فرا استانی در سطح کشور داشته باشیم تا با حضور مهمانان از گوشه و کنار کشور به آبادانی و اقتصاد شهر نیز کمک کنیم تا این شهر باستانی رنگ و روحیهای هنری پیدا کند. امیدواریم این شهر میزبان هنرمندان و علاقمندان به هنر شود و در ضمن روحیه مشارکت را در مردم زنده نگه داریم و دست یاری آنها را بفشاریم.
در ادامه دکتر گودرزی و مهندس بهار مشیری درباره ابعاد پروژه باغ هنر، خط مشیها و مسائل فنی و معماری آن توضیحاتی دادند.
مدیریت ساخت و ساز در بم
مهندس ایرج کلانتری معمار و عضو شورای معماری بم، آخرین سخنران بخش نخست این سمینار بود. وی در ابتدای سخنان خود به جلسه سال گذشته انجمن جامعهشناسی درباره بم اشاره کرد و گفت: من در آن جلسه متوجه شدم که علاوه بر تخریب کالبدی که در زلزله اتفاق میافتد، تخریب اجتماعی تا چه اندازه میتواند اثرگذار باشد.
کلانتری درباره فعالیت شورای معماری بم گفت: این شورا از آن جهت تأسیس شد که همه دنیا توجه خاصی نسبت به بم پیدا کرده بود و مدیران بازسازی شهر متوجه شده بودند که هر کاری که در این راستا انجام میدهند مورد ارزیابی مجامع بینالمللی قرار خواهد گرفت. وی افزود: این مجموعه توانست در بضاعت محدود خود از کلیه اتفاقاتی که به عنوان ساختمان یا معماری در شهر رخ میدهد، یک دستهبندی ارائه دهد. به عبارتی، معیارهای طراحی را براساس مطالعات خود در اختیار گروههای طراح قرار دهد. نتیجه آن شد که توصیههایی را به عنوان توصیههای طراحی به گروههای طراح دادیم. از سوی دیگر سیستم و مکانیسمهایی برای ارزشیابی پروژهها و به کارگیری داوطلبان انجام دادیم. کلانتری ادامه داد: در بررسیها متوجه شدیم بخش تولید نقشه در این فرآیند سریعتر از بخش اجراست. بنابراین باید به این فکر باشیم که با چه مکانیسمها و روشهایی می توان سرعت اجرا را بالا برد. وی افزود: مشکلی که امروز در بم با آن مواجهیم این است که نمیدانیم آیا مثلاً نهاد بازار به عنوان یک عنصر اجتماعی در زلزله آسیب دیده است یا نه؟ و به نظر میرسد این پرسش را مجموعهای از ترکیب امثال ما باید پاسخ دهد، نه دولت.
میزگرد بازسازی، جامعه و سازمان های محلی در بم
در بخش دوم سمینار پژوهشی بازسازی اجتماعی ـ اقتصادی بم، میزگردی با عنوان ”بازسازی، جامعه و سازمانهای محلی در بم“ برگزار شد. در آغاز این میزگرد دکتر پرویز اجلالی از اعضای گروه جامعهشناسی شهر انجمن جامعهشناسی ایران با اشاره به همایش سال گذشته این انجمن که در آن بازسازی فیزیکی شهر بم محور اصلی مباحث بود، گفت: اکنون بعد از گذشت دو سال از زلزله، بازسازی فیزیکی به صورت مطلوب یا نامطلوب جلو رفته است و دیگر زمان آن رسیده که بیشتر از بازسازی اجتماعی و بازسازی اقتصادی بحث کنیم و اینکه در این راه، نهادهای مدنی چگونه میتوانند مکمل فعالیتهای دولتی باشند؟
خانم اعظم خاتم نیز در ادامه گفت: ما به یک جمعبندی از بازسازی بم نیاز داریم. آنطور که تحقیقات نشان میدهد نخبهگرایی وزین و مبالغهآمیزی در بحث طراحی و معماری داشتهایم اما متأسفانه برنامه و طراحی همین سطح، برای بازسازی اقتصادی و اجتماعی دیده نمیشود. به نظر من در این تجربه، دو مسئله مهم، یکی ندیدن یکپارچگی اقتصادی ـ اجتماعی بازسازی فیزیکی و دوم عدم انتقال دانش به جامعه محلی نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. متأسفانه بازسازی بم به عنوان یک رویداد اجتماعی کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. در عین حال حقیقت این است که هرسالی که از زلزله بم بگذرد، این موضوع کمتر مورد توجه و تحقیق قرار خواهد گرفت. تحقیقاتی که بتوانند پدیده بازسازی را فراتر از بررسی ساز و کارها و اقدامات دولت ببیند، کم است. در عین حال ردپای اتکاهایی که معمولاً از جامعه محلی باید گرفته شود، نیز محدود میباشد.
فعالیتهای داوطلبانه در بم
در ادامه این میزگرد بحث های زیادی درباره فعالیت های داوطلبانه و به ویژه نحوه کار NGO ها در بم در گرفت. دکتر مجتبی صدریا مدرس دانشگاه توکیو، با دیدی نسبتا انتقادی به این فعالیت ها بیشتر به ابعاد جهانی موضوع و مقایسه آن با ایران پرداخت. وی گفت: به نظر من یکی از ویژگیهای جامعه ایران این است که ما از نظر ساختار کنشی و ذهنی چندان در دنیا نیستیم. در دنیای امروز لیبرالیسم نو در حال وقوع است که طی آن مسؤولیتهای دولت در جامعه کم میشود و اقدامات داوطلبانه و فعالیتهای NGO ها افزایش مییابد اما به نظر من در ایران فعالان این حوزهها یا آرزو دارند دولتی شوند و هنوز نشده اند و یا با هزینه کمتر بخشی از خدمات دولتی را در اختیار مردم قرار میدهند. اگر موضوع اصلی مشارکت و فعالیتهای داوطلبانه، کمک به سلب مالکیت و پس گرفتن سرنوشت جامعه باشد، باید دید در شرایطی که لیبرالیسم نو مایل است گروههایی مثل NGO ها خرده کاری ها را انجام دهند، در جامعهای مثل ایران چه اتفاقی در حال وقوع است.
صدریا در مورد مسأله فعالیتهای داوطلبانه در بازسازی بم گفت: در تمام صحبتهایی که امروز شنیدم فکر میکنم یک فاعل اجتماعی به عنوان مردم بم غایب است. به نظر میآید یکسری چتر باز در بم پیاده شدند که میخواهند جانشین مردم بم باشند. من فکر میکنم ما میخواهیم خود را توجیه کنیم و کار چندانی با مردم بم نداریم. تمام آنچه در بم مطرح است، تصویرسازیهایی است که دولت یا NGO ها راجع به خود میسازند. به طور کلی من فکر میکنم اگر بخواهیم مردم را از داده تبدیل به ذهنیت کنیم طرح جالبی برای بم نداریم.
اما در ادامه نشست، موضع دکتر صدریا در بحث خود به ویژه در زمینه NGO ها، مورد انتقاد جمعی از حاضران جلسه قرار گرفت. دکتر اجلالی در این باره گفت: من فکر میکنم کمی از واقعبینی دور شدیم. اگر ما از زاویه دید مردم بم نگاه کنیم بسیاری از مشکلات هنوز پابرجاست اما یکسری تغییراتی هم به وجود آمده است. به نظر من اساساً در جامعه ایران که سنت فعالیتهای دولتی همواره پابرجا بوده، اینکه افراد تحصیل کرده و علاقمندان از داخل تهران، در قالب NGO ها به سمت بم رفتند، خود موضوع تحول بود. در مورد مردم ایران که عادت کردهاند همه کارها را به دولت واگذار کنند، به نظر من حرکتی که در بم انجام شد، با پوشش مردمی، یک گام به جلو بود. ما در جامعهای زندگی می کنیم که سالیان سال از بالا به پایین همه به هم دستور میدادند اما به نظر من، در واکنش مردم نسبت به زلزله مشارکت تا حدی شکل گرفت. اگر این مسائل را در یک روند ببینیم و واقعبین باشیم، واکنشی که مردم نسبت به بم نشان دادند نشانه تحولی بود که در جامعه به تدریج ایجاد شده، جامعه حرکت کرده و سیستم های مدیریتی چه دولتی و چه روشنفکری همه تا حدی تغییر کردهاند. من فکر میکنم در این راه جز اینکه سیستم حکومتی کاراتر شده و در کنار آن نهادهای مدنی همکاری را تجربه کنند راهی نداریم. به نظر من جامعه ما پیچیده شده و ما باید چه در نهادهای دولتی و چه خصوصی یاد بگیریم که چگونه این جامعه پیچیده را اداره کنیم.
خانم خاتم نیز در این باره گفت: بازسازی در ایران به شدت دولتی است. به عنوان مثال در روزهای نخست بعد از زلزله، تمام چادرهایی که سازمانهای خارجی داده بودند جمعآوری شد و چادرهای هلال احمر داده شد. این طور مدیریت فضا در مرحله امداد به این معناست که NGO به زور راه داده میشود اما در کل بازسازی در بم برخلاف بازسازی در تمام شهرهای جنگ زده بود. ما امروز چیزی درباره بازسازی خرمشهر نمیدانیم چرا که بحث خرمشهر و آبادان و حتی رودبار هیچوقت بحث عمومی جامعه نشد اما بحث بم بحثی عمومی در جامعه شد. بنابراین ضمن آنکه اعتقاد من این است ممکن است NGOها خرده کاری هم انجام داده باشند ولی معتقدم که در بم حضور گروههای غیردولتی کمک کرد مسأله بم عمومی شود و عمومی بماند و این عمومی شدن مهم است چرا که زلزله مکرر در حال وقوع است و ابعاد شهری آن روز به روز گستردهتر میشود باید توجه کنیم که علیرغم 15 سال تجربه بازسازی شهری پس از جنگ و 50 سال تجربه دولتی در بازسازی پس از زلزله، مسائلی در پیشگیری از زلزله و بازسازی اتفاق میافتد که اساساً فنی نیست. موضوع این نیست که ما آییننامه 2800 برای مقاومسازی ساختمانها نداریم. این آییننامه در کشور ما اجرا نمیشود. زمانی واکسیناسیون به این مملکت آمد و معضل بیماریهای واگیر را حل کرد. پس چرا آییننامه 2800 بیماری ما را حل نمیکند؟ و پاسخ من این است، به این دلیل که حل این معضل نیاز به نهاد اجتماعی دارد و ناکارآمدی و ساختار بروکراتیک اجازه شکلگیری و نظارت را به نهاد اجتماعی نمیدهد. اینجاست که مهم است مسأله بم عمومی بماند تا مدام بر سر این موضوع تأکید شود که مشکل ما در پیشگیری چیست.
مهندس سعید ساداتنیا عضو انجمن صنفی مهندسان معمار و شهرساز، سخنران بعدی در این میزگرد بود که مسأله ضرورت وجود مدیریت راهبردی را در شهر بم مورد توجه قرار داد. او گفت: بم باغ شهر سه طبقهای است با قنوات متعدد که در کویر خشک برهوت پدیدار شده است و در نتیجه ما با یک موقعیت ویژه در این شهر مواجهیم. باید دید در دورهای که سعی کردیم برخورد درست با مسائل توسعه شهری داشته باشیم، برای بم به عنوان نمونه چه کردیم؟
وی افزود: اگر دو سال پیش چنین فاجعهای استثنایی را در پی زلزلهای کم قدرت داشتیم، دلیل آن سیاستها و برنامههایی بود که سرمایههای ملی موجود در بم را مورد استفاده قرار نداد و آنها را پیش از زلزله از بم فرار داده بوه و حال باید براساس دیدی سیستمی و راهبردی به سرمایهها و نیروی انسانی باقی مانده کیفیت دهیم. ما به شدت دچار فقر تخصصی هستیم و نیروی متخصص را به جای صرف در ایجاد ساختار و توسعه آن، با موانع بروکراسی درون باتلاقی بردهایم.از سوی دیگر نیروی هدایتکننده و دولتی قضیه از ماجرا بیشتر استفاده تبلیغاتی میکند.
ساداتنیا بدترین بخش فاجعه در شهر بم را صدمه دیدن سرمایه اجتماعی پس از زلزله دانست و با انتقاد از برخی از فعالیت های داوطلبانه و سیستم روشنفکری گفت: من نمیدانم در شرایطی که مردم در بدترین وضع زندگی هستند، این همه ورزشگاه و مدارس تخصصی به چه منظوری قرار است ساخته شود؟ در شرایطی که نه سیستم حمل و نقل و نه اسکان درست داریم این همه خدمات فرهنگی قرار است کجا مورد استفاده قرار گیرد؟
کودکان بم
فرشید یزدانی رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان آخرین سخنران این میزگرد بود که دیدگاههای خود را در زمینه بازسازی بم مطرح کرد. او بیشتر از کودکان بمی، خدماتی که به آنها ارائه شده و وضع فعلی شان سخن گفت. وی اشاره کرد که انجمن حمایت از کودکان از همان روزهای پس از زلزله در بم حضور داشته و نخستین مدرسه هم در شهر توسط همین انجمن ساخته شده است اما اکنون پس از گذشت دو سال از واقعه، دوره گذار از بحران طی نشده است.
یزدانی گفت: ما در روانکاوی دانشآموزان دیدیم که آنها بسیار مسأله دارند و وقتی پیگیری کردیم که چرا معلمان به این مسائل توجه نمی کنند، به این نتیجه رسیدیم که مسائل و مشکلات خود معلمان هم کم نیستند. به نظر میآید کسی برای مددکاری معلمهای این شهر به سراغ ایشان نرفته است. در نتیجه اضطراب و افسردگی شدید همچنان در میان کودکان و مربیان ادامه دارد.
وی افزود: ما باید فشارهایی که به کودکان وارد میشوند را بررسی کنیم. چه فشاری که ناشی از فضای فیزیکی زندگی در کانکسهای 18 تا 24 متری است؛ فضایی که در آن تمام مناسبات خانوادگی از اعتیاد مرد خانواده و آزارهای جنسی و ... اتفاق میافتد و چه فضای نرمافزاری. سن ازدواج دختران به دلیل فقر و افسردگی بسیار پایین آمده و کیفیت آموزشی مدارس افت کرده است. بسیاری در این شرایط ترک تحصیل کردند. وی نتیجه حاصل از این مسائل را شکست سنگینی دانست که بعد از دو سال خود را نشان داده است.
در پایان این سمینار خانم خاتم ابراز امیدواری کرد که افرادی که به مسائل فنی بازسازی بم آشنا هستند و اکنون به نوعی به عنوان سرمایه اجتماعی و انسانی در این زمینه شناخته می شوند، همچنان نسبت به این مسأله توجه داشته و برای آن وقت بگذارند