در نشست گروه علمی ـ تخصصی جامعه‏شناسی صنعت عنوان شد:
مشکلات ناشی از قدیمی بودن تکنولوژی‏های صنعتی، قدرت خلاقیت را از مدیران سلب می‏کند

برخی از مدیران صنعتی کشور معتقدند: یکی از مهمترین مشکلاتی که منجر به عدم بکارگیری فنون جدید مدیریتی و خلاقیت حرفه‏ای می‏شود، قدیمی بودن تکنولوژی‏های صنعتی نسبت به شرایط روز دنیا و فرهنگ اجتماعی کارگران و مصرف‏کنندگان است.
مهندس دشتی‏نژاد یکی از مدیران پر سابقه کارخانه‏های نساجی ایران، در نشست روز هشتم اسفند ماه گروه علمی ـ تخصصی صنعت که در سالن کنفرانس انجمن جامعه‏شناسی ایران برگزار شد، به بررسی تحولات صنعت نساجی کشور پرداخت.

وی در سخنان خود، پس از ارائه تاریخچه‏ای کوتاه از صنعت نساجی و توضیحاتی درباره اجزاء و قسمت‏های مختلف کارخانه‏های نساجی، در مورد وضع این صنعت در کشور گفت: از سال 1352 تا سال 1377 با کاهش شدید تولید در کارخانه‏ها مواجه بودیم. این در حالی است که با افزایش رونق اقتصادی، میزان مصرف نیز بالا می‏رود؛ با این وجود در شرایطی که میزان مصرف سالانه هر فرد در آمریکا 100 متر مشخص شده است، ما برای تأمین مصرف هر فرد ایرانی که به طور میانگین 10 متر در نظر گرفتیم، با بحران مواجه بوده و هستیم.

دشتی‏نژاد در تحلیل عوامل مؤثر در این قضیه گفت: در صنعتی فرسوده، که هر روز امکان از کار افتادن یکی از ماشین‏ها و تعطیل شدن کل کار وجود دارد، مدیر فرصت چندانی برای تفکر ندارد. در صنعت نساجی کشور ما برای پیدا کردن بسیاری از قطعه‏ها با مشکلات جدی مواجهیم زیرا بیشتر کارخانه‏های سازنده ماشین آلات، دستگاه‏های تولیدکننده امروز ما را سالهاست که از رده خارج کرده‏اند.

از سوی دیگر، تولید و برداشت پنبه در کشور نیز با بحران جدی مواجه است. بیشتر تولیدکنندگان پنبه، امروز به تولید محصولات دیگر کشاورزی روی آورده‏اند. چند سال قبل دولت مجبور شد اجازه واردات پنبه را صادر کند که البته کیفیت پنبه‏های وارد شده نیز بسیار پایین است.

وی افزود: در حال حاضر حدود 000/400 نفر در 9000 واحد صنعتی نساجی در کشور مشغول به کار هستند. ظرف چند سال گذشته، برای بهبود این صنعت حدود یک میلیارد دلار سرمایه‏گذاری شد اما متأسفانه با وجود آنکه در سایر کشورها، هر 5 سال یکبار کلیه ماشین آلات نساجی عوض می‏شود، این هزینه برای وارد کردن ماشین آلات جدید صرف نشد و نتیجه این شد که یکباره با هجمه چین به این صنعت، آسیب زیادی دیدیم.

دشتی‏زاده در بررسی دلایل ایجاد بحران‏های اجتماعی صنعت نساجی کشور، به عواملی مانند قاچاق کالا از طرف مختلف توسط بازارچه‏های مرزی، اسکله‏های نامرئی و حمل مسافران، اخذ عوارض و مالیات‏های متعدد و بعضاً مکرر، وجود قوانین و مقررات ضد و نقیض، بحران فرهنگی اشتیاق به خرید جنس خارجی، بحران پرسنل مازاد و قدیمی و بحران عدم وجود مواد اولیه مرغوب یا گران بودن آنها اشاره کرد.

وی همچنین کهنگی و قدمت ماشین آلات و عدم هماهنگی تکنسین‏ها را در دسته بحران‏های تکنولوژی و مشکلات فروش را با توجه به جنبه‏های هنری، مد خواهی و صنعتی محصولات در مجموعه بحران‏های بازار قرار داد.

این مدیر سابق کارخانجات نساجی در ادامه، عدم توجه به آموزش و ارتقاء کارکنان، نبود تفکر بازارگرایی و تفکر صادراتی، انباشت نیروی انسانی مازاد، عدم خلاقیت و نوآوری و عدم مشارکت کارکنان، بالا بودن ضایعات و بهره‏بری پایین، مشکل نقدینگی، کیفیت پایین و قیمت تمام شده بالا را از جمله مشکلات منجر به بحران مدیریتی در این صنعت معرفی کرد.

وی در پایان به سیاست‏های ”تولید ناب“ به جای ”تولید دستی“ یا ”تولید انبوه“ در کشورهای پیشرفته دنیا اشاره کرد و گفت: چنین سیاستی بر مبنای تلاش برای جلوگیری از هرگونه اتلاف منابع، تقویت کار گروهی و تکریم انسان به عنوان مصرف‏کننده صورت می‏گیرد.

”امروزه دنیا در چهار رشته بیوتکنولوژی، نانو تکنولوژی ابرموادها و تکنولوژی اطلاعات، انقلابی ایجاد کرده است که بی‏گمان می‏توان آن را به یک انفجار بزرگ در سپهر صنعت تشبیه کرد و ملت‏هایی که نتوانند خود را به این انقلاب صنعتی جدید برسانند، شاید مجبور باشند تا ده‏ها سال دیگر در گرداب پس ماندگی دست و پا بزنند. صنعت نساجی ما هم تنها زمانی می‏تواند روی پای خود بایستد که استراتژی‏های اساسی صنعتی کشور بر این مبنا شکل گرفته باشد“.