گروه جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران، روز چهارشنبه هشتم اردیبهشت ماه، نشستی را با موضوع جامعهشناسی ورزش بانوان در ایران برگزار کرد که طی آن، ورزش بانوان در مقاطع مختلف دانشآموزی، همگانی و قهرمانی مورد بررسی قرار گرفت. در این جلسه، دکتر زهرا پیشگاهیفرد، دکتر زهرا سلمان و دکتر شهناز صداقتزادگانی به ارائه بحث و سخنرانی پرداختند.
در آغاز این نشست، دکتر آقاپور در بیان موضوع بحث، توضیح داد: در این جلسه، میخواهیم ببینیم آیا ورزش واقعاً امری مردانه است؟ و چگونه با فرآیند موجود در جامعه، بیشتر مردانه تلقی شده است. علاوه بر این نکته دوم این است که ضرورت ورزش همگانی و قهرمانی بانوان در کشور را بررسی کرده و انگیزهها، مشکلات و محدودیتها، عوامل و نهادهای تأثیرگذار و رویکردهای آنها در این امر و در کل وضعیت ورزش بانوان در جامعه و میزان توسعه آن و برنامههای پیش رو را مورد تحلیل قرار دهیم.
در بخش نخست این نشست، دکتر زهرا پیشگاهیفرد، رئیس مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران، بحث خود را اینگونه آغاز کرد: بحث ورزش از سالها پیش به عنوان مسألهای مهم در شورای فرهنگی- اجتماعی زنان شورای انقلاب فرهنگی مطرح شد. این شورا اکنون با وجود سیاستگذاریهای خود در حوزههای گوناگون، یکی از مهمترین و در عین حال ناشناختهترین مراکز برای زنان است و یکی از فعالیتهای آن، موضوعات مرتبط با ورزش است. اگر ما به این سیاستها رجوع کنیم، میبینیم که چقدر این سیاستها با جامعه ما فاصله دارند و دلیل این امر، به نظر من، بیتوجهی نهادهای مختلف نسبت به مجموعه سیاستهایی است که در راستای موضوعات زنان تصویب میشوند. در واقع، با وجود اینکه همواره نوعی بیمهری نسبت به مسائل زنان صورت میگیرد، ولی مدیران سطح بالای جامعه اتفاقاً اصرار دارند که فرصتهای فراوانی را برای زنان در زمینههای مختلف از جمله ورزش، فراهم کرده و میکنند. در بررسی آنچه شورای فرهنگی- اجتماعی زنان انجام داده، میبینیم که با وجود اینکه این شورا بخشی از شورای انقلاب فرهنگی است، ولی فضای حاکم بر آن، یک فضای فرصتآفرینی برای زنان است و این ناشی از توجهاتی است که در لایههای مدیریتی مختلف میشود و برداشتهایی که شورا از این توجهات میکند. به عنوان نمونه بارز این امر، همین بحث رویکرد توسعه آموزش عالی برای زنان در شورای فرهنگی است که متأسفانه مسأله ما این است که خیلی از مباحث در اجرا مظلوم واقع شده یا به حالت ایستا رسیدهاند. مثلاً در مورد ورزش بانوان، سال 74 یک سیاستنامه مفصلی نوشته شده که بسیار به همه مسائل توجه کرده ولی از آن ظرفیتها کمتر استفاده شده است. من به عنوان یکی از دست اندرکاران این سیاستگذاریها، تا حدی چالشهایی در جامعه میبینیم که اگر برطرف شوند، سبب رویآوری زنان به ورزش خواهند شد. یکی از این چالشها، فقدان زیر ساختهای لازم برای ورزش همگانی زنان است. در جوامع مختلف، وقتی به موضوعی اهمیت داده میشود، حتماً شرایط نیز فراهم میشود. وقتی سلامت تن در جامعه جدی گرفته شود، شرایطی نیز برای آن باید فراهم شود و به نظر من، در شهرهای مختلف ما، هنوز این امکان وجود ندارد.
وی افزود: یکی از موانع مشخص در این زمینه، عدم دسترسی محلی به فضاهای لازم برای ورزش بانوان است. البته در برخی شهرها فضاهایی برای ورزش خانمها ایجاد شده ولی باید دید چند درصد زنان حاضرند کرایه تاکسی بدهند و به آن پارک خاص برای ورزش بروند. از سوی دیگر، محدودیتهای کیفی فضای ورزشی بانوان نیز مطرح است. شاید اگر همتی بود آییننامههای اجرایی سیاستهای موجود برای زنان تهیه میشد، شرایط خیلی فرق میکرد. در همین راستا، در سالهای 69-70 شورای فرهنگی- اجتماعی زنان پیشنهاد تأسیس مرکز امور زنان را ارائه کرد. وقتی این مرکز در ریاست جمهوری تشکیل شد، هدف این بود که بستر اجرایی این سیاستها را فراهم کند، ولی مسیر خود را تا حدی تغییر داد. علاوه بر این، بحث دیگری که باید در مدیریت شهری، به خصوص در کلانشهرها مورد توجه قرار گیرد و روی آن برنامهریزی شود، فقدان مدیریت ورزش همگانی شهری است. متأسفانه هنوز ورزش همگانی به عنوان موضوع مشخصی در مدیریت شهری مطرح نیست و کار چندانی برای آن صورت نمیگیرد.
در ادامه این جلسه، دکتر شهناز صداقتزادگان، عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور، از زاویه دیگری به این بحث پرداخت. او خاطرنشان کرد: گفته میشود که بحث سیاستگذاریها در کشور ما معمولاً به خوبی صورت میگیرد و سیستم فرهنگی کار خود را به درستی انجام میدهد ولی مشکل در اجراست. به نظر میرسد در اینجاست که جامعهشناسی باید وارد عرصه شود. برخی جامعهشناسان بزرگ، مثل تالکوت پارسونز، بر این باورند که اساساً کار جامعهشناسی این است که ببینید چرا اصولی که در حوزه فرهنگ وجود دارند و پذیرفتنی هم هستند، به نظام اجتماعی سرازیر نمیشوند و نظام اجتماعی در عمل، کار خود را میکند. من تلاش میکنم در این جلسه تا حدی به این بحث بپردازم. موضوع من، بحث روابط قدرت و تفکیک ایدئولوژیک قواعد حاکم بر ورزش بانوان است. خانم دکتر پیشگاهیفرد به فقدان آئیننامههای اجرایی برای سیاستگذاریها اشاره کردند. من در این زمینه بر مفهومی که در حوزه نظریههای فراساختارگرایی مطرح است، تأکید میکنم. بحثی که میگوید شما قواعد و آئیننامهها را تنظیم میکنید ولی همه قواعد یک مازاد معنا دارند و همین مسأله این فرصت را برای مدیران و مسئولان ایجاد میکند که با تفسیر خود قواعد را دنبال کنند و در واقع، به همین دلیل است که من بحث تفسیر ایدئولوژیک قواعد درباره ورزش بانوان را به انضمام آنچه در حوزه قدرت وجود دارد، مطرح میکنم. صداقتزادگان با تأکید بر اهمیت بحث مشارکت زنان در تمام جوامع و نقش ورزش در این زمینه، خاطرنشان کرد: مسأله ورزش در جامعه تنگناهایی دارد که این موارد برای زنان مضاعف است. بانوان عموماً در رویدادهای بینالمللی شرکت میکنند ولی نتیجه مورد انتظار به دست نمیآید و نهایتاً سیاستگذاران نیز میگویند که وضعیت مورد تأیید آنها هم نیست. در این زمینه، باید در نظر داشت که ما یک بحث مشروعیت داخلی داریم و یک بینالمللی. حضور زنان تا حد زیادی میتواند مشروعیت بینالمللی برای ما ایجاد کند. در این زمینه باید در نظر داشت که حضور زنان در رویدادهای ورزشی همه جای دنیا قدمتی بسیار کمتر از مردان دارد و در ایران نیز عمدتاً ورزش مختص طبقات مرفه بوده است. در منابع عثمانی آمده است که برخی از سربازان صفوی را بانوان تشکیل میدادند و این نشان میدهد که تاریخ هم تا حدی بحث ورزش بانوان را مسکوت گذاشته است. بعد از انقلاب، ورزش بانوان در اغلب مجامع و انجمنهای ورزشی تفکیک شد و بهواسطه برخی افراد، تا حدی رشد کرد تا دهه 80. از سوی دیگر، شواهد نشان میدهند که آن زمانی که مدیریت ورزش بانوان در انجمنها به دست بانوان بود، ما دستاوردهای قابل توجهی داشتیم. البته در این زمینه، عواملی مانند ضعف اقتصادی، تخصص غیرمرتبط مدیران، تعداد محدود زنان فعال در حوزه ورزش بانوان نیز به عنوان موانع رشد این ورزش تأثیرگذار بودهاند.
در ادامه بخش اول میزگرد گروه جامعهشناسی ورزش، دکتر زهرا سلمان، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز بیشتر به موضوع ورزش دانشآموزی پرداخت. او گفت: حرکت از اصلیترین بخشهای زندگی انسان است و میتوان از چند نوع حرکت ذاتی و طبیعی، حرکت ارادی و حرکت بنیادی نام برد که مورد آخر زیربنای تمامی حرکات انسان است و تا شش سالگی بسته میشود. بنابراین اگر فردی تأخیر حرکتی داشته باشد و در سنین کودکی به آن توجه نشود، در بزرگسالی با معضل مواجه خواهد بود. از سوی دیگر، درمان ناهنجاری حرکتی حتی در کودکان نیز چندان ساده نیست و امری بسیار زمانبر است. به همین دلیل گفته میشود که باید از بروز چنین ناهنجاریهایی پیشگیری کرد و در این زمینه ورزش بسیار موثر است. حال مسأله این است که مدارس با معضل کمبود امکانات ورزشی مواجهند که باید آن را بهینه کرد و کار را به دست معلمان متخصص ورزش سپرد. این در حالی است که عموماً در امر ورزش مدارس بسیار سهلانگاری میشود و همواره اهمیت دروس علوم و ریاضی و ... بیش از ورزش شناخته میشود و حتی با وجود علاقه بچهها، زنگ ورزش به راحتی به امور دیگری اختصاص مییابد. یکی از مهمترین دلایل این امر، نبود معلم ورزش متخصص است که کار با دانشآموز را بلد باشد. این امر روی وضعیت بدنی بچهها، در حالتهای مختلف، مثل نحوه نشستن، راه رفتن و حتی قلم دست گرفتن تأثیرگذار است. از سوی دیگر، نشستنهای طولانی مدت میتواند باعث ناهنجاری ساختار اسکلتی بچهها شود. بچهها از نظر جسمی نیاز دارند که بازیهای حرکتی، دویدنها و پریدنها را تجربه کنند و بدین وسیله، از لحاظ روانی نیز از افسردگی و انزواطلبی آنها پیشگیری شود. در واقع، اینجاست که تأثیر فرآیند ورزش را در برونگرایی افراد میبینیم.
سلمان با اشاره به دشواری تفهیم حرکات در قالب الفاظ به کودکان، گفت: در اروپا بحثی وجود دارد که آموزش را تلفیقی از آموزش اعداد و اشکال هندسی و ادراک فضا و شناسایی آن میداند که همه را در قالب حرکات میتوان به صورت سریعتر و ماندگارتری بچهها انتقال داد. از سوی دیگر، یکسری فعالیتهای خارج از مدرسه نیز باید مورد توجه قرار گیرند. بچههای ما عموماً در آپارتمانها، با فقر حرکتی شدید مواجهند. در مورد پسرها گاهی این مسأله با فوتبالی که در کوچه بازی میکنند تا حدی تعدیل میشود ولی دخترها به دلیل فرهنگ جامعه و اعتقادات حاکم بر آن، حتی در این مورد حضوری ندارند. اگر در کنار برجهایی که ساخته میشوند، یک سالن کوچک ورزشی هم در نظر گرفته شود، این معضل تا حدی حل خواهد شد.
وی همچنین با ابراز خرسندی از توجه بیشتری که به گفته او در سال جاری نسبت به ورزش صورت گرفته، گفت: خوشبختانه اکنون به ورزش دانشآموزی بهای بیشتری داده میشود، ساعات شنا در مدارس زیاد شده و حتی در دبستانها کمکم اجباری میشوند. سالنهای ورزشی مدارس نیز افزایش یافتهاند اما با این وجود، توجه مدارس و اولیاء در نحوه حرکات بچهها همچنان ضعیف است. در حال حاضر، بیش از همه، حرکات دستی مثل درست کردن پازل، نوشتن، بازی با صفحه کلید کامپیوتر و ... مورد توجه قرار میگیرند که این موارد باید به حداقل برسند و به جای آنها، پیادهروی، کوهنوردی و دوچرخهسواری گسترش یابند. والدین باید همراه فرزندانشان به باشگاهها و اماکن ورزشی بروند اما متأسفانه این امر خیلی کم صورت میگیرد. از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که کسی که میخواهد ورزش کند، نه سالن لازم دارد و نه لباس خاص، بلکه ارادهای باید باشد که از بزرگسالان به کودکان نیز انتقال یابد.
در بخش دوم این میزگرد، دکتر پیشگاهیفرد گفت: خانم دکتر صداقتزادگان به مسأله "مازاد معنا" اشاره کردند که من یک بار دیگر که به سیاستها نگاه کردم، دیدم که برخی از مفاد همین بار مفهومی را دارند ولی آنها بیشتر در رویکرد بینالمللی و ورزش قهرمانی هستند؛ مواردی مثل احیا و توسعه ورزشهای سنتی و بومی و ایجاد بستر مناسب برای ورزشهای نوین با فرهنگ اسلامی در سطح داخلی و بینالمللی. علاوه بر این، توسعه و تقویت فعالیتهای بینالمللی ورزش زنان با کشورهای اسلامی در جهت گسترش فرهنگ اسلامی انقلابی یا جهتدار بودن ورزش زنان مسلمان. ارتقاء ورزشهای رزمی و دفاعی برای بالا رفتن توانایی زنان در سطح ملی و بینالمللی نیز وجود دارند اما باید گفت که در مورد ورزشهای همگانی زنان، غلظت این مازاد معنا بسیار کم است. در این زمینه باید در نظر داشت که ایدئولوژی اسلامی ما نیز ورزش را بدون نگاه جنسیتی تشویق میکند؛ مثلاً میگوید به فرزندتان شنا و تیراندازی بیاموزید. همه اینها نشان میدهند که ایدئولوژی ناب به ورزش توجه دارد و آن را ابزاری برای سلامت روحی و جسمی میداند. این در حالی است که در اجرای این مسأله ما با چالش روبرو میشویم و این بدان دلیل است که تفسیر ما از ایدئولوژی با خود ایدئولوژی متفاوت است.
وی افزود: دکتر سلمان نیز در بحثشان، نکتهای در مورد ناهنجاریهای اسکلتی گفتند. به نظر من، در جامعه ما از حجاب یک تفسیر سنتی وجود دارد و آن را معادل با چادر میدانند. به همین دلیل، قامت بسیاری از زنان ما، به دلیل نوع سر کردن چادر دچار ناهنجاری فیزیکی شده است. از سوی دیگر، من بسیاری از دانشجویان را میبینم که به دلیل حمل کیفهای سنگین، خمیده شدهاند. علاوه بر این، بسیاری از دانشجویان، بهویژه شهرستانیها دچار کمبود تغذیه هستند که این امر روی هر کدام تأثیرات متفاوتی گذاشته است. مثلاً روستائیان عمدتاً کوتاه قد هستند و شهریها بلندترند. در عین حال، تأثیرات این عوامل روی فیزیک صورت و حتی بندبند انگشتان آنها نیز مشخص است.
پیشگاهیفرد در پایان بحث خود، بار دیگر با تأکید روی نوع برداشت از ایدئولوژی، گفت: دیدگاههای دینی ما حداقل ورزش همگانی را تشویق میکنند ولی مجریان قانون تفسیرهای متفاوتی از این بحث دارند. حتی دستاندرکاران ورزش همگانی نیز گروههای مختلف سنی بانوان را در نظر نمیگیرند. از سوی دیگر، به نظر من، مانع دیگر در بحث ورزش همگانی، عدم احساس نیاز زنان به آن و لذت نبردن از آن است. نکته دیگر، پایین بودن سطح سرمایه اجتماعی در جامعهای است که اصولاً نگرشی منفی نسبت به اجرای ورزش همگانی دارد. به تعبیر دیگر، فضای اطراف در پارکها و ...، طوری است که خیلیها خجالت میکشند در آن ورزش کنند. مشاهدات نشان میدهند که زیبایی برای زن جامعه ما بسیار مهم است، بنابراین میتوان از او انتظار داشت که به ورزش هم لااقل برای حفظ زیبایی، بهای زیادی دهد.
در ادامه این میزگرد، دکتر صداقتزادگان در بخش دوم سخنان خود گفت: خانم دکتر اشاره کردند که زن در فضای عمومی میخواهد ورزشی کند ولی احساس مطلوبی ندارد؛ چون رعایت پوشش تکلیف او را ساقط کرده و به نظر میرسد حال نوبت مرد است که بر اساس آموزههای دینی، تقوا پیشه کند. کشور ما، دومین مصرف کننده لوازم آرایش در دنیا است. ابراز وجود یک نیاز طبیعی است ولی وقتی که ابراز وجودی که شرعی و عرفی و مورد پسند خداوند است، نفی شود؛ بالطبع به طریق دیگری تأمین خواهد شد. اگر زن در المپیک قهرمان شود، میتواند الگو باشد و حتی ابراز وجود کند. این در حالی است که زنان در جامعه ما تأیید جنسیتی نمیبینند و طبعاً به طرف مسائل دیگری میروند. حتی زنانی هستند که میتوان گفت پوشششان به طریقی است که جنسیت خود را نفی میکنند. در این شرایط، با وجود آنکه ورزش به خودی خود، چنین چیزی را تقویت نمیکند ولی شاید زنانی که جنسیتشان مورد تأیید نبوده، این نفی را در ورزش میجویند.
وی در ادامه، با اشاره به دسترسی به منابع قدرت، شامل سازمان، مالکیت و قدرت شخصی، ابزارهای مورد استفاده و ...، به بیان نتایج پژوهشی پرداخت که در آن، بحث دسترسی به منابع قدرت و نیز تفسیر گروههای مختلف از قواعد ورزش، تأثیر آن دو بر عملکرد ورزش بانوان را مورد بررسی قرار داده است. او گفت: روش کار در این تحقیق، پیمایش بوده و در آن، از مصاحبه ساختار یافته بهره گرفتهایم. در بررسیها مشخص شد که معمولاً فدراسیونهایی که عملکردشان مورد تأیید ورزشکاران است، در ارزیابیها هم نتایج خوبی به دست میآورند. در نظریهها، بحث سازمان و تأثیر بروکراسی بر ورزش بانوان در سطح نهادی (رئیس فدراسیون و دبیر)، سطح مدیریتی (رؤسای کمیتهها)، سطح فنی (ورزشکاران) مورد بررسی قرار میگیرند. در این پژوهش، واحد تحلیل من فدراسیون بود که 20 فدراسیون را با حداقل 8 سال سابقه فعالیت در ورزش بانوان، به صورت هدفمند انتخاب کردم و به جمعآوری اطلاعات از آنها پرداختم که البته کار بسیار مشکلی بود؛ چرا که گاهی باید 25 بار به فدراسیون مراجعه میکردم تا کسی پاسخگو باشد. دستاورد این کار به صورت توصیفی ارائه شد و بر اساس آن، ما دیدیم که فدراسیونها 35% قواعد را در سطح متوسط اجرا میکنند و 64% را به نفع زنان. علاوه بر این، تفاسیر ایدئولوژیک کمتر به نفع خانمها انجام میشد. در بحث از مرتبه سازمانی نیز که اساساً ماهیتی بروکراتیک دارد، مسأله جنسیت که از متغیرهای اصلی است. از سوی دیگر، تفسیر ایدئولوژیک با تحصیلات و وضعیت اقتصادی رابطه منفی نشان میدهد. سابقه مدیریت ورزشی هم بر تفسیر ایدئولوژیک تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این، وقتی خواهر و مادر دبیر کل فدراسیون به ورزش مشغولند، عملکرد آن دبیر در مورد زنان بهتر است. از سوی دیگر، نتایج نشان دادند که پاداشهای ورزشکاران مگر پاداشهای مالی، تأثیر چندانی روی عملکرد آنها ندارد.
صداقتزادگان در پایان، ضمن اشاره به نقش و اهمیت متغیرهای سیاسی و اقتصادی در ورزش، تأکید کرد: اگر قرار است ورزش زنان رشد کند، هیچکس در این رابطه نمیتواند بیشتر از خود آنها تأثیرگذار باشد. بدیهی است که در این زمینه، نقش زنانی که سابقه مدیریتی دارند بسیار مهم است و آنها باید در برقراری ارتباط بین رویدادهای ورزشی و حامیان، رسانهها و ... به شیوه مناسبی عمل کنند.
در پایان این میزگرد، دکتر سلمان در ادامه بحث خود با تمرکز بر ورزش دانشآموزی، گفت: در زمینه آمادگی جسمانی، باید توان دانشآموز را از ابتدا به طور صحیحی مورد سنجش قرار داد و پیشرفت بدنی هر کس را با خودش مقایسه کرد. در این رابطه، بحث تغذیه و بهداشت ورزش نیز مطرح است و باید توجه داشت که فرد حداقل دو ساعت قبل از ورزش چیزی نخورد. در زمینه آمادگیهای نیز باید به بچه آموزشهای لازم در رابطه با مواردی مثل سرعت، چابکی، ریتم و هماهنگی داده شود. هماهنگی به معنی این است که دستگاه عصبی با عضلات هماهنگ باشند تا فرد بتواند حرکات پیچیده را انجام دهد. علاوه بر این، بحث تعادل نیز بسیار مهم است. در زمینه روحی هم ورزش، اضطراب و افسردگی فرد را کاهش داده و اعتماد به نفس او را بالا میبرد و در دوران نوجوانی، باعث آزاد کردن انرژیهای اندوخته میشود. در عین حال، در کسب مهارت دوستیابی و اجتماعی شدن فرد نیز موثر است. ورزش مداوم، جریان خون مغز را افزایش میدهد و همین امر در پیشگیری از سکتههای مغزی و پوکی استخوان در سنین بالا، بسیار موثر است. علاوه بر این، ورزش از اضافه وزن جلوگیری کرده و باعث بهبود ناراحتیهای قلبی و عروقی میشود. در عین حال در پر کردن اوقات بیکاری فرد نیز بسیار موثر است.
دکتر سلمان همچنین یادآور شد: در حال حاضر، ما به شدت با کمبود فضاهای ورزشی مواجهیم. در مورد ورزش دانشآموزی به طور خاص نیز توصیه ما بر توجه بسیار بیشتر به تربیت بدنی در قالب شناخت ویژگیهای دانشآموز و آموزش آنها از طریق حرکت و فعالیت است. مسأله پوشش دانشآموزان در هنگام ورزش کردن نیز موضوع مهمی است. در کنار این عوامل، والدین نیز باید رابطه سالم و موثری با فرزندان خود برقرار کرده و در جهت توجه به فعالیتهای حرکتی آنها و افزایش حرکتهای صحیح تلاش کنند.
- توضیحات
-
زیر مجموعه: گزارش نشست ها
-
دسته: گزارش نشست گروه جامعهشناسی ورزش
-
آخرین به روز رسانی در 09 اسفند 1394