شیوع مصرف مواد مخدر، در میان اقشار مختلف جامعه موضوعی نگران‏کننده است اما وقتی گفته‏ها و شنیده‏ها حاکی از آن است که این امر در میان دانشجویان و دانشگاهیان نیز که به عنوان قشر فرهیخته جامعه شناخته می‏شوند، به صورت قابل ملاحظه‏ای سرایت کرده است، نگرانی‏ها صد چندان می‏شود. موضوع جلسه گروه علمی ـ تخصصی مسایل و آسیب‏های اجتماعی انجمن جامعه‏شناسی ایران در روز دوازدهم اردیبهشت ماه ”پنداشت‏ها و واقعیت‏ها درباره شیوع مواد مخدر در میان دانشجویان“ تعیین شده بود و دکتر حسین سراج‏زاده عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم، در این باره به ارائه گزارشی از تحقیقی پیمایشی که در سال تحصیلی 82ـ81 در سطح ملی انجام داده بود، پرداخت.

به گفته وی، براساس یافته‏های این تحقیق که در طرحی با عنوان ”شیوع‏شناسی مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان دانشگاه‏های دولتی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و به سفارش دفتر برنامه‏ریزی اجتماعی و فرهنگی معاونت فرهنگی ـ اجتماعی این وزارتخانه انجام شد، برآوردی که از میزان شیوع اعتیاد در میان دانشجویان می‏توان داشت، چیزی در حدود 1% است که این رقم گرچه شاید رقم کوچکی نباشد، اما نشان‏دهنده آن است که میزان مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان در سطح کشور در مقایسه با دیگر گروه‏های همسن و یا حتی دانش‏آموزان کمتر است.

دکتر سراج‏زاده در آغاز بحث خود، نیاز و ضرورت انجام این طرح پژوهشی را چنین برشمرد: حوالی سال‏های 1379 و 1380 بحث‏هایی در سطح برخی از مدیران دانشگاه‏ها، آموزش عالی و دیگر محافل مدیریتی و سیاسی در رابطه با گسترش فزاینده مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان مطرح بود که نگرانی‏ها را بر می‏انگیخت اما در کنار آن متخصصان علوم اجتماعی می‏دانستند که آمار ارائه شده درباره کج رفتاری‏های اجتماعی، از جمله مصرف مواد مخدر و اعتیاد عمدتاً با مسائل سیاسی عجین است. از سوی دیگر به طور کلی آمار در کج رفتاری‏های اجتماعی از حیث دقت، جزء پیچیده‏ترین بخش‏های حیات اجتماعی است و ارقام سیاهی را با خود به همراه دارد که نیمه پنهان این کج رفتاری‏ها را نشان می‏دهد و همین پنهان بودن این استعداد را ایجاد می‏کند که گاهی ارقام با اهداف و نیات خاصی، بزرگنمایی یا کوچک‏نمایی شود.

وی افزود: در موضوع مصرف مواد مخدر معمولاً آمار گویایی وجود ندارد و صحبت‏ها عموماً براساس برآوردهایی است که از آمار رسمی مربوط به مرگ و میر ناشی از مصرف مواد مخدر یا تعداد افراد مراجعه‏کننده به مراکز بازپروری و یا کشف مواد مخدر و دستگیری‏های مربوط به آن، صورت می‏گیرد.

دکتر سراج‏زاده معتقد است: آمار رسمی به ما می‏گوید چه روندی در حال جریان است اما چون تحقیقات اجتماعی در این باره در مراحل ابتدایی است، هنوز نسبت خاصی بین آمارهای رسمی و واقعیات موجود در سطح جامعه نداریم.

وی انجام پژوهش‏های اجتماعی که پوشش ملی داشته و با روش نسبتاً معتبری تا حدی بتواند برآوردهای دقیقی را به دست دهد، را راه دیگری در این زمینه می‏داند که در دنیا نیز متداول بوده و این طرح براساس آن انجام شده است.

این مدرس دانشگاه تربیت معلم در تبیین ویژگی‏های طرح یاد شده گفت: در این پژوهش 5231 نفر از دانشجویان دختر و پسر از 21 دانشگاه براساس فرمول نمونه‏گیری خوشه‏ای انتخاب شدند که تقریباً نیمی از آنها زن و نیمی دیگر مرد بودند.

به گفته وی، در این جمعیت نمونه، 90% افراد مجرد، 5/9% متأهل و 4/0% طلاق گرفته و عموماً در بازه سنی 19 تا 24 سال بوده‏اند.

در طراحی پرسشنامه این طرح نیز، یک دسته سئوالات راجع به نگرش و ارزیابی دانشجویان نسبت به مواد مخدر، میزان خطرات و اهمیت آنها و میزان دسترسی دانشجویان به این مواد در نظر گرفته شده و دسته دیگر سئوالاتی بود که به تجربه واقعی مصرف مواد مخدر، مکان‏ها، اولین سن مصرف و ... مربوط بوده است.

دکتر سراج‏زاده گفت: پاسخ‏ها به سئوالات دسته اول نشان می‏دهد بیش از 80% از دانشجویان با گویه‏هایی مانند اینکه ”مصرف مواد مخدر اگر منجر به اعتیاد نشود اشکالی ندارد“ و یا ”در موارد غم و اندوه شدید تنها مواد مخدر می‏تواند تسکین‏دهنده باشد“ ابراز مخالفت کردند و از سوی دیگر اکثراً اعتیاد به مواد مخدر را یک بیماری می‏دانستند که باید درمان شود. همچنین بیشتر این دانشجویان معتقد بودند مصرف مواد مخدر در جشن‏ها و مهمانی‏ها بسیار عمومیت یافته و شایع شده است.

وی تصریح کرد: در یک طبقه‏بندی از نگرش دانشجویان مشخص می‏شود فقط 2% نسبت به مواد مخدر نگرش مثبت دارند و این در حالی است که دیدگاه 76% منفی و 23% بنیابین است.

همچنین براساس یافته‏های این پژوهش، حدود 60% از دانشجویان تریاک، 90% هروئین و 70% حشیش را ماده‏ای خطرناک توصیف کرده‏اند.

به اعتقاد سراج‏زاده، در مورد تریاک مسأله تا حدی هشدار دهنده است چرا که نزدیک به دانشجویان تریاک را ماده مخدر خطرناکی نمی‏دانند البته این در حالی است که وقتی از میزان شیوع مواد مخدر و مشروبات الکلی در دانشگاه سئوال شده بود، 80% از آنها در مورد مواد مخدر و 60% در مورد مشروبات الکلی ابراز نگرانی کردند.

وی در ادامه گزارش خود افزود:‏ وقتی از این دانشجویان سئوال شده بود که ”فکر می‏کنید چقدر آسان می‏توان مواد مخدر و مشروبات الکلی را در سطح شهر و دانشگاه تهیه کرد؟“ حدود 95% (زنان بیشتر از مردان) معتقد بودند دسترسی به این مواد در سطح شهر دشوار نیست و حتی در سطح دانشگاه نیز حدود 60% از زن‏ها و 40% از مردها دسترسی به این مواد را آسان ارزیابی کردند.

به تعبیر دکتر سراج‏زاده نکته جالب اینجا آن است که دانشجویان دختر تصور می‏کنند تهیه مواد مخدر و مشروبات الکلی چه در سطح شهر و چه در دانشگاه و خوابگاه آسان‏تر است در حالی که تجربه تهیه این مواد توسط پسرها بیشتر از دخترهاست و به عبارتی آنها واقع‏بینانه‏تر می‏توانند قضاوت کنند که تا چه حد تهیه این مواد سخت یا آسان است.

این پژوهشگر اجتماعی یادآور شد: به طور کلی ارزیابی مردم در سطح جامعه نسبت به میزان گسترش و شیوع آسیب‏های اجتماعی، اعتیاد و دسترسی به مواد مخدر برگرفته از میزان حساسیت آنهاست. این بدان معناست که هرچه میزان حساسیت افراد بالاتر باشد، تصور آنها از شیوع این کج‏رفتاری‏های اجتماعی بیشتر خواهد بود.

سراج‏زاده ادامه داد: وقتی از دانشجویان درباره دلایل مصرف مواد مخدر سئوال شده بود، سه عاملی که بیشترین میزان فراوانی را میان اولویت‏های اول و دوم دانشجویان، در لیست ارائه شده داشت، ”تفریح و لذت‏جویی“، ”فرار از مشکلات“ و ”یاس و ناامیدی“ بود که به نظر می‏رسد هر سه عامل به نوعی به اقتضای سنی این دوره جوانی باز می‏گردد.

وی افزود: دانشجویان در پاسخ به سئوال دیگری در رابطه با ارزیابی نسبت به عوامل مؤثر در مصرف مواد مخدر در وهله نخست بیکاری و پس از آن دسترسی آسان به این مواد، والدین و بستگان معتاد را عوامل مهم در این زمینه معرفی کرده‏اند. همچنین وقتی از این عده درباره روش‏های کاهش مصرف سئوال شده بوده، آنها گسترش امکانات اشتغال را مهم‏ترین راه شناخته، در مرتبه دوم، گسترش امکانات ورزشی و سپس آموزش و اطلاع‏رسانی و مبارزه جدی با مواد مخدر و تقویت ارزش‏های دینی را در اولویت‏های بعدی مهم ارزیابی کرده‏اند.

دکتر سراج‏زاده در این زمینه گفت: این پاسخ‏ها نشان می‏دهد دانشجویان بیشتر گرایش به استراتژی‏های کنترل تقاضا به جای کنترل عرضه دارند.

وی در گزارش خود درباره پاسخ دانشجویان به دسته دوم پرسش‏ها (واقعیت مصرف مواد مخدر) گفت: اگر دیدن مواد مخدر را از نزدیک نشانه‏ای برای دسترسی افراد به این مواد بدانیم، بیش از 50% از پاسخگویان گفته‏اند که تریاک، حدود 15% حشیش و تعدادی کمتر از آن هروئین را دیده‏اند که در تحلیل این پاسخ تا حدی می‏توان گفت بیش از نیمی از آنها به راحتی به تریاک دسترسی دارند.

او ادامه داد: وقتی در مورد حداقل یکبار مصرف مواد مخدر از دانشجویان سئوال شد، بیش از 40% از مردان حدود 8% از زنان گفته‏اند که حداقل یکبار سیگار کشیده‏اند. حدود 15% از مردها و حدود 2% از زنان حداقل یکبار تریاک مصرف کرده‏اند. این میزان در مورد مشروبات الکلی 30% از مردان و 6% از زنان را شامل می‏شود در مورد حشیش نیز 5% از مردان دانشجو حدود 1% از زنان دانشجو مصرف آن را تجربه کرده‏اند اما در مورد هروئین 1% از مردها اعلام کردند که حداقل یکبار این ماده را مصرف کرده‏اند اما مصرف این ماده در میان زن‏ها تقریباً نزدیک به صفر است.

دکتر سراج‏زاده افزود: از کسانی که گفته بودند مواد مخدر مصرف کرده‏اند، سئوال شده بود چقدر خود را وابسته می‏دانند که جمعاً از میان 586 نفر پاسخگو (حدود 10% که گفته بودند تجربه مصرف این مواد را دارند)؛ 91% معتقد بودند که اصلاً وابسته نیستند؛ 8/5% تا حدی خود را وابسته دانسته و 3% گفته‏اند که زیاد وابسته هستیم که این پاسخ‏ها نشان می‏دهد در این جمعیت نمونه حدود 50 نفر تا حدی و یا زیاد خود را وابسته به مواد مخدر می‏دانند که برآوردی که از آن می‏توان نسبت به اعتیاد دانشجویان داشت، چیزی حدود 1% است.

وی گفت: این رقم به نظر می‏رسد رقم کوچکی باشد اما برآوردها در سطوح دیگر جامعه چیزی در حدود 3% است که البته انتظار این می‏رود که به طور کلی میزان اعتیاد و میان دانشجویان کمتر از سایر اقشار باشد.

دکتر سراج‏زاده در عین حال خاطر نشان کرد که اگر تفکیک جنسیتی در این رقم یک درصد صورت گیرد، میزان آن در میان پسران دانشجو بسیار بیشتر خواهد بود، همچنین دانشگاه‏های مختلف در سطح کشور نیز تا حدی اعداد مختلفی را نشان داده‏اند.

وی افزود: پاسخ‏های دانشجویان نشان می‏دهد محل‏های مصرف مشروبات الکلی در میان دانشجویان دختر و پسر، بیشتر جشن‏های خانوادگی، محیط‏های دوستانه، منزل یکی از دوستان، در منزل با دوستان، در سفر با دوستان و در سفر با خانواده است که در کل مصرف این مواد با وجود آنکه در محیط‏های دوستانه بیش از محیط‏های خانوادگی است اما میزان مصرف آن در خانواده بسیار بیشتر از مواد مخدر است که این امر نشان می‏دهد که مشروبات الکلی الگوهای مصرف بهنجار شده‏ای در برخی خانواده‏ها دارند.

در ادامه پرسشنامه این پژوهش از دانشجویان سئوال شده بود ”صرفنظر از اینکه شما خود از این مواد مصرف کرده‏اید یا نه، آیا در مجلسی که مصرف می‏شده، حضور داشتید؟“ که در پاسخ حدود 50% از پسرها و 20% از دخترها گفته‏اند در مجلسی که مواد مخدر مصرف می‏شده، حضور داشته‏اند. در عین حال 58% از پسرها و 35% از دخترها نیز در مجلسی که مشروبات الکلی مصرف می‏شده، حاضر بوده‏اند.

همچنین در پاسخ‏های دانشجویان نسبت به پرسش‏های دیگر مشخص شده نسبت خویشاوندان مصرف‏کننده مواد مخدر و مشروبات الکلی چه به صورت تفریحی و چه اعتیاد هم در میان پسرها و هم در میان دخترها به مراتب بیش از دوستان آنان است که این امر نشان می‏دهد محیط‏های خانوادگی دانشجویان محیط‏های مسأله‏دارتری است.

دکتر سراج‏زاده همچنین گفت: این تحقیق نشان می‏دهد میان متغیرهای مستقلی چون آلودگی محیط دوستانه، آلودگی محیط خانوادگی، جنسیت، دینداری، صرف وقت در تشکل‏های دانشجویی و وضعیت آموزشی دانشجویان با گرایش به مواد مخدر رابطه معناداری وجود دارد.

وی در پایان این نشست در ارزیابی خود از نتایج این تحقیق تأکید کرد: مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان در مقایسه با گروه‏های دیگر هم سن کمتر است که البته آمار رسمی هم در مراجعه به مراکز بازپروری و دستگیرشدگان در این رابطه نیز این امر را تأیید می‏کند.به اعتقاد این جامعه‏شناس، مشکلات مربوط به آسیب‏های اجتماعی، به ویژه مصرف مواد مخدر را در دانشگاه‏ها نباید بزرگ‏نمایی کرد در عین اینکه نباید از دانشگاه و دانشجویان در این زمینه غافل شد.

برآوردی که از میزان شیوع اعتیاد در میان دانشجویان می‏توان داشت، چیزی در حدود 1% است که این رقم گرچه شاید رقم کوچکی نباشد، اما نشان‏دهنده آن است که میزان مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان در سطح کشور در مقایسه با دیگر گروه‏های همسن و یا حتی دانش‏آموزان کمتر است

در مورد تریاک مسأله تا حدی هشدار دهنده است چرا که نزدیک به دانشجویان تریاک را ماده مخدر خطرناکی نمی‏دانند