نشست علمی چیستی و چرایی جامعه شناسی مردم مدار در ایران امروز (1) در تاریخ 25 مهرماه 1402 از ساعت 20 الی 22 در بستر گوگل میت به همت گروه جامعه شناسی مردم مدار برگزار شد.

در این نشست دکتر سیامک زندرضوی، جامعه شناس و مدیر انجمن جامعه شناسی شعبه کرمان، دکتر مجتبی پورترکارانی، جامعه شناس و کنشگر اجتماعی از انجمن جامعه شناسی لرستان؛ دکتر نازمحمد اونق جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور خراسان شمالی و به دبیری دکتر زهرا قاسم زاده، جامعه شناس و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی شعبه کرمان مباحث خود را ارائه دادند.

قاسم زاده: هدف از جامعه شناسی مردم مدار گفتگوی دوجانبه با گروه های مردمی است

جلسه با صحبتهای دکتر قاسم زاده آغاز شد. ایشان در صحبتهای خود به این نکته اشاره کردند که: جامعه شناسی مردم مدار با ایده های بوروی شناخته می شود که جامعه شناس مردم مدار را در تعامل با گروه های ذی نفعی می داند که به دنبال تحقق اهداف خود بوده و حاصل این تعامل می تواند تولیدات جامعه شناسانه ای باشد که برای همه به لحاظ محتوا و شکل قابل فهم است. هدف از جامعه شناسی مردم مدار گفتگوی دوجانبه با گروه های مردمی است، جامعه شناسی که برای مردم فهم پذیر بوده و نسبت به آنها پاسخگوست.

ترکارانی: ابزار جامعه شناس مردم دار گفتگو و سرمایه اجتماعی ، اعتماد سازی و شبکه سازی است

صحبت های دکتر ترکارانی با عنوان «وظایف و جایگاه جامعه شناسی مردم مدار در جامعه امروز ما» بود. ایشان این گونه آغاز کردند که در ابتدا باید این سوال را پاسخ دهیم که جامعه شناسی مردم مدار چیست و چه کارکردهایی دارد و قرار است به چه کار ما آید و چه نسبتی با تحولات اجتماعی امروز ایفا کند ؟

جامعه شناسی مردم مدار یا جامعه شناسی عمومی و یا جامعه شناسی حوزه عمومی به اسمهای مختلفی شناخته شده است و این نوع جامعه شناسی طبق یک تقسیم کار نانوشته که دردرون جامعه شناسی انجام گرفته، وظیفه بررسی حوزه های عمومی را بعهده دارد که دیگر حوزه های جامعه شناسان کمتر پیگیر آن هستند. این حوزه ها تحت سیطره بازار یا دولت ، نهادهای فراملیتی و یا تکنولوژی های جدید ، دولت های تمامیت خواه و ویا گروههای ستیزه گر و زیاده خواه محلی بسیار تحت فشار قرار دارند و باعث آزار و تبعیض و فقر برای بسیاری ازساکنان جهان شده و محیط زیست و اقلیم را تخریب نموده اند و با محدود کردن مشارکت شهروندان ، جامعه مدنی را محدود نموده و حوزه عمل کنشگران را بسیار محدود کرده اند. بنابراین جامعه شناس مردم مدار سعی می کند تا با همکاری دیگر کنشگران این حوزه ها را بازتر کند و ابزار او در این میدان :گفتگو و سرمایه اجتماعی ، اعتماد سازی و شبکه سازی و استفاده از اندیشه های جامعه شناسانه در کنشگری خود می باشد و در این مسیر نه فقط از علم جامعه شناسی خود برای آموزاندن بهره می گیرد بلکه خود نیز می اموزد و این اموخته ها هم در خدمت ساخت دنیای بهتری قرار می گیرد و هم سطح علم جامعه شناسی را ارتقاء می دهد.

حال می توان اهدافی را برای جامعه شناسی مردم مدار برشمرد:

1-کمک به تولید دانش و آگاهی و نظریه و ادبیات جامعه شناختی به کمک فعالیت میدانی و کنشگری

2-صورتبندی دقیق مسایل محلی و ملی و جهانی و طرح ان در مجامع علمی و گفتمان عمومی

3-تولید دانش بین رشته ای بین حوزه های مختلف

4-کمک به برساخت مسایل اجتماعی و قرار دادن ان در دستور کار جهانی

5-همکاری با دیگر کنشگران مدنی و محلی در حل مسایل اجتماعی

6-تبدیل کردن دانش و تجربیات اموخته شده وضمنی موجود درمیدان به دانش نظری و مدون شده

7- کمک به شبکه سازی وظرفیت سازی در اجتماعات محلی و اجتماعات علمی با همکاری دیگر کنشگران

همچنین می توان گفت که یک جامعه شناسی مردم مدار می تواند در نقش های اجتماعی مانند فعال رسانه ای ، فعال مدنی و کنشگر اجتماعی، مصلح و رهبر اجتماعی، مداخله گرو جامعه شناس بالینی ، تسهیلگر اجتماعی ، مشاور اجتماعی پروژه های فنی و اقتصادی، محقق همکار در تحقیقات بین رشته ای، سلبریتی و فرد محبوب درجامعه و کمک به شبکه سازی و ظرفیت سازی و یا سازمانده و حتی به عنوان وکیل مدافع مردم در حوزه های اجتماعی نیز عمل می کند.

گرچه جامعه شناس مردم مدار معمولا در حوزه های فرودستان و تحت ستم و یا گروههای مساله دار و ناتوان در جهت توانمندسازی بیشترعمل می کند ولی می تواند در حوزه هایی با اقشار متوسط به بالا و مرفه جامعه نیز همکاری کند و حتی با ذینفعان یک پروژه نیز همکاری کند.

در پایان باید به آسیب ها و ملاحظاتی که یک جامعه شناس به انها مواجه است می پردازیم:

الف: چقدر جامعه شناس عملا با جامعه و یا سیاست گذاری اجتماعی درگیر شده و یا فقط در حد جمع آوری اطلاعات و سطحی با جامعه درگیر شده و تنها اطلاعات خود را جمع اوری می کند و میدان را ترک می کند.(یعنی در سطح طرح مساله، سطح ارایه راه حل ، اجرا و ارزیابی و تولید دانش و یا تاثیر گذاری بر افکار عمومی)

ب:چقدر جامعه شناس مردم مدار در میدان عمل از ذخیره دانش جامعه شناسی و یا تخیل جامعه شناسی خود استفاده می کند و تا چه حد به دانش موجود می افزاید

ج:این نوع جامعه شناس چقدر صرفا در جامعه کنشگری مدنی میکند و یا تا چه حد کنشگری او متاثر از جایگاه جامعه شناسی و نگاه و تخیل و دانش جامعه شناسانه او می باشد. به عبارتی او بیشتر مردم مدار است یا بیشتر جامعه شناس

د:این تیپ با چه حوزه های عمومی سروکار دارد و نقش او بیشتر تشریفاتی و صوری است یا واقعی. به این معنا که اگر درحوزه مطبوعات یا بلایا یا فقرزدایی یا سیاستگذاری مداخله می کند این نقش تا چه حد تاثیرگذار است.

ه: میزان تعامل این نوع جامعه شناسی با دیگر انواع جامعه شناسی سیاستگذار و انتقادی و حرفه ای چقدر است و چه اشتراکات و تفاوت هایی با انها دارد و در کجا باهم پیوند می خورند

و: آسیب ها و آفت های کنشگری این نوع جامعه شناس در یک جامعه توسعه نیافته و غیر دموکراتیک و جامعه مدنی ضعیف چه می باشد. سیاست زدایی و پوپولیسم و سطحی شدن علم و چریک شدن ، مبارزه سیاسی و گرفتاری در لفاظی و منزه طلبی و خود را حامی مظلومان نشان دادن و در عمل هیچ کاری نکردن می تواند از اسیب های این نوع جامعه باشد.

اونق: جامعه شناسی مردم مدار به دنبال رها سازی رشته و ارتباط آن با مخاطبان غیر آکادمیک است

پس از آن دکتر اونق تلاش به نمونه های مختلف پژوهشی و همچنین روشهای تحقیق مورد استفاده در حوزه جامعه شناسی مردم مدار اشاره کرد. ایشان در صحبتهای خود اظهار داشت که، در اصل فعالیتها و پژوهشهای مرتبط با جامعه شناسی مردم مدار حدود یک قرن قبل از اینکه واژه جامعه شناسی مردم مدار در ادبیات دانشگاهی جامعه شناسی مطرح گردد، دو بویس (William Edward Burghardt Du Bois) برای بهبود شرایط سیاهان آمریکا، آزادی و توانمند کردن آنها، از جامعه شناسی مردم مدار سنتی استفاده و آن را عملیاتی کرد. واژه جامعه شناسی مردم مدار ابتدا توسط هربرت گانز در سال 1988 در سخنرانیش برای ریاست انجمن جامعه آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در سال 2000 نیز بن اگر (Ben Agger) کتابی را با عنوان جامعه شناسی مردم مدار: از واقعیتهای اجتماعی تا اقدامات ادبی به رشته تحریر درآورد. از اقدامات جالب توجه حوزه جامعه شناسی مردم مدار می توان به اقداماتی که پیر شوارتز در حوزه ارتباطات انجام داد، نیکی جونز در زمینه خشونت دختران بویژه در حوزه حسادت های دخترانه انجام داده بود اشاره کرد. علاوه بر این موارد، یکی از برجسته ترین فعالیتها در زمینه جامعه شناسی مردم مدار کاری بود که لیزا وید و گون شارپ انجام دادند. آنها تصاویری را در سایتی تعبیه کرده بودند و از مخاطبان غیر آکادمیک خود می خواستند تا بصورت جامعه شناختی مشاهده و تفسیر نمایند. هدف آنها تشویق افراد برای تمرین و توسعه تخیل جامعه شناختی بود و از این طریق می توانستند بینش جامعه شناختی را به افراد غیر دانشگاهی منتقل نمایند. بدین ترتیب جامعه شناسی مردم مدار بطور مشهود و قابل دسترس برای گستره بیشتری از مخاطبان قرار می گرفت.

با توجه به اینکه جامعه شناسی مردم مدار به دنبال رها سازی رشته و ارتباط آن با مخاطبان غیر آکادمیک است تا بتواند در بهبود شرایط اجتماعی و بهبود انسانیت نقش موثرتری داشته باشد، لذا از روشها و تکنیکهایی استفاده می کند تا بتواند مردم را در پژوهشهایش بیشتر درگیر کرده و نقش فعالتری را به آنها دهد و در مقابل محقق نقش تسهیلگر را ایفا کند. رویکردهایی که بیشتر در این حوزه مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از: ارزشیابی مشارکتی[1]، اقدام پژوهی مشارکتی[2]، و پژوهش مشارکتی اجتماع محور[3].

در ارزشیابی مشارکتی افراد یا گروههایی که قرار است مورد ارزشیابی قرار بگیرند در امر ارزشیابی مشارکت فعال دارند. هدف اصلی در این تکنیک صرفا ارزشیابی نبوده بلکه نوعی آموزش نیز هست و باعث توانمند سازی گروههای هدف نیز می گردد. این روش تلاش می کند تا با توانمند سازی گروههای هدف باعث می شود تا آنها مسئولیت بخشی از دگرگونی ها و تغییرات محیط پیرامون خود را بپذیرند.

اقدام پژوهی مشارکتی، پژوهشی عملگرایانه محسوب می شود که برای تغییر وضعیت نامطلوب و بهسازی شرایط مورد استفاده قرار می گیرد. جامعه شناسان مردم مدار می توانند با استفاده از این روش می توانند بطور تعاملی هم بینش جامعه شناختی را به مخاطبان خود منتقل کنند و همینطور با کمک مشارکت کنندگان به شناسایی و حل مسائل بپردازند.

پژوهش مشارکتی اجتماع محور نیز یک رویکرد پژوهشی است که در آن تلاش می شود افراد دانشگاهی، کارشناسان سازمانها، و مردم محلی بطور منصفانه در کنار هم قرار بگیرند تا در بررسی جنبه های مختلف مسائل موجود مشارکت فعالانه ای داشته باشند. در این روش تلاش می شود تا با ارتقاء دانش و آگاهی عمومی و به اشتراک گذاشتن مهارتهای مختلف به شناسایی و حل مسائل مختلف پرداخته شود.

بطور کلی همه روشهای معرفی شده این امکان را ایجاد می کنند تا یک جامعه شناس بتواند بینش و مهارتهای آکادمیک خود را با افراد غیر آکادمیک به اشتراک بگذارد، و با از بین بردن مرزهای موجود زمینه گفتگو برای پیدا کردن راهکار حل مسائل را فراهم نماید.

در انتها آقای اونق به تجربه خود در استفاده از این روشها برای پیشگیری از خودکشی در استان خراسان شمالی اشاره نمودند.

زند رضوی: جامعه شناسی مردم مدار گامی به سوی عمومی سازی

سپس دکتر زندرضوی بحث را این گونه ادامه دادند که در جامعه ای زندگی میکنیم که حکومتی دینی_ ایدئولوژیک و صلب بر آن سیطره دارد. پس از بیش از چهل سال فرمانروایی، بر طبق گزارش های رسمی، 80 درصد شهروندان مشمول دریافت کالابرگ الکترونیکی دولت برای تامین معاش شده اند. ازکار افتادگان، بیکاران ، مستمری بگیران، بازنشسته­ها، دستمزد بگیران،دهقانان خرده پا،حاشیه نشینان( روستایی وشهری)، دانشجویان و،... در شرایط تورمی (دورقمی رو به افزایش)، مقرری بگیران، دستمزد و درآمدهای ناچیزشان به سرعت بلعیده و زندگیشان به سطح بقا تقلیل می یابد. اکثریت شهروندان برای برآورده کردن نیازهای شان از جمله غذای مناسب، تحصیل و آموزش با کیفیت، بهداشت و درمان مناسب، ابراز آزادانه ایده­ها و عقاید خود، عمل به آزادی وجدانشان و،... با دشواریهای روبه افزایش ی دست به گریبانند. درحقیقت، حکومت و بازاردراتحادی نوشته و نانوشته، اوضاع را برای اکثریت شهروندان سخت و سخت­تر میکنند. درچنین شرایطی، پاسخ همیشگی حکومت به این وضعیت، پافشاری بر استمرار تبعیض های آشکار( رسمی و غیر رسمی) بر پایه جنسیت، هویت (قومی _ مذهبی )،موقعیت جغرافیایی ، طبقه اجتماعی و... است. در چنین شرایطی، به طور نظام مند، تبعیض به عنوان ابزاری عملی درجهت به عقب راندن شهروندان، در طرح مطالبات شان به کار گرفته می شود، اعتراضات شان کمتر تحمل می شود و عمدتا سرکوب میشوند . نمونه­های نزدیک آن دی ۱۳۹۶ ،آبان ۱۳۹8 و اعتراضات پردامنه در سال ۱۴0۱ تا ۱۴0۲ . شناخته شده با عبارت "زن _ زندگی_ آزادی " است.این در حالی است که دهه­هاست، شهروندان تلاش میکنند در قالب گروه­های ذینفع متشکل شده و صدای خود را بیابند و بلند کنند و برای رسیدن به مطالبات شان،کنش های جمعی مناسب ، ممکن وموثر را به کار گیرند. گروه­های ذینفع یادشده، عموما در بستر جنبش­های اجتماعی موجود همانند: سبک زندگی، برابر حقوقی زن و مرد، مطالبات صنفی ،هویتی، دانشجویی و... در محله­های مسکونی، محل کار، مکان های تجمع عمومی ( ورزشگاهها )، دانشگاه ها و...پدیدار می شوند، و در شکل تجمعات اعتراضی به ویژه در خیابانها در مناطق شهری رؤیت پذیر میگردند.در چنین بستری است،که مفهوم جامعه شناسی مردم مدار پیشنهاد شده توسط مایکل بورووی به درجه­ای در میان اساتید و دانشجویان رشته های علوم اجتماعی مقبولیت می یابد. جامعه شناسی که از دانشگاه خارج شده و بینش، روش و مهارت های خود را در اختیار یک گروه ذینفع معین قرار می دهد و با اعضاء آن گروه در تعاملی مستمر و بلند مدت قرار می گیرد. چرایی جامعه شناسی مردم مدار در ایران امروز به دلیل ساختار حکومت و عدم تحمل تشکل های مستقل در عرصه های گوناگون دردهه های اخیر در ایران ، پایه مشارکت در گروه­های ذینفع ، عمدتا محدود به لحظه خاص کنش در محله، محل کار، و یا خیابان است پدیدهای که عموما دسترسی به نتایج مورد نظر آن گروه ذینفع را، با دشواری مواجه میسازد. حکومت با استفاده از ارعاب، سرکوب و صدور احکام قضایی غیر قابل باور، برای فعالان تشکل های مستقل، این دشواری ها را صد چندان میکند. نمونه­های این برخوردها، در جنبش های زنان، معلمان، بازنشستگان، کارگران، دانشجویان، علاقه­مندان به حفظ محیط زیست و... در دسترس و قابل بررسی است. در اینجاست که اهمیت وضرورت، جامعه شناسی مردم مدار در ایران آشکارتر میشود. روایتی که برطبق آن ، جامعه شناس به یکی از گروه های ذینفع می پیوندد و میکوشد بینش، روش و مهارتهای خود را در اختیار آنان قرار دهد، از آنان می آموزد، و مستقیم و غیرمستقیم به آنان آموزش میدهد. در روایتی از جامعه شناسی مردم مدار ،که من به آن تعلق دارم .هدف پایه­ای، به حداکثر رساندن مشارکت تک تک اعضای آن گروه معین است. با این پیش فرض که، " هیچ فضای اجتماعی خنثی نیست" و این امکان وجود دارد که مشارکت اعضای علاقمند در یک گروه ذینفع، با قدرت گرفتن فرد یا جمعی سلطه­جو در آن گروه ،کمرنگ و کمرنگ­تر شود و توان اجتماعی _عملی آن گروه کاهش یابد. و یا حتی در مواردی، منفعت فردی و باندی در آن گروه، منافع کل آن گروه ذینفع را در ارتباط با حکومت، بازار یا هر دو تحت شعاع خود قرار دهد. در این روایت از جامعه شناسی مردم مدار.مشارکت اعضاء، حداقل در شش بعد اهمیت اساسی دارد. حضور موثر اعضای گروه در: برنامه­ریزی، مدیریت، اجرا ، ارزیابی، تقسیم منابع، و تقسیم منافع. چنان چه اشاره شد. گروه اجتماعی موضوع فعالیت جامعه شناس مردم مدار، شامل گروه­هایی متشکل: در محل زندگی(محله­های تعاملی)،محیط­های آموزشی (مدارس- دانشگاه­ها )، محیط­های کار و مانند آن است .که در این فضاها، افراد در ارتباطی شناخته شده و پایدار با یکدیگر در تعامل هستند. بدیهی است که گروه­های مذکور در شرایط معمول و شرایط بحرانی انتظارات و کارکردهای متفاوتی خواهند داشت،که درهر کدام شیوه عمل جامعه شناس مردم مدار حاضر درگروه متفاوت و متناسب با آن شرایط خواهد بود. چگونگی جامعه شناسی مردم مدار در ایران امروز تجربه بیش از ۲0 ساله ام در این عرصه ، کمک کرده است تا روایتم از جامعه شناسی مردم مدار را بر هفت اصل پایه­ای استوار سازم. که این اصول در ارتباط با هر گروه اجتماعی ذینفع، و متناسب با نیازهای آن گروه، مناسب سازی میشوند.

اول : معرفی و ترویج بینش جامعه­شناسانه که حداقل دارای سه وجه اساسی اس:

1-پدیده­ها و مسائل ظاهراً فردی، عموماً در اساس اجتماعی­اند. در نتیجه راه حل فردی ندارند.

2-پدیده­های اجتماعی در بستر شکلگیری وتاریخ شان قابل فهم ودر نتیجه قابل دگرگونی­اند.

3- پدیده­های اجتماعی در فرایند آگاهانه مشارکت برای تغییرشان، بهتر و عمیق تر شناخته و قابلیت دگرگونی مییابند.

دوم: توجه همه جانبه به جلب مشارکت همه علاقمندان در آن گروه ذینفع معین که حداقل دارای دوجنبه اساسی است:

1-آموزش تسهیلگری اجتماعی به همه اعضاء علاقمند در آن گروه

2-آموزش اصول گفتگوی موثر به همه اعضاء علاقه­مند در آن گروه

سوم: توجه همه جانبه به جلب مشارکت همه علاقمندان در آن گروه ذینفع، به حضور در پژوهشهای عملی مشارکتی، علاوه بر آن، توجه به مستندسازی همه فعالیتها با این هدف که نتایج به منظور شفاف سازی حداکثری، بطور منظم ،در اختیار همه اعضای آن گروه ذینفع قرار گیرد.

چهارم: توجه و ایجاد آمادگی در آن گروه ذینفع که،فعالیت های جامعه شناسانه مذکور مستمر و زمانبر است و اینکه حضور مستمر جامعه شناس مردمدار در فرایندهای مذکور امری ضروری است.

پنجم: توجه و ایجاد آمادگی برای حفظ فاصله مناسب، و "خنثی بودن" حضور جامعه شناس مردم مدار، نسبت به زیر گروه­های متنوع در هر گروه ذینفع ، که در مواردی منافع متفاوتی از یکدیگر هستند.

ششم :توجه به روشنگری درباره منافع شخصی جامعه شناس مردم مدار، برای حضور مستمر در آن گروه ذینفع ، با هدف اعتمادسازی حداکثری.

هفتم:توجه به این نکته اساسی که ارتباط چهره به چهره و طولانی با اعضای یک گروه ذینفع،احتمالا در زمان امتداد خواهد یافت. و بعضاً به ارتباطاتی برای همه عمر تبدیل خواهد شد. ایده ای را که در ادامه ارایه خواهم کرد، از یک طرف به معنی رمز زدایی، و گامی به سوی عمومی سازی روایتم از جامعه شناسی مردم مدار است به طوری که این مجموعه از بینش، روش و مهارت، از انحصار "تحصیل کرده­ها " خارج شود و به نوعی با حفظ اصول لازم در دسترس همگان قرار گیرد. از طرف دیگر احتمالا، با همگانی شدن بینش،روش و مهارت های جامعه شناسی مردم مدار این امکان به وجود می آید که هرگروه ذینفع، جامعه شناسان مردم مداری از آن خود داشته باشند، وبی نیاز از جامعه شناسان مردم مدار بیرونی شود. آیا این احتمال، جهت گیری به سمت، انحالل جامعه شناسی مردم مدار، به عنوان فعالیتی "روشنفکری _دانشگاهی " نخواهد بود؟ با این تاکید که دردو دهه ای که از معرفی مفهوم جامعه شناسی مردم مدار توسط مایکل بورووی می گذرد، در چندین دانشگاه در مناطق مختلف جهان، در سطوح کارشناسی ارشد ودکتری در رشته جامعه شناسی، گرایش جامعه شناسی مردم مدار تعریف شده است.اما احتماال تا عمومی شدن آن، بویژه در سطح کارشناسی و تربیت کارشناس آن در مقیاسی گسترده ، راه درازی در پیش خواهیم داشت. عالوه براین ، در شرایط امروز جامعه ایران، باخصومت آشکار حکومت با تشکل های مستقل از دولت ، و ارتباط تنگاتنگ حکومت _ بازار، که به آن اشاره شد. ورود به عرصه جامعه شناسی مردم مدار همانند بسیاری فعالیت های مشارکتی دیگر، با هزینههایی ناگزیر وبعضا غیر قابل پیش بینی همراه بوده است. در نتیجه، شاید چارچوب پیشنهادی ام برای تنیدن، بینش، روش و مهارتهای جامعه شناسی مردم دار در ساختار آموزش رسمی از دوره پیش دبستان وتا پایان دوره دبیرستان در ساختار فعلی ،کامال تخیلی ودور از ذهن به نظر برسد. اما ازآنجا که، به نظرم، وضعیت توازن قوای فعلی میان حکومت وجامعه، به لحاظ اصولی کم دوام است. آمادگی و داشتن برنامه هایی عملی برای به حداکثر رساندن مشارکت شهروندان در گروه های ذینفع خود، اهمیت پرداختن به این مهم را در شرایط حاضر صد چندان می کند. 6 با این تاکید که این نتایج بر پایه تجربه زیسته پانزده ساله اخیرم در مرکز دوستدار کودک مشتاق و دانشگاه باهنر کرمان شکل گرفته است، که اولی مجموعه ای نیمه رسمی، ودومی سازمانی رسمی درساختار کنونی است. همگانی کردن جامعه شناسی مردم مدار ،پیشنهادی برای بررسی انتقادی این پیشنهاد نظری_عملی بر هفت پایه استوار است. اول _ تجربه نشان میدهد که کودکان از دوره پیش دبستان با مفهوم گروههای ذینفع در جهان پیرامون خود آشنا میشوند .کمکشان میکنیم تا با بازی فعالیت "من که هستم" گروههای ذینفی که عضو آن هستند را تشخیص دهند و سیر دگرگونی شان را در طول زمان دریابد. این بازی فعالیت به تناوب تا پایان دوره دبیرستان در اشکال متنوع خوداستمرار مییابد. دوم _تمرین اصول گفتگوی موثر ، که ازلحظه ورود کودک به محیط آموزشی امکانپذیر است کاری که همین امروز هم به درجهای با کودکان انجام میشود: به نوبت صحبت کردن ،پذیرش تام حرمت دیگران ، جویایی و کنجکاوی ،گوش فرا دادن به هنگام شنیدن و مانند آن . سوم- تمرین اصول تسهیلگری در گفتگوها، و اینکه هر کودک به نوبت هدایت گروه را بر پایه این اصول عهده دار شود. زمان گذاشتن برای خلق گفتگوهای موثر در موضوعات مورد عالقهشان، بر پایه آموزش مهارتهای تسهیلگری در عمل، با صبوری، مفرح ومستمر. چهارم - تمرین تحلیل مسائل خود و محیط پیرامون شان بر پایه اصول ناظر بر " بینش جامعه شناسانه" در قالب بازی فعالیتهای مفرح، همچون بازی نقش و مانند آن . پنجم- تمرین پژوه ش عملی مشارکتی ، از طرح مسئله مورد توافق جمع، تا طرح پرسشهای مرتبط، استفاده عملی از ابزارهای پژوهش برای جمع آوری اطالعات: مشاهده، مصاحبه و بررسی شواهد و مدارک ، جمعبندی، نتیجه­گیری و طرح پرسشهای بیشتربا هدف ورود به مرحله بعدی چرخه پژوهش عملی مشارکتی.

ششم: تمرین مستندسازی، ابتدا با نقاشی و طراحی و پس از آشنایی کودکان با نمادهای الفبایی نوشتن به آن اضافه میشود .

هفتم: تمرین تفکر انتقادی در قالب طرح پرسشهای پیوسته در همه موارد و درباره همه فعالیتها و از جمله خودگام­های ششگانه رویکرد پروژه­ای.

به عنوان بستر پیوند دهنده فرایندهای هفتگانه فوق این رویکردآموزشی، ابتدا در دانشگاه ایلینوی شیکاگو در ایالت متحده آمریکا، برای کودکان خردسال به روز رسانی و تکمیل شد. که شامل چرخه­ای از بازی فعالیتهای مفرح است کافیست موضوع مورد علاقه جمعی از کودکان و نوجوان را به کمک خودشان به یک پروژه تبدیل کرد که مراحل آن به اختصار عبارتند از: انتخاب موضوع با هدایت معلم تسهیلگر، ساختن تجربهای مشترک با طرح پرسش از آنچه درباره موضوع میدانند گسترش پرسش های مرتبط به آنچه درباره آن موضوع نمیدانند. آمادگی برای پژوهش با طراحی بازدیدهای مناسب به منظور جمع آوری اطلاعات . نتیجه­گیری متکی بریافته ها. مستندسازی با توجه به دامنه مهارتهای کودکان و نوجوانان در قالب طراحی نقاشی، روزنامه دیواری فایلهای صوتی و تصویری . در چنین فرایندهایی است که " من که هستم " هر کودک در آن دوره سنی­اش پدید می­آید و همزمان موضوع مفتخر بودن به آن و نقد های احتمالی تمرین میشود. اصول گفتگوی موثر در بستری عینی و در گروههای کوچک و بزرگ تمرین میشود. مهارت های تسهیلگری در قالب بازی فعالیتهای مناسب تمرین میشود. بینش جامعه شناسانه را به خود یاد آور می شوند: مسئله فردی و مسئله اجتماعی. تاریخمند بودن پدیده­ها. حرکت به سمت تغییر وضعیت موجود و غیر ایستا بودن آن در عمل،فهم میشود. فرصت به کارگیری عملی ابزارهای پژوهش از آن جمله: فرایندهای مشاهده­ای، طراحی مصاحبه و اجرای آن، طراحی پرسشنامه و فراهم می گردد. در همه فرایندهای فوق به پرسش گرفتن همه چیز و تمرین تفکر انتقادی در اولویت اول است. همزمان همه اهداف آموزشی آن مقطع معین آموزشی، مانند ریاضی، علوم ، فارسی آموزی ، هنر، مفاهیم اجتماعی و...تحقق می­یابد. بیش از ده سال است در مرکز دوستدار کودک مشتاق، انجمن دوستداران کودک کرمان در کنار همکاران و دانشجویانم این رویکرد را با کودکان بازمانده از تحصیل، دختر وپسر( 7 تا ۱7 ساله )تمرین میکنیم، در این عرصه افتخار هدایت پنج دانشجو در دوره کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی را در دانشگاه کرمان داشته ام. امروز از آن پنج نفر، دو نفر در مرکز دوستدار کودک مشتاق ماندگار شده اند و امر آموزش کودکان بازمانده از تحصیل را با رویکرد یاد شده برعهده دارند. خانم ها زهرا قاسم­زاده، و مریم خراسانی به هردوی آنان افتخار می کنم. باشد که تجربه­های قابل بررسی همه ما ، هم چون نقطه های روشن در شکلگیری این روایت از جامعه شناسی مردم مدار در ایران امروز موثر باشد.

شایان ذکر است که قرائت من از چرایی و چگونگی جامعه شناسی مردم مدار در عمل، قبل از فرمول­بندی این مفهوم در سال ۲00۴ توسط مایکل بورووی و ارایه آن در گردهمایی انجمن جامعه شناسی آمریکا، شکل گرفته و در طول زمان بهبود یافته است. به عنوان نمونه : *-کتاب " جامعه شناسی و بحران منابع طبیعی تجدید شونده در ایران" (نشر قطره) حاصل حضورم در کنار ذینفعان منابع طبیعی تجدید شونده در حوزه گوشک و سیاهکوه در استان کرمان در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲00۲ میلادی بوده است. *-کتاب" جامعه شناسی و مدیریت بحران تجربه بم" (نشر قطره) و نشریه ۵۲ شماره­ای شهروندان و مشارکت که در دو سال پس از زلزله، هر دو هفته یکبار در مناطق زلزله زده تولید و توزیع میشد ،وعمدتا شامل گزارشات شهروند خبرنگارها است،حاصل حضور دو ساله­ام در کنار شهروندان زلزله زده ساکن محله­هایی در شهر بم، در فاصله سال های ۲00۳ تا ۲00۵ میلادی بوده است. *- کتابهای " جامعه شناسی و کار کودکان" (نشر قطره) و کتاب "فرصتی برای پرسشگرانه زیستن" (نشر قطره)، حاصل حضور مستمر من در کنار کودکان بازمانده از تحصیل در مرکز دوستدار کودک مشتاق در شهر کرمان از ۲00۶ میالدی تا ۲0۱۱ بوده است(که این حضور امروز هم با دو روز در هفته ادامه دارد). تنها در این دوره است که با روایت جامعه شناسی مردم مدار پیشنهادی بورووی آشنا هستم و از آن بهره­مند می شوم.

در پایان دکتر قاسم زاده خلاصه ای از مباحث و گفتگوهای مطرح شده را ارائه نمود.

 


[1] Participatory Evaluation

[2] Participatory Action Research

[3] Community Based Participatory Research