روز دوشنبه 25 آذرماه 1392 دکتر غلامرضا ذاکرصالحی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، به دعوت گروه جامعهشناسی علم و فناوری در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران بحث خود با موضوع «نگاهی به وضعیت مطالعات اجتماعی علم در ایران» را ارائه داد.
او در مقدمه بحث گفت: کشف جهت گیریها و جریانهای اصلی پژوهش در هر رشته نشان میدهد محققان در عمل با چه مسائل ذهنی، پارادایمها و روشهایی درگیر بودهاند و محیط علمی کشور تحت تأثیر چه روندها و موضوعاتی بوده است؟ این کار از طریق فراتحلیل مطالعات پیشین میسر می شود.
وی با اشاره به مطالعه اکتشافی صورت گرفته در این خصوص اضافه کرد: تلاش شده در قلمرو مطالعات اجتماعی علم در ایران این گرایشها بازنمایی شوند. هرچند کمیت آثار مرتبط در زمان انجام تحقیق بیش از 98 اثر بوده است. اما با حذف آثار ضعیف و غیر آکادمیک و یا آثاری که در دسترس نبودهاند رقمی در این حدود بدست آمده که بسیار اندک است. در حقیقت آثار علمی مربوط به ابعاد اجتماعی علم در ایران هنوز به مرز توده بحرانی (critical mass) و انباشت لازم برای یک تحول و تغییر نرسیده است و در این حوزه هنوز هویت رشتهای پیدا نکرده است و در حد یک گرایش آموزشی در مجموعه علوم اجتماعی کشور مرحله تمایز یافتگی را پشت سر نگذاشته است و این مسأله با یافتۀ پژوهش موسوی و رحیمی (1389) سازگاری و تطابق دارد. در عین حال در داخل کشور هنوز رشته یا گرایش تحصیلی و هم چنین مجلهای تخصصی برای انتشار نتایج مطالعات مربوط به ابعاد اجتماعی علم و فناوری وجود ندارد.
سخنران این جلسه، فقدان حوزۀ آموزشی (رشته مستقل جامعهشناسی علم) را عامل این معضل دانست که پژوهشهای موجود نیز به بالندگی نرسند زیرا وجود همزمان حوزۀ آموزش و پژوهش میتواند اثر هم افزایی برای رشد این حوزه مهیا کند.
سخنران این نشست در ادامه خاطر نشان کرد: پژوهشهای مورد مطالعه بجز یکی دو مورد کارفرمای مشخص بیرونی نداشتهاند که این امر باعث نحیف ماندن پیکرۀ این حوزه مطالعاتی میشود. در صورتی که مطالعات اجتماعی علم باید به عرصه کاربرد نزدیکتر شوند همانگونه که یافتههای کیفی نشان میدهد پژوهشهای این حوزه گرفتار دو نوع تأخر شدهاند. نخست تأخر از جریان پرشتاب بینالمللی و سپس تأخر در شکلگیری جریانات نسلی جامعهشناسی در ایران . بیشتر مطالعات صورت گرفته در ایران را به ورطه فرمالیسم و شکلگرایی افتاده اند که به همین دلیل این مطالعات از خلاقیت و ابتکار دور ماندهاند. بجز موارد اندکی از مطالعات اجتماعی، دارای چارچوبهای نظری و یا روشهای تحقیقاتی بدیع هستند و در بقیه این آثار نکات اشاره شده یافت نمیشود. این مورد با مطالعه شارعپور و فاضلی (1386) و جلایی پور (1387) نیز هم خوانی دارد. و لذا به نظر میرسد بین شکل گیری پارادایم محلی جامعه شناسی مستقل ایران و رشد و بالندگی جامعهشناسی علم در ایران رابطه متقابل وجود دارد. دور باطل این است که تا زمانی که این سرمشق محلی شکل نگیرد شاخههای فرعی آن نیز توسعه نمی یابند و برعکس تا جامعه شناسی علم سمت وسوی تحول را مشخص نکرده و مساعدت نکند جامعهشناسی ایرانی شکل نمی گیرد. این چرخه معیوب باید شکسته شود.
دکتر ذاکر صالحی ادامه داد: دراکثر این مطالعات:
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، در مورد جایگاه جامعهشناسی علم در ایران و غرب گفت: به نظر میرسد قلمرو جامعهشناسی ایرانی به معنای عام و جامعهشناسی علم به معنای خاص با حوزه سیاستگذاری علم پیوند پویا، مستمر و وثیقی ندارد اما در غرب، جامعه شناسی به دلیل برخورداری از عینیت و توجه به واقعیتهای زندگی مردم وارتباط خوب دانشگاهها با مسئولان توانسته است جایگاه خود را باز کند.
خصیصه اغلب پژوهشهای حوزه مطالعات اجتماعی علم در ایران دارای مشخصات :
مدیر گروه مطالعات تطبیقی و نوآوری مؤسسه پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، پژوهشهای پیرامون مطالعات اجتماعی علم در ایران را از حیث رویکرد نظری دارای رویکرد برون گرایی در علم که بیشتر به مولفههای اجتماعی بیرون علم توجه و تاکید دارد دانست و یادآور شد که رویکرد درون گرا که رشد علم را در پرتو پویشهای درونی نهادهای علمی واجتماعات علمی تبیین میکند درمرتبه بعدی قرار دارد.
سخنران این نشست در پایان پیشنهاد کرد: جامعهشناسی علم بایستی در فضای بین فشار عرضه از یکسو و کشش تقاضای موثر از سوی دیگر قرار گیرد. کمک به شکل گیری بازار مطالعات اجتماعی علم تنها راهی است که می شود به کمک آن مطالعات اجتماعی را در ایران کاربردی نمود و ارتقا داد. باید بتوانیم تقاضای خام را به تقاضای موثر تبدیل کنیم.
در پایان این جلسه دکتر قانعی راد، رییس انجمن جامعه شناسی ایران، و دکتر نهال ریاضی، مدیر گروه علم و فنآوری، از حضور دکتر ذاکر صالحی، به عنوان سخنران جلسه تشکر کردند. دکتر ریاضی گفت: انتظار ما از شما این است تا پژوهش شما که در سال 90 انجام گرفته است ادامه پیدا کند و بتواند با ارائه شاخصهای کیفی دقیقبه عنوان منبع قابل استناد و راهنمای پژوهشها در رشتههای گوناکون حوزه مطالعات اجتماعی باشد .
یکی دیگر از حضار در جلسه پیشنهاد نمود که با توجه به راهکار شما در بحث شکل گیری چرخه عرضه و تقاضا، بنظر می رسد در ابتدا به ایجاد فضای اعتماد اجتماعی باید اشاره نمود زیرا تا فضای اعتماد اجتماعی در بستر جامعه وجود نداشته باشد ارتباط بین جامعه علمی به عنوان (عرضه) و دولت وجامعه (تقاضا) وجود نخواهد داشت .