شیدا فراشاهی*
نخستین نشستِ درونگروهیِ گروه جامعهشناسی فیلم و سینمای انجمن جامعهشناسی ایران، به نقد و بررسیِ مقاله با عنوان «نگاهی به بازنماییِ پلیس ایران در تلویزیون، مورد پژوهشی: سریال نوار زرد» اختصاص یافت. این جلسه با حضور فاطمه کریمخان (پژوهشگر و کارشناس ارشد ارتباطات) و برخی از اعضای شورای مدیریت گروه، عصر روز یکشنبه 29 مهر ماه 1397 در انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.
فاطمه کریمخان به بررسی تصویر بازنمایی از پلیس ایرانی در صدا و سیما به روش مطالعۀ موردی و تحلیل محتوای سریال تلویزیونی « نوار زرد» پرداخته است. این مجموعۀ تلویزیونی، در 25 قسمت چهل دقیقهای در سال 1396 با همکاری مؤسسۀ ناجیهنر ساخته شد و در همان سال به مناسبت هفتۀ ناجا از شبکۀ دو پخش گردید.
فاطمه کریمخان گفت: تلویزیون میتواند با خلق روایتها و به تصویر کشیدن سازوکارهای جامعه نشان دهد که جامعه و اجزای مختلف آن چطور کار میکنند. بنابراین، تصویری که از اعضای جامعه در تلویزیون ارائه میشود تا حدود زیادی میتواند مبنایی برای قضاوت مردم دربارۀ نهادهای آن باشد. همچنین، نقش تلویزیون تنها آموزش نیست. داستانهای تلویزیونی با ایجاد فرصت «همذات پنداری» سبب نزدیکتر شدن افراد جامعه به یکدیگر و به نهادها میشوند. داستان واقعیت تلویزیونی شدهای را به مردم تحویل میدهد که مبنای قضاوت قرار میگیرد، و نه تنها نمایشی از وضعیت اجتماعی معاصر برای تحلیلهای آینده است، بلکه نمایشی از موضعگیریهای موجود دربارۀ واقعیت است، و نشان میدهد از نظر سازندگان و سرمایهگذاران، روایت مطلوب و مرجح کدام است. بررسی سریال تلویزیونی «نوار زرد» کمک میکند تا تصویر آرمانی پلیسِ مورد علاقۀ تولیدکنندگان سریال را استخراج و آسیبشناسی کنیم و دریابیم، چه اهداف آموزشی و تبلیغاتی را دنبال کرده است. تحلیل جزئی سریال، یعنی نمونهای از روایت جرم در صدا و سیما، کمک میکند قرائت مرجح را دریابیم و سپس، به این مسئله بپردازیم که آیا این قرائت مرجح از جرم، مجرم، قربانیان جرم، پلیس و نهاد قانون، با واقعیت انطباق قابل قبول دارد یا خیر.
کریمخان در این پژوهش با استفاده از مفهوم بازنمایی که در مطالعات ارتباط جمعی و بهویژه در سینما و تلویزیون کاربرد دارد، و سه نظریۀ عمدۀ بازنمایی: نظریههای بازتابی و تعمدی و برساختی، تلاش کرد که مفهوم پنهان در این سریال تلویزیونی عامهپسند دریافته شود تا به پرسشهایی دربارۀ شیوۀ بازنمایی پلیس، دستگاه قضایی، جرم، مجرم و قربانی پاسخ بدهد.
او ادامه داد: سریال نوار زرد مشتملبر پانزده معما است. جنسیت و طبقۀ مجرم و قربانی، انگیزههای وقوع جرم، مکان جغرافیایی وقوع جرم و پراکندگی جرائمی که در این سریال به نمایش درآمدهاند، همه بررسی شده است. نحوه کار پلیس، تیمی یا فردی بودن حل معما، اشاره به دستگاه قضایی در جریان حل معما، و نحوه بازنمایی حضور پلیس زن در حل معماها بررسی شده است.
یکی از مهمترین سؤالات این پژوهش، بازنماییِ «پلیس» و رابطه با شهروندان در سریال است. بررسی نماها بر اساس سه مقوله تعریف شدهاند: (پلیس تنها، پلیس در کنار همکاران و پلیس در کنار خانواده) که به تفکیک قسمتهای سریال انجام شده است. هشت قتل، پنج سرقت، پنج کلاهبرداری و یک معمای آدمربایی، جرائم رخ داده در سریال هستند. در برخی معماها چند جرم همزمان یا در پی یکدیگر رخ دادهاند.
فاطمه کریمخان با بررسی معماهای مطرح شده در این سریال و یافتههای تحقیق و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی و روش تحلیل بازنمایی، به پرسشهای این پژوهش پاسخ داد و اینگونه نتیجه گرفت: هدف از تولید سریال پلیسی چیست؟ آیا سریال پلیسی در صددِ نمایشِ ابرقهرمان تنهایی از پلیس ایران است که مهربان و حساس و در همان حال خستگیناپذیر و پرکار است؟ یا تصویر پلیسی که نشان داده میشود، قرار است همدردی مردم را برانگیزد؟ یا روند حل یک پروندۀ جنایی را نمایش دهد؟ یا اینکه با کمک سریالهای پلیسی، مخاطبان به داخل سیستم پلیس کشور سرک بکشند، و بهجای علاقهمند شدن به یک ابرقهرمان باهوش، با تصویر واقعی کسانی که در حال تلاش برای امنیت شهرها هستند آشنا شوند؟ آیا واقعاً پلیس در تأمین امنیت و حل پروندههای جرم و پیگیری تخلفات، تنهاست؟ میدانیم که در روند رسیدگی به هر اختلاف و جرمی، نقش کارکنان قوه قضائیه بسیار پر رنگ است، غالباً تصمیماتی که سرگرد کاوه کیهان در «نوار زرد» میگیرد، مانند آزادی و دستگیری متهمان، انتقال اجساد، گشتن خانهها و احضار افراد به آگاهی، نیاز به دستور مقام قضایی دارد، که خیلی کم در این سریال دیده میشود.
او افزود: در نمایشِ برخی از درگیریهای روزمرۀ پلیس با مردم، تلاشی برای نشان دادن تصویری که به واقعیت نزدیک باشد نشده است، و ابرقهرمان خوشقیافه، همه چیز را به جان میپذیرد و پرخاش نمیکند و عصبانی نمیشود. همچنین، در این سریال، به متهمان، شاهدانِ جرم یا شاکیانی که به پلیس مراجعه میکنند، پیشنهاد حقوقی داده نمیشود. پلیس مدام در بازجوییهایی که به تصویر درآمده به گفتن جملۀ تکراری «حرف زدن به نفع شماست، و اگر حرف بزنید به شما کمک خواهم کرد.» اکتفا میکند، و تنها در یک موقعیت به متهمی تذکر میدهد «شاید سکوت به نفعشان باشد». به نظر میآید باید بپذیریم، همین دو جمله جای تمام توصیههای حقوقی که برای حفظ حقوق مردم در مواجهه با پلیس لازم است، از جمله حق تماس گرفتن با بیرون، حق داشتن وکیل، حق سکوت کردن، و مانند آن را پر میکند. پس این گونه سریالها، کمکی به حل مشکل مردم و پلیس نمیکند. در قسمتی از سریال، یکی از مأمورانِ پلیس با آلوده کردنِ کامپیوتر طلافروشی میخواهد به صورتحسابهای بنگاهی که از آن سرقت شده است، دسترسی پیدا کند. در قسمتی دیگر هنگام بازرسی از کارخانهای مشکوک، کامپیوترهای شرکت را آلوده به بدافزار میکند تا به اطلاعات شبکه شدۀ کارخانه دسترسی داشته باشد؛ یعنی عملی کاملاً غیرقانونی و غیراخلاقی! نشان دادن چنین تصویری از پلیس، این تصور را در مردم تقویت میکند که وارد شدن پلیس به خانه یا محل کار و دخالت بیاجازه و بیمجوز قانونی در همه چیز، سبب از بین رفتن حریم خصوصی میشود. به نظر میرسد در سریال نوار زرد، نمایش تصویرِ پلیس خوب ایرانی و بیقانونی برای دستیابی به خیر بزرگتر، شبیه به فیلمهای حادثهای هالیوود است.
این پژوهشگر ارتباطات در ادامه بحث خود گفت: بررسی حاضر تنها به سریالی کوتاه پرداخته و نتایج آن، پاسخ قطعی به آسیبشناسی بازنمایی پلیس در سیما و بهویژه در سینمای ایران نیست. وی پیشنهادهایی دربارۀ پژوهشهای آینده ارائه داد و گفت: ادامۀ تحقیقاتِ بازنمایی پلیس در انواع رسانهها (سیما، سینما و ...) میتواند علت بروز شکاف عظیم بین مردم و نیروی انتظامی را توضیح دهد.
به نظر کریمخان دو طیف تحقیقات در این عرصه لازماند: اول «تصویر پلیس» باید چگونه عرضه شود که به کمتر شدن مشکل رابطۀ پلیس و مردم در جامعه کمک کند؟ در اینجا نیاز به همکاری جامعهشناسان، روانشناسان و حقوقدانها با نیروی انتظامی و دستگاه قضایی است. در طیف دوم نیازمند تحقیقاتی دربارۀ چگونگی رمزگشایی از پیامهای ارائه شده به مخاطبان و مخاطب پژوهی هستیم. مسئله این است که مخاطبان پیامهای منتشر شده را چگونه رمزگشایی میکنند.
این نشست با نقد و بررسی مقالۀ پژوهشی و پرسش و پاسخ حاضران پایان یافت.
*تهیه و تنظیم گزارش