سمینار تخصصی «جامعه شناسی دین» توسط دفتر استانی خراسان رضوی انجمن جامعهشناسی ایران در تاریخ 22 مهرماه 1394 برگزار شد. در ابتدای سمینار دکتر حسین اکبری، دبیر انجمن جامعه شناسی ایران دفتر خراسان و دبیر سمینار از شرکت کنندگان و سخنرانان سمینار تشکر نمود و به آنها خیرمقدم گفت. در ادامه سعید شریعتی مزینانی، مدیر گروه مطالعات جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران دفتر خراسان و دبیر علمی سمینار هدف از برگزاری سمینار و برنامه سمینار را که در قالب دو پنل شامل "معنویت گرایی در دوران معاصر" و "جامعه شناسی تشیع" بود، تشریح نمود.
سپس دکتر عبدالعزیز ساشادینا، استاد برجسته کرسی مطالعات اسلامی دانشگاه جورج میسون ویرجینیای آمریکا به به بحث پرداخت و گفت: در نهادهای فرهنگی غربی روندی وجود دارد که بیشتر به معنویت توجه میکند. معنویتی که به هیچ دین رسمی متعلق نیست. وی ادامه داد: در حقیقت کسانی که در جلسات اینگونه عرفانها شرکت میکنند، ممکن است دین دیگری هم داشته باشند. ساشادینا تاکید کرد: چالش عصر جدید این است که ما چگونه بتوانیم دین را در زمان مدرن به کار ببریم اما این مذهب دچار تنگنظریها نشود. وی گفت: نسل جدید مخالف دین نبوده و دینزده نیست اما مذهب را به گونهای دوست دارد که فردیت او را از بین نبرد. در حالی که معنویت کنونی به دنبال این است که جامعه را از حالت فردمدار به افزایش ارتباطات بین افراد گسیل شود.
وی عنوان کرد: مقاصد زندگی در غرب چهار هدف مهم را دنبال میکند که یکی از آنها زندگی فعالانه، دوم محبت و دوستداشته شدن، سوم آموختن و چهارم باقی گذاشتن میراث برای نسل بعد است. از نظر روانشناسی و جامعهشناسی نسل تازه به معنویت توجه میکند و اگر به درستی نگاه کنیم درمییابیم که این چهار نیاز مهم با یکدیگر پیوستگی دارد. ساشادینا با بیان اینکه انسان به این دلیل به سمت معنویت حرکت میکند که آرامش درونی پیدا کند، گفت: متاسفانه چارچوبهای دین رسمی نتوانسته این آرامش را به انسان بدهد در غرب کلیساها فعالند اما از نسل جوان کسی به آنجا نمیرود.
استاد دانشگاه ویرجینیای آمریکا افزود: در عصر جدید ما به دنبال کیفیتی از زندگی هستیم که بتواند انسان را بیشتر به هم مرتبط کند. در حقیقت معنویتی که میجوییم آن است که میخواهد کیفیت زندگی را بالا برد چرا که روابط بین انسانها قطع شده است. وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر شعار معنویتگرایی این نیست که کیفیت زندگی با منیت است بلکه با ماست. ما به هم متکی هستیم و نیازمند تعامل. این تعامل باعث میشود من واقعی درک شود. ساشادینا با اشاره به روابط انسانی در ایران اظهار کرد: روابط بین افراد در ایران محکمتر است اما این در حال کمرنگ شدن بوده و مردم محبت و اعتدال را میطلبند و دنبال حقیقتی هستند که در زندگی آنها را بهتر راهنمایی کنند. استاد کرسی مطالعات اسلامی دانشگاه جورج میسون ویرجینیای آمریکا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به معنویتگراییهای جدید عنوان کرد: مسالهای که در معنویتهای نوظهور دیده میشود این است که این ادیان نوظهور خلاف دین رسمی معرفی میشود.
دکتر علی یوسفی، معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد و عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، در ادامه این نشست اظهار کرد: ما در ایران یک دوگانه دینمداری به عنوان دینمداری سنتی و مدرن و دینمداری رسمی و غیر رسمی داریم. وی ادامه داد: در جامعه ایران مقوله دین غلبه گستردهای در همه عرصهها داشته و بسیاری از سنتها و مناسک ما متاثر از آن است. به همین جهت اثر تنظیمی دین در جامعه ما بسیار بالاست و کمتر نهاد اجتماعی داریم که بتواند در تخالف با دین ایجاد شود. یوسفی با بیان اینکه در هر مدل انسجامی در ایران باید جایگاه ارزشهای دینی روشن شود، تاکید کرد: مهمترین چالش جامعه ایران تکثر عقاید مذهبی و تنوع دینورزیهاست. در این چالش توجه به دوگانه دینورزی سنتی و مدرن و دینورزی رسمی و غیر رسمی مهم است.
دانشیار گروه جامعهشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی عنوان کرد: البته باید بین دینورزی و دین تمایز قائل شد چراکه در تعریف دینورزی گفته میشود که هدف ما وصف انسان دیندار است و مراد تدین است ولی دین مجموعهای از اعمال و عقاید معین است. وی با اشاره به دینورزی سنتی اظهار کرد: اگر تعبد و تسلیم را شرط دینورزی تلقی کنیم، دینورزی مدرن که در آن این مساله کمرنگ است، بلاموجود میشود. انواع دینورزی در ایران مسبوق به سابقهای طولانی است.یوسفی اضافه کرد: در دینداری سنتی سه وجه کلیدی اعتقادی، مناسکی و تجربی وجود دارد. در دینورزی غیررسمی علاوه بر این سه ویژگی یک ویژگی دیگر نیز لحاظ شده است و آن این است که در دینورزی مدرن و غیررسمی مدارای مذهبی و تحمل عقاید مخالف و نیز قائل شدن به حقانیت در سایر مذاهب وجود دارد. دانشیار گروه جامعهشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: در دینداری رسمی ایران نیز علاوه بر سه ویژگی یاد شده یکی ویژگی برجسته که از آن به عنوان مشروعسازی و موجهسازی یاد میشود نیز وجود دارد. کارکرد اساسی و کلیدی مشروعسازی حفظ و دفاع ایدئولوژیک از نظام مستقر در آن است. وی افزود: در دینداری رسمی آمیختگی بین امر مذهبی و دینی با اطاعت سیاسی در هم آمیخته است. یوسفی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تعریف دینورزی رسمی عنوان کرد: دینورزی رسمی آن است که از طریق نهاد رسمی تبلیغ میشود. در این مدل اطاعت دینی و سیاسی در هم آمیخته شده و تنوع را چندان بر نمیتابد.
دانشیار گروه جامعهشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی ادامه داد: اما در دینورزی غیررسمی خیلی عاملیت و محدودیت وجود ندارد و این مدل به دنبال صورتی سازکار است. نتایج برخی از تحقیقات نشان میدهد که بین لایحههای مختلف اجتماعی این مدلدینورزی بین نسل جوان بسیار شایع است. وی تاکید کرد: علاوه بر این در قشری که تحصیلات بالاتری دارد نیز این مساله رو به فزونی است. اگر این وضعیت ادامه یابد باعث میشود که سخن حکومت و پیامهای دینی آن توسط نسل جدید شنیده نشده و با عنوان عرفانهای نوظهور این تمایل به معنویت شناخته میشود. یوسفی گفت: اگر جامعه این تنوع را برنتابد نتیجه آن روی آوردن به انواع معنویتگراییها خواهد شد.
دانشیار گروه جامعهشناسی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی با اشاره به دینگریزی و دینستیزی از آن به عنوان یکی دیگر از پیامدهای عدم توجه به تکثر معنویتگرایی در جامعه اشاره و تصریح کرد: باید توجه داشت که در قبال این مساله ممکن است بحث رویگردانی از دین نیز به وجود آید. وی افزود: در حقیقت میل به امر قدسی در کشور وجود دارد اما بخشی از آن در صورت عدم توجه به این تکثر به سراغ معنویت فردی و بخش دیگر به سراغ دینستیزی میرود.
یوسفی با اشاره به رشد مناسکگرایی شورمندانه در کشور گفت: باید روی این مساله هم تامل کرد که چرا مناسکگرایی در جامعه ما افزایش یافته و خود این افزایش تقابل بین معنویتهای جدید را تشدید میکند و به ایجاد مسیرهای جدید دامن میزند. باید دید که چگونه میتوان امر سیاسی و دینی را با یکدیگر مرتبط کرد باید توجه داشت که امر سیاسی ماهیتی سیال دارد و میتواند مورد نقد قرار گیرد اما امر دینی ماهیتی انتقاد ناپذیر و مقدس دارد. وی افزود: همین مساله باعث میشود که دینداران سنتی دنبال گونهای از دینداری میروند که در آن سیاست دخیل نباشد و قشر جوان هم پیگیر معنویتهای مدرن میشوند.
دکتر سارا شریعتی، استادیار دانشگاه جامعه شناسی دانشگاه تهران به بررسی تاریخ معنویت خواهی بشر در سده اخیر پرداخت. وی با بیان این که امروز بازار معنویت گرایی به دلیل وجود نیاز به امر قدسی است، با اشاره به دو چهرهای که امروز از دین وجود دارد، اظهار کرد: امروزه دو نگرش نسبت به دین وجود دارد که نهاد دین آن را تأیید نمیکند و عبارتند از معنویتگرایی یا اسپیریتوآلیزم بیتعلق که بنیادگرایی و هویت گرایی که میتواند خشن باشد.
این استاد دانشگاه افزود: انسان معنویتگرا، فردگرا، جست وجوگرا و بدون تعلق است که صدایش زیاد شنیده نمیشود اما انسان هویتگرا و بنیادگرای دینی به صورت جمعی عمل کرده، تعلق ایجاد میکند و همیشه در صدر اخبار است؛ به خاطر موقعیت ژئوپولیتیک خاورمیانه صدای بنیادگرایی اسلامی را که همان داعشی ها هستند بیشتر میشنویم. شریعتی در ادامه با بیان این که امروز دنیای مدرن دین دو روند کاملا معکوس را طی میکند، عنوان کرد: جریان اول معنویتگرایی است و به نظر میرسد دنیایی که در قرن 21 به سر میبرد دچار نوعی از رنگ باختگی دینی و فردگرایی و به تعبیر برخی فلاسفه معاصر که حتی مرگ خدا را مطرح کردند، شده است. وی با بیان این که در حال حاضر همه مبانی جهان شمولیت در گذشته زیر سؤال رفته است و در این شرایط بسیاری به سمت بیخدایی و عدم باور حرکت می کنند اما با این وجود همچنان علاقه به معنویت وجود دارد، خاطرنشان کرد: انسان امروز میتواند به راحتی اعلام کند که من تعلق به هیچ خدایی ندارم اما این به این معنا نیست که نیاز و جستجوی معنویت در او وجود نداشته باشد و در حقیقت معنویتگرایی سیال امروز، واقعیت جامعه مدرن است.
دکتر شریعتی اظهار کرد: سیال به این معنا که امروز به دلیل بحران اعتبار و اقتدار نهادهای دینی یک گرایشی وجود دارد که هسته دین را از پوسته تاریخی و تعین یافته دنیوی آن جدا کنیم، یعنی به تعبیر مهندس مهدی بازرگان دین فقط خدا و آخرت است. او روند دیگری که در دنیای مدرن طی میشود را هویتگرایی مهاجم عنوان کرد و اظهار کرد: یک گرایش دیگر هم هست که رسانهها و مطبوعات به آن بنیادگرایی میگویند و دائما ظهور پدیدههای شومی همچون داعش، بوکوحرام را به اسلام نسبت داده و مسلمانان را متهم میکنند.
استادیار جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به توسعه بنیادگرایی و سلفیگری در منطقه خاورمیانه تصریح کرد: توسعه بنیادگرایی در دنیا به دلیل شکست ساختار تاریخی دین است. وی گفت: متأسفانه امروز چهره شاخص اسلام در جهان با چهره سلفی گری شناخته می شود و ما در اتهام هستیم بنابراین به جای بحث در رابطه با معنویت گرایی که مورد جستجو در جامعه ایرانی نیست باید از مسائلی که بیشتر به جامعه ما مربوط می شوند سخن بگوییم. وی ادامه داد: در غرب یک بازار و یک نیاز به معنویت گرایی وجود دارد و به نظر می رسد در دنیای افزون زده و در جهانی که تعلقات در حال سستی است و هم چنین در زمانی که مرگ خدا را اعلام می کنند، انسان ها بیش از پیش ناباور می شوند؛ اما بیشتر به معنویت احتیاج پیدا می کند. استادیار دانشگاه جامعه شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: حتی جامعه شناسان غربی که به دین اعتقاد ندارند عنوان می کنند من بی خدا هستم اما این مسئله بدین معنا نیست که جستجویی برای رسیدن به خدا در من وجود ندارد. شریعتی با تاکید بر این که قرن 21 قرن معناست گفت: چنانچه امروز روشنگری جواب نمی دهد، باید مبانی دیگری بسازیم و در این مسیر دین داری به ما کمک خواهد کرد.
در پنل دوم این سمینار به توضيح پروژه پژوهشي «جامعه شناسي تشيع» توسط دکتر «سارا شريعتي» سرپرست اين پروژه و آرمان ذاکری، مهدی سلیمانیه و زهره سروشفر از محققان این گروه مطالعاتی اختصاص داشت.
گزارش تصویری نشست را اینجا ببینید.