سلسله نشستهای وبیناری فراغت بهمثابه گفتگو از تاریخ 15 شهریور تا 7 مهرماه 1399 در روزهای یکشنبه و چهارشنبه از ساعت 11 صبح به همت معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان، با پشتیبانی دفتر سیاستگذاری فرهنگی وزارت عتف و دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان با حضور مدیران و کارشناسان فرهنگی دانشگاههای سراسر کشور و با مدیریت دکتر علی یعقوبی مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی در دانشگاه گیلان برگزار شد.
نخستین وبینار در روز یکشنبه 15 شهریور با حضور دکتر محمد سعید ذکایی استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر ایرج شاکری نیا دانشیار روانشناسی دانشگاه گیلان برگزار گردید. دکتر ذکایی نویسنده کتاب «فراغت، مصرف و جامعه» گفت: گفتگو در خصوص فراغت در اوضاع کنونی که همه با بیماری کرونا مواجه اند و با مشکلات و عوارض آن از قبیل کلافگی، بی حوصلگی و ملال درگیرند امری ضروری است.
وی افزود: امر فراغت به معنای وقت آزاد است که با عاملیت و اراده آزاد فرد گره خورده ولی شرایط کرونایی جدید چنین وقت آزاد را بر ما تحمیل کرده است.
وی ادامه داد: حضور دانشجویان در دانشگاه امری فراغت آمیز بوده و الان بخشی از وقت دانشجویان از این حضور فراغتی سلب شده است. وی خطاب به سیاستگذاران فرهنگی گفت که شاید دانشجویان با سرمایه های فرهنگی بالا کمتر نیاز به سیاستگذاری فرهنگی ساختارها داشته باشند اما افراد با سرمایه های فرهنگی و اقتصادی پایین به یک سری آموزشهای مناسب و غیردستوری نیاز ضروری دارند.
دکتر شاکری نیا سخنران دیگر این نشست در استفاده از تخصصهای مختلف علمی جامعه شناسی، انسان شناسی، روانشناسی، علوم تربیتی و ... در امر جهت دهی، برنامهریزی و مدیریت اوقات فراغت تاکید کرد. وی گفت: درست است که ساختارها مهم است اما علایق، و ذائقههای فردی در برنامه ریزی اوقات فراغت نقش عمده ای دارند. اوقات فراغت مهم است اما غنی سازی آن مهمتر است اگر توجه بدان نشود افراد با اتلاف وقت مواجه خواهند شد.
دومین نشست وبیناری اوقات فراغت بهمثابۀ گفتگو در روز چهارشنبه 6 شهریورماه برگزار شد. در این جلسه نخست آقای اردشیر منصوری کارشناس فرهنگی با محوریت «کرونایی شدن فراغت و زیست دانشجویی» به ایراد سخن پرداخت. وی پس از مروری بر تلقیهای سهگانه در تعریف و جایگاه فراغت در زندگی انسان امروز، و نیز اشاره به راههای گوناگون گذران اوقات فراغت، به کارکردهای فراغت بهطور عام و نیز اهمیت آن در زیست دانشجویی پرداخت. وی سپس با تشریح تأثیر شرایط کرونایی بر گذران فراغت، بهویژه فعالیتهای فراغتی دانشجویان، بازنگری در نحوۀ گذران فراغت و تجدید نظر در سیاستگذاری فراغتی را مورد توجه و تأکید قرار داد.
بخشهای مهم این ارائه به قرار زیر است.
فقدان تجمعات دانشجویی (برنامههای گروهی):
کاهش زمینه برای پیوندهای دوستی
کاهش مهارتهای جمعی: ارتباطی، تیمی، حل تعارض
کاهش جامعیت تصویر ذهنی از محیط
سپس دکتر مقصود فقیرپور متخصص امر روانشناسی به بحث اوقات فراغت و شادکامی پرداخت و گفت: شادکامی یکی از نیازهای اساسی انسان و عنصر اصلی کیفیت زندگی فردی و اجتماعی است و وجود آن موجب رشد و بالندگی می شود. فعالیت های اوقات فراغت نیز کارکردهای متعددی دارند که یکی از مهم ترین آنها کسب لذت و شادی است. اوقات فراغت و اوقات جدی با هم ارتباط دارند. دانشجویان بر اساس نقشهایی که بر عهده دارند، بخشی از اوقات زندگی شان را به انجام فعالیتهای جدی زندگی می پردازند؛فعالیتهایی همچون شرکت در کلاس ها، مطالعه دروس، انجام فعالیتهای پژوهشی و تکمیل پروژه ها. اگرآنها این فعالیتها را بهدرستی تعریف کنند و زمان لازم برای آنها را مشخص نمایند، آنگاه اوقات فراغت شان بهدرستی معنا پیدا می کند.
وی در ادامه گفت: شادمانی واقعی دانشجویان به میزان زیادی به مشخص کردن فعالیتهای اصلی و فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت و نحوۀ گذران آنها بستگی دارد. در مورد هر دانشجویی این سوال ها مطرح می شوند که : فعالیتهای اصلی آنها چیست و چگونه انجام میگیرد؟ اوقات فراغت آنها چیست و چگونه سپری می شود؟ لازم است در پاسخ به این سوال ها، مسئولیتهای فردی دانشجویان و مسئولیتهای نهادهای مختلف اجتماعی مشخص شود و هر کدام به صورتی یکپارچه به گونهای برنامهریزی کنند که اوقات فراغت دانشجویان در خدمت تامین نیاز به شادمانی آنها باشد. این برنامهریزیها نباید فقط به برنامههای سالانه و یا ماهانه محدود شوند، بلکه برای کمترین زمان فراغت دانشجویان نیز باید اندیشید و خلاقانه و با بهره گیری از نظر و خواستههای خود آنها طراحیهای مناسبی انجام داد، برنامههایی که در وهله اول با جهت گیری فراهم کردن شادمانی باشند.
دکتر فقیر پور در خاتمه گفت: اوقات فراغت به دلایل مختلفی میتواند بر شادمانی تاثیرگذار باشد. یکی از تبیینها برای این اثرگذاری وجود آزادی عمل و انتخابگر بودن است. در شیوه گذراندن اوقات فراغت شخص به طور نسبی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و آزادی شادی آور است. تبیین دیگر آن است که اوقات فراغت انگیزش اجتماعی بیشتری فراهم میکند که نتیجه آن تعاملات اجتماعی بیشتر، ارتباط با شبکه های اجتماعی و نهایتاً دسترسی به حمایتهای اجتماعی است.
در سومین نشست وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو که روز یکشنبه 23 شهریورماه برگزار شد، ابتدا دکتر علیخواه با موضوع «گسست معنایی و اوقات فراغت» به ایراد سخن پرداخت و گفت: برنامههای فراغتی در دانشگاه ادامه کلاس و درس و مشق است. در واقع ادامه فرایند آموزش و یاددهی است. مثلا دانشگاهها مسابقات کتابخوانی می گذراند و ترتیب میدهند. شاید به همین دلیل است که اساساً احساس فراغت به جوانان دست نمیدهد. در واقع با اقتباس از «فراغت شبیه به کار» ما شاهد «فراغت شبیه به درس» هستیم.
وی گفت: در برنامههای فراغتی جماعتهای سلیقه دیده نمیشوند. همه دانشجویان یکسان و یکگونه دیده میشوند. به تعبیری همه باید از یک نوع برنامه تفریحی استفاده کنند. وی برای برون رفت از وضعیت فعلی گفتگو با جوانان و دانشجویان را راه حل مناسبی دانست و گفت: هرگونه سیاستگذاری فراغتی از بالا به پایین توفیق چندانی نخواهد داشت بلکه سیاستگذاری فرهنگی دانشجویان باید از پایین به بالا باشد. او انجام تحقیقات اجتماعی جهت نیازسنجی فراغتی دانشجویان ضروری دانست و استفاده از ابزارهای الکترونیکی و رسانه ای برای اعمال برخی سیاستهای فراغتی در شرایط کرونایی را مفید تلقی کرد. وی استفاده از اینترنت رایگان برای دانشجویان و دانش آموزان در شرایط کنونی را راه حل مناسبی برای فعالیتهای فراغتی دانست.
سپس دکتر عباس وریج کاظمی عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به بحث در خصوص «پیوند اجتماعی و اواقات فراغت» پرداخت و گفت: ما دو نوع پیوند اجتماعی داریم قوی و ضعیف. اغلب گفته میشود بین طبقه و پیوند اجتماعی ارتباط نزدیک وجود دارد. طبقه پایین از پیوند اجتماعی قوی و طبقه بالا از پیوند اجتماعی فردگرایانه و ضعیفتری برخوردارند. اما نتایج تحقیقات در ایران جور دیگری نشان میدهد که بین طبقه و الگوهای فراغتی ارتباط وجود دارد. طبقه پایین از امکانات فراغتی ضعیفتر و طبقات متوسط و بالا امکانات فراغتی بیشتری برخوردارند.
وی ادامه داد: بین مصرف فراغتی و امر خانواده ارتباط وجود دارد و اغلب مصرف فراغتی از قبیل؛ تئاتر و فیلم در ایران صبغه خانوادگی دارد. افراد مایلند با خانوادهایشان به مصرف این فعالیتها فراغتی بپردازند. دکتر کاظمی نیز هرگونه سیاستگذاری فراغتی آمرانه در خصوص جوانان را موفقیت آمیز ندانست و تاکید نمود که این برنامه ها باید توسط تشکلهای دانشجویی و نهادهای مدنی شکل پیدا کند.
او اضافه کرد: فعالیتهای فراغتی منجر به پیوند اجتماعی در بین جوانان و دانشجویان خواهد شد. فاصله گذاری فیزیکی منجر به فاصله گذاری اجتماعی خواهد شد و در شرایط کرونایی افراد نیاز به پیوند اجتماعی دارند و دانشجویان نیازهای عاطفی شدیدی دارند. شاید تماسهای تلفنی نهادهای فرهنگی از خانوادههای آسیب پذیر و عموم دانشجویان موجب دلگرمی بیشتر در آنها شود. در شرایط عادی نیز استفاده از جشن تولدهای دانشجویی منجر به پیوند اجتماعی بیشتر در بین دانشجویان شود.
نشست چهارم روز چهارشنبه 26 شهریور ساعت 11 با حضور دکتر حمید اراضی و دکتر مهدی رحمتی با موضوع «ورزش و فراغت» بود. نخست دکتر حمید اراضی استاد تمام گروه فیزیولوژی ورزشی دانشگاه گیلان به ایراد سخنرانی با موضوع «برنامهها و فعالیتهای ورزشی خانگی در دوران همهگیری کووید 19» پرداخت و گفت: در شرایط دشوار کنونی که امکان فعالیتهای ورزشی در محیطها و اماکن ورزشی خارج از منزل محدود شده است و بسیاری از افراد دغدغه و بیم ابتلا به بیماری واگیردار کووید 19 را دارند، اجرای برنامههای فعالیت بدنی در منزل گزینه مناسبی به نظر میرسد. همه افراد، با حداقل نیاز به امکانات و تجهیزات ورزشی و با استفاده از حرکات ساده در فضای اندک، ضمن حفظ و ارتقاء تندرستی خود میتوانند احتمال بروز بیماریهای مزمن را کاهش داده و مقاومت سیستم ایمنی بدن خود را در مقابل عوامل عفونی بالا ببرند.
وی در ادامه گفت: تمرینات مقاومتی در منزل میتواند بدون نیاز به ابزار و دستگاههای وزنه انجام شود. اینگونه تمرینات در منزل معمولًا با استفاده از وزن بدن انجام میشوند. نکته اساسی در این تمرینات، ایجاد مقاومت با استفاده از وزن بدن در مقابل گروههای عضلانی مختلف است. نظر به اینکه توسعه آمادگی عضلانی از جمله تقویت (و یا حفظ) توده عضلانی، قدرت و استقامت اهداف اصلی تمرینات مقاومتی است، توصیه میشود که حرکات حداقل دو جلسه در هفته با تاکید بر گروههای عضلانی بزرگ و چندمفصلی (مانند عضلات ران، پشت و سینه) به مدت 20 تا 30 دقیقه در هر جلسه و با شدت متوسط در 2 تا 3 نوبت 10 تا 15 تکراری انجام شوند. برای مثال، انجام تمرینات نشستن و برخاستن (چمباتمه)، شنای روی زمین (قابل اجرا در زوایای مختلف)، حرکات دراز ونشست، کرانچ، پلانک (حرکات استقامتی با نگهداشتن انقباض بر روی شکم و تقویت عضلات بزرگ میانتنه، بالاتنه و پایین تنه). در صورت وجود باندهای مقاومتی (کشهای الاستیک)، توپهای طبی و دمبلها و کتلبل (وزنههای کتری شکل) میتوان به تنوع حرکات افزود و عضلات اسکلتی را در زوایای بیشتری تقویت کرد.
دومین سخنران این نشست دکتر محمدمهدی رحمتی دانشیار جامعهشناسی دانشگاه گیلان بود. او در سخنانی با عنوان «دانشگاه، اوقات فراغت و ورزش» گفت: بحث من به اوقات فراغت، ورزش و دانشگاه است، و ناظر به دوران غیرکرونایی و استقرار شرایط عادی در جامعه و دانشگاه است. اوقات فراغت به عنوان زمان اضافه و باقی مانده پس از انجام وظایف مسئولیتهای روزمره در نظر گرفته میشود، که افراد در این زمان با اراده و اختیار، و با اهدافی مانند سرگرمی، تفریح، تجدید قوا و بازتوانی، ملالزدایی از یکنواختی زندگی روزمره، و در نهایت پرورش و شکوفایی شخصیت فردی و اجتماعی به انجام فعالیتهایی میپردازند. از یک منظر، بحث اوقات فراغت موضوعی مربوط به دوران صنعتی شدن و پس از آن است، که در فرایند تحولات مربوط به آن، افزون بر تراکم و انباشت سرمایه و ثروت، زمان آزاد نیز افزایش پیدا کرد، و فعالیتهای فراغتی گسترش یافت. شکلگیری و ظهور فعالیتهای جدید ورزشی، که به تدریج در چارچوب قواعد اداری و سازمانی جای گرفت، و ارزشهای آن معطوف به موفقیتهای فردی شد، از جمله بارزترین جلوههای تحول در اوقات فراغت در دو قرن اخیر به شمار میآید. در برنامهریزی اجتماعی و فرهنگی، ورزش و اوقات فراغت از حیث تندرستی و سلامت جسمانی و روحی جامعه، پیشگیری از آسیبها و کجرویهای اجتماعی، و توجه به مبانی تربیتی و پرورشی آحاد جامعه، به ویژه نوجوانان و جوانان، از اهمیت بسیار برخوردار است.
دکتر رحمتی در ادامه افزود: دانشگاه همواره کانون دانش اندوزی و دانش ورزی به حساب میآید، و دانشجویان، به عنوان کارگزاران فراگیری دانشهای ضروری جامعه، از اعضای مهم و موثر این کانون به شمار میآیند. با توجه به وجود یکنواختیها، فشارها و سختیهای جسمی و روحی، ایجاد نشاط و شادابی، و توانمندسازی روحی و جسمی دانشجویان از مقولههای ضروری به نظر میآید. دوران تحصیل دانشگاهی فرصت با ارزشی است، که افزون بر پر کردن اوقات فراغت، میتواند تا اندازهای کاستیها و تبعیضهای دورههای قبل را نیز جبران کند. پژوهشهای علمی انجام شده نشان می دهند که خوابگاهها نقش مهمی در رشد دانشجویان دارند. در حال حاضر، پرداختن به فعالیتهای موسوم به فوق برنامه، از جمله فعالیتهای ورزشی، در محیطهای خوابگاهی- سکونتگاهی دانشگاههای معتبر دنیا به شدت مورد توجه قرار گرفته است. با این ملاحظه که توجه به ورزش در دانشگاه، یکی از روشهای ارزنده گذراندن اوقات فراغت است، و این که افزون بر کمّیت، ضروت دارد با نگاهی فرهنگی به کیفیّت این مقوله توجه شود، برخی پیشنهادهای کاربردی ارائه میشود.
او در خاتمه اشاره کرد: با توجه به مقوله تنوع فرهنگی و حضور دانشجویان متعلق به قومیتهای مختلف کشور در خوابگاههای دانشجویی، ضرورت اقدام به ساماندهی برگزاری فعالیتهای ورزشی در مراسم و آیینهای گوناگون، حول بازیهای بومی و محلی مناطق و نواحی ایران وجود دارد. مدیریت و ساماندهی این فعالیتها حول این ملاحظاتی پیشنهاد میشود.
در پنجمین نشست وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو در روز یکشنبه 30 شهریور ابتدا دکتر حسن بلند عضو هیأت علمی و مدیر گروه علوم تربیتی دانشگاه گیلان با موضوع «رسانه و اوقات فراغت» به ایراد سخن پرداخت و گفت: اوقات فراغت دارای دو شرط عینی و ذهنی است. شرط عینی آن است که ما وقت را صرف امور کار نکنیم و شرط ذهنی این است که تحت اختیار و رضایت فرد باشد. اوقات فراغت نقش عمدهای در بهداشت روانی فرد دارد. اوقات فراغت در دورههای مختلف سنی متفاوت است و در رشد هویت فردی نقش بسزایی دارد. وی وجه ارتباطی فراغت را مهم دانست گفت: امروزه شبکه های اجتماعی موجب تضعیف پیوندهای اجتماعی شده است. بیشترین وقت جوانان و دانشجویان صرف مصرف رسانهای شده است و این فرایند آسیبهای اجتماعی رسانهای را به ارمغان آورده است. افزایش مصرف رسانه موجب کاهش مطالعه، ضعف مسئولیت پذیری، تقلیل پیوندهای اجتماعی، مشکلات جامعه پذیری، کاهش همحسی بین افراد، کاهش سواد ارتباطی، افزایش احتمالی خشونت و... شده است.
سپس دکتر وحید شالچی معاون فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی طی سخنانی با موضوع «دانشجویان، اوقات فراغت و سیاستگذاری فرهنگی» گفت: مشکل جوانان را باید «اینجا و اکنونی» دانست. اوقات فراغت با زمانهای دیگر وی مرتبط است که فرد بتواند خود را متحقق کند. امروزه مشکلات ساختاری و گفتمانی موجب عدم «تحقق نفس» در جوانان شده است. اشتباه فاحش در امر سیاستگذاری فرهنگی این است که ما جوانان را ابژههای نسلی در نظر بگیریم و کپی کردن نسلها را مد نظر قرار دهیم و این امر موجب میشود تحقق بخشی و خودشکوفایی جوانان با مشکل مواجه شود. متاسفانه از جوانان به عنوان ابزار توسط گفتمانهای مختلف استفاده میشوند. وقتی ساختار اقتصادی نمیتواند اشتغال برای جوانان فراهم کند باعث عصیانگری آنها میشود.
او در ادامه افزود: امروزه گروهی خود را نماینده جوانان تلقی میکنند که در هژمونی جهانی قرار گرفته ولی به ظاهر نگاه انتقادی دارند. این تفکر باعث کالاییشدن جوانان میشود. وی در ادامه گفت: در امر سیاستگذاری دچار تقلیلگرایی فرهنگی شدهایم و صرفاً آن را در امر مناسکی فرو کاستهایم. سیاستگذاری فرهنگی مناسب باید موازنه و تعادلی بین تاریخ فرهنگی و فرهنگ معاصر داشته باشد. جوانان باید در امر سیاستگذاری، اجرا و حتی ارزیابی سیاستگذاری فراغتی نقش عمدهای داشته باشند. وی تیپ ایدهآل سیاستگذاری فرهنگی را گفتگو بین متولیان امر فرهنگی از بالا و مشارکت دانشجویان از پایین دانست و استفاده از ظرفیتهای کانونهای فرهنگی و هنری از قبیل فیلم و عکس، موسیقی، کتابخوانی ... و انجمنهای علمی در شرایط کرونایی را در سیاستگذاری فراغتی خانگی جدی تلقی کرد.
در ششمین و آخرین نشست تخصصی وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو در روز چهارشنبه دوم مهرماه، نخست دكتر مسعود فكري دانشيار دانشگاه تهران و مديركل دفتر سياستگذاري و برنامهريزي فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم با موضوع «اوقات فراغت از منظر فرهنگ ديني» به سخنرانی پرداخت و گفت: اوقات فراغت رابطه مستقيمي با بُعد مسئوليت انسان و وظيفه او در مقابل منابع در اختيار خويش دارد كه از مهمترين آنها بهرهمندي از وقت و زماني كه در اختيار او قرار گرفته است. از آنجا كه فرصتهای در اختیار انسان محدود است مسئولیت او اقتضاء میکند که بهترین بهرهبرداری از این زمان را داشته باشد. در فرهنگ اسلامی فراغت اگر به معنی بیهدفی و ناتواني مدیریت وقت باشد مذموم اما اگر به معنای آزاد ساختن روح و جان از درگیریهای بیهوده باشد ستودنی است. در خصوص اوقات فراغت اگر توازن درستی میان اختصاص اوقات به برآوردن نیازهای همهجانبه انسان تحقق يابد اهداف فرهنگ ديني در عرصه مديريت زمان حاصل ميشود.
وی در ادامه گفت: در سیاستگذاری فرهنگی سه اصل مهم است. نخست اینکه گوناگونی و تکثری که در ذائقهها وجود دارد مدنظر قرار داد. دوم اینکه چگونه میتوان از محتوای فاخر و قابل استفاده برای برآوردن این ذائقهها بهره برد. سوم چگونه میتوان حد و مرز نگاه فراغتی را بدون نگاه تنگنظرانه حفظ کرد.
دکتر سینا جهاندیده پژوهشگر و مدرس دانشگاه سخنران بعدی این مراسم در سخنانی با عنوان «فراغت و تجربۀ خواندن» به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: در تجربه خواندن به وجه پدیدارشناختی، ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چه رابطهای بین تجربه خواندن و تقابل دو گانۀ گفتار و نوشتار وجود دارد. به تعبیر سقراط نوشتار برعکس گفتار به شکل پرسه زدن و سرک کشیدن ظاهر میشود و هر نوشتهای ممکن است با ابهام درک شود. تجربه خواندن از آنجا که با ابهام همراه است و در آن شکاف منظور و نتیجه منجر به نوعی هرمنوتیک میشود. خواندن در هر شکل آن نوعی فهم است. چه خواندن سطحی باشد چه خواندن عمیق .چه خواندن آثار مکتوب باشد چه آثار دیداری. در نهادهای آموزشی هر کشوری معمولاً سازوکار خواندن به شکلی تعلیم داده میشود. در نظام آموزش رسمی مدرسه و دانشگاه ایران متأسفانه توجه به سازوکار خواندن مستقیم نیست یعنی دانش آموز و دانشجو چگونه خواندن متون را به شکل نظاممند یاد نمیگیرد به همین دلیل انواع خواندن های شخصی و حتی خواندن های غلط میتواند تهدیدی برای شناخت دقیق متون باشد.
وی در ادامه افزود: فراغت رابطه عمیقی با سوژهمندی و اراده آزاد دارد. در نظام آموزش رسمی ایران بیشتر تاکید به «درس خواندن » است تا خواندنهای وجودی و پرسشگرایانه. مفهوم درس خواندن مفهومی فایدهگرایانه است زمانی میتوان از عادتواره خواندن گفت که درس خواندن تنها در یادگیری برای مدرک و نمره محدود نباشد. یکی از بزرگترین موانع خواندن انتقادی در ایران خواندن برای آماده شدن در کنکور است. این نوع خواندن ناخواسته الگویی را دامن میزند که خواننده همیشه در جستجوی پاسخهای آماده است. متاسفانه خواندن به قصد کنکور در ایران تا مقطع دکترا ادامه دارد. این الگوی خواندن خود به خود ذهن را تبدیل ماشین میکند و چنان ذهن را از خود بیگانه میکند که دیگر نمیتواند فراتر از حکم ها و گزاره های تحمیلی فکر کند. خواندنی که معطوف به یادگیری چهارگزینهای است معمولاً این نتیجه را دارد که همیشه جواب در متن است و کار خواننده تنها پیدا کردن جوابهای معهود است. به همین دلیل است وقتی از دانشجوی مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا میخواهند مقالهای بنویسید، او خود را ناتوان از تحلیل مییابد. این امر موجب «ضدخواندن» در دانشجویان میشود. او در انتهای بحث، درخصوص کانونهای کتابخوانی دانشگاهی پیشنهاد داد: باید به این کانونها پرسشگری یاد داد و صداهای آنها را شنید حوزه نقد کتاب را فعال کرد وقتی دانشجویان پژواک صدای خود را بشنوند علاقه به خواندن در آنها افزایش مییابد. جمعها و کانونهای دانشجویی باعث «خواندن انتقادی و وجودی» در آنها میشود.