با تلاش دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان و همکاری انجمن‌های علمی- دانشجویی علوم اجتماعی، زبان و ادبیات انگلیسی، حرکت­‌شناسی و بیومکانیک و معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان چهارمین وبینار «گفتگو با کتاب»: پژوهش کیفی راهنمای طراحی و کاربست، اثر میریام و تیسدل با حضور یکی از مترجمین کتاب: دکتر مریم دانای طوس (دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی) و دکتر مهرعلی همتی نژاد (استاد گروه مدیریت و برنامه ریزی ورزشی دانشگاه گیلان و عضو قطب علمی علوم ورزشی وتندرستی کشور) در تاریخ یکشنبه 12 بهمن 1399 ساعت 21 به‌صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای این نشست دکتر دانای طوس به­‌عنوان مترجم کتاب «پژوهش کیفی راهنمای طراحی و کاربست»، به ایراد سخن پرداخت و گفت: انگیزه ما برای ترجمه این کتاب واضح است، ما در کشور کمبود منابع به ­روز دربارۀ پژوهش کیفی داریم. دکتر کیامنش، دیگر مترجم این کتاب، بازنشسته دانشگاه تربیت معلم هستند که بیش از نیمی از سال ساکن آمریکا هستند و ما از گذشته در ترجمۀ کتاب‌های متعدد در حوزۀ روش تحقیق همکاری داشته‌­ایم. یک بار به من ایمیل زدند که کتابی در زمینۀ روش پژوهش کیفی هست که در دانشگاه های معتبر اروپا و آمریکا تدریس می­‌شود و به من پیشنهاد دادند که با هم آن را ترجمه کنیم. مثل بقیه کتاب­‌هایی که باهم ترجمه کردیم، نیمی از کتاب را من و نیم دیگر را ایشان ترجمه کردند و البته ترجمه هر کدام از ما توسط آن دیگری با دقت چک شد. برابرسازی بعضی از واژه‌ها و کلمات بسیار سخت بود و ما روزها راجع­ به مفاهیم جستجو می­‌کردیم تا بتوانیم معادل­‌های مناسبی برای زبان فارسی پیدا کنیم. لفظ نظریه داده­‌بنیاد را اولین بار من و آقای دکتر به عنوان معادل grounded theory ابداع کردیم و در ترجمۀ کتاب «طرح پژوهش، رویکردهای کمّی، کیفی و ترکیبی» به کار بردیم. ترجمه کتاب کار ساده‌­ای نبود، ولی به­هر حال این کار انجام شد و انتشارات سمت هم قبول کرد که کتاب را منتشر کند.

وی در ادامه دربارۀ مفهوم پژوهش کیفی و ویژگی­‌های ممیز آن از پژوهش کمّی توضیح داد. دکتر دانای طوس افزود گاهی اوقات ما به علت بروز پدیده کاری نداریم و نمی‌خواهیم توزیع پراکندگی بعضی از خصوصیات را در جامعه، پیش­‌بینی و توصیف کنیم؛ بلکه می­‌خواهیم ببینیم افراد چگونه تجربه­‌های خود را تفسیر می‌­کنند و جهان­ خود را می­سازند و چگونه به تجربه­‌های خود معنا می­‌دهند. مثلاً گاهی به‌جای اینکه به دنبال پیدا کردن درصد کسانی که بعد از بازنشستگی، شغل نیمه­‌وقت می­‌گیرند باشیم، ممکن است بخواهیم مطالعه کنیم که افرادی که بازنشسته می‌­شوند چگونه خودشان را با این موقعیت هماهنگ می­‌کنند و تطبیق می­‌دهند. ساده‌­ترین تعریفی که از پژوهش کیفی می­‌شود این است که در این پژوهش از متن یا واژه به عنوان داده استفاده می‌­شود، برخلاف پژوهش کمّی که داده­‌هایش عددی است و به شیوه‌­های آماری تحلیل می­‌شوند. پژوهش کیفی یک لفظ فراگیر است و فهرستی از تکنیک‌­های تفسیری را پوشش می‌­دهد که به دنبال توصیف، رمزگشایی و در نهایت رسیدن به معنای پدیده­‌های طبیعی در جهان و جامعه است. پژوهشگران کیفی معمولاً موضوع مورد نظر خود را در موقعیت طبیعی مطالعه می­کنند و تلاش می­کنند آن پدیده­ها را براساس معنایی که مردم به آنها می­دهند، درک و تفسیر کنند. پژوهشگران کیفی دوست دارند بدانند مردم چطور دنیای خود و تجربه­‌هایی را که از جهان خود دارند درک می‌­کنند. نویسنده‌­های مختلف چهار ویژگی را برای پژوهش کیفی ذکر کرده‌­اند: 1) تمرکز این پژوهش بر فهم و درک معناست، 2) در این پژوهش، پژوهشگر ابزار اصلی تحلیل داده­‌هاست، برخلاف پژوهش کمّی که از داده‌های آماری استفاده می­‌شود، 3) فرایند پژوهش کیفی استقرایی است؛ یعنی جزء به کل است، 4) محصول پژوهش کیفی کاملاً توصیفی است. نکته کلیدی یک پژوهش کیفی فهمیدن یک پدیده از دید شرکت­‌کنندگان در مطالعه است، ما در اینجا به فهم پژوهشگر از آن پدیده کاری نداریم. پژوهش کیفی یک فرایند استقرایی است یعنی چه؟ یعنی اینکه غالباً ما به این علت یک پدیده را کیفی مطالعه می­‌کنیم که نظریه‌­ای راجع ­به آن وجود ندارد و زوایا و متغیرهای اثرگذار بر آن روشن نیست. وقتی ما واژه­‌های کلیدی یک پژوهش کیفی را تعریف می­‌کنیم؛ در واقع در آغاز کار، تعریف‌های ما کلی است و تعریف عملیاتی نمی‌­توانیم داشته باشیم و حتی تعریف مفهومی آنها هم کلی است، برخلاف پژوهش کمّی که از ابتدا واژگان کلیدی هم تعریف مفهومی و هم تعریف عملیاتی می­‌شوند. در پژوهش کیفی برخلاف پژوهش کمّی ما فرضیه نداریم تا آن را آزمایش ( تأیید یا رد) کنیم. در پژوهش کیفی یافتۀ یک پژوهش می‌­تواند یک نظریه یا تبیین یک مفهوم و یا یک فرضیه باشد، البته نظریه در اینجا، به معنای نظریه در پژوهش کمّی نیست، بلکه نظریه در معنای محدود آن مد نظر است. اینکه نظریه نداریم به این معنا نیست که ذهن پژوهشگر از ابتدای کار خالی است؛ پژوهشگری که یک کار کیفی انجام می‌­دهد یک لنز نظری با خود دارد که راه را تا حدودی برایش روشن می­‌کند، درست مثل کسی که با یک چراغ قوه وارد یک غار تاریکی می‌­شود و این چراغ کمّی جلو را روشن می­‌کند، ولی کاملاً راه را روشن نمی‌کند، هرچه جلوتر می­‌رود راه برایش روشن­‌تر می­شود. این لنز نظری در پژوهش کیفی برخلاف پژوهش کمّی مورد آزمون قرار نمی­‌گیرد، همانطور که پژوهشگر در تحقیق جلو می­‌رود از طریق یافته‌­های استقرایی آن، چارچوب نظری، شکل دقیق­‌تری به خودش می­‌گیرد. محصول تحقیق کیفی مفصل و توصیفی است و شامل کلمات است؛ یعنی عدد برای بیان یافته استفاده نمی­‌کنیم و برای پشتیبانی از یافته‌­های مطالعه کیفی ما داده­‌هایی مثل نمونه‌­هایی از اسناد، یادداشت­‌های میدانی، مصاحبه یا بخش‌هایی از نمایش ویدئویی استفاده می­‌کنیم. طرح پژوهش کیفی نوظهور و انعطاف‌­پذیر است و با شرایط متفاوت یک فرایند مورد مطالعه قابل تطبیق است. انتخاب نمونه در مطالعه کیفی معمولاً هدفمند است، در مقابل نمونه­‌گیری تصادفی با حجم بزرگ در پژوهش­‌های کمی، حجم نمونه در پژوهش کیفی کم است. پژوهشگران کیفی معمولاً معتقدند دانش را افراد به گونه مستمر و ضمن درگیر شدن در یک فعالیت یا پدیده و از طریق معنا دادن به آن می­سازند. این دیدگاه کاملاً در مقابل پارادایم پژوهش کمّی است که بر این باور است که دانش از قبل وجود دارد و فقط باید آن را کشف کنیم. ویژگی اصلی تمام پژوهش­‌های کیفی این است که تمام افراد واقعیت را با تعامل با جهان­‌های اجتماعی خود می­‌سازند، بنابراین زیربنای آنچه که نامش را پژوهش کیفی می­‌گذاریم ساختن­‌گرایی است. هرکسی که پژوهش کیفی انجام می­‌دهد بر این باور است که واقعیت کشف نمی­‌شود، بلکه ساخته می­‌شود. پژوهشگر کیفی معتقد است اینطور نیست که معنا در ذات چیزی باشد و ما به عنوان پژوهشگر فقط باید آن را کشف کنیم، او معتقد است که معنا را انسان می­‌سازد. تحلیل داده‌های پژوهش کیفی هم مستلزم شناخت الگوهای تکرار شونده‌­ای است که از دل داده­‌های کیفی، یعنی متن بر می­‌آید. یافته­‌های پژوهش کیفی همین الگوها و مضامینی هستند که تکرار می­‌شوند و با همان داده­‌هایی که این الگوها و مضامین در آن پیدا می­‌شوند، پشتیبانی می­‌شوند و تفسیر کلی پژوهشگر از پژوهش کیفی، برداشت پژوهشگر از درک و فهم شرکت­‌کننده­‌ها دربارۀ پدیده­‌هایی است که مطالعه می­‌شوند.

نکته مهم دیگر این است که هر پژوهشی به تولید دانش روا و پایا به شکل اخلاقی اهمیت می­‌دهد. اما از کجا می‌­توان فهمید یافته‌­های پژوهش معتبر است و روایی دارد؟ میزان اعتبار یافته‌­های پژوهش به میزان دقت به کار رفته در انجام مطالعه بستگی دارد. پژوهش کیفی درباره واقعیت یک‌سری مفروضه‌­هایی دارد که با مفروضه‌­های پژوهش کمّی تفاوت دارد. بنابراین استانداردها برای دقت در پژوهش کیفی با استانداردهای پژوهش کمّی تفاوت دارد. سؤالی که مطرح می­‌شود این است که در پژوهش کیفی چه چیز بررسی می‌­شود و پژوهشگر چطور روایی مشاهده‌­ها را ارزشیابی می­‌کند؟ آنچه که در پژوهش کیفی مطالعه می‌­شود برساخته‌­های افراد از واقعیت است، برساخته­‌هایی که نشان می‌­دهد افراد چگونه واقعیت را درک می­‌کنند. همانطور که شاهدان عینی از یک واقعه چندین روایت از آن ارائه می‌­دهند، دربارۀ اینکه مردم یک پدیدۀ خاص را چگونه تجربه می­‌کنند و چگونه به زندگی خود معنا می‌­دهند، چندین برساخته وجود دارد. در پژوهش کیفی انسان ابزار اصلی تحلیل داده‌­هاست، تفسیر واقعیت‌­ها مستقیماً از طریق مصاحبه و مشاهده کسب می­‌شود، در این حالت در مقایسه با پژوهش کمّی که ابزار تحلیل داده‌­ها بین ما و شرکت­‌کننده­‌های تحقیق قرار می­‌گیرند ما به واقعیت نزدیک­تر هستیم. برای همین خیلی از نویسندگان معتقدند زمانی که آنقدر در کار دقت می­‌شود روایی درونی یا مقبولیت، قطعی است، به عبارت روشن‌تر، روایی درونی در پژوهش کیفی به دلیل این دقتی که در آن مبذول می­‌شود قطعی فرض می­‌شود. در پژوهش کیفی مهم است که به عنوان پژوهشگر، دیدگاه­‌های افرادی را که درگیر پدیدۀ مورد مطالعه هستند درک کنیم، پیچیدگی رفتار انسان­‌ها را در چارچوبی بافت‌­مدار مشاهده کنیم و در نهایت یک تفسیر کل‌­گرایانه از پدیده ارائه دهیم.

دکتر دانای طوس در ادامه به فصل­‌بندی کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب سه بخش و ده فصل دارد. بخش اول دربارۀ طرح پژوهش کیفی است که در قالب چهار فصل تنظیم شده است. 6 طرح رایج پژوهش کیفی شامل پژوهش کیفی بنیادی، پدیدارشناسی، نظریۀ داده‌­بنیاد، قوم نگاری، تحلیل روایتی و مطالعۀ موردی کیفی در فصل دوم مطرح می­‌شوند و روش­‌های ترکیبی، اقدام ­پژوهی و پژوهش هنر محور در فصل سوم مطرح می‌­شود. در فصل چهارم طراحی مطالعه و انتخاب نمونه پژوهش مطرح می­‌شود. در واقع چهار فصل اول کتاب در قالب بخش اوّل، خواننده را با ماهیت پژوهش کیفی، انواع متداول این نوع پژوهش، شیوۀ شکل دادن به سؤال تحقیق، بیان مسأله و شیوه انتخاب نمونه در این پژوهش­ها آشنا می­‌کند و مسیر خواننده را برای فصل­‌های بعدی که به جمع‌­آوری و تحلیل داده‌­ها و نیز روایی و پایایی می‌­پردازند هموار می­‌کند. بخش دوم در سه فصل طراحی شده که به گردآوری داده‌­های کیفی اختصاص دارد. در فصل­‌های پنجم تا هفتم سه ابزار اصلی و اولیۀ گردآوری داده­‌های کیفی یعنی مصاحبه، مشاهده، اسناد و محصولات ساخته شده تشریع می­‌شوند. بخش سوم و پایانی کتاب که در سه فصل تدوین شده به گزارش و تحلیل یافته­‌های کیفی اختصاص دارد. دشوارترین قسمت پژوهش کیفی، تحلیل داده­‌های کیفی است. برای اینکه شیوۀ تحلیل داده­‌های کیفی را یاد بگیریم راهی نیست جز اینکه درگیر این کار شویم. مدیریت انبوه داده­‌های کیفی که در جریان پژوهش کیفی جمع می­‌شود، موضوع فصل هشتم است و در این فصل بحث می­‌شود که چگونه باید از داده­‌های کیفی به مقوله‌­ها و مضامینی برسیم که یافته‌­های پژوهش کیفی را شکل می­‌دهند. در فصل نهم روایی و پایایی در روش کیفی بیان می­‌شود و راهبردهایی برای بررسیِ روایی و پایایی در این پژوهش بیان می‌شود. مسائل اخلاقی پژوهش نیز در فصل نهم بحث می­‌شود. فصل پایانی کتاب به چگونگی نوشتن نتیجۀ پژوهش کیفی می‌­پردازد. در پیوست کتاب یک الگو مطرح می­‌شود که به دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دیگر محققان علاقمند کمک می­‌کند الگویی برای نوشتن فصل روش­‌شناسی داشته باشند. می‌­توان از این طرح کلی با کمی تغییر برای نوشتن پژوهش‌­های کیفی استفاده کرد.

سپس دکترمهرعلی همتی ­نژاد عضو هیات علمی گروه مدیریت و برنامه­‌ریزی ورزشی دانشگاه گیلان به ایراد سخن پرداخت و گفت: این اثر می‌­تواند مهارت‌­هایی را که یک پژوهشگر برای آموزش و اجرای یک پژوهش کیفی به آن نیاز دارد را برطرف کند و می‌­توان گفت که تمامی مواردی را که یک پژوهشگر به آن نیاز دارد در این کتاب وجود دارد. هرچند در بعضی منابع برخی مطالب بهتر از این کتاب ارائه شده است. این کتاب تحت­ عنوان کتاب درسی در بعضی از دانشگاه‌­ها تدریس می‌­شود و باید با سرفصل­‌ها مطابقت داشته باشد، باید این کنترل­‌ها صورت گیرد. درباره اشکالات نگارشی؛ بعضاً عجله در نوشتن و چاپ کردن باعث می­‌شود که قواعد نگارشی را رعایت نکنیم، نکاتی از این قبیل در این کتاب هم موجود است. از نظر محتوایی معادل­سازی‌­هایی باید صورت بگیرد، ضعف­‌هایی در کتاب هست که به آن ها اشاره می کنم. جلد کتاب به صورت مقوایی و با کیفیت بوده و طراحی دارای اشکال هندسی است که طراح جلد می­‌توانست با بهره گرفتن از شکل­‌هایی که ربطی به محتوای اثر داشته باشد، طرحی متناسب داشته باشد؛ اما انتشارات سمت اجازه نمی­‌دهد. با توجه به حجم کتاب به نظر می‌­رسد تعداد جدول­‌ها و نمودارها برای توضیح و تفسیر کم است. با توجه به زیاد بودن حجم کتاب، هرچقدر ما بتوانیم سراغ جداول برویم بهتر است. تعداد صفحات و حجم کتاب با توجه به موضوع کتاب مناسب است. در کتاب نرم‌­افزارها را خوب معرفی کردند ولی ای کاش مانند سایر کتاب­‌های روش تحقیق کمی، نرم‌­افزارهای کیفی را بیشتر در کتاب می­‌آوردند. پیشنهاد می­‌کنم که یک کتاب به صورت تألیف و ترجمه نوشته شود و با رفع اشکال های موجود در آن از نرم‌­افزارها بیان شود. لحن مترجمان و روانی متن خیلی خوب است ولی بعضی کلمات مانند انتزاعیت و امثالهم و ... بهتر بود از کلمات بهتر استفاده شود. اشکالات نگارشی مانند نقطه و ویرگول در کتاب خیلی زیاد است. در کتاب اشاره شده است که پژوهشگر ابزار اصلی تحلیل یافته­‌های کیفی است، نظر من این است که مهارت پژوهشگر ابزار است نه خود پژوهشگر. در فصل سوم کتاب در بحث پارادایم کیفی که یکی از نقاط قوت کتاب این فصل است، عده­ای موافق تحقیق کمی و مخالف تحقیق کیفی­‌اند و عده‌ای هم موافق روش کیفی و مخالف روش کمّی هستند، اما بعضی به تحقیق ترکیبی علاقه دارند و برداشت­‌های مختلفی از تحقیق ترکیبی وجود دارد. در صفحه 59 کتاب «پژوهش ترکیبی عبارت است از یک رویکرد پژوهشی در علوم اجتماعی، رفتاری و سلامت که طی آن پژوهشگر داده­‌های کمّی باز-پاسخ و داده­‌های کیفی بسته-پاسخ را گردآوری می­‌کند و هر دو نوع داده را تلفیق می­‌کند و مورد تفسیر قرار می‌­دهد. این تفسیر مبتنی بر قسمت­‌های مهم این دو نوع داده است و به منظور درک مسأله پژوهش صورت می­‌گیرد.» اکثر پژوهشگران به استفاده روش‌­های کمی و کیفی به صورت مکمل نظر دارند؛ درکتاب (انسلم استراوس و همکارش) آمده است، اما به تعامل بین هر دو در جریان پژوهش نظر داریم. کار کیفی باید به کار کمی جهت بدهد و کار کمی به کار کیفی بازخورد. این تعامل همه جا لازم است و در عین­حال تکمیل­‌کننده است و در هرحال به شکل­‌گیری نظریه کمک می­‌کند. یکی از نقاط قوت کتاب این است که هر کدام از ابزارهای پژوهش را در یک فصل آورده است. بحث روایی و پایایی و اخلاق؛ در این کتاب به خوبی پرداخته شده است. کتاب به واژه‌­های خوبی اشاره کرده است مثل اعتبار و دقت.

وی در ادامه گفت: مؤلفین کتاب به پراکنده­‌گویی دست زده­اند، اول اشاره کرده‌­اند که این واژه­‌ها سنتی است ولی باز به این واژه­‌ها اشاره شده است. روایی درونی و بیرونی را خیلی خوب اشاره کرده است و تفاوت آن با روش کمی را به خوبی توضیح داده است. ترجمه خیلی خوبی در اینجا صورت گرفته و از واژه‌­های خوبی استفاده شده است ولی در نهایت به نظر من مؤلفین به خوبی موضوع را جمع نکرده و جهت نداده‌­اند. در بعضی جاها مطالب ناقص است؛ در صفحه 35 چارچوب نظری با چارچوب معرفت­‌شناسی فرق می­‌کند و بعد از آن چارچوب معرفت­‌شناسی را تعریف می­‌کند و چارچوب نظری را تعریف نمی­‌کند، باید هر دو مفهوم را تعریف می­‌کرد. این نقیص‌ه­ای که در تألیف وجود دارد. به نظر من مترجمین می‌­توانستند این مشکل را پوشش دهند. یکی از نقاط قوت کتاب پیوست کتاب است؛ اما اسم خوبی ندارد. در صفحه 7 نوشته است الگویی برای فصل روش‌­شناسی (پیشنهادیه پژوهش کیفی) در پیوست همه چیز را آورده است، اینکه پایان­‌نامه چگونه نوشته می­‌شود، فقط روش­‌شناسی نیست، یعنی کامل‌­تر از آنی است که نوشته‌­اند. به نظر من به جای واژه روش­‌شناسی که بخشی از آن است، این عنوان ارزش آن پیوست را پایین آورده است. نوشتن پیشنهادیه فقط برای دریافت اعتبار نیست. به دو دلیل این اسم مناسب پیوست نیست 1) مطالب کامل­تر از روش­‌شناسی است 2) اینکه فقط برای این باشد تا نوشته شود و کمک هزینه یک پژوهش کیفی دریافت شود. این بحث با پرسش و پاسخ حاضرین وبینار به اتمام رسید.