آروین خوش پسند*
کارگاه مجازی خط قرمز با «محوریت سبب شناسی آزار جنسی» توسط کانون آسیبهای اجتماعی با همکاری دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران دردانشگاه گیلان، روزهای یکشنبه و دوشنبه تاریخ 26 و27 اردیبهشت 1400 به مدت 4 ساعت در اسکای روم دانشگاه گیلان برگزار شد.
در این نشست دکتر موسوی کافی (استاد تمام گروه روانشناسی و رئیس مرکز بهداشت و درمان و مشاوره دانشگاه گیلان)، دکتر محمدمهدی رحمتی (دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان)، دکتر سپیده میرمجیدی (حقوقدان، عضو هیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دکتر جواد طلسچی (مددکار اجتماعی، مدیر و موسس مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران) به ایراد سخنرانی پرداختند.
در روز نخست برگزاری کارگاه (یکشنبه) ابتدا دکتر جواد طلسچی در خصوص آزار جنسی گفت: بحث آزار جنسی در اینترنت فارسی فقیر است. آسیبهای اجتماعی در ارتباط با آزار جنسی در همه کشورهای دنیا وجود دارد و در اشکال مختلفی دیده میشود. این آزارها شامل؛ انواع و اقسام آزارهای کلامی، غیرکلامی، جنسی و غیرجنسی است. اکثر این آزارها با خشونت آمیخته است و جزء یکی از اشکال خشونت است. این آزار در مورد زنان، خشنترین و دردناکترین حالت آزار است.
او اضافه کرد: نظام حقوقی ایران به شکل گستردهای این موضوع را در اشکال مختلفی مثل کلامی، غیرکلامی، آغوش اجباری و سخت ترین حالت که تجاوز جنسی است، مورد بحث قرار داده است. مجازات تجاوز جنسی، اعدام است. امید است که بیشتر از گذشته به این موضوع پرداخته شود؛ زیرا هرچه مسائل حقوقی بیشتر باشد، بازدارندگی هم بیشتر میشود. از مهمترین تبعات آزار جنسی میتوان ناامنی و بیاعتمادی اجتماعی را تعریف کرد. آزار جنسی همچنین باعث از بین رفتن امنیت، افزایش وسواس فکری و سایر مشکلات روحی و روانی در جامعه میشود. آسیب دیدن بینش و نگرش فرد یکی دیگر از این تبعات است که باعث مختل شدن آرامش فرد مورد تجاوز و خانواده وی میشود. فرد مورد تجاوز، دچار بیماری و تفکر جنسی میشود که این مورد در بزرگسالی باعث میشود تمام ابعاد زندگی فرد، جنسی شود. خطر انگ و استیگما نیز یکی از خطراتی است که از زمان برملا شدن این موضوع، فرد را تهدید میکند. افرادی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، با طرد خانواده، دوستان و همکاران مواجه میشوند. این مباحث جزء مشکلاتی در فرهنگ ماست که نیاز به فرهنگسازی بیشتری دارد. در بحث آزاردیدگی جنسی، باید یک مجموعه کامل برای درمان در نظر گرفته شود زیرا اگر درمان اجتماعی درست آن را جدی نگیریم، مشکلات روحی و روانی دوباره سر باز میکنند. بحث انتقامجویی در افراد آسیبدیده بسیار جدی است. اکثر متجاوزان در گذشتههای دور، سابقه تجاوز داشتند و آسیبهایی در این زمینه دیدهاند.
مدیر و موسس مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران در ادامه گفت: توجه داشته باشید که نیاز جنسی برای انسانی که در ریتم نرمال بهداشت روانی است، یکی از نیازهای مورد احترام اوست. اگر در رابطهای به خواست متقابل و نیاز مشترک جنسی توجهی نشود، نوعی آزار جنسی قلمداد میشود. برای جلوگیری از این دست مشکلات، باید به خانوادهها آموزش لازم داده شود که بدانند یک رابطه بر پایه اصول و قواعد چگونه است. چه بسا زنانی که بدون آگاهی جنسی، سالها مورد آزار جنسی همسر خود قرار میگیرند و روح و روانشان آسیب میبیند.همچنین در بحث آموزش باید آموزش به کودکان درباره نقاط حساس بدن و سایر موارد مورد توجه قرار گیرد. این آموزش باید از سن ۴ الی ۵ سالگی به طور مستقیم و غیر مستقیم با زبان کودک انجام شود. البته باید توجه کنیم که آموزش به گونهای نباشد که موجب بیاعتمادی و وحشت کودک شود.
سپس دکتر موسی کافی (استاد تمام گروه روانشناسی و رئیس مرکز بهداشت و درمان و مشاوره دانشگاه گیلان) ماجرای خانم ۳۴ سالهای که در سن ۱۵یا ۱۶ سالگی و زمانی که مادرش در کما بود و مورد تجاوز سه نفر (پدر، برادر بزرگتر و عموی خود) قرار گرفت، را شرح داد که این آزار تا ۴ سال بعد نیز توسط برادر بزرگترش ادامه داشت. وی افزود: جای تأسف این ماجرا آنجاست که این خانم باردار شد و آن کودک را به بهزیستی سپرد. وی بعد از این اتفاق، تصمیم به خودکشی داشت ولی بهخاطر مراقبت از برادر کوچکتر خود که مبتلا به بیماری صرع بود، این کار را انجام نداد. طبق آمار، ۳۰٪ از پسران و ۶۰٪ از دختران به اشکال مختلف این آسیب را داشتهاند که در مورد پسران کمتر است.
او در ادامه گفت: درخصوص سببشناسی، عواملی مانند خود فرد مورد تجاوز، عوامل محیطی و شرایط بیرونی، عوامل خانوادگی و... باید مورد بررسی قرار گیرند.
وی در ادامه به پیامدهای منفی خشونت جنسی اشاره کرد و گفت: پیامدهای آزار جنسی بر کودکان و سایر افراد مورد آزار، بسته به شدت مسأله متفاوت است و عواملی مثل کودک بودن، رابطه خویشاوندی، توسل به زور، فحاشی، پرخاشگری، کتک و تهدید باعث افزایش طول درمان میشود. توسل به زور و خشونت در آزار جنسی سبب بروز وقایعی ناخوشایند میشود. این عامل بر ارتباط فرد با دیگران تأثیر میگذارد و باعث انزوا و تنهایی شخص آسیب دیده میشود. نشانههای دیگر آن، احساس گناه، خشم، اضطراب، افسردگی و بیاعتمادی به سایر افراد است. تغییراتی نیز در باورهای بنیادین فرد صورت میگیرد که بهبود آن بسیار سخت و زمانبر است. اختلالات بعد از آزار جنسی: افسردگی، اضطراب، مصرف مواد، خودکشی، PTSD و اختلالات جنسی، مشکلات جنسی در پسران: مشکلات هویت جنسی، مشکلات جنسی در دختران: داشتن شرکای جنسی متعدد، رابطه جنسی خارج از چهارچوب، مشکلات مربوط به زنان و زایمان، پاپ اسمیر. پی تی اس دی: در این زمینه، به حدی اختلال ایجاد میشود که سالها در ذهن فرد میماند و علائمی مانند فلش بک، مشکلات خواب، حالت اجتناب از مکانهایی شبیه مکان تجاوز، مشکلات عاطفی و خلقی، احساس پوچی، احساس افسردگی، تأثیر در آینده و ازدواج و اختلالات جنسی دارد.
رئیس مرکز بهداشت و درمان و مشاوره دانشگاه گیلان به اقدامات پیشگیرانه اشاره کرد و گفت: آموزش جنسی باید متناسب با سطح آگاهی کودک باشد و باید توجه داشته باشیم که اگر این آموزشها متناسب باشند، مشکلی ایجاد نمیکنند. آموزشهای لازم به کودکان: جرأت ورزی، تشخیص و تفکیک نوع لمس، تأکید بر درمان شناختی-رفتاری، آموزش دفاع شخصی، آموزش آرام سازی، افزایش اعتماد به نفس، تشخیص موقعیتهای اجتنابی، مواجهه تجسمی و عملی. خودافشایی برای کودکان سخت است. به همین دلیل باید پدر و مادر برای کودک داستانی مشابه تعریف کنند تا کودک بتواند احساسات و افکار خود را بیان کند.
در ابتدای روز دوم کارگاه (دوشنبه 27 اردیبهشت ماه 1400) دکتر محمدمهدی رحمتی (دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان) به طرح جنبه های اجتماعی آزار جنسی پرداخت و گفت: آسیب جنسی پدیدهای دیرپاست و از اوایل تاریخ زندگی بشر وجود داشته و دارد. آزار جنسی سبب مخدوش شدن آرامش اجتماعی میگردد و به عنوان نوعی خشونت قلمداد میشود. واژه آزار جنسی باعث میشود ذهنمان بیشتر معطوف به دختران و زنان شود. تاریخ جامعه بشری با مردسالاری درآمیخته و این امر سبب شکل گیری صورتهای گوناگون تبعیض نسبت به زنان بوده است. با شروع امواج دیدگاههای فمینیستی، شاهد این هستیم که خشونت علیه زنان دیگر تحمل نمیشود و جامعه به اشکال مختلف به آن واکنش نشان میدهد. با این حال، هنوز هم در بسیاری موارد شاهد رواج فرهنگ مردسالارانه هستیم، و در مواردی از مشروعیت نیز برخوردار است.
آزار جنسی یک سری رفتارهایی بر پایه خشونت و سوء استفاده از قدرت برای تمکین جنسی است که دارای گسترۀ متنوعی شامل؛ نگاه و لمس تا تجاوز جنسی است، و هدف آن، لذت، توهین و خدشه کردن قربانی است. اصل مهم در آزار جنسی، ناخرسندی و ناخشنودی قربانی است. در مواردی نیز اغوا، فریب خوردن، غفلت و ناآگاهی قربانی در آزار دیدن نقش دارند.
وی در ادامه گفت: سه دسته رویکرد زیست شناسانه، روانشناسانه و جامعه شناسانه در مورد آزار جنسی وجود دارد.
وی سپس به چالشهای مختلف آزار جنسی اشاره کرد و گفت: چالشهایی در بحث آزار جنسی وجود دارد: چالشهای آماری، حقوقی-شرعی و اجتماعی-فرهنگی. از چالشهای مهم در مورد آزار جنسی نبود آمار دقیق در مورد این موضوع است. افزون بر این، از نظر حقوقی-شرعی اثبات آزار جنسی در مواردی پیچیده و دشوار است. همچنین، مشاهده میکنیم که رویکرد شرعی از پتانسیل خود برای بازنگری قواعد شرعی مطابق با شرایط روز، استفاده نکرده است. از نظر اجتماعی-فرهنگی نیز بحث آزار جنسی با چالش: در این نوع چالشها، با نگاه و نگرشی مردسالارانه مواجهیم که در حیطههای گوناگون تعاملات اجتماعی نفوذ کرده است. ایدئولوژی جنسیتی مردسالارانه مبنای شکلگیری بیعدالتی در میدانهای مختلف جامعه و نابرابری اجتماعی، اقتصادی، و حقوق شهروندی میگردد. در کلیه موارد، وجهی از نابرابری با منشأ جنسیتی، بر آزار جنسی تأثیر میگذارد. این اثر در رفت و برگشت با سایر مولفههای تشکیل دهنده ساختار جامعه افزون و مضاعف میشود. از جمله مهمترین اثرات ایدئولوژی جنسیتی مردسالار میتوان به تلاش برای خاموش نگاه داشتن صدای قربانیان آزار جنسی اشاره کرد. نگاه جامعه در موارد بسیاری تحت تأثیر باورهایی مانند ترس از بیآبرویی، شرم، طرد اجتماعی، هراس از دست دادن فرصتها و حقوق اجتماعی، فرهنگ نکوهش و سرزنش قربانی، و انتقام آزاردهنده، گرایش به نادیده گرفتن آزار جنسی، به ویژه در مورد دختران و زنان است. وجود چنین کلیشههای جنسیتی، سبب میشود قربانیان آزار جنسی با اجبار به سکوت، به نحو مضاعفی در معرض آزار و قربانی شدن قرار گیرند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: آزار جنسی گاه از لحاظ معرفتی نیز با چالش مواجه است. تردیدی نیست که آزار جنسی دارای جنبههای گوناگون روانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، اما در مواردی شاهد این هستیم که این امر از بسیاری ساحتها و جنبههای انسانیاش تهی میشود و به مقولهای صرفاً روانی و فردی کاهش پیدا میکند. این نگاه کاهشگرایانه، افزون بر نادیده گرفتن عاملهای اجتماعی و فرهنگی، گاه خود قربانی را بابت آزاری که دیده است معرفی میکنند: پوشش نامناسب، ظاهر تحریک کننده، و مانند آن.
دکتر رحمتی در پایان گفت: پیشگیری و کاهش آزارهای جنسی در جامعه باید در ارتباط با عملکرد چهار نهاد مهم اجتماعی شدن، یعنی؛ خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و دین صورت بگیرد. امروزه بیش از هر زمان ضرورت بازنگری در الگوهای جامعهپذیری جنسیتی به چشم میخورد. در این مورد، تجدید نظر در مقوله تمایز و تفکیک نقشهای جنسیتی در نهادهای اجتماعی، به ویژه خانواده، بسیار ضروری است. کارگزاران امر دینی نیز به استفاده کافی و مناسب از ظرفیت دین و آموزههای دینی برای کاهش یا نفی خشونت در عرصههای اجتماعی توجه نمایند. افزون بر این موارد، سازمانهای مردم نهاد و به ویژه شهرداریها، با استفاده از دیدگاههای علمی و کارشناسانه و استفاده از فضاهای مختلف شهری، از موضوع آزارجنسی تابوزدایی کرده و سازوکارهای مناسب رویارویی با این پدیده آزاردهنده اجتماعی و فرهنگی را تعریف کنند.
دومین سخنران کارگاه، خانم دکتر سپیده میرمجیدی (حقوقدان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) بود. وی گفت: مباحث مطرح در حوزه آزار یا خشونت جنسی شامل انواع و اقسام رفتارهای جنسی از جمله؛ آزار جنسی، تجاوز جنسی، بهرهکشی جنسی و... است.
خانم دکتر میرمجیدی در خصوص فقدان اثربخشی و کارایی مداخلههای کیفری در پروندههای آزار جنسی افزود: تاکنون تلاش زیادی برای حمایت از افراد به ویژه زنان در برابر جرائم علیه آنان به خصوص در خشونتهای خانگی صورت گرفته است. قانونگذاران گاهی مصادیق قانونی آزارهای جنسی را تغییر دادند و قوانین جدیدی وضع کردند ولی اینها به تنهایی موفقیت آمیز نبود و نه تنها در نظام کیفری ایران، بلکه در سایر نظامهای کیفری این نقدها پابرجاست؛ بنابراین، ایجاد اصلاحات و نوآوریهای کیفری را نمیتوان همیشه موفق و کافی قلمداد کرد. زیرا قاضی از آزادی عمل در طفره از احراز عرف برخوردار است. در اکثر پروندههای تجاوز، بزهدیده مورد سرزنش واقع میشود. مجاز دانستن تجاوز براساس آشنایی قبلی، تفسیرهای ناعادلانه از مفهوم مقاومت و... دلایل ناعادلانه مورد سرزنش قرار دادن بزهدیده در این پروندههاست. مجازات آزار جنسی، اعدام است ولی مجازات آزار جنسی رتبهبندی ندارد و به صورت صفر تا صدی است ساختار جنسیتزده و عدم جرمانگاری از این دسته اهداف تحریف شده در نظام حقوق کیفری است.
لازم به ذکر است در این برنامه بیش از 300 نفر از دانشجویان، مددکاران اجتماعی، اساتید دانشگاه از سراسر کشور و دانشگاهای نظیر: گیلان، تهران، علامه طباطبایی، شاهد، علوم بهزیستی و توانبخشی و علوم پزشکی گیلان و تهران حضور داشتند.
*تهیه گزارش (مدیر کارگاه، دانشجوی کارشناسی روانشناسی و دبیرکانون آسیبهای اجتماعی دانشگاه گیلان.