نشست نقد و بررسی کتاب« بررسی یک پرونده قتل » اثری از میشل فوکو و تیم‌اشدر تاریخ چهارشنبه، ۱۷ آبان ۱۴۰۲، ساعت 17 عصر، در کلاس 6 دانشکده ادبیات و علوم انسانیدانشگاه گیلان و به همت انجمن جامعه شناسی ایران شعبه گیلان و انجمن دانشجویی علوم اجتماعی دانشگاه گیلان برگزار شد.

در این جلسه، ابتدا دکتر علی یعقوبی، عضو هیئت علمی جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان، ضن خیرمقدم به حضار مقدمه‌ای کوتاه درخصوص میشل فوکو و رویکرد و آثارش پرداخت. آنگاه خانم پرنیا نیک پور دانشجوی کارشناسی جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان، بخش اول کتاب که در خصوص روایت این قتل بود، برای شرکت‌کنندگان بازگو کرد؛ وی گفت: داستان پییر ریوییر، جوانی اهل دهات فوکتری در فرانسه، که مادر، خواهر و برادر خود را به طرز فجیعی و به وسیله‌ی داس به قتل رساند. تنها جمله‌ای که پس از قتل زمزمه کرد، همین بود:« من همین الان پدرم را از تمام دردها و رنج‌هایش آزاد کردم. » روایت این قتل، در گونه‌ی خود، منحصر به فرد است. پییر ریوییر، که جوانی گوشه‌گیر، منزوی، مذهبی و جامعه‌گریز بود، در شرایطی بزرگ شد که روز به روز شاهد عذاب‌های پدرش از دست مادر بی‌ثباتش بود. این رنج و عذاب پدر تاثیر مهمی بر زندگی پییر گذاشت. شخصیت او، نقشه‌هایش، دیدگاهش نسبت دنیا و سرانجام اقدام به قتل‌اش، او را تبدیل به نمونه‌ای پیچیده برای بررسی‌های روانی و اجتماعی می‌کند. علاقه‌ی وافر او به امور و اساطیر مذهبی نیز باعث شد تا ذهنیات وی به سمت توجیهات اسطوره‌ای اعمالش برود. اگر قرار است به خاطر ارتکاب قتل اعدام شود، این اعدام را به مثابه از خودگذشتگی و فدا کردن جان تلقی می‌کند؛ جانی که برای رهایی و آزادی پدر فدا می‌شود. پس از این قتل فجیع، زمانی که پای نهادهای قانون به میان می‌آید، ابعاد جدیدی از شخصیت این فرد مشخص می‌شود. پییر ریوییر در اعتراف ۵۰ صفحه‌ای که در طول ۱۵ روز در سلول نوشت، اذعان داشت که تمام این خون و خونریزی‌ها تحت تاثیر عذاب‌های مادر و بلاهای وارده به خانواده بوده است. این اعتراف نامه و داستان زندگی ریوییر، فصل جدیدی را برای اهالی قانون باز کرد. پس از علنی شدن این اعتراف پای پزشکان و روزنامه‌ها نیز به این پرونده باز شد. همین پزشکان، دو جبهه تشکیل دادند. جبهه‌‌ای به سرپرستی دکتر بوشار که اذعان داشتند ریوییر یک مجرم جانی است و بر اثر یک جنون آنی دست به چنین جنایت وحشتناکی زده است. جبهه‌ی دیگر، به سرپرستی دکتر واسل، اذعان داشتند که ریوییر بر اثر تجربه‌های کودکی و زیست روزمره‌ی خود، دچار نوعی اختلال روانی شده است و نمی‌توان قتلی که انجام داده است را به یک حس گذرا نسبت داد. روزنامه‌ها اما پا را فراتر گذاشتند و به توصیف پرطمطراق این قتل پرداختند، به گونه‌ای که ریوییر بدل به اسطوره‌ای شد که خود شیفته‌اش بود. اینجاست که پای تحلیل‌های مشیل فوکو به میان می‌آید؛ جایی که در برابر یک جنایت، گفتمان‌های متفاوتی ظهور می‌کنند. در نبرد بین این گفتمان‌ها، سرانجام تیم دکتر واسل در اقناع هیئت منصفه موفق می‌شوند و ریوییر را راهی آسایشگاه روانی می‌کنند.

سپس خانم زهرا زارعی، دانشجوی کارشناسی جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان، به تحلیل‌های میشل فوکو و تیم تحقیقانی وی پرداخت و گفت: به مدد گفتمانی که این واقعه در سیستم قضایی و پزشکی شکل داد، فوکو به سراغ تفسیر گفتمانی رفت؛ اینکه ارتکاب جرم در هر بستری می‌تواند متفاوت تعریف ‌شود؛ اینکه ارتکاب جرم در خانواده‌ای متحمل رنج و عذاب بوده‌اند، می‌تواند حاصل روان‌پریشی باشد و هر جنایتی را جنون آنی رقم نمی‌زند. فوکو همچنین این مسئله را در بستر روزنامه‌ها نیز بررسی می‌کند و بازتعریف این عمل از زبان آنان را نیز به عنوان بستر گفتمانی متمایزی مشخص می‌کند. در سایر تحلیل‌ها، اجزاء مختلف این جریان مورد بررسی قرار می‌گیرند. تاثیر تحولات سیاسی-تاریخی بر جنایت، نقش بازتعریف روزنامه‌ها، رقابت بین نهاد قضایی و نهاد پزشکی و سرانجام نقش انسانی که جنایت می‌کند در مقابل این نهادها.

سپس مجدداً دکتر علی یعقوبی درباره اجزای کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب یک شاهکار است. فوکو تبارشناسی و دیرینه شناسی دانش را در قالب نظری و روشی در ذیل یک پدیدۀ قتل اجرا می­کند. کتاب خیلی جذاب به شکل پلیسی این جنایت را روایت کرده و با سایر کتابهای او از قبیل تاریخ جنون، دیرینه شناسی دانش، زایش درمانگاه و نظم اشیا و مراقبت تنبیه ارتباط نزدیکی دارد.کتاب «بررسی یک پرونده قتل» یکسال زودتر از کتاب «مراقبت و تنبیه» در سال 1376 در ایران توسط مرتضی کلانتریان ترجمه و توسط نشر نی چاپ و منتشر شد اما کتاب مزبور با ترجمه سایر آثار فوکو در ایران در موقعیت پیرامونی قرار گرفت. کتاب با سخنان مترجم آغاز می­شود و سپس مقدمه ای دیگری که فوکو در این کتاب نگاشته است. هرچند انسجام مطالب در آن کمتر وجود دارد و در بعضی موضوعات نویسنده بیش از حد توضیح داده فقدان فهرست اعلام و اشخاص و مشکل تکرار مکررات در بخشهای مختلف کتاب ممکن است برای خواننده ملال آور باشد. اما کتاب بسیار جالب و جذاب است و به شکل جنایی مسئله قتل پییر ریوییر را مورد واکاوی قرار می­دهد و همچنین از پیچیدگی کمتری نسبت به سایر آثار فوکو برخوردار است. شخصیت اصلی داستان متعلق به جوانی 20 ساله است که داستان زندگیش او را در موقعیت آنومیک قرار داده است که در دو موقعیت یا وضعیت »خودکشی» و «دگرکشی» قرار گرفته است. این رخداد اجتماعی هرچند نزدیک به 188 سال پیش در 3 ژوئن 1835 در روستای فوکتری فرانسه رخ داد اما در قرن بیستم مجددا توسط میشل فوکو و تیمش صدادار شد. از نکات مهم این کتاب این است که پدیده مهمی چون قتل که وجدان جمعی جامعه را جریحه دار می­کند خصلت گفتمانی دارد. در گفتمانهای مختلف علت یک پدیده متفاوت است و بقول پل ریکور ما دارای پلات هستیم در درون پلات، طرحها و علل مختلفی را می­توان برای یک مساله اقامه کرد. این آن چیزی هست که قبلاً ماکس وبر نیز بدان تاکید کرده بود که علل پدیده­های اجتماعی در یک فرایند صورت می­گیرد و ما زنجیره ای از علل داریم که بصورت توالی و تعاقب عمل می کنند. بنابراین ما عینیت و علیت نداریم بلکه علیت و عینیت صبغۀ گفتمانی دارند. نه تنها علل خصلت دیسکورسیو دارد مجازات نیز صبغۀ گفتمانی دارد. در گفتمان بوشار عمل ریوییر جرم انگاری شده و او جانی است و مستوجب مجازات است حال آنکه در گفتمان واسل ریوییر بر اثر تجربه‌های کودکی و زیست روزمره‌ی خود، دچار نوعی اختلال روانی شده است و از کنش وی جرم زدایی می شود. پدیده قتل برای مردم روستای «فوکتری» نیز بلحاظ حیثیتی مناسب نیست و در گفتمان آنان وی از دوران کودکی به بیماری جنون مبتلا بوده است و برای این امر فکتهایی از قبیل اذیت و خشونت وی علیه برخی بچه ها، حیوانات، و بریدن و قطع سر بعضی گیاهان و...استناد می کنند. وی چند بار در دوران کودکی بخاطر مشکلات خانوادگی اقدام به خودکشی کرده است. از منظر ریوییر که در یاداشت طولانیش روایت کرده این عمل نه تنها ناپسند نیست بلکه وی خود را مسیح وار قربانی پدر کرده است و برای یک ارزش والاتر(نجات پدر) تصمیم به قتل مادر، خواهر و برادرش کرده است. از نظر گفتمان عدالت مادرکشی، پدرکشی است و پدرکشی به مثابه شاه کشی است و مستوجب مجازات سخت است. در این داستان نزاعهایی گفتمانی مختلفی وجود دارد. بین دستگاه عدالت و دستگاه پزشکی، گفتمان قضایی و گفتمان قانونگذاری. بین اظهارنظر پزشکان، اهالی محل و روایت پییر ریوییر. همچنین سه سال در تحول طولانی، قانون سال 1832 به تصویب رسید که امکان توسعه اعمال کیفیات مخففه را به همه جنایات پیش بینی کرده بود. بزعم فوکو در قتل ریوییر سه تعارض وجود دارد: تعارض میان اقتدار کیفری و وفاق عمومی، تعارض در میان دارندگان اقتدار کیفری، تعارض میان دانش پزشکی و قدرت قضایی.

سپس عضو هیات علمی دانشگاه گیلان افزود: در انتها فوکو تئوری خود را در کتاب «مراقبت و تنبیه» در خصوص این قتل یادآوری می­کند مبنی براینکه مجازات در قرن هیجدهم نسبت به قبل نه تنها تخفیف پیدا نکرده بلکه دوبرابر شده است. در یک سو دستگاه قضایی و سایۀ گیوتین، در سویی دیگر بازداشت پزشکی و سایۀ آسایشگاه روانی. این نشست در انتها با پرسش و پاسخ شرکت­کنندگان به پایان رسید./ پرنیا نیک پور و زهرا زارعی.

 

یک پرونده قتل2

 

یک پرونده قتل1