مهیار صادقی*

مروری بر پسااستعماری5روز پنج شنبه مورخ 27 اردیبهشت ماه 1397 دفتر لرستان انجمن جامعه شناسی ایران میزبان نشست تخصصی با عنوان «مروری بر نظریه/ گفتمان پسا استعماری» با حضور دکتر حاجی علی سپهوند بود که با همکاری پژوهشکده تعلیم و تربیت برگزار شد. در این نشست اساتید دانشگاه، علاقمندان و اعضای دفتر لرستان انجمن جامعه شناسی ایران حضور داشتند.

در ابتدای جلسه دکتر مجتبی ترکارانی (مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی در لرستان) در خصوص انتخاب موضوع، رایزنی و نحوه آشنایی و دعوت از دکتر سپهوند مطالب کوتاهی ایراد نمود و ضرورت استفاده از ظرفیت های محلی استان و همفکری و گفتگو بین نخبگان را یاداور شد. در ادامه نیز روح الله رویین از نویسندگان سرشناس استان به معرفی شخصیت و آثار دکتر سپهوند پرداخت و تلاش و سختکوشی و جدیت وی را در رسیدن به اهدافش بر شمرد. او با اشاره به اینکه سپهوند دارای دکتری - زبان و ادبیات انگلیسی با گرایش مطالعات پسا-استعماری از آکادمی علوم ملی ارمنستان می باشند افزود: وی همچنین در این حوزه کتابهایی با عنوان‌های «امپراتوري وا مي‌نويسد: رويكرد پسااستعماری»، «نقد متون ادبي»، «فرهنگ اصطلاحات پسااستعماری»، «پسا-استعمار یا پسا-مدرن؟» ترجمه و مقالات متعددی نیز در همین زمینه در مجلات معتبر جهانی منتشر نموده است.

مروری بر پسااستعماری1سپس دکتر سپهوند بحث خود را با طرح این سوال آغاز کرد که «مطالعات پسااستعماری چیست؟» و گفت: این مهمترین پرسشی است که پاسخ آن می‌تواند آغاز مناسبی برای رسیدن به درک درستی از پسااستعمار باشد زیرا بسیاری از اساتید برجسته دانشگاه‌های ایرانی در محافل آکادمیک و مصاحبه‌ها یا نشست‌های مطبوعاتی بارها از عنوان‌هایی چون مکتب پسااستعمار، تفکر پسا استعمار، دیسیپلین پسا استعمار، رشته پسا استعمار، روایت یا ابرروایت پسا استعمار و...استفاده کرده‌اند. برای روشن شدن این ابهام‌ها لازم است کنفرانس لیدز و نقش آن‌را در پیدایش مطالعات پسااستعماری بررسی کنیم. لیدز اولین کنفرانسی بود که در 1960 برای ادبیات مشترک المنافع برگزار شد. «ادبیات مشترک المنافع» اولین عنوانی بود که انتخاب شد. این ادبیات در آمریکا به اوایل قرن 19 و در آفریقا به دهه1920 و 1930 برمی‌گردد. بااین‌حال، برای اولین بار بود که این کنفرانس برای آن‌ها برگزار شد. لیدز بدون تردید مهمترین نقطه عطف در مطالعات پسا استعماری بوده است. زیرا فرصت مناسبی بود برای ارائه آثار مختلفی که حتی چندین دهه قبل از این دهه آغاز شده بودند. افزون بر این بستر مناسبی را برای تلاقی تمام آثاری که در این حوزه ایجاد شده بودند فراهم می کرد؛ آثار تحلیل گفتمانی، ادبیات گوناگون به زبان‌های انگلیسی یا فرانسوی و حتی بومی، نظریه‌های ادبی، نظریه‌های انتقادی، بینا-فرهنگی....

مروری بر پسااستعماری2وی افزود: پس از این کنفرانس بود که اصطلاح پسا استعماری برای تحلیل‌های گفتمانی (آثار ادوارد سعید، گایاتری اسپیواک و هومی بابا) استفاده شد و اندیشمندانی چون بیل اشکرافت اصطلاح پسا-استعماری (استفاده از خط فاصله) را برای تمام آثاری استفاده کرد که در این حوزه تولید شده بودند و مطالعات پسا-استعماری به‌عنوان یک حوزه بین رشته‌ای تعریف و پایه‌گذاری شد. پس از این کنفرانس بود که بیل اشکرافت از اصطلاح پسا-استعماری برای تعامل‌های فرهنگی از آغاز استعمار تاکنون استفاده کرد. لذا پیشوند پسا به معنی «بعداز» نیست بلکه بیانگر «پس از آغاز» است. ادبیات به‌عنوان بخش آغازین و بسیار بزرگ این حوزه محسوب می‌شود. بیل اشکرافت آن‌ را ادبیاتی می‌داند که محصول تعامل استعمار با دنیای پسااستعماری از لحظه استعمار شدن تاکنون است. این ادبیات شامل ادبیات آمریکا، آفریقا، استرالیا، هند، مالزی و ... ادبیات بومیان حاشیه‌ای به زبان‌های مختلف است. بحث‌های گفتمانی حوزه پسا-استعماری از دهه 1970 به‌بعد با تحلیل گفتمان استعمار پدیدار شدند. ادوارد سعید تحت تأثیر گفتمان میشل فوکو، پروبلماتیک آلتوسر و هژمونی آلتوسر قرار گرفت. او پس از تحلیل گفتمان استعماری توانست شرق‌ شناسی و امپریالیسم فرهنگی را در آن واکاوی کند. او استدلال کرد که شرق و هویت شرقی گفتمانی است که برساخته غرب است. این گفتمان فقط توانسته نقطه متضاد خود را به‌عنوان غیرنرمال ببیند. براساس گفتمان فوکو و نگاه تبارشناسی و جرم‌شناسی یا پیوند دانش و قدرت وی، غرب نرمال است و شرق شناسی همان جرم شناسی است و استعمار همان نهاد زندان برای بازپروری شرقی‌ها برای ورود به دنیای سودآوری و کاپیتالیسم است. شرق با نگاه شرق تعریف می‌شود و با نگاه شرق خود را می‌بیند؛ و با نگاه غرب، غرب را می‌بیند. این مصادره نگاه یکی از مشکلات اساسی گفتمان استعماری است. اما ادواردسعید شرقی‌ها را تبرئه نکرد و قدرت هژمونیک غرب را عامل این وضعیت و مصادره می‌داند. آن‌ها ناخودآگاه با غرب علیه خود یا مغلوب شدن خود تبانی می‌کنند. او نوعی شرق شناسی ناخودآگاه یا پنهان را هم واکاوی می‌کند.

مروری بر پسااستعماری3سخنران این نشست ادامه داد: اسپیواک نیز پرسش «آیا فرودست می‌تواند صحبت کند؟» را مطرح کرد. او با انتقاد از تاریخ فرودستان آنتونیو گرامشی و سیاست‌های مردم گییوها و گروه مطالعات فرودستان، استدلال می‌کند که فرودست نمی‌تواند صحبت کند زیرا گفتمانی که به او فرصت صحبت کردن داده همان گفتمانی است که او را فرودست کرده است. از این‌‌رو فرودست با قرار گرفتن در گفتمان غالب صحبت نمی‌کند و جدا از آن نیز صحبت نمی‌کند. وی همچنین ذات‌گرایی استراتژیک را راهکار مناسبی برای مطالبات توده مردم می‌داند. هومی بابا نیز فضای سوم بیان و هیبریدیته را مطرح می‌کند. این فضا همان فضای بین فرهنگ‌هاست که انسان مهاجر در دنیای امروز در آن قرار گرفته است. هومی بابا با تکیه بر ذات ستیزی استدلال می‌کند که در این فضا افراد مهاجر به کران و سرحد فرهنگ خود پی برده و بدین ترتیب جهان شمول‌گرایی را مردود می‌دانند. برهمین اساس، او امور ثابت فرهنگ خود و فرهنگ‌های دیگر را به پرسش گرفته و تلاش می‌کند تفاوت‌ها را مفصل بندی کند. او مترجم والتر بنیامین است که تفاوت‌ها را ترجمه می‌کند. چرا که هومی بابا هویت‌های فرهنگی را موضع‌های مختلف می‌داند نه امور ثابت یا ذات. او نیز همانند سعید هویت‌ها را محصول رابطه‌ دیالکتیک و باروری متقابل می‌داند.

دکتر سپهوند گفت: جامعه شناسی پسا استعماری یکی ازگرایش‌های نوینی است که تلاش کرده است با نگاه باروری متقابل و پلی فونیک حضور شناخت‌شناسی‌ها و جامعه شناسی های دیگر را در مدرنیته غرب واکاوی کند تا بتواند به تقابل‌گرایی پایان دهد. با استفاده از این نگرش می‌توان به هویت‌های بومی پرداخت و به توهم بومی‌گرایی و بازگشت به خویشتن پایان داد چرا که هویت‌های قومی را روانه موزه خواهد کرد.

مروری بر پسااستعماری4سخنران این نشست در ادامه به پرسش های حاضران در این زمینه پاسخ داد و قرار شد در جلسات آینده حاشیه بودگی ایران در سطح جهانی و توسعه نیافتگی لرستان در سطح ملی با توجه به رویکرد پسا استعماری مورد بحث قرار گیرد.

 

*تهیه گزارش