حوا محمدی*

دوشنبه 4 آذر ماه 1398 نشست «نمایش و نقد فیلم چهارشنبه با رویکردی جامعه شناختی» به همت گروه علمی-تخصصی صلح انجمن جامعه شناسی ایران درسالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. مهمانان نشست دکتر اعظم راود راد (جامعه شناس)، سروش محمد زاده (کارگردان)، آرمان درویش (بازیگر) و کامران فلاحتی (منتقد فیلم) در این زمینه به بیان نظرات خود پرداختند.

نقد فیلم چهارشنبه 1

نشست با نمایش فیلم چهارشنبه به مدت 75 دقیقه شروع شد و بعد از نمایش فیلم حسن امیدوار (مدیر گروه جامعه شناسی صلح) با بیان اینکه گروه جامعه‌شناسی صلح به استفاده از توان و پتانسیل های تاثیر گذار که در هنر و به خصوص در عرصه سینما نهفته است توجه ویژه دارد، افزود: هنر عموماً نوعی ارتباط است و این ارتباطات می تواند پیام هایی برای تغییر و بهبود موانع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که عملاً مانع از رسیدن به صلح و همزیستی مسالمت آمیز می شوند به همراه داشته باشند و از آنجایی که عصر ما را، عصر بصری نامیده اند و درک ما نیز از این جهان به شکلی بنیادی توسط رسانه ها و با تصاویر شکل می‌گیرد واضح است که سینما از جایگاه ویژه ای در تغییرات و اشاعه فرهنگی برخوردار است.سینما هنری است برای بیان احساسات و نظرات انسانی و همین سینما با پتانسیل امکان تغییر در افکار، دیدگاه، احساسات و عملکردها می‌تواند حل مشکلات را تشویق و تسهیل نماید. نکته دیگر نقش هنرمند فیلم است که در تاثیر گذاری بر دیدگاه‌ها و عملکردهای مخاطبان خود حائز اهمیت است.

امیدوار ادامه داد: باید توجه داشت جامعه شناسان بر این باورند که بیماری‌های اجتماعي بسیار مهلک تراز بیماری های جسمی است و چون سینما زبانی بصری دارد لذا می تواند با ایجاد یک تجربه احساسی قدرتمند و تاثیرگذاری مستقیم بر آگاهی و احساسات مردم، نقش بارزی در بازنمایی پدیده های مخرب اجتماعی، اصلاحات و تحولات اجتماعی بازی نماید. لذا با توجه به اینکه صلح یک فنآوری اجتماعی است از این رو به نظر می رسد که اهالی سینما و هنرمندان، مسئولیت اجتماعی خاصی را در زیست جهان معاصر برای ساخت و ساز ساختمان صلح برعهده دارند.

سپس اولین سخنران نشست کامران فلاحتی (منتقد فیلم) سخنان خود را با تقدیر از توجه گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران به هنر و سینما و به طورخاص به این فیلم ابراز داشت و با بیان اینکه این اثری که برای نقد و تحلیل برگزیده شده است،هم به لحاظ پرداختن به مقوله خشونت و تاب آوری اجتماعی اثر درخور ستایشی است و هم با وجود گذشت نیم دهه از ساخت آن همچنان با فضای امروز جامعه ایرانی و رخدادهای اخیر تناسب معناداری دارد گفت: قبل از ورود به ساحت نقد فیلم لازم میدانم این نکته را خاطر نشان کنم که این اثر سینمایی حتی با گذشت بیش از ۵سال از تولید آن، توجه بخش مهمی از جامعه نخبگانی و علمی کشور را به خود جلب کرده است و این امر خود حکایت از توفیق فیلمساز در تثبیت واگویه سینمایی بخشی از مهمترین دغدغه ها و آسیب های اجتماعی جامعه علیرغم همه مصائب و محدودیت هایی که بر کالبد سینمای مستقل روا می‌رود، دارد.

فلاحتی در بخش دیگری از سخنان خود این پرسش را مطرح کرد که چرا فیلم در زمان خودش با وجود ترکیب بازیگران قوی، نمره قبولی در کارگردانی و ایده نسبتاً عالی نتوانست آن گونه که شایستگی اش را داشت دیده و شنیده شود؟.

در ادامه نشست دومین سخنران، سروش محمدزاده (کارگردان) در پاسخ به این سوال ابراز داشت:نخست اینکه این فیلم حدودا با ۱۰درصد بودجه معمول سایر فیلم های بدنه اصلی سینما تولید شد و به تبع آن، همین اجحاف در سایر بخش ها مثل تبلیغات و اکران هم دامنگیر ما شد ولی جدای از بازخوردهای خوبی که تا همین امروز از فیلم گرفتیم حتی اگر نسبت بودجه به فروش، عرضه خانگی،IPTV و به طور کل تعداد مخاطبان را با در نظر گرفتن سایر پلتفورم‌های پخش به نسبت بودجه، میزان فروش و مخاطب سایر فیلم ها محاسبه کنیم فکر می کنم باز هم فیلم به موفقیت خوبی دست پیدا کرد، هرچند که به عنوان اولین تجربه داستانی بلند برای منی که پیش از این در حوزه مستندسازی کار کردم و الان که فکر می کنم می‌بینم شاید می‌شد با کمی تغییرات، «چهارشنبه» را با ساختار بهتری می ساختم ولی متاسفانه باید بپذیریم که در شرایط موجود، سینمای مستقل و دغدغه مندی که بخواهد حرف جدی اجتماعی بزند زیر چرخ دنده مناسبات حاکم بر سینمای کشور و جریان اصلی فیلمسازی خرد می‌شود و به همین دلیل مهم هم هست که من ۵سال است که هیچ فیلمی نساخته ام.

در ادامه کامران فلاحتی (منتقد) ضمن تایید آفت های موجود در نظام سینمایی و هنری کشور و تحسین کارکردن فیلمسازان مستقلی چون سروش محمدزاده اذعان داشت: البته همه نقدها و اشکالاتی که بر این فیلم وارد است لزوماً متاثر از این شرایط نیست و فیلمساز می توانست با همان بضاعت موجود اثر درخشان تر و کم نقص تری ارائه کند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می‌کنم. منتقد این فیلم گفت: اینکه پدیده «خشونت» به عنوان گرفتاری بزرگ جامعه امروز ایران خمیرمایه اصلی فیلم «چهارشنبه» قرار گرفته و مسئله «خشونت علیه زنان» به عنوان یکی از زیرشاخه های برجسته این پدیده در مواجهه با مفاهیمی چون «بخشش»، «عشق»، «خانواده»، «قوانین»، «مذهب»، «ارزش‌های عرفی و اجتماعی»، «مناسبات فرهنگی»، «جامعه مردسالار» و «عدالت» به زیبایی قرار گرفته، وجوه درخور تحسین فیلم شماست اما نمایش ۹۰ دقیقه عصبیت، خشونت، فریاد، عصیانگری، پریشانی و زد و خورد مداوم و بی وقفه لزوماً موجب انتقال پلشتی های خشونت به مخاطب نمی‌شود و اگرچه در برخی از بخش های فیلم تأثر تماشاگر را در پی دارد اما به جای انعکاس تکان دهنده بودن ذات خشونت، در بسیاری از دقایق فیلم حوصله سربر بود و به دلیل فقدان پی رنگ مناسب برای توجیه دلایل این جنجال‌های لاینقطع، مخاطب را خسته و کلافه می کند. به عنوان مثال نزاع و جدل کلامی یا فیزیکی یکی از ده‌ها شکل خشونت در جامعه است و اساساً بسیاری از اشکال خشونت جنبه بیرونی و فیزیکی ندارند و در قالب های دیگری بروز پیدا می کنند.

نقد فیلم چهارشنبه 2

او اضافه کرد: بسیارند کسانی که اتفاقاً اهل جدل کلامی یا فیزیکی نیستند اما حجم خشونتی که از نمود عینی رفتار یا حتی طرز نگاه و کردارشان سر می‌زند چه بسا ویرانگرتر از یک مجادله لفظی یا سیلی زدن باشد. به همین دلیل و با توجه به چند نمای کوتاه از بازی در سکوت موفق «طاهر» (آرمان درویش) آیا بهتر نبود که در برابر شخصیت برون گرا و پرخاشگر ولی مصلح «سلیم» (شهاب حسینی)، طاهر، شخصیت مرموز و درونگرا و کم حرف ولی به غایت سرد و خشن داشت و در مواجهه های چندین باره این دو برادر هم به لحاظ خلق و خوی شخصیتی، بالانس منطقی تری به دست می آمد؟ در توضیح دلیل نقد من بر به تصویرکشیدن پی در پی تنها یکی از وجوه چندگانه خشونت و تسلسل کسالت بار اتفاقات و جدل‌ها، اجازه می‌خواهم ضمن پرهیز از قیاس دو جریان متفاوت از سینمای کشور مثالی بیاورم از «ابد و یک روز» که با وجود روایت تام و تمام تلخی و سیاهی مطلق، گاهی شاهد گوشه های شیرینی از اندک شادمانه های کوچک زندگی حتی در عمق تباهی مثل همان سکانس رقصیدن خانواده به خاطر موفقیت فرزند کوچک خانواده هم هستیم یا در مورد اثر تحسین برانگیز «لرد» نیز همین طور است.

در ادامه نشست اعظم راود راد به عنوان جامعه شناس در تحلیل نمود و خاطر نشان کرد: این جامعه است که به فیلمساز می گوید چه بسازد. فیلم نمایشگر مسائل و پدیده هایی است که در جامعه وجود دارد؛ اما از سویی خواست و پیشنهاد هنرمند است که وضعیت موجود ترسیم شده چه تغییری باید بیابد.

راودراد با توجه به جایگاه تحقیقات وپژوهش های اجتماعی دراین میان افزود: به تصویر کشیدن خشونت در فیلم ها، برخاسته از تجربه زیسته هنرمند است؛ اما اینکه به کدام یک از موارد خشونت پرداخته شود پای تحقیقات اجتماعی را به میان می کشد. نقد جدی به سینمای ایران این است که میانه‌ای با پژوهش‌های اجتماعی ندارد و سراغ آسیب شناسان اجتماعی نمی رود و معیار، سلیقه و تجربه شخصی هنرمند است.

راودراد در پایان افزود: دو بحث در فیلم مذکور وجود دارد. نخست آنکه فیلم چه می خواهد بگوید و دیگری نگاهی است که جامعه نسبت به مسئله دارد. به نظر اینجانب آنچه باید تغییر یابد نگاه جامعه به موضوع است و فیلم تلاش می کند فهم خود را از این تغییر رویکرد در یک قالب فرهنگی ایفا نماید.

این نشست با پرسش و پاسخ میان حضار و سخنرانان جلسه پایان یافت.

*تهیه گزارش