حوا محمدی*

دوشنبه 20 آبان ماه 1398 آیین رونمایی و گفتگو درباره کتاب «جامعه شناسی جنگ و صلح با رهیافت حقوق بشر» به همت گروه علمی -تخصصی صلح انجمن جامعه شناسی ایران در خانه وارطان برگزار شد. در این نشست دکتر رضا اسلامی (عضو هیئت علمی دانشکده حقوق شهید بهشتی )، دکتر سید حسن حسینی (جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)، بی‌تا مدنی (جامعه شناس) و عماد الدین باقی (نویسنده کتاب) در این زمینه به ایراد سخنرانی پرداختند.  

نقد کتاب جنگ و صلح1

صلح یک فن‌آوری اجتماعی است

در ابتدای نشست حسن امیدوار (مدیر گروه جامعه شناسی صلح) با بیان اینکه صلح یک فن‌آوری اجتماعی است و کتاب ابزاری نیرومند برای ترویج و اشاعه شیوه‌های ایجاد صلح می‌باشد گفت: کتاب می‌تواند به‌عنوان ابزاری نیرومند در شکل گیری دیدگاه‌ها، ایده‌ها، احساسات و عملکردهای افراد موثر باشد لذا با توجه به کمبود منابع در حوزه ادبیات صلح ، باید صمیمانه از تلاش ارزشمند افرادی که در حوزه ادبیات صلح فعالیت دارند با احترام تقدیر نمود .

امیدوار ادامه داد: با توجه به اینکه صلح یک فن‌آوری اجتماعی است، به نظر می رسد جوامع توسعه یافته‌ای که به صلح پایدار دست یافته‌اند نیز حاصل بلوغ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افراد آن جوامع باشد. کتاب یکی از روش‌های ارتقای آگاهی جمعی و رشد فکری است از این رو ضمن تجلیل از نویسنده گرامی کتاب به جهت تلاش ارزشمندشان، نکاتی نیز از نظر اینجانب ارائه می شود. نکته اول عدم ضرورت تجمیع جامعه شناسی جنگ و صلح در کنار یکدیگر است زیرا مسئله جامعه شناسی جنگ چگونگی از بین رفتن صلح است و مسئله جامعه شناسی صلح چگونگی ایجاد صلح پایدار است. نکته دوم فربه بودن بخش جامعه شناسی جنگ کتاب نسبت به بخش جامعه شناسی صلح می باشد در حالی که پدیده صلح از پدیده جنگ مهم‌تر و پیچیده‌تر است. اما در جمع بندی کلی می توان گفت آفرینش این اثر می تواند مفید و دارای اهمیت باشد.

اولین سخنران نشست سید حسن حسینی بود. او گفت: کتاب عمادالدین باقی شامل سه بخش است. بخشی از آن پایان نامه بوده، بخشی از آن آمار و بخش سوم نیز سخنرانی‌ها و مقالات ایشان است.

حسینی ضمن تشکر از عمادالدین باقی در نگارش کتاب مذکور نقدهایی را در این زمینه مطرح و خاطر نشان کرد: این کتاب متاسفانه توسط ناشر ویراستاری نشده است و از همان ابتدا و از فهرست مطالب، مشکلاتی در این زمینه دیده می شود. از آن گذشته، در بخشی که مربوط به پایان نامه است نظریات و دیدگاه‌های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت در قالب جدول‌هایی، تحلیل محتوا در دو سطح مفاهیم درون دینی و برون دینی انجام شده است اما هیچ مصداق برون و درون دینی از جملات دیده نمی شود.

حسینی افزود: در بخش خلاصه و نتیجه‌گیری ابهام تاریخی وجود دارد. امام خمینی فرماندهی کل نیروهای مسلح را نداشت بلکه آن را به بنی صدر تفویض نموده است. همچنین عمادالدین باقی به تفکیک رهبری کاریزماتیک از رهبری دینی پرداخته است که به نظرم مقداری مشکل است. چرا که ایشان توأمان رهبر دینی و کاریزماتیک بود و نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد.

حسینی نقد دیگر بر کتاب جنگ و صلح را معطوف به آمار و ارقامی که درباره شهدا ذکر شده است، دانست و اضافه کرد: متاسفانه آمار ارائه شده مخدوش است؛ چه در جمع و چه در درصدگیری‌ها این موضوع کاملا ً مشخص می باشد. این مسئله در تحقیقات بعدی محققان آینده می‌تواند ایجاد مشکل کند. همچنین خوب است در این اثر از آثار مرتبط استفاده شود و تحقیقات بسیاری به این اثر کمک می‌کند.

دومین سخنران نشست بی‌تا مدنی ابتدا شرح مختصری درباره خالق اثر و مروری بر آثار و اندیشه او ارائه نمود و بعد بر اثر تازه عمادالدین باقی متمرکز شد و گفت: جنگ و صلح؛ بازشناسی گسست معرفتی عرفی- قدسی است. کتابی برگرفته از پژوهش مقطع کارشناسی ارشد او که تکمیل شده است. مدنی سپس شرحی از خلاصه‌ای از عناصر این اثر پژوهشی را با شرح تأملات معرفت شناختی و روش شناختی کتاب بیان نمود و به عناصر اصلی میدان پژوهش در سایه رویکردهای ساخت- کارکردگرایی، برآیش یا تطورگرایی، رویکرد نوتافلری در اندیشه نویسنده پرداخت.

مدنی اضافه کرد: میزان کاربرد متغیرهای درون دینی و برون دینی برای تدبیر و بسیج نیروها در جنگ نشان دهنده مکانیسم اثرگذاری مرجعیت و کاریزمای امام خمینی در جنگ و در عین حال میزان پذیرش مردم از پیام‌های او طی سالهای جنگ بوده است. برتری و فراوانی عددی متغیرهای برون دینی، هم در مرحله بندی و هم به نسبت 8 سال جنگ مشهود است و مشخص می‌گردد.

عضو شورای مدیریت گروه صلح اظهار داشت که در عین حال نسبت میان دین و جامعه یا امر دینی و امر اجتماعی نیز قابل بازشناسی است که عمادالدین باقی نیز در این راه کوشیده است. توازن میان متغیرهای دینی و دنیوی باعث اثرگذاری بیشتر مرجع اقتدار دینی برای بسیج نیروهای مردمی می شود. این توازن تا پایان جنگ حفظ نشد و به تدریج زیر فشار ساخت اقتصادی و ضعف های ساختاری دیگر، کمرنگ شد و از اثرگذاری ساقط شده است. متغیرهای درون دینی و برون دینی ماهیت در هم تنیده و در هم بافته ای داشته اند به طوری که عمادالدین باقی آن را به ترکیب شیر و آب تشبیه می کند. پس انگیزه های معنوی بی تکیه بر انگیزه های مادی و یا بدون عبور از آنها عقیم و خنثی می شوند. بدین قرار وفق دستگاه نظری ماکس وبر، دو رویکرد بنیادین در برهه‌های تاریخی تقسیم بندی شده طی جنگ ایران- عراق به پدیده جنگ مترتب می شود: یک) نظر گروهی را پشتیبانی می کند که معتقدند همان قالب‌های نظری به کار بسته شده بی کم و کاست می تواند نقش رهبری کاریزماتیک (اینجا از نوع دینی) را در بسیج مردم برای جنگ، به عنوان امر عرفی و اجتماعی توضیح دهد. دوم) شامل نظر افرادی می شود که معتقدند رهبری جنگ پدیده ای استثنائی و مبطل نظریه‌های جامعه شناسی بوده است. پس این پدیده اجتماعی خاص و قدسی قابلیت و ظرفیت تبیین پذیری از طریق تئوری‌های جامعه شناختی را ندارد. این دسته تحلیلگران بین امر قدسی و عرفی به نوعی گسسته بینی معتقدند. نتیجه حاصل از پژوهش حاکی است مفهوم کاریزما و تأثیرگذاری در نهایت امری دنیوی و سکولار بوده و خارج از جهان واقعیت اجتماعی و اعیان اجتماعی محقق نمی شود (باقی،1398: 55). گواه این امر «هم تغییری» مواضع امام خمینی با وضعیت جنگ است که پژوهشگر از طریق تحلیل محتوای سخنان ایشان طی دوران جنگ، به اثبات این مدعا می پردازد.

مدنی گفت: عماد باقی در واکاوی اندیشه و عمل بی آنکه مستقیماً اشاره کند، کلیه عناصر دخیل را هم فراخوان و در نسبتی دیالکتیکی با هم دیده است: عنصر اقتصاد، فشار نیروهای اجتماعی داخلی و دولت‌های خارجی در کنار سیر تحولات جامعه ایرانی بر موضع گیری ایران از آغاز جنگ تا پذیرش قطعنامه 598 اثرگذاشته و متقابلاً از آنها تأثیر پذیرفته است.

عضو شورای مدیریت گروه صلح بر این باور عماد باقی صحه گذاشت که پندارهای دوقطبی، آبشخورهای جنگ و موانع نهادینه شدن صلح در جامعه هستند. این پندارها نشأت گرفته از دوگانه‌های خیر- شر، حق- باطل، کفر- ایمان، عرفی- قدسی هستند و مادامی که بازتولید شوند، به دیگری‌سازی، تقسیم بندی خودی- ناخودی و بیگانه هراسی دامن می‌زنند.

نقد کتاب جنگ و صلح2

مدنی در عین حال به اندیشیده‌های نویسنده در تبیین جامعه شناختی جنگ، نگاه تفسیرگرایی آمریکایی را نیز افزود و گفت: واکاوی این پدیده اجتماعی در جایی که در کتاب «پلورالیته سازنده» نامیده شده، همان «تضاد مثبت» است؛ یا در جایی که انسان در هم‌کنشی با پدیده‌ای مانند جنگ موجودی سیال و انعطاف پذیر می‌شود، در واقع بر بنیان‌های معرفت شناختی پرگماتیسم به نمایندگی اندیشمندانی چون ویلیام جیمز و جامعه‌شناسانی چون مید و بلومر صحه می گذارد.

سومین سخنران نشست رضا اسلامی با بیان اینکه امروزه بحث از صلح در استقلال از جنگ می‌شود و بدون مطرح کردن توقف جنگ یا پیشگیری از جنگ هم نمی‌توان سخنی از صلح به میان آورد گفت: باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که وقتی از صلح صحبت می کنیم و این سوال را به میان می آوریم که چطور با ساختن صلح به آرامش، امنیت، آزادی و همزیستی مسالمت آمیز می‌رسیم؟ برای این مهم باید صلح را در تفکرات فلسفی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی به عنوان ارزش اول، ارزش محوری و ارزش حاکم مد نظر داشت. از سوی دیگر «صلح» باید شاخص نخست در تصمیمات حقوقی و قانونگذاری و امور سياستگذاری و حکمرانی باشد و همه موضوعات با آن سنجیده شود صلح در این دیدگاه باید محور اول باشد تنها در این صورت است که زبان تحکم و تک‌گویی در جامعه حذف می‌شود و تضارب آرا حاکم می‌شود و تنها در این صورت است که یک گفتگوی سیال و مستمر و مسالمت آمیز بین شهروندان و حاکمان در می‌گیرد. صلح به مثابه ارزش اول را در هر حوزه‌ای می‌توان و باید بازخواني کرد. به عنوان مثال درحوزه سیاسی، رفراندوم باید ملاک تصمیم گیری‌ها باشد و هر ملاک دیگری که نقض صلح به شمار می‌رود، در حوزه قانونگذاری، تصویب قوانینی که تبعیض آمیز یا خشونت آمیز باشد نقض صلح به شمار می رود. اگر صلح در همه سطوح ارزش اول باشد و همه چیز با صلح سنجیده شود، جامعه به سمت صلح سوق پیدا می‌کند. در غیر این صورت، صلح مخدوش و دست نیافتنی می‌شود، اما ساختن صلح نیاز مند آموزش صلح و ایجاد دانش و مهارت صلح‌پذیری در جهت فراگیری فرهنگ صلح است. باید صلح را یک شیوه و یک سبک زندگی دانست. صلح تنها نبود جنگ نیست بلکه یک استایل و برنامه برای زندگی است.

"جنگ و صلح"؛ در پیچ و خم جاده حقوق بشر

"بکش تا بمانی"، شعارکسانی شده است که تا دیروز آزارشان به مورچه هم نمی رسید

آخرین سخنران نشست عماالدین باقی، مولف اثر، با اشاره به اینکه دغدغه شخصی خود در دو دهه اخیر را در تولید ادبیات حقوق بشر می داند، خاطر نشان کرد: وقتی وارد جنگ می شویم به محض ورود به جنگ، جهان اخلاقی و ارزشی جامعه دگرگون می‌شود و کسانی که تا دیروز آزارشان به مورچه نمی‌رسید و الان "بکش تا بمانی" شعارشان است. اینکه آمار کشته‌های طرف مقابل هرچه بیشتر باشد خوشحال می‌شوند و اینکه از خودشان هرچه کمتر کشته بشود شادمان می‌شوند. اینکه آدمی اینقدر دچار تحول فکری و ارزشی می‌شود و بعد تاثیرش پس از پایان جنگ و این که تا چند دهه پس از جنگ چه تاثیری می‌گذارد.

وقتی کشتن به یک ارزش تبدیل می شود

وی افزود: وقتی کشتن به یک ارزش تبدیل می شود، این همان چیزی است که باعث می‌شود وقتی موج اعدام‌ها را می بینیم نسبت به آن بی‌تفاوت هستیم و فکر می کنیم اینها همان کسانی هستند که باید کشته بشوند یعنی آن حساسیتی که باید در ما برانگیخته بشود به وجود نمی‌آید.

جنگ است که نان و امنیت شب و روزمان را غارت خواهد کرد

عماد الدین باقی با تاکید بر پذیرش جنگ به عنوان ابداعی فرهنگی از منظر جامعه شناختی، ادامه داد: بحث صلح و شناخت جنگ نه فقط برای جهانی که تاریخی سرشار از جنگ پشت سر دارد و امروز و فردایش هم آبستن جنگ است، بلکه بیش از همه برای منطقه ما که از پاکستان و افعانستان تا یمن و عراق و سوریه و لیبی اش و... در آتش جنگ می سوزد و همه ما هم با چشمان نگران منتظرعفریت جنگ هستیم، بحثی است از هر چیزی به روزتر و فوری تر و از نان شب واجب تر. چون جنگ است که نان و امنیت شب و روزمان را غارت خواهد کرد و چون این مسئله امروز برای ما و برای منطقه ما اهمیت دارد و به خصوص آن نوع رویکرد ما که صرفاً بحث انتزاعی و جامعه‌شناختی نباشد و ارتباطش با حوزه فرهنگ و آموزش و حقوق بشر هم شناخته شود لذا من فکر کردم که باید چنین کتابی را در این مقطع عرضه کرد.

باقی همچنین خاطر نشان کرد: چه غمگینانه است که بفهمیم بعضی از صلح طلبانی که دغدغه شان همین مسئله بوده ، در زندان هستند.

جنگ و صلح مثل سیاه و سفیدند که همدیگر را معنا می کنند

وی با اشاره به اینکه اگر جنگ نباشد، صلح اهمیت پیدا نمی کند گفت: می خواستم نام کتاب را بگذارم "جامعه شناسی سُلح" با سین که ترکیب سلاح و صلح باشد و هم مشکل تشبیه به کتاب تولستوی پیش نمی‌آمد و هم ایهام داشت، اما بیم داشتم از جدیت اثر بکاهد لذا منصرف شدم.

وی در پرسش و پاسخ پایانی نشست، با اشاره به محتوای کتاب "جنگ و صلح" خود، تاکید داشت: با توجه به تصور غالب شده که جنگ را امدادهای غیبی، کاریزما، مرجعیت و قدرت مذهب به پیش می‌برد و به گونه‌ای توصیف می شود که گویی یک متغیر ماورا الطبیعی خیلی معنوی و قدسی داریم که کارگردان امور است. بر همین مبنا سعی داشتم در این تحقیق به روش تجربی نشان دهم که اساساً متغیرهای دینی نمی‌‌توانند جدا از متغیرهای دنیوی اثرگذار باشند یعنی آنها درهم پیچیده و درهم تنیده با متغیرهای دنیوی اند.

عمادالدین باقی، نویسنده اثر جامعه شناسی "جنگ و صلح"، همچنین با اشاره به اثر تحقیقاتی دکتر محمد توکل که در رابطه با جنگ ویتنام انجام داده بود، یادآور شد: استفاده از پسوند مقدس در جنگ هشت ساله کشورمان مانع از این شده است که ما بتوانیم دوران جنگ را نقادی کرده و حتی کار جامعه شناختی درست و درمانی انجام بدهیم. بر همین مبنا با توجه به گزارش تحقیقاتی دکتر توکل در خصوص جنگ ویتنام جالب است مقایسه دو کشوری که جنگی را پشت سر گذاشته اند، میزان بمبی که در ویتنام ریختند بیش از کل بمبی بود که در جنگ جهانی دوم ریخته اند. کشوری که شخم زده شده یعنی میلیمتر به میلیمتر بمباران شده ولی چون نگاه آنها به جنگ نگاه مقدسی نبود در نتیجه بعد از جنگ رفتاری اتخاذ می کند که در حال حاضر نرخ رشد اقتصادی این کشور ۸ درصد است. آن را مقایسه کنید با رشد اقتصادی ما. بحث نرخ امید اجتماعی که دکتر توکل آنرا با ایران مقایسه کرده بود و امید اجتماعی آنها خیلی بیشتر از ما ایرانی ها است در حالی که وسعت جنگ در آنجا خیلی بیشتر از ایران بود. یک دلیل این امر قدسی کردن یک امر عرفی است. یعنی ما یک مسئله عرفی و زمینی را چنان می‌کنیم که اساساً مجال کار کردن و تحقیق کردن در مورد آن هم سخت می‌شود.

این نشست با طرح پرسش و پاسخ میان حاضران و انجام مراسم رونمایی از کتاب پایان یافت.

 


*تهیه گزارش