حوا محمدی*

سه شنبه 12 آذر ماه 1398 نشست «نقش کارکردهای مثبت و منفی رسانه ها در فرایند صلح جویی» به همت گروه علمی-تخصصی صلح انجمن جامعه شناسی ایران درسالن کنفرانس انجمن برگزار شد. سخنرانان نشست دکتر مهدی محسنیان راد (جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق)، محمد مهاجری (سردبیر خبرگزاری خبر آنلاین)، دکتر علی شاکر (روزنامه نگار، پژوهشگر رسانه و صلح) و کامران فلاحتی (پژوهشگر ارتباطات و رسانه) در این زمینه به ایراد سخنرانی پرداختند.    

کارکرهای رسانه1نقش روزنامه نگاری صلح در افشای عوامل نامرئی خشونت               

در ابتدای نشست حسن امیدوار (مدیر گروه جامعه شناسی صلح) با بیان اینکه در عصر ارتباطات، درک ما از این جهان به شکلی بنیادی توسط رسانه‌ها شکل می گیرد، ادامه داد: نیاز است تا شناخت عمیق تری از کارکردهای مثبت و منفی رسانه‌ها در ایجاد صلح و دموکراسی در اختیار جامعه قرار گیرد. بدون شک در صورت امکان فعالیت رسانه های مستقل و دموکراتیک در کشور، ما امروز شاهد، پیچیدگی و انباشت این سطح از مشکلات نبوديم. مطمئناً رسانه های مستقل و متعهد به عنوان دیده‌بان های جامعه، اجازه هجوم، اشاعه و رشد این حجم از فساد، اختلاس، تبعیض و بی‌عدالتی و خشونت را نمی دادند. برای مثال اگر ما دارای رسانه های مؤثر، مستقل و دموکراتیک و بخصوص روزنامه نگاری صلح بودیم، رسانه‌ها میتوانستند به عنوان میانجی، نقش خلاقانه ای در حل اختلافات داشته باشند.

امیدوار گفت: رسانه‌ها نقش مهمی در پیشگیری از درگیری دارند به ویژه در هشدار دادن به سیاستگذاران و افکار عمومی که برآنها تاثیر می گذارند. زیرا همانطور که دی جی سالیوان گفته است «رسانه عمدتاً بازتابی از ساخت پیام های جوامع است». رسانه های جمعی و ساير اشکال فناوری ارتباطات، تاثیر بسیار زیادی در کمک به شکل گیری افکار عمومی و احساسات اساسی و نقش مهمی در تحریک و هدایت دولت ها برای اقدام در زمینه های اجتماعی دارند.                            

امیدوار در پایان بخشی از کارکردها و ظرفیت‌های رسانه‌های مستقل، دموکراتیک و روزنامه نگاری صلح را فهرست وار عنوان نمود که عبارتند از؛

  • رسانه‌های مستقل یک بخش اساسی و ضروری برای دست یافتن به صلح و دموکراسی هستند.
  • رسانه یک ساز و کار مهم پاسخگویی به مطالبات مردم است.
  • رسانه های اجتماعی می توانند جنبش های اجتماعی را برای تقویت دموکراسی و تحولات اجتماعي تقویت کنند.
  • نقش روزنامه نگاری صلح در بازتاب جنبش هاي اجتماعي، تقویت صلح و حقوق بشر.
  • نقش روزنامه نگاری صلح در تحلیل چگونگی عملکرد قدرت و افشای تعامل و روابط قدرت.
  • نقش روزنامه نگاری صلح با هدف بازتاب ابعاد گوناگون واقعیت.
  • روزنامه نگاری صلح تحلیل می کند که چه چیزی باعث بروز درگیری شده است.
  • نقش روزنامه نگاری صلح در افشای عوامل نامرئی خشونت.
  • نقش روزنامه نگاری صلح در حذف تعصب ارزشی نسبت به خشونت و درگیری.
  • نقش روزنامه نگاری صلح در گزارش ابتکارات غیر خشونت آمیز.
  • رسانه ها همچنین در برخی موارد می توانند به ابزاری برای انتشار اخبار دروغین و التهاب تبدیل شوند، پیام های منفی (دروغ و فریب)  نیز می توانند جوامع را سست، گسسته و به تقویت کلیشه های خشونت کمک کنند.

شبه رسانه و فیک نیوز با وجود اهداف کوتاه مدت، تاثیر بلندمدت دارند

اولین سخنران نشست کامران فلاحتی، در تشریح معنی شبه رسانه ها و فیک نیوزها با بیان اینکه تاریخچه فیک نیوزها به زمان های باستان و نخستین امپراطوری رومیان باز می‌گردد، گفت: این قبیل رسانه‌ها در واقع کارزاری برای بیرون راندن رقیب و شبهه افکنی میان عوام یا ایجاد تفرقه بین سپاهیان دشمن با روش‌هایی مانند استخدام بوقچی ها، نفوذی ها، خطیب ها و توزیع شب‌نامه ها بود که در دوره ظهور فاشیست و جنگ های جهانی دستخوش تحول شد و با کمک نظریه پردازانی چون جوزف گوبلز شکل فرمولیزه و ساختارمندی به خود گرفت و تبلیغات اقناعی حاکمیتی یا پروپاگاندا وارد دوره جدیدی می شود که برخی متدهای آن همچنان در بسیاری از ساختارهای حکومتی کاربرد دارد و تاکنون که واژه «فیک نیوز» در واژه نامه کالینز در سال ۲۰۱۷ به عنوان واژه سال معرفی شد، همچنان به حیات خود ادامه می دهد.

وی افزود: البته توزیع شب نامه و تشکیل تیم های تخریبی تا همین اواخر در کشور ما هم رایج بوده و به ویژه در آستانه انتخابات دوره‌های مختلف با حجم زیاد صورت می گیرد و ممکن است هدف های کوتاهی را دنبال کند. اما طرز فکر و جریان آن ماندگارتر است چون نیروها و تفکری که در آن فرآیندهای تخریبی نقش آفرین بوده‌اند به خوبی با کارکردهای آن آشنایی یافته و عمدتاً در جامعه به حال خود رها شده و همچنان به بازتولید و تکثیر آن روش‌ها مشغولند و از دل همین نشتی‌ها پر واضح است که پدیده‌هایی چون آمدنیوز هم خلق می‌شوند و به ویژه در جامعه‌ای که دچار آفت سطحی‌نگری و بی‌اعتمادی است، امکان بروز و گسترش می یابند.

فلاحتی اضافه کرد: شبه رسانه ها نیز کارکرد حاکمیتی و سیاسی دارند با این تفاوت که بودجه بیشتری از حاکمیت یا یک جریان سیاسی دریافت می‌کنند و افراد متخصص تری در آنها روش های تکنیکال و پیشرفته ای را به کار می گیرند و به سبب وابستگی خود به ساختار قدرت و موانع حقوقی، پایبندی های اخلاقی بیشتری دارند ولی بر خلاف آنچه که سعی دارند به مخاطب القا کنند پشت نقابی از بی طرفی، جریان فکری خود را در سطح وسیعی به جامعه تزریق کرده و در واقع با تحریک عواطف انسانی یا مذهبی اقشار مختلف و توسل به شیوه های القائی، نقش تسهیل گر را برای فیک نیوزها ایفا می‌کنند.در حالیکه فیک نیوزها اگرچه ممکن است بازگوکننده فارغ البال بخشی از واقعیت ها باشند اما فارغ از موانع بوروکراتیک و اخلاقی، هیچ ابائی از انتشار شایعه، دروغ پردازی، نمایش خشونت عریان و حتی ترغیب به خشونت نداشته و با حقیقت نمایی سعی در فریب مخاطبان دارند.

سخنران این جلسه گفت: فیک نیوزها کارکردهای متفاوتی دارند و هریک نیز با اهداف معین و بعضاً روش های پیچیده ای عمل می کنند که عمده آنها مشتمل بر کارکردهای سیاسی، امنیتی، تجاری و سرگرمی است اماهمچنان مطابق آماری که اندیشکده دفاع از آزادی در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد، همچنان دولت ها بیشترین میزان محتوای فیک در جهان را تولید می کنند که عمده پراکندگی آن در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیا و روسیه گزارش شده است.

به گفته این پژوهشگر ارتباطات، یکی از نمونه های شبه رسانه شبکه ماهواره ای «من و تو» است که برای نمونه از مخاطبان خود می خواهد تصویری از یخچال خانه خود را بفرستند. این رسانه با استفاده از عواطف و احساسات بینندگان، افرادی را برای تحلیل عکس هایی که هدفمند انتخاب شده‌اند به کار می‌گیرد.

فلاحتی در بخش دیگری از سخنان خود دلایل گسترش فیک نیوزها را برشمرد:پیر شدن رسانه های جریان اصلی به دلایل مختلف به ویژه سوء مدیریت و مشکلات مالی، عدم به‌کارگیری نیروهای متخصص، بی توجهی یا کم توجهی رسانه های داخلی به مقوله آموزش و پژوهش و کندی در به روزرسانی روش ها، ولع جمعی به شایعه پردازی، سانسور و اعمال فشار بر جریان اصلی خبر، محدود سازی رسانه های اصلی و فلج شدن رسانه ای به دلایلی مانند کاهش اعتماد عمومی و فروپاشی سرمایه اجتماعی که کارایی رسانه از دست می رود.

این پژوهشگر ارتباطات و رسانه تاکید کرد: در شرایط بحرانی باید متخصصان به میدان بیایند نه اینکه مدیریت اصلی را به پاسبان ها داد، بنابرایندر شرایط بحران نباید روی شریان اصلی رسانه فشار وارد کرد در غیر این صورت رسانه های آن سوی آب به موضوع می پردازند که واکنش های منفی حاکمیت را به دنبال دارد.اگر رسانه های داخلی شرایط مناسبی برای فعالیت داشته باشند جلوی بسیاری از مسائل و اشتباهات گرفته می شود.

فلاحتی در پایان صحبت خود گفت: پرسشگری رسانه به نفع حاکمیت است و در کنترل حجم خشونت و برقراری امنیت کمک می کند و تکنیک های رسانه ای مناسب را نیز برای کنترل بحران ها در اختیار حاکمیت قرار دهد.

کارکرد رسانه های صلح و رسانه های جنگ متفاوت است

دومین سخنران نشست علی شاکر بود که با بیان اینکه روزنامه نگاری صلح با تاکید بر صلح مثبت شکل گرفت، گفت: این امر به این معناست که باید زمینه های جنگ را از بین برد، در حالی که صلح منفی این باور را دنبال می‌کند که نباید جنگی وجود داشته باشد. تعارض یک امر همه جایی و هر زمانی است اما خشونت چنین نیست. بنابراین رسانه های صلح معتقدند درگیری همیشه وجود دارد اما می توان زمینه های بروز آن را کاهش داد.

شاکر با استناد به نظرات گالتونگ چرخه قساوت را شامل فرایند ورود شوک، احساس ترس و وحشت، حس غم و اندوه، عصبانیت، ناخشنودی و سرانجام انتقام می داند گفت: رسانه می‌تواند در این چرخه دخالت کند و مانع تکرار خشونت شود .در مدل گالتونگ حقیقت گرایی، راه حل گرایی، فرآیند مداری و مردم گرایی به چشم می خورد. در روزنامه نگاری صلح، کل یک فرآیند که رخ داده دیده و راه حل ها با مشارکت متخصصان پیشنهاد می شود.

شاکر با استناد به مطالعاتی که در زمینه مقایسه نوع پوشش خبری جنگ با داعش در رسانه‌های تسنیم از ایران و رویترز و گاردین از انگلیس انجام داده است اضافه کرد: در گزارش رسانه ایرانی ابعاد خشونت این گروه تشریح نمی شود، یک رویکرد پروپاگاندا محور دنبال می شود و همه افراد مصاحبه شونده یک نظر را دارند. ازسوی دیگر رویترز اخبار خشونت های این گروه را پوشش می دهد و به طور غیرمستقیم، همان تبلیغی را انجام می دهد که داعش می خواهد. در گزارش‌های این رسانه انگلیسی، داعش، به عنوان یک گروه غیر قابل مذاکره با خشونت «بی چهره» به نمایش در می آید. نگاه دیگر در گاردین دیده می شود که گزارشگری به نام «تودنهوفر» به میان داعشیان می رود، با آنان زندگی می کند، نقاب از چهره این گروه برمی دارد و مسائلی مانند حقیقت گرایی را در گزارش خود دنبال می کند.

وی تاکید کرد: روزنامه نگاری صلح و حقیقت گویی می تواند از قدرت نیروی متخاصم خشن کم کند. وقت آن است که در جامعه ایران از راه‌های کاهش تنش ها سخن بگوییم.

کارکرهای رسانه2

رسانه ابزار قدرت است

محمد مهاجری سردبیر خبرآنلاین، سومین سخنران نشست بود که با بیان اینکه روزنامه نگاری جنگ و صلح را در تقابل یکدیگر است، گفت: رسانه، ابزار قدرت است که در دست دولت یا یک گروه سیاسی است. بنابراین فی نفسه استقلال ندارد تا بتواند معجزه‌ای در جامعه ایجاد کند روزنامه نگاری عاملی منفعل است و روال کلی جامعه آن را شکل می‌دهد. به بیان دیگر، روزنامه نگاری را می‌توان آیینه ای دانست در مقابل آنچه در جامعه رخ داده و روزنامه نگاران مولف درون چارچوب همین آینه سخن گفته اند.

او ادامه داد: نباید از رسانه انتظار داشت که برای همبستگی جامعه اقدام کند زیرا بهترین کارکرد آن، اخذ دیدگاه‌های متخصصان و پرورش و رشد آن در بستر رسانه ای است تا زمانی که جامعه به حد بلوغ برسد.

مهاجری رسانه را به ظرفی تشبیه کرد که تاثیری بر محتوای خود نمی گذارد و گفت: اگر آمدنیوز یا ایران اینترنشنال تاثیری دارند به سبب پیام‌های داخل آنها است.

وی با مرور تاریخچه روزنامه نگاری در ایران، دوران های حاکمیت اختناق مانند زمان رضا شاه یا پس از کودتای 28 مرداد سال ۱۳۳۲ را زمان حاکمیت رسانه‌های کم اثر دانست و معتقد است در ایران هر زمان فضای باز رسانه‌ای فراهم شده، روزنامه‌نگاری خشن بازگشته است.

سهم جنگ و صلح در رسانه نابرابر است

آخرین سخنران نشست مهدی محسنیان راد نیز با بیان اینکه رسانه یا زیر سلطه حکومت های اقتدارگرا قرار دارد و ابزار پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) است یا انعکاس دهنده واقعیت های جامعه به شمار می رود، افزود: با توجه به نظر «آنتونی گیدنز» نظریه پرداز اجتماعی انگلیسی مبنی بر اینکه که «بیشتر ما انسان ها بخت چندانی برای جلوگیری از جنگ نداریم»، جنگ، بازی حکومت ها و حوزه اقتدارهاست و نه امری در حیطه کنش ملت ها. حداکثر نقش مردم در «کشورهای جمهوری واقعی» و به اصطلاح دموکراتیک، دست گرفتن پلاکاردهای ضدجنگ است و رسانه های کنونی نیز بازیچه دست حکومت ها هستند.

محسنیان راد ادامه داد: حکومت ها در کشورهای در حال گذار درگیر واژه جعلی و خودساخته منافع ملی هستند و گاه از ملت های خود به عنوان ابزار پروپاگاندا استفاده‌های به ظاهر صلح جویانه می کنند. همچنین برخورد مادی یا معنوی در ارزش های خبری اهمیت دارد و «نابرخورد» و صلح ارزش خبری خاصی ندارد. بنابراین همه رسانه ها بو می کشند کجا بدترین درگیری وجود دارد و همان را گزارش می کنندنابرابری عمیقی در رسانه بین سهم جنگ و صلح وجود دارد اما این امر به معنای وجود همین نابرابری در افکار عمومی نیست زیرا چشمان مردم همیشه جستجوگر صلح است تا زندگی به حالت عادی برگردد.

با بحران پاد فرهنگی در ایران مواجه ایم

محسنیان به نظریه «تضاد» اشاره کرد و گفت: بر اساس این نظریه، جامعه حاصل رقابت گروه ها، طبقات، اقوام و مذاهب گوناگون است که با یکدیگر همستیزی (conflict) دارند.

وی با یادآوری ناآرامی های اردیبهشت سال 1385 در استان های آذری زبان در پی انتشار یک متن طنز در لایی ویژه کودک و نوجوان روزنامه ایران افزود: ما در ایران با بحران پادفرهنگی (counter culture) روبروییم. منشاء این رویدادها، پاره فرهنگی است که احتمالاً خود را برتر می داند و همه قدرت و امتیاز را در دست می گیرد و دین، رسانه و ارزش های خود را درست می کند.

محسنیان راد ادامه داد: در علم ارتباط شناسی، همستیزی بخشی از حیات اجتماعی است و نمی توان آن را بد یا خوب ارزیابی کرد؛ بلکه چگونگی وقوع و نحوه مدیریت آن مهم است.

وی در ادامه به شیوه مستقیم مدیریت همستیزی اشاره کرد و گفت: ممکن است زودتر به راه حل برسیم اما احتمال تشدید منازعه نیز وجود دارد. در حالت غیرمستقیم، شرایط معکوس حاکم است، اما در مجموع می توان به راه حل هایی دست یافت که در حالت عادی قابل دستیابی نبود.

محسنیان راد در مورد حوادث سال 1388 نیز گفت: پس از حوادث سال 1388 باید طرف ها به گفت وگوی خود ادامه می دادند و همستیزی ها مدیریت می شد تا جامعه زودتر به آرامش برسد.

بخش پایانی این نشست به پرسش و پاسخ میان سخنرانان و حاضران در نشست اختصاص یافت.

 

 


 * تهیه گزارش