انجمن جامعه شناسی ایران؛ دفتر شهر قزوین نشست «بی‌تفاوتی به مثابه امر اجتماعی» را روز شنبه مورخ 29 فروردین 1400 در بستر فضای اینستاگرام برگزار کرد. در این نشست، الهام نظری، دبیر دفتر انجمن جامعه شناسی ایراد در شهر قزوین با دکتر فاطمه علمدار، نویسنده کتاب «بی تفاوتی؛ یک انتخاب ناگریز » در مورد ابعاد اجتماعی پدیده بی تفاوتی، گفتگو کرد. جلسه با صحبت نظری در مورد مقدمه کتاب که به تعدد و تنوع وضعیت‌های نامطلوب اجتماعی و فردی در زندگی امروز ما ایرانیان اشاره دارد آغاز شد و گفتگو حول سوالی که کتاب در راستای پاسخ دهی به ان نگاشته شده است ادامه یافت.

بی تفاوتی به مثابه امر اجتماعیدر پژوهش علمدار که با متد روش شناسی مردم‌نگار انجام شده است، سه منطق فرهنگی توجیه کننده انتخاب بی تفاوتی عبارتند از: مسألۀ تشخیص (تعامل در حوزۀ تقابل نمادین «حق - ناحق»)؛ مسأله مصلحت (تعامل در حوزه تقابل نمادین «بقا- ویرانی») و مسألۀ خودکارآیی: تعامل در حوزۀ تقابل نمادین «فایدهمندی- بیهودگی». با در نظر گرفتن عوامل فوق، براساس یافته های علمدار می‌توان حداقل هفت گونه بیتفاوتی اجتماعی در بستر فرهنگی اجتماعی جامعه ایران شناسایی کرد که عبارتند از: بی تفاوتی برای حفظ بقا؛ بی تفاوتی سیستماتیک؛ بی تفاوتی تنبیهی؛ بی تفاوتی مومنانه؛ بی تفاوتی بزرگ منشانه؛ بی تفاوتی گزینشی؛ بی تفاوتی محتاطانه.

الهام نظری با طرح این سوال که « با توجه به این مقدمه از کتاب، چه عواملی ایدۀ اصلی کتاب را ایجاد کرد و اساساً چرا بی تفاوتی به یک مساله تبدیل شده است؟» گفتگو را ادامه دارد.

فاطمه علمدار در پاسخ گفت: ایده اصلی از این سوال شکل گرفت که کنشگران ایرانی ساکن در شهر تهران، در سالهای میانی دهه نود شمسی، متأثر از کدام عوامل تصمیم میگیرند که در یک بافت تعاملی نسبت به وضعیتی که آن را نامطلوب تعریف می‏‌کنند، واکنشی را انتخاب و اجرا کنند که از نظر خودشان به معنای بیتفاوتی است و فرآیند رسیدن به این انتخاب را چگونه توضیح میدهند و توجیه میکنند؟ به عبارت دیگر کشف این‌که یک مسأله نوعی، چگونه در جریان تعاملات روزمره ایرانیان طرح و متولد میشود، چگونه افرادِ درگیر در مورد آن اظهارنظر میکنند، تحلیلش میکنند، زوایای مختلف آن را بررسی می‏‌کنند و برای ادعاهایشان استدلال می‌‏آورند و به این ترتیب مسأله بالنده میشود و در مرحلۀ بعد، چگونه تصمیم میگیرند و به این جمعبندی میرسند که مناسبترین واکنش در برابر این مسأله، بیتفاوت شدن به آن است و در نهایت، بر مبنای این جمعبندی عمل میکنند و با بی‌‏تفاوتی از کنار آن می‏‌گذرند و تلاشی برای بهبود انجام نمی‏‌دهند، مسألۀ این کتاب است.

الهام نظری ادامه داد: چه قرائتی از بی تفاوتی در کنش های روزمره ما تکرار می شود و چه نسبتی با احساس مسئولیت دارد؟

فاطمه علمدار افزود: با توجه به اینکه انسان موجودی محدود و مسائل بشری نامحدود است، اساساً امکان احساس مسئولیت نسبت به اصلاح همه وضعیت های نامطلوبی که یک فرد نوعی در طول زندگی روزمره خود با آنها مواجه می شود وجود ندارد و شخص ناگزیر است از اینکه انتخاب کند نسبت به کدام وضعیت‌های نامطلوب واکنش مسئولانه داشته و تمام سعی خود را برای بهبود آنها انجام دهد و نسبت به کدام وضعیت‌ها «واکنش نادیده گیری» و بی تفاوتی را در پی بگیرد. از این حیث، بی تفاوتی را نمی توان ساده انگارانه در دسته کنش های منفی و غیراخلاقی رده بندی کرد بلکه باید پذیرفت که ما با «بی تفاوتی ها» مواجه هستیم و برای فهم درست بی تفاوتی به مثابه یک انتخاب- چنانکه در پارادایم روش شناسی مردم نگار به کنش‌های انسانی نگاه می شود- باید محیطی که انتخاب بی‌تفاوتی در ان رقم می خورد را از حیث بازیگران میدان (شخصی که وضعیت نامطلوب برای او پیش آمده است، شخصی که وضعیت نامطلوب را ایجاد کرده است، ناظران وضعیت) و نوع رابطه اجتماعی این بازیگران با یکدیگر در همان بستر محیطی خاصی که بی تفاوتی در آن رقم خورده ( به عنوان مثال موقعیت و منزلت اجتماعی شخص مسأله مند با شخص مسأله ساز فرادست است یا فرودست یا برابر؟ نسبت به ناظر چه طور؟ رابطه ناظر با مسأله ساز چه طور؟ و ...) و هم چنین منطق فرهنگی که انتخاب واکنش بی تفاوتی را برای دیگران قابل درک یا غیرقابل درک می کند و باعث می شود دیگران فرد را برای انتخاب بی تفاوتی شماتت کنند یا مورد حمایت قرار دهند؛ مورد بررسی قرار دهیم.