نشست دوم «جامعه‌شناسی مردم‌دار و مواجهه با باغستان سنتی (میراث هزار ساله) شهر قزوین» در تاریخ 16 دی ماه 1400 در فند پشتی آباد، محله جواد یکی از محله‌های باغستان سنتی قزوین برگزار شد.

در این نشست دکتر سیامک زند رضوی، دکتر محمود داوران به صورت مجازی و آقای مرتضی تدین (باغدار)، آقای محمود بالداران(باغدار)، آقای باقر طیبا (باغدار و باغبان)، آقای محمد مهدی آقایی فر (باغدار و باغبان) و دکتر بیدا میرحسینی به بررسی مسائل باغستان سنتی پرداختند. در لایو اول؛ دکتر زند رضوی و دکتر داوران حضور داشتند.

دکتر داوران با بررسی وضعیت کنونی باغستان؛ آن را به سه پهنه: سرسبز، نیمه سبز و نابود شده تقسیم کرد و بر این امر تاکید کرد که صرفاً درخواست از باغ داران برای حفظ و احیای باغستان سنتی ره به جایی نمی برد. البته که حفظ و احیای باغستان سنتی تلاشی در جهت منافع ملی و عموم و حفظ محیط زیست است.

به نظر دکتر داوران مسائل و عوامل زیر در باغستان بسیار مهم و تعیین کننده است و باید مورد توجه قرار گیرد تا مسائل باغستان به جایی برسد:

■ امر مدیریت در باغستان که اصلاً مشارکتی نیست و فعالیت‌های سازمان‌های موجود، کفاف مشکلات باغستان را نمی دهد و باغ داران در تصمیم‌گیری‌ها ذی‌نفع نیستند و مورد مشورت قرار نمی‌گیرند. عموماً مدیریت ضعیف شهری با تغییر کاربری‌ها، بی توجهی به باغستان سنتی (عرصه سه هزار هکتاری) و عدم یکپارچگی تصمیم گیری‌های شهری به باغستان بی توجه‌اند و بر مشکلات آن افزوده و در تخریب باغستان سهیم شده اند.

■ قالب و زیست شهری در دهه‌های گذشته؛ زندگی باغداران و باغستان را تحت الشعاع خویش قرار داده است و در واقع شهر و نیازهای آن بر باغستان فشار آورده و آن را نابود و خشک کرده است و باغستان، این عرصه بهم پیوسته، به مثابه یک امر ملی و زیست محیطی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

در ابتدای لایو دوم دکتر میرحسینی با توجه به لزوم حفظ دانش بومی باغستان به‌عنوان میراثی فرهنگی، به مسئولین حوزه میراث فرهنگی پیشنهاد داد تا یکی از خانه‌های تاریخی شهر را به موزه باغستان سنتی اختصاص دهند تا هم فرهنگ دیرینه باغستان حفظ شود و هم باقیمانده اشیایی که توسط باغداران حفظ گردیده است، جمع آوری و به‌عنوان یک میراث به آیندگان انتقال یابد.

در ادامه نشست آقای مرتضی تدین، باغداری که ۴۳ سال است در باغستان به باغداری می‌پردازند، به معرفی باغستان پرداخت و گفت: این باغستان نزدیک به سه هزار هکتار است که قسمت‌هایی از آن در معرض نابودی و در حال تخریب است و علت آن هم توسعه شهری بوده است. مناطقی مثل خرک آباد، ماریان و ... تخریب و از باغستان جدا شده‌اند.

به نظر آقای تدین مشکلات باغستان بدین شرح است:

۱- کم توجهی مسئولین و تمامی نهادهایی که به وظایف خود در باغستان عمل نمی‌کنند اعم از اداره آب، شهرداری، استانداری، میراث فرهنگی، جهاد کشاورزی و سازمان باغستان و شورای آن، چرا که یا آنچه مصوب می‌شود عمل نمی‌گردد و یا سهم و مسئولیت هر یک در قبال باغستان معلوم نیست.

۲-تغییر کاربری‌ها که موجب می‌گردد مسیر نهرها و راه‌های میان باغی بسته و نیز باغستان روز به روز نحیف و نحیف‌تر گردد. باغستان که زحمتش برای باغدار، منافع آن برای همه مردم شهر و افتخارش برای مسئولین است کاملاً مورد بی توجهی است در حالی که اگر فقط ۱۰ درصد بودجه باغستان، در هر نهادی اضافه شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

۳- امنیت باغستان. متاسفانه در طی سالیان اخیر دستبرد به چاخانه ها و دریچه ها و محصولات زیاد شده است و حتی درختان قطع می گردند. در این خصوص نیروی انتظامی و دادستانی باید ورود پیدا کنند و گشت زدن در نقاط باغی باید بیش از پیش باشد.

۴- نهرهای باغستان باید لایروبی تا از هدر رفتن آب ها جلوگیری شود و به پایین دست هم آب برسد.

آقای محمود بالداران؛ مهمان دیگر لایو از جوانان فندقمبیک در معرفی قزوین به سمبل آن یعنی درخت پسته که با نام قدیم آن پیوند دارد اشاره کرد. او ادامه داد: وضوح ارزش باغستان سنتی تا بدانجا است که ناصرالدین شاه در سفر به فرنگ؛ باغستان قزوین را به‌عنوان نمونه‌ای منحصربه‌فرد نام برده است. نقش باغستان در ایجاد سد دفاعی در مقابل ریزگردها، گرد و غبار داخل شهر بر کسی پوشیده نیست و البته تغییر کاربری ها مساحت آن را از 5000 هکتار به 3000 هکتار رسانیده است. با وجود دستورهای مصوب رئیس جمهور وقت در ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ مبنی بر تامین آب ، تصفیه و ...تأمین آب به باغستان اجرا نشده است و رینگ داخل شهر را به جای آن که با فاصله ۱۰ کیلومتر در خارج آن قرار دهند، در وسط باغستان طراحی نموده‌اند و این کار بزرگترین خیانت و تخریب در حق باغستان است که به سرقت و عدم امنیت منجر می‌شود و با عبور و مرور ماشین‌های سنگین، درختان، باغداران و....آسیب پذیر می‌شوند. همچنین به گونه‌های جانوری باغستان نیز آسیب‌های جدی وارد شده است و دیگر از شغال، روباه، خرگوش و ... خبری نیست. شهرداری و شهردار هر جای دنیا اگر بود، بیشترین توجه و تلاش برای باغستان به انجام می‌رساند و باغستان که در سال ۱۳۹۳ ثبت ملی شده است را محافظت می‌کرد و متاسفانه در این عرصه ارزشمند درخت‌های با قدمت چند صد ساله از بین می روند. در تمامی دنیا و حتی پل طبیعت تهران توانسته‌اند از درختان محافظت کنند و در قزوین باغات را نابود می نمایند و بافت تاریخی شهر در حال از بین رفتن است.

ایشان دو مشکل عمده باغستان سنتی شهر را عدم 1-آب پایدار و ۲- امنیت پایدار دانست و اضافه کرد: اگر آب نباشد تا ۱۵ سال دیگر از باغستان چیزی باقی نمی‌ماند و اگر امنیت پایدار نباشد، همه درخت‌ها به سرقت رفته و سپس نوبت سرقت درخت‌های شهر هم می‌شود. مسئولین برای کارآفرینی ۵۰۰ الی ۱ میلیارد وام پرداخت می کنند در حالی که باغستان خودش بهترین کارآفرینی را در خود دارد و باید بدان توجه شود.

دکتر زند رضوی سخنران بعدی این نشست بود. او گفت: این سلسله نشست‌ها تلاشی است برای رساندن صدای شهروندان به‌ویژه ذینفعان. درخواست‌هایی که توسط باغداران مطرح می شود همه منطقی و به حق هستند و مهمترین آنها آبی است که قرن هاست به باغستان سنتی سرازیر می شود و حقابه آن می باشد، نباید مورد دست اندازی قرار گیرد. وقتی صدای ذینفعان و صدای دانش با هم پیوند بخورد، پاسخگویی اجتماعی شکل خواهد گرفت و این دو از توان هم استفاده می کنند تا مساله بغرنج در سطح وسیعی طرح گردد.

در ادامه بحث کنشگران عرصه باغستان، دکتر میرحسینی اشاره به دخو در فرهنگ مدیریتی باغستان کرد و افزود: اکنون جای آن را نماینده رودخانه‌ها گرفته است.

آقای باقر طیبا از فند زوربیل درباره آخرین دخو که در سال ۱۳۸۶در گذشته است توضیح داد و پدر خود ایشان نیز از آخرین دخوها در قزوین بود. وی گفت: باغستان در خانواده یک بنگاه اقتصادی بوده است، پیری و بازنشستگی نداشته و همه خانواده در آن سهیم بوده‌اند. گذشتگان ما دانش بومی خودرا داشته و توانسته اند درخت ۲۰۰الی ۳۰۰ ساله و بیشتر را محافظت کنند و اکنون به دلیل عدم وجود: 1- آب پایدار 2-امنیت ناپایدار3- سوء مدیریت 4-نبود راه و جاده‌های قابل دسترس جهت انتقال محصول. تا پیش از این محصولات توسط چارپایان انتقال داده می شدند و متاسفانه با عدم امکان استفاده از آنها، جابه جایی ادوات و ابزار و محصول در باغستان مشکلات خود را دارد. کسانی که در باغستان مانده‌اند تنها به دلیل ارزش معنوی آن حضور دارند و الا باغستان ارزش و نفع مادی خود را بر اثر بی توجهی ازدست داده است. 5-مشکل وراثت نیز در نابودی باغستان سهم دارد 6-عدم حمایت مالی باغداران. سازمان باغستان با اعتبار ملی باید مستقل باشد و بتواند خودش تصمیم گیرنده و برنامه‌ریز باشد.